شیرین دهقان/ دفتر آمریکا / رادیو کوچه
shirin@koochehmail.com
دکتر جلیل بهار: «جنبش ملتها بیرنگ و با صلابت و مهابت و طوفانیست. هنگام جنبش طوفانی گرد و غبار طوفان ملی رنگ خاصی ندارد و هنگامی که ملت به پا میخیزد فرصت رنگآمیزی و انتخاب رنگ را ندارد. بارها از قول «مولانا جلالالدین بلخی» گفتهام:
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
طوفانی که در سراسر ایران از عشق ملت برای رسیدن به آزادی و دموکراسی برخاسته و طومار حکومت آدمکشان و دزدان را در هم خواهد پیچید فقط رنگ طوفان را دارد و در مرحلهای که هست هیچ رنگی نپذیرفته و نمیپذیرد پس براندازی حکومت آدمکش و دزدی که در اثر قیام پلورالیستی و همگانی ملت ایران انجام میشود، نمیتواند هیچ انگی و رنگی بهجز رنگ انگ ملت و ملی داشته باشد. در جامعههای شبیه به جامعه ما ایرانیان هیچ پدیده و تغییری در مسایل زیربنایی هرگز نمیتواند و نبایستی یکباره و برقآسا و بر پایه طرحهای از هر جهت پیش ساخته و پرداخته صورت گیرد.
چون جامعه ما هیچ وقت از ثبات و استحکام نسبی برخوردار نبوده و با سرعت و شدت در هر لحظه در حال تغییر بوده است و چون ملت به خوبی درک کرده که بعد از وقوع انقلاب صنعتی از بسیاری جهات از قافله پیشرفت و ترقی عقب افتاده است، با عجله و شتاب میخواهد خود را به سطح کشورهای پیشرفته جهان برساند و این عجله و شتاب سبب شده که ملت ایران با کمحوصلگی در هر مورد عمل کند و به تجربه ثابت شده که طرحها و اقدامات شتاب زده همیشه به ضرر ملت بوده است.
یک اشتباه صنعتی فقط یک مشت خسارت مالی و مادی به یک کشور مردم یا یک سرمایهگذار وارد میکند ولی اشتباه سیاسی تاثیرش روی مردم است اما اشتباه سیاسی و اجتماعی بقا و موجودیت یک ملت را به خطر میاندازد.کما اینکه شما میبینید در ایران اتفاقی که سی و یک سال پیش افتاد، ایران را کاملن به طرف نابودی و انهدام و فنا برد. به ایران سفر کنید تا با چشم ببینید یک حکومت مامور انهدام همه ارزشهای مالی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نظامی شده و هر چه بگویید ضرر خواهد زد.
به علت رهبری غلط، به علت نبودن مدیریت صحیح و نبودن عقل در سیستم مدیریت و خرد نبودن در سیستم مدیریت این تجربه 31 ساله گذشته اساسن بهخاطر همین شتابآمیز بودنش بود. در کدام کشوری به این مسخرگی و با این شتاب و عجله در ظرف چند روز یک کشور را تصرف میکنند و بعد تند تند قانون اساسی بنویسند و آن قانون اساسی را «حسن حبیبی» با سرقت از متن قانون اساسی جمهوری پنجم در فرانسه عینن برداشته بود و حتا خود او ترجمه نکرده بود و ترجمه «نصراله اتنظام» بود که در مجله وزارت امور خارجه چاپ شده بود و ایشان با نهایت نادرستی اینرا برداشت به عنوان قانون اساسی جدید عینن عمل کرد. غافل از اینکه قوانین اساسی در هر کشوری که به اصطلاح تهیه و تدوین میشود از متن تمام آرمانهای آن جامعه در میاید و قانون اساسی یک کشور در یک کشور دیگر به هیچ وجه قابل اجرا و قابل پیاده کردن نیست.
کما اینکه استادان ما در دانشکده حقوق میگفتند که در ترکیه وقتی «اتا ترک» ترکیه جوان را به جای امپراطوری عثمانی تاسیس کرد، فکر کردند که کدام کشور قانون اساسی بهتری دارد. قانون اساسی سویس را برداشتند تا در ترکیه به ترکی ترجمه کنند و آن را تصویب کنند و بر طبق آن عمل کنند و حتا با یک قیام و قعود هم تصویب شد. یعنی رییس مجلس روی ماده و تبصره آن هم بحثی نکرد. گفت این قانون از قانون اساسی سویس رونوشتبرداری شده و سوییس هم از لحاظ قانونمندی بهترین کشور دنیاست. پس بنابراین این قانون اساسی خوب است. نمایندگان مجلس هم با یک برخاستن و نشستن این را تصویب کردند.ولی آیا ترکیه از آن تاریخ سوییس شده است. قانون اساسی هر سرزمینی مختص به مردم همان سرزمین است.
پس شما میبینید که با تصویب یک قانون اساسی که رونوشتبرداری شده و عینن ترجمه شده یک کشور به جایی نمیرسد. چون اساس قانون اساسی درست است که تکلیف سه قوه «مقننه» «قضاییه» و «مجریه» به صورت مشخص معلوم باشد و ملت ضمن آن حق حاکمیت و حق تعین سرنوشت خود را خواستار باشد. این منظور اصلی از هر قانون اساسی است. بایستی بسیاری مسایل خاص و ویژه در هر جامعهای در قانون اساسی آن معلوم میشود.
شما ممکن نیست در قانون اساسی کشوری مترقی در دنیا ببینید مادهای باشد که به خورد مردم بدهند. در جزییات بخواهد به مسئله شکنجه و زندان و حبس و اینها رسیدگی کند. ولی در کشوری مثل ایران که بیگناهان را میگیرند و به جوانهای جامعه چه دختر و چه پسر انواع تجاوزات ناموسی، شرافتی، حیثیتی، مالی و مادی و خانوادگی و اجتماعی میکنند. در آنجاست که قانون اساسی ایران باید به این موضوع توجه کند و نگذارند که داستانهای نظیر کهریزک و زندان اوین در آینده تکرار شود.
پس ما نمیتوانیم آنطور که حبیبی در اول انقلاب بهخاطر پهن کردن چند شب رختخواب ایشان در نوفل لوشاتوبه ایران بیاید و به تنهای نسخه قانون اساسی فرانسه را بگیرد و مال و مواجبی پیاده کند و بعد برای پیاده کردنش آن ویژگیها را به طور کامل مثل انتخاباتی که تا به حال کردند همه متقلبانه و متزورانه و از روی انواع شیادی تهیه کنند و به خورد مردم ایران بدهند و رای بگیرند و بعد هم بر اساس آن سی و یک سال تسمه از گرده ملت ایران بکشند.خوب خیلی طبیعی است که درابتدا هر کاری بار اولش خوب از کار در نمیآید. یک عکاس با همه دقتی که دارد باید یک عکس را چندین بار بگیرد و روتوش کند تا بالاخره شبیه به شما شود. بنابراین در قانون اساسی هم همینطور است. عدهای نشستند با حسن نیت و با آیندهنگری خواستهاند قانون اساسی و پیش نویسی را بنویسند و بعد هم نگفتهاند که این آخرین نسخه است. همانند جماعت آخوند نگفتهاند همین است و غیرقابل تغییر نیست و این الهام الهی است. نمیشود مردم را وادار کنند حکومت مطلقه ولایت فقیه را با نهایت کثافت و نهایت عدم مطلوبیت و ناسازگاری با محیط ایران تصویب کنند.
خوب مژده بدهم به شما که روی همین حس این گروه حقوقدانان جنبش سبز نظریاتی را از مردم گرفتند و بعد نسخه دومی هم برای قانون اساسی نوین ایران که بعد از برندازی حکومت قرار است بیاید و جانشین شود تهیه کنند. حقوقدانان جنبش سبز ابتدا در جو و فضای مسمومی که در اثر استبداد حاکم در ایران وجود دارد نشستهاند و پیشنویس یک قانون اساسی برای جانشین کردن آن به جای قانون بیاساسی که وجود دارد تهیه و تدوین کرده است و زحمت هم کشیدهاند اما نتوانستهاند در نسخه اولی که نوشتهاند خودشان را از کابوس شرایطی که بر آنها تحمیل شده فارغ بکنند و آزادانه یک قانون اساسی آیندهساز و متناسب یا منافع ملی و زمینههای آزادیخواهانه و توام با پبشرفتهای مورد انتظار ملت ایران عرضه و ارایه کنند.»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»