محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
امروز هجدهم خرداد مصادف با سالروز درگذشت «ذبیحاله منصوری» نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او بیش از ۷۰ سال در در زمینههای مختلف ادبی فعال بود. از وی کتابها و جزوات و مجلات بسیاری باقی ماندهاست. عدهای تعداد کتب وی را حدود 1200 عدد برآورد میکنند. او در سال 1365 خورشیدی درسن ۸۹ سالگی درگذشت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«ذبیحاله حکیم الهی دشتی» معروف به «ذبیحاله منصوری» در سال 1276 خورشیدی در سنندج به دنیا آمد. نام پدر او اسماعیل بود و علاقهای به تحصیل پسرش نداشت و اجداد مادری او همه از علما و روحانیون بودهاند.
او تحصیلات ابتدایی را در شهر سنندج و در دبستان «آلیانس» که توسط کشیشان فرانسوی اداره میشد شروع کرد و با توجه به اینکه در زمان تحصیل وی بعضی از دروس به زبان فرانسه ارایه میشده، او توانست زبان فرانسه را یاد بگیرد.
به خاطر شغل پدر آنها به کرمانشاه و بعد به تهران رفتند، در تهران او کار خود را با روزنامه کوشش که در سال ۱۲۹۹ شروع به انتشار کرده بود، شروع میکند و به عنوان مترجم داستان و مقاله مشغول به کار میشود و اولین داستانی که ترجمه و منتشر کرد «قبر متروک» بود.
منصوری طی هفتاد سال روزنامهنویسی خویش بامجلات و مطبوعات بسیاری همکاری کرد که از آن جمله میتوان به: «کوشش، اطلاعات، ایران ما، داد، ترقی، تهران مصور، روشنفکر و سپیدوسیاه» اشاره کرد، اما عمده کارهای او در مجله هفتگی «خواندنیها» منتشر میشد.
وی در طول عمر خود به کشورهایی نظیر هند، شوروی و چندین کشور اروپایی سفر نمود.
او کتابهای بسیاری نگاشته است و در سبک نویسندگی خود دارای روش خاصی بود. اما طرفدار سبک بسط و گسترش کتابها بود. ذبیحاله به کتابهای اصلی وفادار نبود و در بسیاری از موارد اطلاعات خویش را نیز به کتابهای میافزود.
او معتقد بود ترجمه بر دو گونه است نوعی که در آن مترجم به لغت به لغت ترجمه میکند و به متن اصلی وفادار است و نوعی دیگر که خود، آن را اقتباس مینامید، مترجم این اختیار را داشت که ایده اولیه نویسنده را گسترش دهد.
او به خاطر سبک خاصاش بارها مورد انتقادهای شدید قرار میگرفت، «رضا براهنی» در کتاب «کیمیا و خاک» او را بهشدت مورد انتقاد قرار داد و نوشت: «آقای ذبیحاله منصوری»، طرفدار مدرسه بسط است یعنی که رمان ششصد صفحهای در دست ایشان حداقل هزار صفحه میشود.
در ترجمهی آثار او به جای وفادار ماندن به متن کتاب به زبان اصلی، تغییرات و اضافات بسیاری را در متن اصلی اعمال کرده است. بعضی منتقدان کتابهای ادبی و تاریخی این صفت وی را نکوهیده و خلاف نظریهی «وفاداری به متن در ترجمه» میشمارند.
در حالی که استقبال خوانندگان عام از آثار او چشمگیر بوده است و این آثار به احتمال، پرخوانندهترین رمانهای تاریخی به زبان فارسی هستند.
منصوری بر تاریخ ادبیات ایران به خصوص در بین سالهای ۳۰ تا ۵۰ و سالهای اولیه پس از انقلاب تاثیر شگرفی داشته است، کتابهای او در برهه خویش پر خوانندهترین کتابها بوداند.
برخی از کتابهای وی مانند «سینوهه» به چاپ چهلم نیز رسیدند و مجموع تیراژ این کتاب به بالای دویستهزار نسخه رسیده است.
ذبیحاله در میان نویسندگان نیز محبوب بود. «باستانی پاریزی» درباره وی میگوید: «او به تحقیق محبوبترین نویسندهای است که تاریخ مطبوعات ما ظهور کرده است.»
وی آثار بسیاری را ترجمه کرده که گفته میشود حدود 1200 اثر است که حتا ذکر نام آنها هم کاری دشوار است.
منصوری دیر ازدواج کرد و بسیار ساده زندگی میکرد او صاحب دو فرزند به نامهای سیامک و هما بود که بسیار به آنها علاقه داشت.
و سرانجام ذبیح اله منصوری در سال 1365 در سن 89 سالگی در بیمارستان شریعتی تهران در اثر سکته قلبی درگذشت.
منبعها:
زندگینامه ذبیحاله منصوری
راسخون
ویکیپدیا
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»