سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
روز هفدهم ژوئن 2010، زمانی است که مردم جهان در بیش از 193 کشور جهان برای پانزدهمین سال، آیینهایی را در نکوداشت روز جهانی مقابله با «بیابانزایی» و کاهش اثرات خشکسالی برگزار میکنند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
بیابان اگر چه به ظاهر دارای طبیعتی خشک و خشن و زیست بومی شکننده و ناپایدار است ولی در نهان خود زیباییهای منحصر به فرد و بکری دارد که ناشناخته و مهجور ماندهاست آن چنانکه در مورد ایران گفته میشود این بخش پهناور از زیستبوم وطن که قلمرو برهنه و سوزان ماسههای بادی و شورابهای کویری و کلوتهای سر به فلک کشیدهاست، میتواند پایدارترین و غنیترین صندوق ذخیرهی ارزی ایرانیان باشد. مناطق بیابانی ایران سرشار از جاذبههای توریستی و گردشگری است. از یزد و کاشان و اصفهان گرفته تا کرمان و خراسان و سمنان و… که همگی در محدوده مناطق بیابانی ایران قرار گرفته و هریک از شهرهای این استانها ویژگیهای خاص تاریخی-فرهنگی و طبیعی خود را دارند که میتوانند در جذب گردشگران داخلی و خارجی بخوبی نقش ایفا کنند. از کویرهای نمک بیابانهای مرکزی تا شهر افسانهای کلوتهای لوت و تپههای شنی اطراف هر یک از شهرها و روستاهای این مناطق با برنامهریزی و مدیریت درست میتوان درآمد قابل توجهی برای عمران و آبادانی مردم همان سرزمین کسب کرد که خود راهی در جهت مهار بیابان زایی محسوب میشود.
اما آنچه بیشتر مورد توجه است تلاش در جهت جلوگیری از بیابانیشدن زیستبومهای تالابی، جنگلی و مرتعی است.
« بیابانزایی» را سومین بحران فراروی بشر در قرن بیست و یکم نامگذاری کردهاند. بیش از 5 میلیارد هکتار از وسعت 13.5 میلیارد هکتاری خشکیهای زمین، متأثر از این فرآیند ویرانگر و کاهندهی کارایی سرزمین است؛ اما این همهی ماجرا نیست. چرا که بیابانزایی نه فقط پوستهی بیرونی طبیعت را میخراشد و میفرساید، بلکه سرمایههای زیستی و میراث مشترک یک نسل، یک ملّت و یک تمدن را هم ممکن است برای همیشه در غبار ریزگردهای به آسمان پاشیدهاش، یا نمکهای مدفون در دل شورابهایش و یا حماقت نهفته در بطن مدیریت حاکم بر سرزمینش دفن کند.
بیابانزایی که پس از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی در حال حاضر به شمار میرود، به مفهوم تخریب سرزمین یا کاهش توان تولید بیولوژیک اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب است.
بیابان زایی تحت تاثیر دو دسته عوامل محیطی و انسانی است
بیابان زایی تحت تاثیر دو دسته عوامل محیطی و انسانی است که در بین عوامل محیطی عامل اقلیمی با پارامترهای همچون زمان و میزان نامناسب بارندگی، تبخیر بالا، فراوانی و سرعت زیاد باد، گستردگی مناطق یا اقلیم خشک و فراخشک و … مورد توجه است. بلایای طبیعی همچون لغزش و رانش زمین و سیل نیز از مهمترین عوامل محیطی بیابانزا محسوب می شود.
در بین عوامل انسانی که گفته میشود از عوامل محیطی مهمتر هستند رشد جمعیت، بهرهبرداری بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی آبهای زیرزمینی از طریق پسابهای صنعتی، شهری و کشاورزی ( ناشی از مصرف بی رویه کود، سموم آفت کش و علف کش و …)، شیوه های نامناسب آبیاری، آیش بلند مدت اراضی زراعی حساس به فرسایش، شخم در جهت شیب، بوته کنی، تخریب و تبدیل غیراصولی کاربری جنگلها و مراتع، عدم تعادل بین تعداد دام و ظرفیت مرتع و تخریب ناشی از برداشت غیر اصولی از معادن سطحی از مهمترین عوامل بیابان زا به شمار میروند.
بر اساس گزارشات سازمانهای بینالمللی یک ششم جمعیت، سه چهارم اراضی خشک و یک سوم خشکیهای جهان به مساحت پنج میلیارد هکتار در 110 کشور جهان در معرض مواجهه با پدیده بیابانزایی است.
تهدید تخریب 73 درصد کل مراتع جهان به مساحت 3.3 میلیارد هکتار، کاهش توان تولید خاک در 47 درصد مناطق خشک جهان، غیر قابل استفاده شدن 50 تا 70 هزار کیلومتر مربع اراضی حاصلخیز در سال و بالغ بر 42 میلیارد دلار خسارت سالانه به محصولات کشاورزی همراه با اثرات بسیار وسیع و گسترده اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، به ویژه فقر گسترده و تخریب منابع پایه بعنوان تنها بخشی از آثار و پیامدهای جهانی پدیده بیابان زایی محسوب میشود.
توجه به مقوله بیابانزدایی برای کشوری همچون ایران که 43 میلیون هکتار معادل یک چهارم وسعت آن را بیابان فرا گرفته ضرورتی انکار ناپذیر است
اما توجه به مقوله بیابانزدایی برای کشوری همچون ایران که 43 میلیون هکتار معادل یک چهارم وسعت آن را بیابان فرا گرفته ضرورتی انکار ناپذیر است.
از این میان 6 میلیون هکتار در وضعیتی بحرانی قرار دارند که پیشبینی شده که تا پایان برنامه پنجم توسعه حدود دو میلیون هکتار عملیات مقابله با بیابان زایی انجام شود.
مدیرکل دفترامور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران در آستانه روز جهانی بیابان زدایی با اشاره به اینکه در ایران 185 کانون بحران بیابانزایی به مساحت بیش از 6 میلیون هکتار وجود دارد، گفته است: «براساس برنامه چهارم توسعه باید در سطح 5/1 میلیون هکتار از کانونهای بحران کشور عملیات مقابله با بیان زایی انجام میشد که متاسفانه به دلیل اینکه تنها 30 درصد اعتبارات پیشبینی شده برای این عملیات تحقق پیدا کرد این برنامه پیش بینی شده انجام نشد و اکنون در عملیات مقابله با بیانزایی 900 هزار هکتار عقب هستیم.»
اراضی بیابانی ایران در 18 استان و 183 شهرستان واقع شدهاند.
از سوی دیگر، رئیس سازمان جنگلها و مراتع نیز با اشاره به این که ایران 4 درصد بیابانهای دنیا را به خود اختصاص داده است، از فرسایش سالانه بیش از دو میلیارد تن از خاک ایران خبرداده است. او افزوده است که 7.43 میلیون هکتار از خاک کشور را اکوسیستم بیابانی تشکیل داده و 20 میلیون هکتار از خاک کشور تحت تاثیر فرسایش بادی است. همچنین 61 درصد از خاک ایران در جغرافیایی با اقلیم خشک قرار دارد که این رقم 1.3 برابر استاندارد جهان است.
وی کاشت درخت را یکی از راههای مقابله با طوفانهای شن و ماسه، کاهش گرمای شدید و تعدیل هوا در مناطق خشک عنوان کردهاست.
به گفته او یکی از مشکلات مهم در زمینه گسترش بیابانها در کشور مشکلات مربوط به آب و کم آبی در کشور است و راههای مقابله با این مسئله را داشتن الگوی کشت مناسب و هم چنین صرفهجویی در مصرف آب عنوان کردهاست.
از سوی دیگر، استفاده از تکنیکهای جدید و مناسب برای کشاورزی در بیابان، اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابانزایی و بهبود وضعیت معیشت اقتصادی ساکنان بیابان نیز از دیگر راه کارهایی است که از سوی برخی از کارشناسان برای کنترل بیابان زایی مطرح شدهاست.
رئیس سازمان مراتع و جنگلها به مسئله جنگلهای ایران نیز اشاره کرده و گفته است که سرانه جنگل در ایران 2 درصد در هکتار است که این رقم 6 درصد پایین تر از سرانه جهانی جنگل است. او با اشاره به این که کمتر از 12 درصد خاک ایران پوشش جنگلی دارد گفته است که سوخت، دام و زراعت سه عاملی هستند که باعث میشود مردم به طور عموم جنگلها را از بین ببرند.
به هر روی جدی بودن این بحران در ایران سبب شدهاست تا ایران در شمار نخستین کشورهایی باشد که در سال 1375 به پیمان (کنوانسیون) مقابله با بیابانزایی سازمان ملل متحد بپیوندد.
بر اساس مادهی 10 لایحهی الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به این پیمان جهانی، کشورهای متعهد میبایست دارای برنامهی مشخصی تحت عنوان برنامهی اقدام ملی باشند؛ برنامهای که دستیابی به آن خود در گرو شناسایی عوامل مؤثر در بیابانزایی و معرفی منابع لازم اعم از فنی، مالی و انسانی است.
هر چند که به گفته کارشناسان، برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی در ایران، شش سال پس از تهیه و انتشار نه تنها از سوی مرجع جهانی مرتبط با آن یعنی کمیته جهانی مبارزه با بیابان زایی(UNCCD) مورد تائید قرار نگرفتهاست بلکه به صورت عملی نیز به اجرا در نیامده است.
امسال مراسم روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی در شهر قم و در کنار گنبد نمکی بزرگ این شهر موسوم به «سیاه کوه» برگزار میشود.
این شهر،در طول دو دههی اخیر، یکی از پرشتابترین رشدهای افقی را تجربه کرده و در ردیف یکی از سه شهر عمدهی مهاجرپذیر ایران قرار گرفته و از چهار سو به محاصرهی چشمهها و کانونهای بحرانی فرسایش بادی درآمدهاست.
با سپاس از محمد درویش برای ایجاد پایگاهی اختصاصی برای اطلاع رسانی در زمینه بیابان زایی
منبع:
خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
۱ Comment