محبوبه / رادیو کوچه
maboobeh@koochehmail.com
امروز سیام خرداد برابر با اولین سال روز به قتل رسیدن «ندا آقاسلطان» است. او که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات 22 خرداد ۱۳۸۸ در چنین روزی در محله «امیر آباد» تهران به ضرب گلوله کشته شد. ندا در ایران و خارج از ایران، بهعنوان نماد اعتراض ایرانیان و ندای آزادی خواهی ایرانیان و نماد صدای اعتراض دموکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته میشود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«ندا آقاسلطان» در پنجم بهمن سال 1361 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود، پدرش کارمند شهری با درآمد متوسط و مادرش خانهدار است. پس از تحصیل «فلسفه اسلامی» در دانشگاه آزاد تهران، او تصمیم گرفت در صنعت توریسم فعالیت کند. به همین دلیل او به کلاسهای خصوصی زبان ترکی پرداخته و قصد داشت به عنوان راهنمای تورهای مسافرتی مشغول به کار شود.
اما در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد 1388 سرنوشت او تغییر کرد.
به گفته «هاجر رستمی مطلق»، مادر ندا، او و ندا هر روز در تجمعات اعتراضی به نتایج شرکت میکردهاند، او میگوید: «بهدلیل بیماری خونیاش نتوانسته ندا را در روز حادثه همراهی کند و ندا به همراه معلم موسیقیاش «حمید پناهی» به تظاهرات رفت.»
روزنامه «تایمز» از قول حمید پناهی مینویسد، که او و ندا به قصد شرکت در تظاهرات میدان آزادی در روز ۳۰ خرداد به سمت تظاهرات با ماشین در حرکت بودند. او گفت: «ندا فعال سیاسی نبود، ولی نسبت به نتیجه انتخابات مانند خیلی مردم دیگر ناراحت بود.» مادرش به او اصرار کرده بود که در خانه بماند ولی او پاسخ داده بود که از مرگ نمیترسد و گفته است: «نگران نباشید، فقط یک گلوله است و پس از آن همه چیز تمام میشود».
مادر ندا در ادامه اضافه کرد: «قرار شد تلفنی با هم در تماس باشیم. من از شب قبل دلشوره داشتم، اصرار داشتم ندا نرود. اما او نپذیرفت و همراه استادش رفت. من در طول مسیر مدام با ندا در تماس بودم. در آخرین تماس ندا گفت گاز اشکآور زدهاند و ما داخل یک کوچه فرعی هستیم تا سوار ماشین شویم. نزدیک ساعت شش و نیم بعدازظهر بود که استادش تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خورده است.»
ما سراسیمه خودمان را رساندیم به بیمارستان شریعتی، ابتدا کسی چیزی به من نمیگفت اما وقتی فهمیدم، از هوش رفتم و دیگر چیزی متوجه نشدم، او همچنین گفت: «ندا دشمن شخصی داشته است، مگر ندا چه کاره بود که دشمن شخصی داشته باشد. او نه وکیل بود، نه وزیر بود. یک جوان ساده که مانند دیگر جوانان کشورش نسبت به سرنوشت خود و جامعهاش حساس بوده، فقط همین».
«آرش حجازی»، پزشک و نویسنده ایرانی که شاهد وقوع ماجرا بوده است و تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ ندا داشته، عامل قتل را از موتورسواران بسیج میداند. به گفته وی، هنگام مشاهده یکی از اعتراضات، ناگهان پلیس ضد شورش اقدام به پرتاب گاز اشکآور به سمت معترضین میکند و موتورسواران نیز به سمت معترضان یورش میبرند که باعث میشود جمعیت، که ندا هم در میان آنها بود، در طول خیابان خسروی شروع به دویدن کنند. جمعیت در تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی در حال متفرق شدن بود، و چند نفری ایستاده بودند تا ببینند چه باید بکنند.
حجازی ادامه میدهد که «ناگهان صدای شلیکی شنیدیم. از دوستم که کنارم ایستاده بود پرسیدم که چی بود؟ گلوله بود؟ او گفت که میگویند گلولههای پلاستیکی میزنند. در همان لحظه من برگشتم و دیدم که خون از سینه ندا که در چند متری من ایستاده بود فواره میزند.»
ندا که برای لحظهای با ناباوری خونریزی خود را مشاهده میکرد، تعادل خود را از دست داد و بر زمین افتاد، تلاش حجازی برای جلوگیری از خونریزی مجروح در ناحیه اصابت گلوله که به گواه او از روبهرو شلیک شده و کمی پایینتر از ناحیه گردن بوده، نتیجه نداد و ندا در کمتر از یک دقیقه جان میسپارد.
کاسپین ماکان، (نامزد ندا آقاسلطان) ماجرا را در مصاحبه با بیبیسی فارسی اینگونه بیان کرده است:
«جسدش را با زحمت زیاد توانستیم تحویل بگیریم. البته جسد ندا در پزشکی قانونی تهران نبود، در پزشکی قانونی خارج از تهران بود. مسولان پزشک قانونی خواستند که بخشهایی از بدنش از جمله قسمتی از استخوان رانش را بگیرند، پزشکی قانونی نگفت برای چه کسی اعضا را میخواهد استفاده کند، هیچ توضیحی در این زمینه داده نشد.»
خانواده او موافقت کرد برای اینکه زودتر جسد را تحویل بگیرند، چون ممکن بود همین موضوع باعث تعویق تحویل جسد بشود. جسد را در قطعهای از بهشت زهرا یک شنبه ۳۱ خرداد هنگام عصر دفن کردیم، البته کسان دیگری هم که در درگیریها کشته شده بودند را هم آنجا آورده بودند، انگار منطقه از پیش برای این افراد تعیین شده بود، مقامات امنیتی ایران طی حکمهای مختلف به بیمارستانها، کلینیکها و جراحان و پزشکی قانونی عنوان کرده بودند که نباید گواهی فوت براثر شلیک گلوله باشد، مسلمن به این دلیل که در آینده شکایت بینالمللی توسط خانوادهها به عمل نیاید.
در مورد قتل ندا آقاسلطان در رسانههای حامی یا نزدیک به دولت، روایتهای مختلف و متفاوتی ارایه شده است.
روزنامه جوان، «ارگان سپاه پاسداران» مدعی شد که خبرنگار سرویس بیبیسی، برای قتل ندا سلطان، اوباش را اجیر کرده بود.
«سفیر ایران» در مکزیک در مصاحبه با «سیانان اسپانیولی»، ادعا کرد که احتمالن عامل قتل، سازمان «سیا» است.
خبرگزاری رسمی «ایرنا» مدعی شد که شواهد به دست آمده توسط کارشناسان انتظامی و امنیتی کشور، این فرضیه را تقویت میکند که ندا آقاسلطان اشتباهی به عنوان خواهر یکی از اعضای مجاهدین خلق کشته شده است.
به نوشته «گاردین» دولت ایران برای جلوگیری از مراجعه مردم به منزل وی و تسلیت گفتن به خانواده او همچنین جلوگیری از تجمع، خانواده ندا را وادار به خروج از منزل و انتقال به مکان دیگری کرده است. خیابان محل سکونت آنها نیز تحت کنترل پلیس است.
مهدی کلهر، مشاور رسانهای محمود احمدینژاد، ندا آقاسلطان را «دختر سادهای دانست که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده». وی همچنین ادعا کرد که: «به معنای اسم ندا آقاسلطان توجه کنید. ترجمه اسمش به انگلیسی میشود فریاد آقای شاه. یعنی این مملکت با سابقه ۳۰ سال جمهوری اسلامی به جایی نرسید و باید آقای رضا پهلوی برگردد.»
روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۹ فیلمی به نام «تقاطع» از شبکه ۳ تلویزیون ایران پخش شد. در این فیلم پس از طرح فرضهای مختلف درباره قتل ندا، ادعا شد زن ناشناسی که هفتتیری در کیفش پنهان کرده بوده، ندا را کشته است. در این فیلم ادعا شد هر سال در ۳۰ خرداد، گروه مجاهدین خلق یک نفر را در ایران میکشد.
آرش حجازی ضمن انتقاد از این فیلم، آن را از این جهت که شش ادعای ضدونقیض قبلی دولت ایران رد کرد و مهم دانست:
۱-زنده بودن و زندگی ندا در یونان ۲-جعلی بودن فیلم کشتهشدن ندا ۳-واقعی نبودن اصابت گلوله به ندا و وجود پمپ خون در دستش ۴-قاتل بودن حجازی ۵-اصابت گلوله به سر ندا ۶-تکذیب حضور «عباس کارگرجاوید»، بسیجی حاضر در صحنه
تصاویر و عکسهای ندا بلافاصله در سایتها و رسانههای خبری مختلف در سراسر جهان به عنوان نمادی از کشته شدگان درگیریهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران منتشر شد.
مجله «تایم» تصویر وی را به عنوان یکی از ۱۰ نماد اعتراضی برتر دنیا انتخاب کرد.
«باراک اوباما» با دیدن فیلم قتل او در کاخ سفید، به خبرنگاران گفت: «که دیدن این فیلم «مایه دلشکستگی» است.» او افزود: «ما زنان شجاعی را مشاهده کردهایم که در برابر سبعیت و تهدیدها ایستادگی کردهاند، و تصویر آزاردهنده زنی را دیدهایم که در خیابان تا حد مرگ خونریزی کرد.»
برای چندین روز شبکههای تلویزیونی عمده آمریکا به طور دایم تصاویر ویدیویی لحظه جان دادن ندا را پخش کردند. به گزارش مرکز تحقیقاتی «پیو»، ویدئوی مرگ آقاسلطان در هفته آخر ماه ژوین میلادی پربینندهترین ویدیوی خبری در سایت «یوتیوب» بوده است.
«محمود احمدینژاد» روز هشتم تیر در نامهای به «محمود هاشمی شاهرودی» خواستار رسیدگی جدید به موضوع قتل ندا شد. در این نامه آمده است: «با توجه به حاشیهسازیهای فراوانی که در خصوص این حادثه دلخراش صورت گرفته و شانتاژ تبلیغاتی وسیع رسانههای بیگانه و قراین و شواهد فراوان دیگر، دخالت مخالفین و معاندین ملت ایران برای بهرهبرداریهای سوسیاسی و مشوه نمودن چهره پاک جمهوری اسلامی قطعی به نظر میرسد.»
همچنین صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان به عنوان بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹ شناخته شد. جایزه روزنامهنگاری «جورج پولک»، تصویربردار ناشناسی که با استفاده از گوشی تلفن همراه صحنه قتل ندا آقا سلطان را ضبط کرده است نیز به عنوان بهترین تصویربردار خبری سال شناختهشد.
منبعها:
ویکیپدیا
بیوگرافی ندا آقاسلطان
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»