مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا بر اساس تقاضای مدیر وبلاگ و یا انتخاب دبیر روز است و نگاهی بیطرفانه در آن حاکم است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. این رادیو باز نشر وبلاگستان را فرصتی برای نقد و بررسی آن میداند. این بخش با هدف ایجاد فرصت نقد و بررسی در فضای رسانهای وب منتشر میشود و بیشک نظر نویسندگان آن است و نه رادیو کوچه. کوچه خود را موظف به انتشار عمده نظرهایی میداند که در وبلاگستان منتشر میشود و از آن مطلع میشود.
سید حسین جاودانی
1ـ نامه را سرلشگر طبرسی، جانشین اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی به نیابت از رییسش که سپهبدی پر نشان و درجه بود، امضا کرد و داد به دست شعبه اجراییات دادستانی ارتش که لابد یک نسخه از آن را بدهند به دست متهم سرشناس آن و دیگری را به نشان ثبت در تاریخ در آرشیوها نگه دارند تا روزگاری مثل امروز سندی شود و استنادی.
متهم: سیدعلی خامنهای فرزند سید جواد، موضوع اتهام: اقدام علیه امنیت کشور و اهانت به رییس مملکت
بالای آن نامه کذایی، آرم ستاد بزرگ ارتشتاران منقوش بود و تاریخ 5 بهمن ماه 1350 را بر سمت چپ صفحه درج کرده بودند و 193 برگ پیوست به آن الصاق، که لابد متن اتهامات بود و گزارش ساواک و ….
در وسط صفحه و در جلوی عنوان محکومیت نوشته شده است: نامبرده به سه ماه حبس تادیبی با احتساب بازداشت قبلی و برائت از اتهام اهانت به رییس مملکت محکوم میشود.
2- نامه سرگشاده داوود سلیمانی را از زندان کرج به متهم آنروز سال 50 و رهبر معظم امروز خواندم که از شکنجهها و دردها و آلام بیانتها سخن گفته و داد تظلم خواهی سر داده بود و خواستار نگاه منصفانه ایشان و پیگیری امور زندانیان سیاسی از منظر وظیفه سنگینی که علیالقاعده به عنوان مقام اول کشور و به تعبیر دقیقتر همان رییس مملکت دارند، شده بود.
از طنز تلخ روزگار، اتهام سلیمانی همان اقدام علیه امنیت ملی است که در سال 50 و در اوج قدرت شاه بدفرجام و ساواک و 2 سال پس از داستان سیاهکل وچریکهای فدایی وآن فضای امنیتی و با لحاظ کردن موقعیت سرشناس متهم، فقط 3 ماه حبس با احتساب بازداشت قبلی دارد واکنون یک سال است که سلیمانی حتا یک روز به مرخصی نیامده است و 5 سال دیگر نیز باید طی شود.
احمد زیدآبادی هم که درست یک سال است به اسارت گرفته شده و اکنون و بدون حتا یک روز مرخصی در بند قاتلان گوهردشت کرج نگه داری میشود و اتهام و جرم او را اهانت به همان مقام رهبری و رییس مملکت دانستهاند که فقط 140 روز آن انفرادی بوده است.
از قضا هر 2 متهم داستان تلخ ما هم استاد دانشگاهند و حتمن باید بر عالمان بیشتر سخت گرفت.
تازه اینان شهرتی داشتهاند و قلمی. بهاره هدایتی باید سخن بگوید که عینن به همان اتهام 39 سال پیش مقام رهبری در زندان است و نه 3 ماه که 9 سال باید عمر جوانی را به میانسالی نزدیک کند که چرا مثلن در فلان دانشگاه تجمعی گذاشتهاید و چرا بهمان بیانیه را صادر کردهاید؟ و چرا امنیت مملکت را زیر سوال بردهاید؟
آن معلم با صفای دبستانی که به ما ریاضی آموخت، یاد داد که بین 3 ماه تا 9 سال فاصله بسیار است، چیزی در حدود 36 برابر.
3- مقام رهبری دستی در ادبیات دارند و گویا شاعر زبردستی هم هستند. من خود آن نیم بیت «دلبسته یاران خراسانی خویشم» ایشان را که در شعر به «امین» تخلص میکنند بسیار دوست دارم و از قضا در محاورات و مکاتبات، بیشمار استفاده میکنم و به حکم خراسانی بودن از طراوت آن سخت لذت میبرم.
اما آیا ایشان میدانند روزگاری است که یاران خراسانی و غیرخراسانی ایشان از محنت حکومت دینی و شکنجهها و زندانها و سرکوبها دیگر رمقی در جان و سخنی بر زبان ندارند؟
میدانند که آن یار خراسانی ادیب و شاعر (شفیعی کدکنی) رنجور از ستم مضاعف سینه چاکان ایشان به مردم، دل از خراسان و یارانش برید و رفت؟
میدانند که یاران خراسانی و کرمانی و تهرانی و….. به جرم سخن گفتنی و مقالهای و نقدی و درخواست اجرای قانون اساسی و رعایت حقوق بشر ـ که از قضا خود آیتاله خامنهای در سال 57 به تحسین همان نهادهای حقوق بشری پرداختهاند ـ آنچنان در فشارند و تادیب و تعزیر حکومت که روزگار خراسان و غیرخراسان کم به خود دیده یا اصلا ندیده است؟
این چه تدبیر حکومت و منزلی است که اتهامی در دوران نظام شاهی 3 ماه حبس دارد و همان اتهام اکنون 9 سال؟
آیا نباید فریاد رنجور عدالت را که سالیانی پیش خود مقام رهبری با فصاحت از آن سخن میگفتند و اکنون جانی بر لب است شنید؟
آیا نباید به فراست اندیشید که مبادا قدرت مطلقه ذهنها را مشوه و از عقلانیت تهی کرده باشد؟
4- حکم سال 50 آیتاله خامنهای در سند شماره 20 روزشمار انقلاب در خراسان به ودیعت نهاده شده است.
در روزگاری که به زودی فراخواهد رسید، روزشمارهای دیگری با پیوست اسناد دیگری منتشر خواهد شد.
مباد که در قیاس تاریخی، اسناد امروز شاهد مثال تاریخ شوند؟
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»