مارال / رادیو کوچه
maral@koochehmail.com
«ویگن دردریان» در 29 نوامبر سال 1929 میلادی برابر با 2 آذر سال 1308شمسی در شهر همدان به دنیا آمد. وی از کودکی به موسیقی علاقهمند بود؛ و در همان دوران کودکی اولین گیتارش را از یک سرباز روسی خرید و سالها بعد آنچنان پیشرفت کرد که به عنوان آغازگر موسیقی پاپ در ایران مطرح گشت. نوع موسیقی او که از ملودیهای ارمنی و ترکی و گاه اروپایی سرچشمه میگرفت، به «جاز ایرانی» معروف شد؛ تا آنجا که با لقب «سلطان جاز ایران» جاودانه گشت؛ هر چند که موسیقی او ارتباطی ا موسیقی جاز نداشت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
ویگن با صدایی متفاوت از صداهای معروف دورهی خودش و با موسیقی متفاوت نسبت به آنچه در موسیقی سنتی به کار گرفته میشد و عامه مردم شنیده بودند، به تدریج خود را معرفی کرد و طولی نکشید که مردم ازصدای گرم و آلبومهای او استقبال کردند و در آسمان موسیقی ایران درخشید.
سبک و لحن خاصی که این هنرمند ارمنی تبار در آثارش به کار میگرفت او را ازدیگر خوانندگان متمایز کرد و با وجود انتقادات احتمالی به تدریج همه کارشناسان را به تحسین او واداشت و این مقبولیت و تمجید تا آنجا پیش رفت که لقب «سلطان جاز ایران» را از آن خود کرد.
حدود نیمقرن پیش در یک روز تابستانی جوانی ارمنی به نام «ویگن دردریان» در باشگاه ارامنه آرارات ترانههای ارمنی میخواند، توجه «ساموئل خاچیکیان»، فیلمسازی که با فیلمهایی مانند؛ «بازگشت» و «دختری از شیراز» غوغایی در سینمای ایران آن سالها برانگیخته بود، را جلب کرد.
«ساموئل» از همان باشگاه برای فیلم «چهارراه حوادث»، ویگن دردریان را انتخاب نمود و به دلیل صدای خوش ویگن شعری هم برایش سرود که در آن فیلم بهصورت ترانه بر روی صحنههای گردش «ناصر ملک مطیعی» و «مینا مغازهای»، توسط ویگن اجرا شد و این نخستین اجرای رسانهای ویگن به شمار میرفت؛ چراکه هنوز به رادیو راه نیافته بود.
ویگن علاوه بر خوانندهگی، بازیگری توانمند نیز بود و در فیلمهای معروفی همچون: «آتش و خاکستر»، «آرامش قبل از طوفان»، «اعتراف»، «تپه عشق»، «خون و شرف» و … بازی کرد. وی همچنین در فیلمهای بسیاری مانند: «آسمون جل»، «بازی عشق»، «شبنشینی در جهنم»، «دنیای پول»، «بیوههای خندان» و …، به همراه دیگر خوانندههای بهنام عصر خود همچون؛ پوران، عارف، ایرج، دلکش، … به عنوان خواننده همکاری کرد.
از خاطرات بهیاد ماندنی گذشته از وی میتوان به برنامهی «داستان شب» در رادیو اشاره کرد. بیشک بسیاری از ایرانیتبارها و فارسیزبانان، ترانهی «لالایی» ویگن را در انتهای آخرین قسمت قصههای شبهای چهارشنبهی هر هفته بهخاطر دارند. صدای ویگن و ترانههایش هیچ گاه از اذهان و خاطرهها نخواهد رفت.
وی در طول بیش از نیم قرن زندگی هنریاش آثاری جاودانه خلق کرد و با بزرگان زیادی همچون پوران، دلکش، سیما،عارف، و هایده همکاری کرد و از تنظیمهای اساتید بزرگی چون مهندس خرمی بهره برد.
ویگن در اوایل دههی پنجاه به آمریکا رفت و در آنجا ازدواج کرد؛ حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای «آیلین» -بازیگرو مجری تلویزیون- و «ژاکلین» -ترانهسرا و خواننده- است.
ویگن، «سلطان جاز ایران» سرانجام به دلیل سرطان پروستات و در نتیجه از کار افتادن ریهها در سال 2003 میلادی -4 آبان 1382 خورشیدی- در سن 73 سالگی در لسآنجلس درگذشت.
«ژاکلین» دختر ویگن میگوید: «پدرم بهقدری فدایی مردم بود که بهخاطر کنسرتهای اروپایش قرار جراحیاش را عقب انداخت و این سبب پیشرفت سرطان در بدن او بود. بعد از اینکه مثانهاش را هم برداشتند، فایدهای نکرد و سرطان رسید به استخوانش … ولی تا آخرین لحظه نگذاشت که ما روحیهمان را ببازیم. مثل یک قهرمان با دردش جنگید و حتا آه نکشید.»
«ژاکلین» در ادامه میگوید: «او روزهای آخر را با خانواده گذراند و فقط در این دوران بود که ما حس کردیم که پدر داریم؛ چون بیشترعمرش را مثل یک هنرمند زندگی کرد و همیشه با مردم بود.»
ویگن تا آخرین لحظهی عمرش آرزو داشت که آخرین کنسرتش را در ایران و در میدان شهیاد (آزادی) اجرا کند؛ ولی هیچوقت به آرزوش نرسید.
روحش شاد؛ یادش گرامی
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»