حمید جعفری / رادیو کوچه
hamid@radiokoocheh.com
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوقست در جدایی و جورست در نظر هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم
روی آر به روی ما نکنی حکم از آن توست بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توایم و با تو نهایم اینت بلعجب در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم
ما خود نمیرویم دوان در قفای کس آن میبرد که ما به کمند وی اندریم
سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند چندان فتادهاند که ما صید لاغریم
از هر دیدگاهی که شعر شاعران را بررسی کنیم، به نتایجی متناسب با آن دیدگاه خواهیم رسید. تعداد این دیدگاهها هم اندک نیست، مخصوصن با گسترش نظریههای ادبی، میتوان دیدگاههای فراوانی یافت و مبنای پژوهش قرار داد و به نتایجی رسید. همانند نظریههای فرمالیستی، ساختارگرایی یا جامعهشناسی، روانشناسی و تاریخی.
روششناسی نیز یکی از آن دیدگاههاست که از دید من میتواند برای ارزیابی شعر شاعران، مورد استفاده قرار بگیرد. البته باید بهاین نکته توجه داشت که روششناسی را بیشتر دربارهی علوم بهکار میبرند و تا کنون دیده نشده است که کسی درباره روششناسی شعر، سخن بگوید. چون شعر، امری ذوقی و معرفتی است و مدل تعریف شده و دقیق روششناسی دربارهی آن، کارآیی ندارد. با این همه، من در کتاب «زبان عرفان» این روش را دربارهی کتابهای عرفانی بهکار بردم و به نتایج جالبی رسیدم. بههمین دلیل است که تصور میکنم میتوان شعر سعدی را از نگاه روش شناسانه هم بررسی کرد و شناخت.
آنچه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر علیرضا فولادی، عضو هیت علمی دانشگاه کاشان، در یکی دیگر از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی سعدی بود که سخنرانیای بود زیر عنوان «روششناسی شعر سعدی»
دکتر فولادی در ادامه این چنین عنوان میکند که دو کتاب «بوستان» و «گلستان» سعدی، آثاری دو صدایی هستند. یک صدا، صدای عشق است و صدای دیگر، صدای اخلاقیات است. سعدی نخواسته است که این دو را بهیک صدای واحد تبدیل کند. بیان او در این زمینه مجزاست. فردوسی هم با این که دو صدایی است و از دین و ملیت سخن میگوید، اما این دو را از هم جدا نکرده. بلکه هر دو را در هم آمیخته و یک اثر واحد عرضه کرده است. زبان سهل و ممتنع سعدی، یکی از راههایی است که او برای نشان دادن اخلاقیات، با زبان زیبا، در نظر گرفته است. او زبانی برگزیده که کسی در فهم آن دچار مشکل نشود. اما در عین حال، زبان او استوار هم است. یک نمود دیگر اندیشه سعدی در شعر، حکایتهای اوست. شعر عرفانی هم از حکایت بهره برده است. اساسن هر شعری که مبنای تعلیم داشته باشد، حکایت هم دارد مثل «مثنوی» مولانا و «حدیقه» سنایی. سعدی هم از این ابزار استفاده کرده است. حکایتهای او گاه یک بیت است و گاه سه صفحه. اما همیشه به کوتاهی سخن توجه میکند.
مثلن در دو بیت میگوید: «یکی پیش شوریده حالی نوشت/ که دوزخ تمنا کنی یا بهشت، بگفتا مپرس از من این ماجرا/ پسندیدم آنچ او پسندد مرا». این حکایتی است که تنها یک دیالوگ دارد. یک شگرد دیگر او کاربرد طنز است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مثل این بیت: «شخصی همه شب بر سر بیمار گریست/ چون روز آمد بمرد و بیمار بزیست». از این گونه طنزها، در سخن سعدی بسیار یافت میشود.
حکایتی که در سعدی نامهی امروز برایتان خواهم خواند، قصهی مردی است که به جهت معالجهی درد چشم خود پیش بیطار یا دامپزشک میرود. بشنوید این حکایت زیبا را که از باب هفتم گلستان، در تاثیر تربیت انتخاب شده است:
مردکی را چشم درد خاست. پیش بیطار رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چارپای میکند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند. گفت برو هیچ تاوان نیست که اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی. مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آنکه ندامت برد به نزدیک خردمندان بخفت رای منسوب شود.
ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگرچه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر
همچنین موسیقیای که در سعدینامهی امروز خواهید شنید از آلبوم «مستان سلامت میکنند» کاری از گروه تنبورنوازان شمس به آهنگسازی کیخسرو پورناظری و تهمورس پورناظری و هم آوازای بیژن کامکار، نجمه تجدد و مریم ابراهیم پور انتخاب شده بود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»