در پی انتشار مطلبی در تاریخ ۱۶ تیرماه ۱۳۸۹ توسط اردوان طاهری در رادیوکوچه با عنوان «استاد ایلیا، آواتار، رابط روحاله یا اسمرمز راماله–حزباله» علیرضا مولایی و روزبه صداقت در مطلبی با عنوان «شناخت ایلیا نیاز به ارتباط دارد» نظرات خود را بیان کردهاند که پس از انتشار آن پریس کینژاد عضو مرکزی و از سخنگویان خارج کشور حرکت ال یاسین جوابیه را در مورد نظرات آنها به دفتر رادیو ارسال کرده که متن کامل در ادامه آمده است. لازم به ذکر است کلیه نظراتی که دارای وزن لازم بوده و توهینآمیر نباشد رادیو کوچه آنرا منتشر خواهد کرد.
سردبیر محترم رادیو کوچه
با سلام
پیرو درج مقاله «آواتار، رابط روحاله یا اسم راماله – حزباله؟» به قلم آقای اردوان طاهری و انتشار مطلبی تحت عنوان «شناخت ایلیا نیاز به ارتباط دارد»، ذکر دو نکته ضروری به نظر میرسد:
1. با توجه به تجارب قبلی ما مبنی بر ترفند ماموران امنیتی در استفاده از امضاها و قالبهای جعلی – جهت تنظیم رنجنامهها، توبهنامهها و جوابیههایی مرتبط با مسایل پیرامون استاد ایلیا (پیمان فتاحی) و جمعیت آل یاسین – بدینوسیله اعلام میدارد که هر نوع مطلبی، نامه یا جوابیه ارسال شده توسط افرادی غیر از سخنگویان رسمی و اعضای کاملن شناخته شده و مرکزی ال یاسین و از آدرسهایی غیر از وبسایتهای رسمی و جمعیت فاقد اعتبار بوده و مورد تایید این مجموعه نمیباشد.
2. با توجه به برداشتهای مغایر با واقعیت و مطالب خلاف شان و موهن مندرج در مقاله مورد اشاره، به اطلاع میرساند که جوابیه جمعی از اعضای مرکزی جرکت ال یاسین در فرصت مقتضی جهت اطلاع و درج در وبسایت رادیو کوچه ارسال خواهد شد.
با تشکر
دکتر پریس کینژاد
عضو مرکزی و از سخنگویان خارج کشور حرکت ال یاسین
17 تیرماه 1389 مصادف با 8 جولای 2010 میلادی
بنام خدا
به: مسوولان محترم رادیو کوچه
با سلام و احترام
پیرو انتشار مطلب مورخه 16 تیرماه 1389 تحت عنوان «آواتار، رابط روحاله یا اسم رمز راماله–حزباله؟» به قلم آقای اردوان طاهری در آن سایت، که حاوی مطالب نادرست، بهدور از حقیقت و توهینآمیز نسبت به استاد معنوی ما ایلیا میم (آقای پیمان فتاحی) میباشد خواهشمند است نسبت به انتشار این جوابیه بر اساس رعایت شئون شناخته شده فعالیت حرفهای رسانهای اقدام فرمایید. قبلن از حسن نیت و عمل شما قدردانی میشود.
1 – موج تخریبگری علیه ایلیا میم، که بهطور متمرکز از سال 1385 در رسانههای مختلف وابسته به دستگاه سرکوب ایران آغاز شده [1] و کماکان ادامه دارد، در کنار همه تلخیها و ناملایماتی که برایمان ایجاد کرده، حاوی این برکت بوده است که در عمل بیشتر و بیشتر به حقانیت ایشان پیبردهایم. حقیقتی که خود به دفعات تجربه کرده بودیم و میکنیم اما اینبار خود را از زبان مخالفان ایلیا بهما نشان میداد. در یک سوی میدان، تجربه ما از ایلیا و در سوی دیگر توهین و دشنام، شایعهسازی و دروغپردازی از جانب کسانیکه ما آنان را سربازان بدنام امام زمان میدانیم. البته خدای ناکرده نه آقای اردوان طاهری را متصل بهآن سربازان بدنام میدانیم و نه ایشان را متهم به شایعهسازی و دروغپردازی میکنیم، اما متاسفانه ایشان بهجای نقد روی به توهین و استهزا آوردهاند و رفع اتهام از ایشان در این زمینه از اختیار ما خارج است که هر خواننده منصفی میتواند خود بخواند و قضاوت کند.
2 – به نظر ما آزادیخواهی و آزاداندیشی، مادامی که در میدان عمل خود را نشان ندهد، جز شعاری بیمایه نیست. احترام به عقاید دیگران دقیقن همانجا خود را به نمایش میگذارد که با عقایدی کاملن مخالف عقیده خود مواجه میشویم. در چنین شرایطی است که انسان آزاداندیش تفاوت خود را با کسی مثل آقای حسین شریعتمداری نشان میدهد.
کسی به صرف در خارج از کشور بودن و بر علیه نظام حاکم «شعار دادن» و «حرف»های زیبا زدن و عناوین پرطمطراق به خود چسباندن «آزاد اندیش» محسوب نمیشود و اگر در حوزه رسانه فعالیت داشته باشد نمیتواند ژورنالیست (مطابق با استانداردهای شناخته شده آن) به حساب بیاید.
3 – ما از نقد شدن استقبال میکنیم، نه بهآن دلیل که برخی سیاستمداران برای ژست سیاسی خود شعار آنرا میدهند، بلکه به آن دلیل که ممکن است بتواند چیزی را نشانمان دهد که همه سیستم امنیتی و رسانهای جمهوری اسلامی طی این سالها نتوانست نشانمان دهد: یک انحراف از راه حق، یک انحراف از آنچه مورد قبول مدعیان دین و معنویت و عرفان است و حتا یک انحراف از آنچه مورد قبول یک انسان به مفهوم واقعی است. بر این اساس دعوت ما از آقای طاهری آنست که با استفاده از آنچه از توانایی به ظاهر درخشان خود در زندگینامهشان نوشتهاند، با خواندن همه مراجع متعدد که خوشبختانه در اینترنت به وفور (و از جانب موافقان و مخالفان ایلیا) وجود دارد و به دور از تمسخر حقیقتهایی که به دلایل مختلف و منجمله تجربه مستقیم ما تمسخر ناپذیرند، ما را به نقد بکشند. خواهیم دید که میتوانیم مخالف هم و اما همزمان دوست یکدیگر باشیم.
متاسفانه نوشته آقای طاهری جدای از فرم توهینآمیز آن، به شکل عجیبی حاوی اشتباهات فاحش، تحلیلهای عاری از اصول مقدماتی تحلیل و متاسفانه مقداری حالتهای بهظاهر غرضورزانه است به گونهای که برای ما احیاگر تجربههای مشابهی است که از جانب کسانی سر میزند که حداقل دعوی آزادیخواهی ندارند. البته این موضوع خدای ناکرده به معنای متصل کردن ایشان بهآن جماعت نیست. هر چند بسیاری از اینگونه موارد مدتها قبل و در قالب چهار جلد کتاب [2] جهت پاسخگویی به اتهامات دایره مذاهب وزارت اطلاعات و سایر منتقدان و دشمنان ایلیا تنظیم و منتشر شدهاند اما یادآوری برخی از کلیدیترین موارد موجود در این مقاله اجتنابناپذیر مینماید:
1 – اولین نکتهای که در مطلب مورد اشاره جلب توجه میکند شتابزدگی نگارنده در نتیجهگیری است. این نکته غیر از آنکه در گذرها و برشها از مطالب کتاب آمین [3] واضح است در این نقطه به اوج خود میرسد که آقای طاهری با نگاهی کوتاه بر بخشهایی از زندگینامه استاد ایلیا فورن رای به شیادبودن ایشان داده و این معلم بزرگ را آماج توهینها و حملات خود قرار دادهاند. این در حالی است که از هر روزنامهنگار فرهیختهای انتظار میرود تا با طمانینه و بهدور از قضاوتهای عجولانه با مسایل مواجه شود و بدیهی است که این میسر نخواهد بود مگر با مطالعه لااقل بخشهای منتشر شده از مجموع 4000 صفحه متن مکتوب تعلیمی و 56 دکترین بدیع و نظریه راهبردی استاد ایلیا که طی 20 سال گذشته تنظیم و مطرح شدهاند.
از سوی دیگر آیا راه ارتباط با اعضای شناخته شده الیاسین مسدود بود و برای نگارنده متن میسر نبود که پیش از رای به محکومیت و شیادی استاد ایلیا و شاگردان ایشان، نقاط ابهام را روشن کنند و با دید وسیعتری به ابعاد موضوع بپردازند؟
2 – از آنجا که درج منبع برداشت مطالب از ابتداییترین اصول حرفه روزنامهنگاری است، رعایت نکردن این قاعده مهم میتواند نشانی از تلاش جهتدار نگارنده برای القا مفاهیم مورد نظر ایشان تلقی شود. چه بسا خوانندگان محققمنش و بیطرف با مراجعه به اصل منابع امکان قضاوتی عادلانه درباره استاد ایلیا و تعالیم ایشان را داشته باشند.
3 – آنچه که در کل مقاله به چشم میخورد تنها 6 پاراگراف از کتاب 560 صفحهای اتوبیوگرافی استاد ایلیاست به اسم آمین (ایلیا؛ خدا با من است). این کتاب در سال 1388 بر اساس توافق ایلیا میم با بازجویان دایره مذاهب وزارت اطلاعات در جهت خودتخریبی و خودمحکومی ایشان و برای نجات اعضای خانواده و شاگردان نزدیک استاد از خطر اعدام و حبسهای سنگین تهیه و منتشر شد. هر چند که همین کتاب هم بر خلاف قصد اولیه آن- که به قول ویراستارانش «کوچکنمایی یک حقیقت بزرگ»و «کاه نشان دادن یک کوه بود» با استقبال وسیعی در بین قشر فرهیخته داخل و خارج کشور روبهرو و باعث آن شد که سایتها و نشریات وابسته به القاعده فرهنگی ایران واکنش شدیدی به توزیع آن نشان دهند. [4]
4 – تقریبن تمامی کسانی که کتاب آمین را بهطور کامل خواندهاند به راحتی میتوانند تشخیص دهند که علیرغم صدها صفحه شرح وقایع و سیر تفکرات استاد، صدها قصار و قطعه تعلیمی، شرح چند مورد از دکترینهای استاد، و چندین گفت و شنود انتقادی و پاسخهای استاد به چالشها و اتهامات نمایندگان حزب ا…، تنها 6 بخش کوتاه که حاوی کلیدواژههای مورد توجه اذهان عمومی هستند برداشت شده و این تصور را بهوجود میآورد که نگارنده متن قصد داشته با حذف سر و ته مطلب و دوختن آنها ذهن خواننده را به شکلی راهبرد کرده و به نتیجه دلخواه خود برساند. کلیدواژههایی چون «امام»، «حزباله»، «راماله»، «نیروهای سرکوبگر»، «انصار حزب اله»، «گروههای تندرو اسلامی» و ….
متاسفانه کاربرد این روش در متن، خواننده را به یاد دستاندرکاران کیهان میاندازد که سالهاست با همین شگرد، یعنی تحریف، پیوندزنی، قیاسها و تخریبهای لابهلا، مشغول تخریب دگراندیشان و شخصیتهای شناخته شده هستند، و محصولات آنها را بهراحتی میتوانید در ستونهای یادداشت روز و نیمه پنهان کیهان بخوانید.
5 – نکته دیگر در مقاله مذکور نگاه امنیتی آقای طاهری به مسایل، و نظریهپردازی ایشان بر مبنای آن است. ایشان در بخشی از مقاله خود مینویسد: «جایی از این خودزندگینامه، توهم بود و جایی دیگر شیادی و فرازی دیگر، وجود یک تفکر سرشار از«پارانویا» را به نمایش میگذاشت. تفکری که بیربط با یک نقشهی درازمدت امنیتی – سیاسی نیست.»
تکمیل کننده این پازل، تئوری آقای اردوان طاهری درباره مرتبط بودن لقب «راماله» (به معنای رام و تسیلم خداوند) با شهر راماله در فلسطین و گروههای تندرو اسلامی و نتیجهگیری بعدی ایشان است که میگوید: «به ظاهر «استاد ایلیا» فکر همه جا را کرده و پیشبینی میکرده که یک روزی، این طرف دنیا، من «اردوان طاهری» ممکن است اسب زین کنم و دنبال این «استاد ایلیا» را بگیرم و برسم به «اسم رمز» ارتباط «حزباله» و «راماله»؛ یعنی ارتباط میان گروههای تندروی اسلامی مثل حزباله لبنان و شهر «راماله» در سرزمین فلسطین.»
این تئوری ناشی از توهم توطئه (ارتباط لقب راماله با شهر راماله) که سه سال قبل برای اولین بار توسط بازجویان دایره امنیتی برخورد با ادیان و اقلیتهای معنوی مطرح شد، نه تنها در جلسات احضار شاگردان استاد بلکه در همایشها و نوشتههای قلم بهدستان دستگاه امنیتی نیز بارها و بارها تکرار شد. البته عدهای هم میگفتند راماله یعنی از رام (خدای هندو) تا اله (خدای مسلمانان) فاصلهای نیست پس این یک فرقه التقاطی برای تجمیع بین هندوها و مسلمانان است و نظر هم مسلکان دیگرشان هم این بود که شباهت لقب راماله با شهر راماله به معنای ارتباط ایلیا با صهیونیستهاست!
متاسفانه این قرابت فکری و اشتراک نگاه با نظریهپردازان دستگاه امنیتی نکتهای است که ناخواسته بعضی مخاطبان را به سمت گمانهزنیهای گوناگون و بعضن ناخوشایندی پیش میبرد.
6 – در خلال همین نظریهپردازی مطلب دیگری هم مطرح شد مبنی بر همدستی استاد ایلیا با عناصر اطلاعاتی در به سرانجام رساندن «یک نقشه دراز مدت سیاسی- امنیتی». اما کدام منطقی میپذیرد یک نفر به مدت 12 ماه حبس در انفرادی متحمل انواع شکنجههای روانی و فیزیکی، و تزریقات مشکوک منجر به استفراغهای خونی مکرر و ادرار خونی شود، سه سال تمام از طریق دهها مقاله، همایش، میزگرد و سریال تلویزیونی، بولتن امنیتی و ویژهنامههای رایگان مورد هجمه تبلیغاتی افراطیون مذهبی ایران قرار گیرد، اموالش مصادره شود، خود و خانوادهاش در حصر خانگی و ممنوعیت قلم، تصویر، سخنرانی و ممنوعیت خروج از کشور قرار گیرند و او همدست گروههای سرکوب و مجری نقشه عوامل امنیتی باشد؟ این سوالی است که امیدواریم نگارنده محترم مقاله پاسخی شایسته بهآن داشته باشند.
7 – مهمترین نکته موجود در این بحث متهم کردن استاد ایلیا و شاگردان ایشان به دروغگویی است. علاوه بر اشاره بهاین موضوع در مقالهی آقای طاهری، ما این موضوع را در کامنتهایی که توسط ایشان و همفکرانشان در جاهای مختلف گذاشته شد نیز دیدیم و لذا متاسفانه بهاین فرضیه نزدیک شدیم که گویا شیوه تفکری بعضی از افراد چنین است که همه چیز را دروغ و همه کس را دروغگو میدانند. اما چنانچه کسی در موضعی آینهوار نسبت بهاین قبیل افراد قرار بگیرد آیا میتواند نتیجه بگیرد که تا زمانیکه چشم و نگاه و تفکرات کسی از دروغ پر نشده باشد نمیتواند همه چیز و همه کس را دروغگو ببیند و دروغگو بشمارد؟ و آیا منصفانه و منطقی است که هر چیزی را به صرف اینکه به تجربه ما درنیامده است دروغ بپنداریم؟ البته ما آموختهایم که اینگونه افراد را به قضاوت نکشیم اما صرفن جهت امتحان و در قالب بحث خصوصی (بهمنظور عدم ایجاد شائبه توهین در منظر عموم) میتوانیم آقای طاهری را بر اساس همان معرفینامهای که ایشان از خودشان ارایه نمودهاند به تیغ توهین و تکذیب بکشانیم، که البته مایل به چنین کاری نیستیم.
8 – اما چون همهی این حاشیهها بر سر انتشار سه قسمت از دهها قسمت فیلم گزارش مستند اخبار مکتوم [5] ایجاد شد لازم است یادآور شویم که این گزارشات دارای پشتوانه صدها شاهد، صدها ساعت فیلم و صدها صفحه اظهارات مکتوب شاهدان عینی است. مواردی همچون پیشبینی زلزله بم، پیشبینی جنگ 33 روزه لبنان، پیشبینی واقعه 11 سپتامبر، خلق اشیا، صید روحی، القا روح و تخلیه ارواح شیطانی (بنابر نشانههای درج شده در منابع معتبر) و موارد متعدد دیگر که بخشهایی از آن هم قبلن در بعضی نشریات معتبر کشور (از جمله نشریه علوم باطنی) به چاپ رسیده است.
لازم بهذکر است که بخشی از این اعمال بر اساس فنون ماورایی و تکنولوژی باطنی (فنون روحزایی و انرژی زایی) قابل انجام است که توضیحات آن در کتاب آمین آورده شده [6] ، بخشی از آن توانمندیهای طبیعی روح انسان است که در اکثر افراد غیرفعال شده و در عده قلیلی مجددن به حال فعل درآمده، و بخشی از این گزارشات هم مربوط به استاد معظم یحیا روحاله (ماها آواتار) بوده که در سطح جهان و در مکاتب گوناگون با نامهای مختلفی از ایشان یاد شده و مربوط به شخص پیمان فتاحی نیست.
انجام امور خارقالعاده دارای نمونههای تاریخی بسیاری نیز هستند که هر کسی با اندک مطالعه در زمینه پاراسایکولوژی و همچنین با مرور زندگینامه مردان حق و بزرگان باطنی میتواند به آنها دسترسی یابد. علاوه بر این، امروزه ابعادی محدود از همین توانمندیها در قالب علوم روز بهعنوان کشفیات مسلم و علمی شناخته شده و حتا در دانشگاهها تدریس میشوند. بنابراین مردود شمردن آنها از بیخ و بن جز اینکه منکران و هتاکان را در معرض تازیانههای بیاعتباری قرار میدهد نتیجه دیگری نخواهد داشت.
9 – بههر تقدیر ما بهعنوان نگارندگان این متن و با توجه حضور تنی چند از شاهدان عینی این اعمال خارقالعاده در بین امضاکنندگان این نامه همچنان تاکید داریم که آنچه در فیلمهای اخبار مکتوم گفته شده جزبهجز مطابق حقایق است. ضمن اینکه آنچه تاکنون از طریق منابع مختلف منتشر شده کمتر از یک درصد کل این مستندات بوده و امیدواریم در آینده نزدیک شرایطی فراهم شود تا مابقی گزارشات نیز منتشر گردد.
با تشکر
18 تیرماه 1389 مصادف با 9 جولای 2010 میلادی
دکتر پریس کینژاد
عضو مرکزی حرکت الیاسین
مسوول گروه تحقیقات طب متعالی
از سخنگویان خارج کشور و مسوول بخش روابط بینالملل کانون حقوق بشر الیاسین
فاطمه زندی
عضو مرکزی حرکت الیاسین
سردبیر نشریه علم موفقیت
دبیر نهضت بیداری زنان
مهندس حمیدرضا همتی
عضو مرکزی حرکت الیاسین
مسوول مرکز پژوهشهای راهبردی انجمن متفکران و محققان
مهندس محسن نمکیان
عضو مرکزی حرکت الیاسین
دبیرکل سابق وحدت حزباله (از شاخههای فعال الیاسین مابین سالهای 75 تا 78)
عضو مرکز پژوهشهای جنگ روانی
مهندس آرین پناهپور
عضو مرکزی حرکت ال یاسین
سردبیر نشریات حرکت دهندگان و تفکر متعالی
مهندس شهروز جمیلی
عضو شورای مرکزی انجمن حرفهای متفکران و محققان
عضو فعال حرکت الیاسین
پینوشتها:
1 – روزنامه کیهان مورخه 28/3/83 و 14/9/85، روزنامه رسالت مورخ 30/2/85، کتاب آفتاب و سایهها (حجتالاسلام محمدتقی فعالی، نشر نجمالهدی، 1386)، ویژهنامه کژراهه (روزنامه جامجم- اسفند 1386)، بولتن محرمانه قبیله حیله (جامعه مدرسان حوزه علمیه قم- ویژه رمضان 1429)، سلسله میزگردهای این شبها (شبکه یک سیما، پاییز و زمستان 87)، ویژهنامه سراب (روزنامه جامجم- مرداد 1387)، روزنامه جمهوری اسلامی مورخه 2/3/ 88، زن روز مورخه 20/4/88 و موارد متعدد دیگر.
2 – ایلیا، تخریبها و تحلیلها (جلد اول و دوم) ، ایلیا؛ اتهامات و پاسخها (جلد اول و دوم)
3 – کتاب زندگینامه استاد ایلیا (پیمان فتاحی) http://ostad-iliya.org/Download/Amin1.pdf
4 – رجوع کنید به خبر مورخه 20 اردیبهشت 88 سایت رجانیوز، با عنوان ” توزیع کتب یک فرقه التقاطی در مقابل دانشگاه آزاد”: http://rajanews.com/detail.asp?id=28882 ، و مقاله روزنامه جمهوری اسلامی، سایت موعود، البرز و سایر سایتهای وابسته با عنوان «خدایی که فرزند سیزدهم است» – منتشر شده در دوم خرداد 1388.
5 – لینک قسمت اول : http://www.youtube.com/watch?v=FT2ofz60c1E&feature=related
لینک قسمت دوم: http://www.4shared.com/video/WJQI_jRC/Maktum_Part_2-_subtitle.html
لینک قسمت سوم : http://www.youtube.com/watch?v=GAiyd2jdxc4&feature=channel
6 – رجوع کنید به متون معجزهگری، جادوگری، فیاض یا هنرهای ماورایی(کتاب آمین جلد اول، ص 264)، دستهبندی اعمال خارقالعاده و دیدگاههای اصلی در توضیح آن (کتاب آمین جلد پنجم ص 105) و تفسیر برخی از اعمال خارقالعاده از دیدگاههای علمی (کتاب آمین جلد پنجم، ص 150)
«شناخت ایلیا نیاز به ارتباط دارد»
«آواتار، رابط روحاله یا اسم رمز راماله–حزباله؟»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
فاطمه
با تشکر از مسئولان محترم رادیو کوچه برای درج جوابیه فوق، به عنوان یک روزنامه نگار تذکر یک نکته حرفهای را خالی از فایده نمیبینم. ما در تهیه این متن حداکثر تلاش خود را نمودیم که به نقد منصفانه مطلب آقای طاهری و روشنگریهای ضروری در باره آن بپردازیم. متأسفانه مسئول محترم این صفحه، مطالبی را در شکل میان تیتر از بدنه متن حذف نموده و درحواشی آن برجسته سازی نمودهاند که اولاً نتیجه گیری انتهایی برخی بندهای ذکر شده در جوابیه است و لذا مطلب را ناقص مینماید و ثانیاً موجب نقض غرض میشود زیرا این تصور را برای خوانندگان ایجاد مینماید که قصد اصلی ما از این جوابیه، به نوعی متهم ساختن جناب آقای طاهری است. خواهشمند است حتی الامکان نسبت به تصحیح این اشکال اقدام بفرمایید.
فاطمه زندی، از اعضای شورای مرکزی الیاسین و سردبیر نشریه توقیف شده علم موفقیت
حامد راد
حتی با این جوابیه هم، نظر آقای اردوان طاهری بسیار منطقی تر است. دلیل ندارد که چون در زندان هسنند و مثلا زیر شکنجه، درست، خوب و با حال باشند.
به نظر من هم، این کارها، راهی است برای سرکیسه کردن مردم ساده ای که دنبال هر بهانه ای می گردند تا حاجت بگیرند و خود را به این خرافات دلخوش کنند. برادر آواتار، شیادی بیش نیست
ناهید سازگار
با تشکر از آقای طاهری که جوابیه این فرقه را تمام و کمال اینجا گذاشتند تا دیگر بهانه ای برای مظلوم نمائی این فرقه نباشد
این جوابیه هیچگونه جواب و سندی مبنی بر اسالت ماهیت ایلیا ارائه نکرده بلکه بجای آگاهی دادن به گذشته ایلیا که دیگران اورا بهتر بشناسند سرتاسر جوابیه آقای طاهری را با زبانی ملایم باشریعتمداری مقایسه کرده. در مقابل این جوابیه باید گفت که مدارک شما دقیقا مبتنی بر گفته ها و روایت از شریعتمداری بود. اما عقل سلیم حکم میکند کسی که مورد بیمهری شریعتمداری قرار میگیرد الزاما نباید فرد سالم و بی غل و غشی باشد
اما با شناختی که من پس از سالها زندگی درغرب از این فرقه دارم باید عرض کنم مریدان این فرقه بیشتر از خانمهای ایرانی ساکن در امریکا هستند که بیشتر دنبال فال و فالگیری و رمالی هستند. و چه بسا همین ها خوراک خوبی برای شیادانی مانند ایلیا هستند. دوران رمالی و خرافه پرستی دیگر سپری شده اما متاسفانه ما ایرانی ها حتی اگر اتم را جلوی چشم مان باز کنند دست از خرافه گوئی بر نمیداریم