حمید جعفری / رادیو کوچه
«نازبالش» نام آخرین اثر داستانی «هوشنگ مرادی کرمانی» است که اسفندماه سال گذشته از طرف انتشارات «معین» به چاپ رسید و در فروردین امسال چاپ دوم آن نیز روانه ویترین کتابفروشیها شد. یکی دیگر از نشستهای هفتگی مرکز فرهنگی شهرکتاب تهران به نقد و بررسی این اثر اختصاص داشت که «هوشنگ مرادیکرمانی»، «شهرام اقبالزاده» و «حمیدرضا شاهآبادی» در آن به ایراد سخن پرداختند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
مرادی خوانندهاش را مرعوب نمیکند
«مرادی نویسندهای نیست که خوانندهاش را مرعوب بکند.» حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک با بیان این دیدگاه تاکید کرد: «روایت ساده و روان و به ظاهر بدون پیچ و خم داستانها، زبان ساده و شیرین و گاه طعنهآمیز و استفاده از تعابیر عامیانه و به کارگیری زبان مردم و نیز بهرهگیری از قالبهایی که مخاطب به راحتی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند از ویژگیهای بدیهی آثار کرمانی است. اما وی در عین رعایت موارد مذکور مخاطبش را دست کم نگرفته و در ورطه سادهانگاری نمیافتد. آثار او و از آن جمله کتاب نازبالش، جای رمزگشایی بسیاری دارد و در واقع نباید فریب ظاهر ساده آنها را خورد.»
مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ادامه گفت: «متاسفانه برخی از نویسندگان ما خود را در موضعی بالاتر از خواننده قرار میدهند و برای یادآوری موقعیت بالاتر خود، به هر شیوه ممکن، از نوع نثر و قالب روایی گرفته تا حتا اسم اثر، سعی در مرعوب ساختن مخاطبانشان دارند و شاید یکی از دلایل تیراژ پایین کتابهای ادبیات داستانی ما ریشه در همین مسئله داشته باشد. اما مرادی نه خواننده را دست کم میگیرد و نه سعی در مرعوب ساختن وی دارد. او به مخاطبش اجازه میدهد به راحتی و در حد خود با داستان همراه شود و از خواندن اثر لذت ببرد.»
شاه آبادی در ادامه سخنانش در حالی که مرادی را داستاننویسی پایبند به سنتهای قصهگویی ایرانی معرفی میکرد گفت: «وی از فضاها و عناصر داستان ایرانی به بهترین وجه در آثارش استفاده کرده و از این جنبه نیز کارنامه او شایسته ارج گذاری است.»
«وقایع کتاب نازبالش در شهرکی میگذرد که در دل یک روستا واقع شده است. روستایی که با رشدی ناقص روبهروست و بخشهایی از آن به شهر بدل شده و بخشی دیگر همچنان ده باقی مانده است. در آنجا، هم ساختمانهای چندین طبقه را میشود دید و هم کوچههایی را که در آن مرغ و خروس میچرخد و گاو و گوسفند گذر داده میشود. اگرچه در داستان نازبالش روستای «عدس کار» به شهرک «آرزو» بدل شده، عناصر دو زندگی شهری و روستایی در کنار هم ادامه حیات میدهند و این شهرک شهرداری دارد که همچنان میراثدار موقعیت کدخدایی است.» شاه آبادی با بیان سطرهای بالا در تشریح فضای حاکم بر اثر ادامه داد: «ما در این کتاب با سرزمینی در حال گذار روبهرو هستیم. من در تفسیر خودم از این داستان، وقایع و فضای آن را مرتبط با ایران و اتفاقات عصر مشروطه میبینم.»
شاه آبادی در بخش پایانی سخنرانی خود موارد تاریخیای را که معتقد بود با وقایع داستانی نازبالش همخوانی دارد برشمرد و بر اساس معادلهای تاریخی به ارایه خوانشی خاص از اثر پرداخت.
حرکت در مرز عامیانهنویسی و نگارش ادبی
شهرام اقبالزاده، منتقد و پژوهشگر در حوزه ادبیات کودک نیز گفت: «مرادی در ظاهر زبانی بسیار ساده و روان دارد و به مسایل روزمره و آشنا میپردازد، اما نوع نگاه متفاوتش این رویدادهای روزمره را به ادبیات تبدیل میکند. او نویسندهای است که روی مرز خطیر عامیانهنویسی و نگارش ادبی جولان میدهد و میشود گفت که ریسک حرکت روی لبه تیغ را با جسارت پذیرفته است و به همین دلیل میتواند هم عوام را جذب کند و هم دچار عوام زدگی نشود.»
دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با اشاره به تجربههای تلخ مرادی در زندگی و به خصوص دوران کودکی، یادآور شد: «وی به رغم همه تلخ کامیهای فردیاش توانسته تلخیها را هم با زبانی شیرین بیان کند. طنز در آثار مرادی در دو شکل موقعیت و کلامی خود را نشان میدهد. از دیگر سو دراماتیک بودن خصیصه مهم داستانهای وی محسوب میشود که براساس همین ویژگی، داستانهایش قابلیت تبدیل شدن به فیلمنامه را دارا هستند.»
اقبال زاده در ادامه افزود: «مرادی بدون شعارپردازی و بدون اینکه ادبیاتش ادبیات ستیز یا تقابل باشد، نقدی مستمر و پنهان را از فرهنگ عبوس و سوگپسند ما عرضه کرده است. فضای داستان نازبالش در هر حال یک فضای جهان سومی است که نویسنده آن ریسک ورود به یک جهان داستانی متفاوت را پذیرفته. هرچند به نظر من شتابزدگیهایی هم در اثر دیده میشود. داستان حاضر اثری رئال نیست، اما شخصیتهای موجود در کتاب همگی واقعی هستند.»
هوشنگ مرادیکرمانی داستانهایی همچون «قصههای مجید»، «بچههای قالیبافخانه»، «چکمه»، «تنور»، «مهمان مامان» و… را در کارنامه خود دارد. همچنین او عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است.
گزارش کامل این نشست:
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
۱ Comment