مارال / رادیو کوچه
سالها بود که «سیمین غانم» اجازه نداشت کنسرت بدهد و رسیده بود تا سال هفتاد و هفت. بیست سال در جمع نخوانده بود، و حالا اجازه گرفته بود که تنها برای خانمها در سینما صحرا کنسرت بدهد.
وقتی وارد صحنه شد، گریهاش گرفته بود.
سالن پر بود و حتا روی زمین هم نشسته بودند، پشت درها هم غلغله بود، وقتی لب باز کرده بود که «گل گلدون من» را بخواند همه با او همراهی میکردند. بیشتر از همه وقتی متاثر شد که جوانها خط به خط ترانه را با او میخواندند و این پایان بیست سال سکوت بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
سیمین غانم در سال 1323 در شهر تنکابن متولد شد. از 9 سالگی در جشنهای مدرسه میخواند؛ و در سال 1341 در مسابقههای آموزشگاههای ایران در رشتهی آواز اول شد.
نخستین اجرای تلویزیونی وی در سال 1347، ترانهای با عنوان «موج خروشان» بود که با تنظیمی از استاد «مرتضا حنانه»، و تهیهی «عباس زندی». او دورهی موسیقی سنتی و ردیف را زیر نظر استاد «محمود کریمی» گذراند؛ مدتی نیز نزد استاد مرتضی حنانه قواعد موسیقی و سلفژ را آموخت و با استاد «علی تجویدی» نیز در زمینه موسیقی کار کرد؛ و سرانجام فعالیت رسمی خود را در سال 1348، یعنی در سن 25سالگیآغازکرد.
هر چند اولین کار او در سبک جدید ترانهی «قلک چشات»، سرودهی «سعید دبیری» و ساختهی «فریبرز لاچینی» بود، ولی او را بیشتر با اثر «گل گلدون»، ترانهای از «فرهاد شیبانی» و آهنگ «فریدون شهبازیان» میشناسند.
در همان دوران شهرتش ازدواج کرد؛ در اینباره میگوید: «هر بار که برایم موقعیتی پیش میآمد که ازدواج کنم همه مخالف خواندنم بودند. آن موقع مثل الان نبود و شرایط مساعد نبود ولی من معتقد بودم که باید با کسی ازدواج کنم که با کار موسیقی من مخالف نباشد. بعد به شوهرم تعهد دادم که حریم همه چیز را حفظ کنم و کردم. من خودم شخصن از درون آدم متعهدی هستم و خیلی قانونگرا و لذا مسایل را رعایت میکردم. از خیلی مسایل گذشتم؛ چک سفید میآوردند به این عنوان که هر چقدر میخواهی بگیر ولی بیا در فلان جا بخوان ولی من هرگز این کار را نکردم. من به خانواده قول داده بودم. البته قبل از اینکه ازدواج کنم که اصلن اجازه نداشتم بروم. بعد از ازدواج رفتم و به همسرم قول دادم همه چیز را رعایت میکنم. موسیقی در کنار زندگیام قرار دارد. همیشه هم همینطور بودم. موسیقی برایم خیلی گرامی و عزیز است و من دوست ندارم که به عنوان حرفه از آن استفاده کنم. زندگی اول و موسیقی هم در کنارش.»
وقتی نمیتوانست بخواند، این قضیه زیاد اذیتش نمیکرد. اینها را خودش میگوید؛ میگوید: «زیاد پایبند شهرت نبوده و نیستم. با نخواندنم هم خیلی عادی برخورد کردم. بیشتر وقتم را گذاشتم در کارهای دکوراسیون و باغ. یک تکه زمین در لواسان بود که گرفتیم و درختکاری و کارهای دیگرش را انجام میدادیم. احساس کمبودی نمیکردیم تا اینکه دوباره مجوز دادند. موسیقی برایم حیاتی نبود؛ برای اینکه من از درون احساس کمبود نمیکردم. درونم پر بود از عشق به خدا، طبیعت و همه چیز. احساس کمبود اینجوری نکردم تا اینکه زمان گذشت و فضا باز شد و دوباره مجوز دادند. البته نه برای تکخوانی.»
سیمین غانم بیش از دو دهه پس از انقلاب سال 57 از خوانندگی بازماند. نخستین کنسرت او پس از انقلاب، در سال 1378 در سینما صحرا در تهران برگزار شد.
غانم و خانوادهاش هماکنون در ایران به سر میبرند؛ وی گهگاه به اجرای کنسرت میپردازد و همچنین مشغول تدریس موسیقی به خانمهای علاقهمند است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»