Saturday, 18 July 2015
25 March 2023
فرهنگستان

«چیستی و زیبایی شناسی ادبیات کودک»

2010 July 18

حمید جعفری / رادیو کوچه

hamid@koochehmail.com

ادبیات کودک و نوجوان گونه‌ای از ادبیات است که جداسازی آن از بخش‌های دیگر ادبیات با مخاطبان آن شناخته می‌شود. این گونه ادبی هنگامی پدید آمد که بزرگ‌سالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایش‌های شناختی و ویژگی‌های رشدی خود آمادگی پذیرش متن‌های سنگین را ندارند و به متن ‌هایی نیاز دارند که پاسخ‌گوی دوره رشد آن‌ها باشد. یکی دیگر از نشست‌های هفتگی مرکز فرهنگی شهر کتاب تهران به بررسی چیستی و زیبایی‌شناسی ادبیات کودک اختصاص داشت که  «شهرام اقبال‌زاده»، «محسن هجری» و «حسین شیخ‌الاسلامی»، در آن به ایراد سخن پرداختند.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

در آغاز این نشست، «علی‌اصغر محمدخانی» با اشاره به این‌که تاکنون نشست‌های شهر کتاب بیشتر در حوزه‌ی ادبیات و فلسفه بزرگ‌سال بوده است گفت: «البته ما نشست‌های محدودی هم درباره‌ی مباحث نظری در حوزه‌ی ادبیات کودک داشته‌ایم اما می‌خواهیم در آینده به نقد و بررسی کتاب‌های این حوزه هم بپردازیم.»

وی افزود: «اگر ما به تاریخ ادبیات فارسی نگاه کنیم می‌بینیم که مفهوم ادبیات کودک و نوجوان مفهومی جدید است. در گذشته هدف از آموزش ادبیات به کودکان بیشتر تعلیم و تربیت بوده اما امروزه مباحث جدیدی در این حوزه مطرح شده است. البته پرداختن به پیشینه‌ی ادبیات کودک در ایران مهم است و در کنار آن باید به ادبیات کودک و نوجوان در کشورهای دیگر هم پرداخت. ویژگی‌های ادبیات کودک و نوجوان و تفاوت آن با ادبیات بزرگ‌سال و نیز انواع ادبیات کودک و نوجوان از موضوعاتی است که باید به آن‌ها پرداخته شود.»

پس از سخنان معاون فرهنگی شهر کتاب، شهرام اقبال‌زاده، دبیر انجمن کودکان و نوجوانان با بیتی از مولانا سخنانش را آغاز کرد:

حاصل عمرم سه سخن بیش نیست/خام بدم، پخته شدم، سوختم.

وی سپس کودکی را مترادف خامی عنوان کرد و این پرسش را طرح کرد که ادبیات کودک یک پدیده است یا یک مفهوم؟ اقبال‌زاده در ادامه متنی را که آماده کرده بود برای حضار قرائت کرد.

در ادامه محسن هجری، پژوهش‌گر حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان، سخنانش را با تاکید بر زیبایی‌شناسی ادبیات کودک آغاز کرد و گفت: «ادعایی مطرح است که ادبیات کودک را به عنوان یک ابزار و محملی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی به کودک می‌بیند. این نگاه باعث می‌شود که ادبیات کودک به خوبی دیده نشود و به این نوع از ادبیات به عنوان یک ابزار نگاه شود. من امروز می‌خواهم این ادعا را به چالش بکشم و حتا ثابت کنم که اصلی‌ترین مخاطبان ادبیات، کودکان هستند. پرسش اصلی من این است که آیا کودک می‌تواند مخاطب ادبیات باشد و آیا می‌تواند درکی زیبایی‌شناسانه از ادبیات داشته باشد؟»

وی ادامه داد: «به زعم برخی، چون مخاطب ادبیات کودک از آغاز مشخص می‌شود طبیعتن محدودیت‌هایی در این نوع از ادبیات می‌توان دید و از طرف دیگر نگاهی ابزاری به آن وجود دارد اما آیا کودک می‌تواند لذت متن را بچشد و حتیا متن را نقد کند؟ برخی می‌گویند کودک فاقد عقلانیت انتزاعی است و قدرت تجزیه و تحلیل را ندارد. در این‌جا این سوال مطرح می‌شود که کودک چگونه می‌تواند مخاطب جهانی باشد که زیبایی‌ها خودشان را در آن در قالب واژه‌ها نشان می‌دهند؟»

هجری با اشاره به کوشش خود برای یافتن پاسخی برای این سوال افزود: «من پیش از این مقاله‌ای در پژوهش‌نامه کودک و نوجوان منتشر کردم و این سوال را مطرح کردم که آیا کودک می‌تواند درکی زیبایی‌شناسانه داشته باشد؟ من کتاب «نقد قوه حکم» کانت را خواندم. کانت این پرسش را طرح می‌کند که چگونه می‌توان درباره‌ی چیزی حکم کرد؟ کانت می‌گوید برای دادن هر حکمی در امور جزیی ما نیاز به قاعده‌ای کلی داریم. اما سوال این است که آن معیار و قاعده‌ی کلی از کجا آمده است؟ درباره‌ی بزرگ‌سال می‌توان پاسخ‌هایی داد اما درباره‌ی کودک و نوجوان چه‌طور؟ ما از ابتدا گفتیم که کودکان فاقد عقلانیت انتزاعی هستند. کانت جوابی می‌دهد که به نظر من این جواب قابل‌ تامل است.

کانت می‌گوید اساسن قاعده‌ی کلی زیبایی‌شناسی در درون انسان نهفته است. دریافت این قاعده هیچ نیازی به اثبات ندارد. شما از هر چیزی که انسجام، هدف‌داری و هماهنگی داشته باشد می‌توانید لذت ببرید که از این زاویه کودک و نوجوان هم مستثنا نیستند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت صدور احکام زیبایی‌شناسی در کودک ممکن است و حتا می‌توان گفت کودک بهتر از بزرگ‌سال می‌تواند حکم زیبایی‌شناسی بدهد چون طبقه‌بندی‌های ذهنی بزرگ‌سالان را ندارد. به همین دلیل است که فقدان و کمبود عقلانیت انتزاعی هیچ گونه نقصی برای کودک محسوب نمی‌شود.»

هجری سپس به ویژگی دوم در کودکان که آن را از ارسطو الهام گرفته است پرداخت و گفت: «ارسطو در فن شعر می‌گوید هر متن منظومی را شعر نمی‌گویند. ارسطو می‌گوید شعر متنی است که خیال‌انگیز باشد. ویژگی‌ای که ادبیات دارد عنصر خیال است که آن را از متون رئالیستی جدا می‌کند. بنابراین من عنصر خیال را به عنوان محوری‌ترین مفهوم در ادبیات فرض می‌گیرم. گام بعد این است که ما می‌توانیم ادعا کنیم کودک به عنوان استاد خیال‌ورزی شایستگی آن را پیدا می‌کند که با متن ادبی هم‌نشین شود.»

هجری در ادامه ادعا کرد که می‌توان ادبیات کودک را به عنوان جدی‌ترین ژانر ادبی مطرح کرد. وی افزود: «شما زمانی از یک متن لذت می‌برید که باور کنید جهان آن متن موجود است. این باورپذیری متن را در اوج و نهایتش در کودک می‌توان مشاهده کرد. این مسایلی که طرح شد اجازه می‌دهد که نوع ادبی‌ای به نام ادبیات کودک خلق شود و در چارچوب زیبایی‌شناسی هم می‌توان گفت ادبیات کودک می‌تواند محقق شود.»

این پژوهش‌گر ادبیات کودک در ادامه این نکته را طرح کرد که ممکن است گفته شود که در کودک محدودیت دایره‌ی واژگانی و مفهومی وجود دارد: در پاسخ می‌توان گفت که این محدودیت برای همه مطرح است و نه فقط برای کودکان. بنابراین من این ادعا را هم رد می‌کنم که کودک به خاطر محدودیت دایره‌ی واژگانی نمی‌تواند مخاطب ادبیات باشد.

در ادامه نشست حسین شیخ‌الاسلامی درباره‌ی رابطه‌ی آفریننده‌ی متن و خواننده‌ی کودک سخن گفت. وی در سخنان خود که متن آن‌ را در این نشست قرائت کرد هدف اصلی‌اش را ارایه‌ی پیشنهادی نظری برای ادبیات کودک عنوان کرد و گفت: «برای مایی که در حوزه‌ی ادبیات کودک فعالیت می‌کنیم این سوال مطرح است که ما از چه چارچوبی برای بحث درباره‌ی ادبیات کودک می‌توانیم استفاده کنیم. نوشته‌ی من پاسخ به این پرسش است.»

گزارش کامل این نشست را از اینجا بشنوید:

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , 

۲ Comments


  1. hamid
    1

    be parihaye koochoolo az ebteda adabiate dorost zistan ro amoozesh bedim.


  2. farvahar
    2

    عالی بود