محمدرضا / رادیوکوچه
mohamadreza@koochehmail.com
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس این روزها فضای کاملن متفاوتی را تجربه میکند، او در دوران بازیگریاش فوتبالیستی بسیار بزرگ بود که هیچکس، حتا آنان که وی را دوست نداشتند، نمیتوانستند منکر توانمندیها و اعتبار بیبدلیش شود، عالم پرنوسان مربیگری، اما، دنیای دیگری است که حتا بزرگترینها را هم به راحتی میتواند به خاک بیندازد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اما با تمام اینها، حکایت لیگ دهم برای دایی، حکایت دیگری است. به جرات میتوان ادعا کرد عیار مربیگری بهترین مهاجم تاریخ ایران و آسیا تا حدود زیادی همین امسال روشن خواهد شد، جایی که او پرسپولیس خودش را روانه آزمون دشوار لیگ برتر میکند.
پرسپولیس لیگ دهم، از هر لحاظ حاصل سلایق دایی است. اگر سایپای لیگ ششم را «ورنرلورانت» آلمانی بست و اگر فاز کار در تیمملی بهواسطه محدودیتها کاملن متفاوت از حوزه باشگاهی است، امروز علی دایی یکی از محبوبترین تیمهای ایران را در اختیار دارد و همه منتظر کیفیت کار و نتیجهگیری او در مجموعهای هستند که از اواسط لیگ گذشته به وی سپرده شد، همه رخدادهای کلیدی، در حوزه فنی با ابتکار عمل او در آن اتفاق افتاد و حرف اول و آخر را خودش در آنجا زد.
خریدها هم بهطور کامل با صلاحدید دایی انجام شد، دامنه تغییر و تحولات در کادر فنی هم که از همان روزهای نخست حضور شهریار آغاز شده بود، در این فصل نقل و انتقالات توسعه پیدا کرد .
حتا اردوهای داخلی و خارجی سرخپوشان هم کاملن به ابتکار علی دایی تنظیم شد، آنجا که او پرسپولیس را در داخل کشور به زادگاه پدریاش برد و برای بیرون از مرزها هم روی کشور محبوبش سرمایهگذاری کرد. این داستان تا آنجا ادامه دارد که حتا شنیده میشود سرپرست موقت قرمزها هم برخی از تمایلاتش را کاملن نادیده گرفته و برابر اراده دایی دست به عصا حرکت میکند.
علیدایی را همه بهعنوان یک فوتبالیست تحصیلکرده میشناسند ،مهندس متالورژی دانشگاه صنعتی شریف (بهترین دانشگاه فنی ایران) و البته پرافتخارترین بازیکن فوتبال ایران که در بالاترین سطح بازی کرده است و بهجرات میتوان گفت سالهای سال شاید فوتبال آسیا چنین مهاجمی به خودش نبیند و در کنار تمام افتخاراتی که برایمان کسب کرده، عضو کمیته فنی فیفا و یکی از دوستان نزدیک «فرانتس بکنباویر» است بیشک همین میزان اطلاعات کافی است تا نسبت به علیدایی دیدی متفاوت نسبت به دیگر فوتبالیها داشته باشیم، ولی علیدایی علاقهای ندارد که ما چنین نگاهی به وی داشته باشیم.
فصل قبل دایی زمانی پرسپولیس را تحویل گرفت که «کرانچار» پساز ماهها عاقبت به شناخت نسبی از تیمش دست یافته بود، دایی خوب موقعی رسید و تیمی را که خوب بدنسازی و تمرین کرده بود تحویل گرفت و روحیه مبارزه و جاهطلبیهای او قهرمانی در جام حذفی و پیروزی در داربی را به همراه داشت.
بهجرات میتوان گفت که بردن در این داربی فقط کار خود علیدایی بود. او کریم باقری را تا آخر در زمین نگه داشت و اعتمادش هم جواب فوقالعادهای داد. در نهایت علیدایی در پایان فصل گذشته همان مردی بود که هواداران پرسپولیس میخواستند روی نیمکت تیمشان داشته باشند.
بهنظرتان چرا طرفداران پرسپولیس دایی را دوست دارند؟ آنها چرا قطبی را دوست داشتند و چرا علی پروین را در حدود سی سال بر تخت سلطنت حمایت کردند؟ پروین بهترین بازیکن ایران بود. درجوانی کاپیتان تیم ملی شد .فوتبال او در کنار جذبه و خاکی بودنش بهترین دلایل هستند. علی پروین مردی بود که از نظر هوادران تیم را با دندان قهرمان میکرد. میلیونها نفر با خواست خودشان او را بر تخت نشاندند و این یعنی پذیرفتهاند که سلطان در فوتبال از همه آنها بالاتر است.
قطبی اما کمی متفاوتتر و البته امروزیتر به امپراطوری رسید. مردی خوشقیافه و جذاب، فارغ التحصیل یو.سی.ال.ای، شاگرد چند تن از مربیان سرشناس پس از سالها به ایران آمده و در میان این همه تیم علیالخصوص رقیب سنتی، پرسپولیس را انتخاب میکند و حتا از برخی طرفداران پرسپولیسیتر هم میشود.
و بالاخره دایی که شهریار ملی است امروز در انتظار این است که شهریار پرسپولیس، تیم محبوبش شود.
خوب یا بد، دست روزگار دوباره دایی و منتقدانش را سر بزنگاه روبهروی هم قرار داد، درست مثل روزهای بازیگری که هر چند وقت یکبار، چنین حادثهای اتفاق میافتاد و دایی در اوج نقدها، پاسخ منتقدانش را در زمین میداد.
اینبار شهریار هیچ راه گریزی ندارد و خیلی زودتر از آنچه بتوان تصورش را کرد نتیجه آزمون مربیگری او روشن خواهد شد. این فصل دیگر سازمان تربیتبدنی یا علی کفاشیان هم در کار نیستند که حکم اخراج برای دایی صادر کنند و پروسهاش را بهحال تعطیل دربیاورند، او حالا خود خودش است با تیمی که مو به مو به اراده وی ساخته شده است.
این هم حتا فرصتی برای شهریار بوده که تیمش امسال در آسیا هم میتواند بهمصاف رقیبان برود و این، فرصتی گرانبهاست تا او شایستگیهای فنیاش را در مسابقات برون مرزی هم به رخ بکشد.
باید منتظر نشست و دید که دست سرنوشت چه برای او رقم میزند. آیا او از دشوارترین آزمون مربیگریاش سربلند بیرون میآید.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»