سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
بشر امروزی پس از دستیافتن به عناصری که به زندگی او سرعت بخشیده، به دنبال ایجاد راهی برای آهستهکردن روند زندگی است و «گردشگری کمشتاب» پیشنهادی نو است برای آنان که به کیفیت سفر میاندیشند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
صدای همهمه میآید.
و من مخاطب تنهای بادهای جهانم.
و رودهای جهان رمز پاک محو شدن را
به من می آموزند،
فقط به من.
و من مفسر گنجشک های دره «گنگ»م
و گوشواره عرفان نشان «تبت» را
برای گوش بی آذین دختران «بنارس»
کنار جاده «سرنات» شرح دادهام.
به دوش من بگذار ای سرود صبح «ودا»ها
تمام وزن طراوت را
که من
دچار گرمی گفتارم.
و ای تمام درختان زیت خاک فلسطین
وفور سایه خود را به من خطاب کنید،
به این مسافر تنها، که از سیاحت اطراف «طور» میآید
و از حرارت «تکلیم» در تب و تاب است.
تو این دنیایی که هرروز صبح زود با زنگ ساعت بلند میشویم و تند و تند بدون خوردن صبحانه آماده میشیم گاهی یک قهوه یا نوشیدنی دستمون میگیریم و همینطور که داریم با سرعت به سمت اتومبیل میریم اونو سرمیکشیم و بعد با سرعت هرچه تمامتر به سمت محل کارمون میریم و تو راه به هرچی راننده کمسرعته بدو بیراه میگیم و صدای بوق میشه تنها موسیقی این مسیر و بعد از رسیدن به محل کار و پارککردن ماشین، به سرعت میریم تو اتاق و به سرعت کارامونو انجام میدیم و گاهی میون کار شروع میکنیم با ذهنمون با سرعت به آینده سفر کردن و به مسایل و مشکلات آینده فکر میکنیم و بعد به سرعت ناهارمونو میخوریم و ساعات کاریمون به سرعت تموم میشه و میریم خرید و بدوبدو برمیگردیم خونه و تندتند و کارای خونه رو میکنیم و شامی درست میکنیم که گاهی میشه حاضری یعنی شام سریع و بعد یک تلویزیونی تماشا میکنیم و میریم تو رختخواب و گوسفندا رو تند تند میشمریم تا خوابمون ببره و باز فردا زنگ ساعت و یک روز دیگر با شتاب….
به واقع این تئوری که به «آهستگی» زندگی کنیم و صبح در حالی که چایمان را در رختخواب مزهمزه میکنیم به معنای زندگی و برنامههای دلانگیز آن روزمان فکر کنیم خیلی وسوسهکننده است.
گویی بشر بعد از دستیافتن به عناصری که به زندگی او سرعت بخشیده، به دنبال ایجاد آهستهکردن روند زندگی است.
امروز در این برنامه میخوام از موضوعی صحبت کنم که در چند سال اخیر مطرح شده است. فعالیتهای بدون شتاب معروف به «جریانهای کمشتاب»، تحول فرهنگی و ایدهای نو در جهان که در برابر زندگی پر سرعت مدرن قرار گرفته و تعریف آن کاستن از شتاب در تمام فعالیتهای زندگی است.
جریانهای کاهش شتاب یا جنبشهای آهستگی، نخستینبار در جریان اعتراضات «کارلو پترینی» برضد افتتاح رستوران مکدونالد در رم آغاز شد که نخستین پایههای ایجاد سازمانهای مشهور به «اسلو فود slow food » را در برابر «فست فود» پایهگذاری کرد.
به تدریج این ایده در حوزههای دیگر نیز توسعه یافت و سبب ایجاد مفاهیمی همچون «slow travel» یا سفر کمشتاب، «slow shopping» یا خرید کمشتاب و یا طراحی کمشتاب در ساختمان، معماری و لباس و … شد.
امروزه فعالیتهای موسوم به «جریانهای کمشتاب» در سراسر جهان گسترده شدهاند و نتایج جالب توجهی را نیز در پی داشتهاند.
دربارهی این حرکت نوین جهانی در برنامههای آینده باز سخن خواهم گفت اما در این برنامه به بخشی از این حرکت که مفهومی در گردشگری را با عنوان «سفر کمشتاب» در برمیگیرد اشاره میکنم.
اسلو تراول یا سفرکم شتاب
گردشگری کمشتاب در واقع به معنی تشویق و حمایت از میل قلبی گردشگر به لذتبردن و زندگی در میان مردمان ساکن در مناطق مختلف است به جای این که تنها با پیروی از کتابهای راهنمای گردشگری از نقاط و آثار خاصی در مناطق مختلف دیدار کند.
هرچندکه گفته میشود سفر کمشتاب حرکتی است که از قرن نوزدهم و از سفرنامهنویسان اروپایی دراین قرن نظیر «تئوفیل گوتیه» که نسبت به فرهنگ افزایش سرعت واکنش منفی نشان میداد، آغاز شده اما این جریان پس از سایر فعالیتها و جریانهای موسوم به کمشتاب شکل گرفت و با این سوال از سوی برخی تحلیلگران مسایل روز اروپا مطرح شد که اگر ما غذاها و شهرهای کمشتاب داریم پس چرا سفرهای کمشتاب نداشته باشیم؟
طرفدران سفرهای کمشتاب، همگی براین اذعان دارند که لذت ذاتی و بالقوه سفر اغلب با سرعت و شوق بیش از حد به رسیدن به مقصد از دست میرود. درحالی که در سفر کمشتاب این لذت دوباره به مسافر باز میگردد. درواقع سفر کمشتاب حالتی ذهنی و روانی است که به مسافر امکان و فرصت میدهد تا بیش از پیش با جماعتهای محلی و متفاوت در مسیر سفر خود درگیر و مرتبط شود و از نزدیک با آنان و مسایل و شرایط آنها در آمیزد و زندگی واقعی آنها را تجربه کند.
با این نگرش سفر کمشتاب با برخی ارزشهای مطرح در اکوتوریسم همسانی دارد. سفر کمشتاب به طور عموم از سبکهای رایج در سفرهای دوستدار محیط زیست با عوارض کم بر طبیعت و حتا گسترش ایده اجتناب از پرواز و حمل و نقل هوایی حمایت میکند.
اما حتمن شما هم هنگام مراجعه به دفترهای خدمات گردشگری، به تورهایی برخورد کردید که در عرض 10 یا 12 روز از 3 تا کشور و 5 تا شهر بزرگ دیدن میکنند و در نگاه اول (والبته گاهی تا آخر سفر) خریداران تورها با خود فکر میکنند که با یک تیر چند نشان را زدهاند و از چند کشور دیدار کردهاند. البته به دلایل متعدد هیچگاه چنین سفرهایی را توصیه نمیکنم و یکی از مهمترین دلایل آن نیز همین عدم لذت کافیبردن از سفر است.
«آرش نورآقایی» یک راهنمای گردشگری است که گردشگری کمشتاب را پیشنهادی برای دنیای امروز میداند.
او میگوید: «از سفرهای متعدد آموختهام که همیشه در سفر حسرت هست و البته برخلاف ظاهرش، نکتهای منفی تلقی نمیشود. حسرتندیدن برخی از شهرها، جاذبهها، آثار طبیعی و فرهنگی، آنهم به خاطر کمبود وقت، حس دائمی یک مسافر است و همین حس او را به سفرهای بیشتر تشویق میکند و رویای سفر را همواره در وجود او زنده نگه میدارد.
جهانبینی و براساس آن، ایدئولوژی مسافر به این بستگی دارد که در یک زمان محدود، خواستار دیدار بیشتر و درک کمتر یا درک بیشتر و دیدار کمتر باشد.»
آرش با اشاره به سفرهایش میگوید: «آنچه که از سفرهای زیادی که در خارج و داخل کشور دانستهام این است که بیشتر ایرانیان علاقمندند در یک سفر از مکانهای بیشتری دیدار کنند و در مقابل عده کمتری هستند که درک عمیقتر از یک فضا و مکان خاص را به دیدار از مکانهای بیشتر ترجیح میدهند.»
او میافزاید: «شاید شما از آن دسته افرادی باشید که فکر میکنند عمر انسان به اندازه کافی نیست و اگر قرار باشد که طبیعت زیبا و آثار فرهنگی و تاریخی دنیا را ببینند باید عجله کنند. در واقع همین نگرش باعث شده که کمیت در گردشگری کیفیت آن را تحت تاثیر قرار دهد و آثار منفی گردشگری بیشتر نمود پیدا کند. درواقع شاید به دلیل همین عوارض مخرب و منفی گردشگری باشد که چند سالی است که یک مفهوم نو در گردشگری مورد مطالعه قرار گرفته و از آن با عنوان «گردشگری کمشتاب» SLOW TOURISM یاد میشود و تمام هدفش درک عمیق توام با لذت بردن از سفر و توسعه پایدار در گردشگری است.»
«گردشگری کمشتاب» بر این اساس استوار است که گردشگران به جای افزایش حجم تجربیاتشان در یک سفر به کیفیت تجاربشان توجه نشان دهند. «گردشگری کمشتاب» توصیه میکند که مسافران از سرعت قدمهایشان بکاهند تا فرصت بیابند با مکان و مردمی که در آن هستند تعامل بیشتری برقرار کنند.
این راهنمای تور با بیان اینکه گردشگران در بسیاری از موارد در طلب آرامش و دوری از فشارهای روزمرهی زندگی سفر میکنند، اما گاهی به هدفشان نمیرسند تاکید میکند:« تنها با رعایت اصول گردشگری کمشتاب میتوان از استرس سفر کاست و آرامش را تجربه کرد.»
بسیاری از گردشگران وقتی به یک مکان تاریخی سفر میکنند، تنها سرگرم عکس گرفتن از خودشان و بناها میشوند و ارتباط با محیط اطراف و مردم را از دست میدهند.
در «گردشگری کمشتاب» این ایده مطرح است که میتوان به لایههای زیرین و پنهان مکان و موارد جانبی آن توجه کرد و تنها به نمای خارجی محیط و مناظر اطراف بسنده نکرد.
او میافزاید: «امروزه در دنیا «طراحی تجربه» بسیار مورد توجه قرار گرفته و سفر یکی از مواردی است که تجربههای منحصر بهفردی را میتوان در آن طراحی و ایجاد کرد. در گردشگری کمشتاب تعداد تجربه مورد نظر نیست بلکه رسیدن به «اوج در تجربه» اهمیت دارد. در این نوع گردشگری همچنین با توجه به اینکه برنامهریزی فشرده برای سفر میتواند لذت سفر را ازبین ببرد، گاهی عدم برنامهریزی برای سفر مورد توجه قرار میگیرد و به این ترتیب، مسافر در یک حالت خلا و تعلیق لذتبخشی قرار میگیرد که باعث میشود به درک جدیدی از تواناییهای بالقوهی خود نایل شود.»
در زمینه این نوع گردشگری، کتابهای بسیاری نیز با هدف ارایه ایدهها، روشها و راههای سفر کمشتاب به گردشگران به چاپ رسیدهاست. کتابهایی که بر ساکنان محلی و ویژگیهای خاص آنها تمرکز دارد درعین حال مناطق خاصی را با دقت کامل معرفی میکند و گردشگران را تشویق میکند که از وسایل نقلیه محلی در مسیرهای گردشگری استفاده کنند.
در هرحال این نگاه نو به گردشگری، میتواند سفر را لذتبخش و دلپذیرتر کند اگر به راستی به فلسفه آن دست یابیم.
بیایید اینبار لحظههای سفر کوتاهمان را مزه مزه کنیم…
منبع
برداشتی از CHN
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
محمد رضا
مطلب جالبی است – مزه مزه کردن سفر
بدلیل شتاب و کم بودن زمان در ارایه فعالیتهای روزانه
ما در همه چیز شتاب گرفته ایم
می خواهیم بهینه باشیم و بهینه بودن را در کاهش زمان درک نموده ایم و به همین دلیل از بسیاری از لذتهای زندگی خود و از توجه به زیبایی هایی که خدا برای ما نهاده است محروم گشته ایم
انتخاب به جایی بود و من از آن لذت بردم
..
..
به یاد قلعه رود خان و گرمی حضورتان افتادم
پاینده باشید