شهره / واحد ترجمه / رادیو کوچه
دنیای اطراف ما پر از اشیایی است که قالبهایی طبیعی ایجاد کردهاند مثل دروازههای طاقدار، راهروها و پنجرهها یا حتا بخشهایی از موجودات جاندار. گاهی اوقات، ما به دنبال یافتن عناصر منحصر به فردی هستیم که شاید بتواند بعدی تازه به تصویری نهایی بیافزاید اما اغلب اوقات نیز در هنگام ایجاد یک تصویر تمایل به نادیده گرفتن آنها داریم. به رغم در اختیار داشتن چنین اشیایی که آنقدر به ما نزدیک هستند، من معتقدم که برای خلق یک عکس تاثیرگذار استفاده از این تکنیک و فرم ترکیب بندی مورد نیاز است با این حال این مقوله همیشه برای ما عکاسان چالش بوده است. آزمایش روش «فریم در فریم» تا حدودی بستگی به قدرت تصور و درک شما از محیط اطرافتان دارد. و اگر شما میتوانستید موضوعات بیشتری را به مجموعهی عکاسی خود اضافه کنید، این مجموعه زیباتر و ماندگارتر میشد. من با استفاده از ساختارهای طبیعی موجود یا موضوعاتی در قالب برخی نشانههای بسیار معروف و صحنههایی از شهر، تعهد خود را نسبت به محل زندگیام انجام دادهام. این عکسها با دیدگاه تک رنگ ( مونو کروماتیک) گرفته شدهاند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
پیاده روی در خیابانهای شهر فرصتهای بسیاری را در ترکیب این تکنیک ارایه میدهد اما اغلب اوقات من با تنی چند از محافظان از سفر روزانه به خانه بر میگردم. آن روزها را به خاطر میآورم که ساعتها اطراف مکانهای میراثی شهر جورج قدم میزدم و مجذوب صداها و مناظر میشدم. در تمام زمانهایی که سوار ماشین بودم و از میان این مکانها عبور می کردم تا حدودی احساسات خود را از دست داده بودم و مفهوم زندگی در پنانگ[2] را نمیفهمیدم. این حس باعث شده بود که من در حیاط خلوت خودم نیز احساس یک توریست را داشته باشم حتا اگر تمام عمرم را در این جزیره زندگی کرده باشم. راه رفتن در خیابان با آن درجه حرارت شدید کار سختی بود اما عدم استفاده از فرصتها و عدم خلاقیت برای من مشکلتر است. و سرانجام به این نتیجه میرسیم که نقطهی مشترک زندگی و عکاسی استفاده از فرصتها است.
بانک رویال اسکاتلند (RBS) از درگاه بانک استاندارد صاحب امتیاز در خیابان بیچ دیده میشود. در این تصویر یکی از قدیمیترین معابر شهر جورج را میبینید، که همچنان نقش مهمی را به عنوان یکی از خیابانهای اصلی این شهر بازی میکند.
این عکسها را طی ماهها و هفتهها پیاده روی در شهر گرفتهام که همه آنها واقعی و برگرفته از احساسات هستند. امیدوارم که شما هم بتوانید جذابیتهای شهر را با قالب جدید فکری و اشتیاقی تازه برای تمام چیزهایی که در پنانگ وجود دارد، درک و احساس کنید همانطور که من این کار را انجام دادم.
گذرگاههای طاقدار یکی از تصاویر معماری شمایلی در قلب شهر جورج هستند که با قدم زدن در داخل شهر میتوان به این نکته پی برد. اینجا، کف زمین با کاشی پوشیده شده که هنوز این کاشیها حفظ شدهاند و من تحت تاثیر نقش و نگارهای آن قرار گرفتهام که احساسی کلاسیک و بیانتها به این تصویر میبخشد.
کلوین کوک[3] – شروع کار
سفر عکاسی من با گامهای کوچک و تجربی مانند ور رفتن با فیلم SLR عمویم و گذراندن واحدهای کوتاه عکاسی خبری در یکی از ترمهای دانشگاهیام شروع شد. نگاه کردن از داخل منظرهیاب دوربین و عکس گرفتن واقعن برای من جالب بود و همینطور به خاطر دارم که چگونه یک حلقه فیلم را با ترس داخل دوربین میگذاشتم زیرا امکان داشت در هنگام عکسبرداری، فیلم داخل دوربین گیر کند.
انعکاس نور خورشید و رگههای نور که راهروهای مدرسهی دولتی پنانگ را روشن کرده است. این عکس از داخل رستوران مدرسه در یک صبح ساکت و آرام روز شنبه گرفته شده است.
پس از مدتی، دوربینهای دیجیتال در اواخر سال 2006 به بازار آمد که من یک دوربین نیکون D40 خریدم که یکی از اولین مدل دوربینهای DLSR بود و قیمت مناسبی نیز داشت با این وجود، ژانویهی سال گذشته بود که عشق به عکاسی دوباره در من جان گرفت و حالا من دوباره لحظههای اطرافم را احساس میکنم و قدر آن را میدانم. عکاسی اعتیادآور است و به اعتقاد من مسری نیز هست. برخی از دوستان من عکاسی را از صفر، با دوربینهای ابتدایی شروع کردند و بعدها تا دوربینهای تاثیرگذار دیجیتالی SLR پیشرفت کردند.
نمایی از مسجد کاپتان کلینگ که سر در آن شبیه به گنبد خود مسجد است. من در آن اطراف پرسه میزدم تا پرسپکتیو منحصر به فردی را پیدا کنم و بالاخره این فرصت را پیدا کردم.
این مقالهی عکاسی را با احترام به استادان بزرگی که با عشق و فداکاری خود الهام بخش من بودهاند، تقدیم میکنم.
صحنهای از تانجونگ مارینا ، نمایی از ستونها و نردههای خیابان کلیسای پیر که در سال 1897 تاسیس شده بود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»