آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
میرحسین موسوی از عملکرد دولتش در دوره جنگ دفاع کرده است. میرحسین موسوی، نخستوزیر ایران در دوران جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی و از رهبران مخالفان در این کشور، گفته است که در صورت ادامه «تحریفهای تاریخی»، ناگفتههایی را از دوران جنگ و از جمله دلایل استعفای خود در سال ۱۳۶۷ را بیان خواهد کرد.
آقای موسوی که گفتههایش در دیدار با جمعی از اعضای تشکلهای سیاسی کرج در وبسایت کلمه منتشر شده است، گفت: «بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکردهام و هیچگاه هم میل نداشتهام در اینباره صحبت کنم. ولی ظاهرن مجبورم در ادامه این تحریفها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجستهای که در این میان سهم عمده داشتند، ناگفتههای خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود.»
بهنظر میرسد بخش عمده سخنان میرحسین موسوی در پاسخ به گفتههای محسن رفیقدوست، وزیر سپاه در دوران جنگ ایران و عراق باشد که اواخر تیرماه و به مناسبت سالگرد صدور قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد که موجب پایان جنگ ایران و عراق شد، بیان شده است.
آقای موسوی در این مورد گفت: «آن وزیر سابقی که خود میداند چگونه به این جانب تحمیل شد، در عین آن که بیش از همه در جریان سرریز شدن همه جانبه امکانات دولت به جبههها بود، حالا میگوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبههها قرار میگرفت، ما بغداد را فتح میکردیم. شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستانمان قرار میگرفت ما چه فتوحاتی داشتیم.»
محسن رفیقدوست، از زمان تاسیس وزارت سپاه در سال ۱۳۶۲ تا زمان انحلال آن در پایان جنگ، وزیر سپاه در دولتهای اول و دوم میرحسین موسوی بود. او چند روز پیش از این گفتههای آقای موسوی، به خبرگزاری فارس گفته بود: «درست قبل از پذیرش قطعنامه ما احساس میکردیم که مملکت امکانات وسیع نداشت ولی این مهم نبود. مهم این بود که این امکانات آن طور که نظامیها میخواستند در خدمت جنگ قرار نمیگرفت. یعنی اکثر اوقات در دولت با پیشنهادهایی که برای جنگ میشد مخالفت میکردند و دایم میگفتند شما که میدانید نمیتوانید بغداد را بگیرید چرا ول نمیکنید؟ چرا جنگ را تمام نمیکنید؟»
آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: «برو در وزارتخانهات بشین، من میخواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رییس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند.»
آقای رفیقدوست بعد از پایان جنگ به مدت ده سال (از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸) ریاست بنیاد مستضعفان را برعهده داشت که میرحسین موسوی در مورد این دوره نیز چنین گفته است: «شما که نمیدانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار میکردید انجام دادید، اگر دولت را در اختیار میگرفتید بر سر کشور همان میآوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیتالمال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.»
آقای موسوی همچنین گفته است: «شما مرا مجبور میکنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس … اگر پیوندی قویتر بین جبههها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرحهای جنگی و دفاعی کنار نمیگذاشتند نتیجههای بهتری از عملیات گرفته میشد.»
محسن رفیقدوست همچنین در مصاحبه مفصل خود با خبرگزاری فارس گفته بود در مقطعی از جنگ و بعد از آنکه دولت به طور کامل با نیروهای نظامی همکاری نمیکرد، اکبر هاشمیرفسنجانی که در آن زمان قایممقام فرمانده کل قوا بود، «توپ را به زمین دولت انداخت.» آقای رفیقدوست گفت: «آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانهات بشین، من میخواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رییس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند.»
محسن رفیقدوست
میرحسین موسوی در پاسخ به این اظهارات آقای رفیقدوست گفته است: «بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق، توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد، تحولات اساسی در همان مدت کم در جبههها ایجاد شد. بنده به دلایل گوناگونی فعلن فقط به اشاره میگویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیرنژاد در کمیته پشتیبانی جنگ «زیپ مرزها در حال باز شدن» بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست این جانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه و هم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دسترفته فرض کنید.»
ناگفته های فراوان
توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیرنژاد در کمیته پشتیبانی جنگ زیپ مرزها در حال باز شدن بود و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست این جانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه و هم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارش های خود گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید.
میرحسین موسوی
آقای موسوی گفته است ناگفتههای فراوانی از جنگ دارد: «من ندیدهام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد. مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژیهای جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکیاش بود و از آن مهمتر دل بستن به عملیاتهای بزرگ کلاسیک شبیه عملیاتهای دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتا تا حد جمعآوری برف روبها از جادهها و کامیونهای دولتی و حتا مصادره کامیونهای بخش خصوصی و همه ظرفیتهای مالی – صنعتی کشور به کار گرفته میشد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم.»
با وجود گذشت حدود ۲۲ سال از پایان جنگ ایران و عراق، هنوز نقاط مبهم زیادی در مورد تاریخ این جنگ، که یکی از طولانیترین جنگهای قرن بیستم بود، وجود دارد و هر از چندی با انتشار سندی یا مصاحبهای از یکی از مسوولان آن زمان ایران، زاویههای جدیدی از آن روشن میشود.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس ایران، که در سالهای آخر جنگ با حکم آیتاله خمینی فرماندهی جنگ را بر عهده داشت، از جمله مسوولانی است که با انتشار بخشهایی از خاطراتش از دوران جنگ و به ویژه با انتشار نامه فرمانده وقت سپاه در سال آخر جنگ، سهم زیادی در این میان داشته است.
اما این نخستینبار است که میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت ایران، این چنین با جزییات درباره اختلافات نهادهای مختلف حکومت ایران در دوران جنگ صحبت میکند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»