فرورتیش / رادیو کوچه
lichar@koochehmail.com
فردای روزی که یک ب.ام.و ایکس 6 خریدم، یکی از بستگانم به آنجا آمد و گفت که دختری مناسب را برایم نشان کرده است. من گفتم که قصد ازدواج ندارم، اما گفت اگر ببینی، نظرت عوض میشود. راست میگفت. دو روز بعد آن دختر با خانوادهاش آمدند. از همهشان خوشم آمد. هرقدر سعی کردم، نتوانستم بهانهای بیاورم. البته من دوست نداشتم هیچوقت ازدواج کنم. ولی این قانون را لغو کردم. دختره بدجوری روی مغزم رفته بود و خیلی مهربون بود…
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
۱ Comment