ایبنا
یک پژوهشگر فرهنگ ایران باستان گفت: «گاتها که بخشی از اوستا به شمار میرود، دست نخورده به ما رسیده است. ممکن است بخشهای دیگر اوستا دستخوش کاستیها و افزودگیهایی شده باشد، اما گاتها تغییر نپذیرفته است. این نخستین نمایشنامه جهان است»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کوروش نیکنام پژوهشگر فرهنگ ایران باستان در نشست «ارزش ادبی و نمایشنامهای متون کهن» گفت: «گاتها که بخشی از اوستا به شمار میرود، پیام خود زرتشت است و از آنجایی که به شعر سروده شده، دست نخورده به ما رسیده است. ممکن است بخشهای دیگر اوستا دستخوش کاستیها و افزودگیهایی شده باشد اما گاتها تغییر نپذیرفته و به همان صورتی به جا مانده که زرتشت سروده است. »
وی با اشاره به نخستین نمایشنامه جهان افزود: در «هات ۲۹ گاتها، از پیامبری زرتشت سخن به میان میآید و چگونگی برگزیده شدن او در نمایشنامهای یازده بندی توضیح داده میشود. این نخستین نمایشنامه جهان است. در ادبیات سرزمینهای دیگر چنین شیوه گفتاری که به صورت دیالوگ و گفتوگو باشد و پیش از هات ۲۹ گاتها سروده شده باشد، سراغ نداریم. »
وی افزود: «در بند آغازین در مییابیم که روان آفرینش (گئوش اورون) از این که جهان را، با همه پیچ و خمهایش، ستم و ظلم فرا گرفته، گلهمند است. او جهانی را میبیند که آمیخته با ستم است. در پرده اول نمایش، روان آفرینش گله و شکایت میکند و به خداوند میگوید: «ستمکاران بر زیر دستان ظلم میکنند و اگر ابزاری بکار برده نشود، جهان هنجار و سامان خود را از دست میدهد. روان هستی فریاد بر میآورد که بیداد در همه جا گسترده شده و میباید کاری کرد. »
نویسنده کتاب «آیین اختیار» خاطرنشان کرد: «در بند دوم، یا پرده دوم این «هات»، اهورامزدا پاسخ میدهد و از روان هستی (گئوش اورون) میپرسد که پیشنهاد تو چیست؟ ویژگی سروری که میباید برگزیده شود و به ستم و بیداد پایان بخشد، چگونه باید باشد؟ در پرده سوم روان هستی پاسخ میدهد که چون ستمکاری در همه جا گسترده شده است ما خواهان کسی هستیم که قویتر و نیرومندتر از ستمکاران و زورگویان باشد. »
آنچه به زرتشت بخشیده میشود، بیان شیواست. این ابزاری است که به زرتشت داده میشود تا بر ناراستی و ناهنجاری پیروز شود. چون مردم به شنیدن سخنان شیوا نیازمند بودند. آنچه خداوند به زرتشت بخشید بیان رسا و زیبا بود
به گفته نیکنام، «اشا» دخالت میکند و میگوید که ما نباید زور را با زور پاسخ دهیم. انسان برخوردار از خرد است و میباید راه گفتوگو را در پیش گیرد. «اشا» ادامه میدهد که ما در برابر زور، زور افزونتری نمیخواهیم. پیشوای ما و آن کسی که به ناهنجاریها پایان میدهد، میباید توانمندی سخنوری (شیوایی بیان) داشته باشد.
وی افزود: «در این نمایشنامه «اشا» و منش نیک (وهومن) منتظرند تا زرتشت به پیامبری برگزیده شود. میگویند که این برگزیده باید دروغ را براندازد و در برابر آنانی که هنجار هستی را برهم میزنند، شجاعانه، بایستد. در بند ۸ هات ۲۹ «وهومن» به سخن میآید و میگوید تنها کسی که میشناسیم که این گونه باشد، زرتشت است. «وهومن» چون روان هستی و راز آن را میدانست، از زرتشت نام میبرد و او را به خداوند معرفی میکند. »
نویسنده کتاب «اندرزنامه زرتشت» در ادامه سخنانش گفت: «در بند ۹ این هات، روان آفرینش به گزینش زرتشت اعتراض میکند و میگوید او ضعیف و ناتوان است. ما کسی را میخواهیم که زورمند و قوی باشد. ما چگونه میتوانیم به سخنان کسی گوش فرا دهیم که قوی نیست؟ اما در نهایت روان آفرینش راضی میشود و میپذیرد که اگر خداوند و «اشا» بتوانند توانایی معنوی به زرتشت ببخشند، خواسته و انتخاب آنها را میپذیرد. به «وهومن» میگوید که اگر اندیشهای روشن و هوشی سرشار به زرتشت بدهی، پیشنهاد تو را میپذیرم. »
وی افزود: «در همین هات آنچه به زرتشت بخشیده میشود، بیان شیواست. این ابزاری است که به زرتشت داده میشود تا بر ناراستی و ناهنجاری پیروز شود. چون مردم به شنیدن سخنان شیوا نیازمند بودند. آنچه خداوند به زرتشت بخشید بیان رسا و زیبا بود. »
این پژوهشگر فرهنگ ایران باستان خاطرنشان کرد: «سرانجام در پرده یازده (پایانی) هات ۲۹، پرسیده میشود که چه هنگام زرتشت به یاری مردمان میآید؟ و آنگاه میگوید: «اکنون که ما را یاوری رسیده است، ما نیز آماده یاری رساندن به کسانی چون شما (اشا و منش نیک) هستیم. این داستان گزینش پیامبر باستانی ایران (زرتشت) است که در قالب نمایشنامهای زیبا سروده شده است.»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»