اردوان طاهری/ رادیو کوچه
«پروندهی «سکینه محمدی آشتیانی»، زنی که امروز در بسیاری از رسانههای جهان نامی آشنا دارد، همچون دیگر پروندههای مطرحشده در مورد مصادیق نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، به یکی از داغترین موضوعات رسانهای و بینالمللی مربوط به ایران و حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شده است. وی که از سال ۱۳۸۴ در زندان تبریز روزگار میگذراند، طبق قوانین جمهوری اسلامی و به اتهام «زنای محصنه» و قتل همسر به سنگسار محکوم شده است. تمرکز روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر بر چنین پروندههایی، علیرغم این که نتایج خوشایندی در راستای اهداف مبارزه با نقض حقوق بشر در ایران – از جمله رهایی موردی برخی از قربانیان نقض حقوق بشر از مجازاتهایی غیر انسانی همچون سنگسار – داشته است، آسیبهایی را نیز بر پیکرهی فرشتهی عدالت وارد آورده است. از آن جمله میتوان به رهایی یک مجرم احتمالی از مجازات و یا به فراموشی سپرده شدن صدها فعال دانشجویی، اجتماعی و سیاسی اشاره کرد که در بوق و کرنای رسانههای سراسر دنیا برای نجات جان یک انسان شاید گناهکار، تحت شدیدترین فشارها و شکنجههای روحی و جسمی در زندان، تنها امید خود، یعنی توجه جهانی را از دست میدهند.»
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
هر چند اجرای مجازاتهایی همچون سنگسار و اعدام، بهدلیل صورت بسیار خشنی که دارند، مخالفتهای بسیاری از شهروندان ایرانی و فعالان اجتماعی و سیاسی ایرانی و خارجی را همواره در پی داشته است، اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نفس مخالفت با مجازات اعدام، سنگسار یا قصاص، نباید به اصل عدالت خدشه وارد کند. آنچه مرا بر آن داشت تا این میزگرد مجازی را با حضور چند روزنامهنگار و فعال حقوق بشر در «کوچه مهتابی» برگزار کنم، این بود که در جریان بسیاری از پروندههای منجر به حکم اعدام، اصرار فعالین حقوق بشر بر مخالفت موردی با این گونه مجازاتها، روند اجرای چنین احکامی را – چه از طرف ولی دم که داغدار بودهاند – و چه از طرف مراجع قضایی جمهوری اسلامی ایران – که توقف اجرای احکام را نوعی عقبنشینی در برابر خواستههای فعالان اجتماعی و سیاسی میدانند – سرعت بخشیده است و در واقع در برخی موارد، اثر معکوس نیز داشته است. پروندهی «دلآرا دارابی» و بسیاری دیگر نیز از همین دست بوده است که همواره اصالت عدالت – با توجه به عدم اطلاع دقیق از جزییات پرونده – در سایهی فعالیتهای به نام حقوق بشر به فراموشی سپرده است.
روزبه صداقت: در مورد این پروندهی خاص با دلیل و مدرک میشود گفت که این فشار و پافشاری بدون دلیل جمهوری اسلامی – با توجه به نداشتن شاکی خصوصی – چیزی غیر از این نیست که اینها میخواهند به مردم بقبولانند که آن چیزی را که ما میخواهیم خواهد شد و اگر ما بخواهیم کسی را محکوم کنیم و اگر بخواهیم سنگساری باشد، ما خواهیم کرد
«روزبه میرابراهیمی»، روزنامهنگار مقیم نیویورک بر این باور است که در مورد این گونه پروندهها باید دو جنبه را از هم جدا کرد:
«خیلی از این اعتراضات، همراهیها و این به اصطلاح پررنگ کردنها در مورد این «کیس»ها، به این دلیل انجام میشود که با نفس خود مجازاتی که در مورد یک پرونده اجرا میشود، مخالفت وجود دارد. مثلن در مورد بد بودن سنگسار، مبارزه با سنگسار و جلوگیری از سنگسار، این یک بحثی است که خیلی از گروههایی که در مورد این کیسها وارد میدان میشوند و نظر میدهند به خاطر این موضوع است؛ یعنی یک بحث کلیتری وجود دارد: مخالفت با سنگسار.»
«روزبه میرابراهیمی»، سردبیر هفتهنامه ایران در جهان جنبهی دوم پروندههای افرادی همچون «سکینه محمدی آشتیانی» را چنین توضیح میدهد:
«دومین بحثی که مطرح میشود و میتواند آسیب برساند به این ماجرا، این است که خیلی از این پروندهها، به هر حال همانجور که افراد مختلفی هم نظر دادهاند در مورد این قضیه، در مورد جزییات آنها آنقدر آگاهی وجود ندارد، اما در مورد کیسهایی که این چنین و در سطح جهانی مطرح میشود، این اطلاعات اولیه از طرف وکلایی که به یک نوع مورد جزییات پرونده مطلع هستند، شروع و اعلام میشود. مثلن نمونهی اخیر، خانم «سکینه»، از طرف وکیل ایشان شروع شده؛ وکیل ایشان که از پرونده تا حد ممکن اطلاع داشته است. حالا با هر نیتی بوده، سعی کرده – چون وظیفهی یک وکیل نجات موکل خودش است و از ابزارهای مختلفی میتواند در این زمینه استفاده کند. یکی از ابزارهایی که این آدم استفاده کرده، طرح موضوعات این پرونده در سطح جهانی بوده که بتواند یک توجه جهانی را به وجود بیاورد و در کنار این قضیه، گروههای دیگری که وارد این کمپین شدهاند، بخش وسیعی از آنها – به نظر من – مخالف سنگسار هستند و بحث جزییات پرونده برای آنها فرع قضیه است.»
سارا امتعلی: اساسن بستر فعالیت کلان در ایران وجود ندارد
«روزبه میرابراهیمی» با نظر به این که در این گونه موارد امکان این که آسیبی هم به وجود آید، با اشاره به برنامهی «بیست و سی» و پروژهی تکراری اعترافگیری میگوید:
«به هر حال همهی این کیسهایی که به طور خاص مطرح میشوند، علیرغم این که مثبت است، در جهت آن اهدافی که در مورد مخالفت با اعدام یا مخالفت با سنگسار است، مثبت است، در عین حال یک سری آسیبهایی هم میتواند داشته باشد؛ از جمله این که خیلی وقتها، اظهار نظرها و قضاوتها در مورد بعضی از این اتهامات – اگر ما آن بحث کلی را جدا کنیم – امکان دارد، همان جوری که نظر بعضیهاست، عادلانه نباشد یا بر اساس اطلاعات کافی نباشد. »
«سارا امتعلی»، روزنامهنگار مقیم واشنگتن، دیگر شرکتکننده در میزگرد مجازی ما در رادیو کوچه است که نظر خود را چنین بیان میکند:
«به هر حال در هر مسئلهای چه روزنامهنگار، چه فعال اجتماعی بدون اطلاع وارد شود، این مشخص است که روند طبیعی ندارد و قطعن آثار سو آن خیلی بیشتر از آثار مثبت آن است، اما این دو تا کاملن از هم جداست، یعنی دلیل بر این نیست اگر الان عدهای میگویند این حکم سنگسار باید متوقف شود به این معنی است که خانم محمدی اگر که عمل خلاف قانونی انجام داده، از زندان بیاید بیرون و مثل همهی آدمهایی که در جامعه زندگی میکنند و جرمی هم در ظاهر مرتکب نشدهاند بتواند به زندگی ادامه دهد.»
«سارا امتعلی» در مقابل نظر من که به فعالیتهای کلان – و نه مصداقی – در حوزهی حقوق بشر بیشتر از تمرکز روی پروندههای خاص معتقد هستم، چنین میگوید:
«اساسن بستر فعالیت کلان در ایران وجود ندارد و همینطور کسانی و رسانههایی که الان دارند فعالیت میکنند یا اگر توی خبرنگار داری گزارش تهیه میکنی یا اگر که هر خبرنگار ایرانی هر جای دنیا دارد مخالفت میکند و کمپین راه میاندازد و امضا جمع میکند، همهی اینها فردی است و کانالیزه نشده که بتوانیم این توقع را داشته باشیم که یک فعالیت همگرا باشد.»
«روزبه صداقت»، روزنامهنگار مقیم بنگلور که برنامهی «بیست و سی» را عقدهگشایی حکومت جمهوری اسلامی نسبت به مهاجرت «محمد مصطفایی»، یکی از وکلای خانم «محمدی» به نروژ میداند، در مورد پروندهی «سکینه محمدی» میگوید:
«در مورد پرونده این خانم یک سری حقانیتهایی هست که این حقانیتها و واقعیتها مطلبد که در حق این خانم بعضی از دوستان و جوامع بینالمللی بخواهد فعالیتهایی را داشته باشند. روی پرونده همین خانم اگر شما بخواهید بررسی کنید، میبینید که در جای جای این پرونده صحبت از حقانیت ایشان است. در مورد این پروندهی خاص با دلیل و مدرک میشود گفت که این فشار و پافشاری بدون دلیل جمهوری اسلامی – با توجه به نداشتن شاکی خصوصی – چیزی غیر از این نیست که اینها میخواهند به مردم بقبولانند که آن چیزی را که ما میخواهیم خواهد شد و اگر ما بخواهیم کسی را محکوم کنیم و اگر بخواهیم سنگساری باشد، ما خواهیم کرد.»
روزبه میرابراهیمی: خیلی از این اعتراضات، همراهیها و این به اصطلاح پررنگ کردنها در مورد این کیس ها، به این دلیل انجام میشود که با نفس خود مجازاتی که در مورد یک پرونده اجرا میشود، مخالفت وجود دارد
«احمد باطبی»، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر مقیم واشنگتن نیز از جمله کسانی است که مخالفتهای موردی و مصداقی فعالین حقوق بشر با مجازاتهایی همچون سنگسار را نتیجهبخش میداند و چنین ادامه میدهد:
«من گمان میکنم، مصداقی هم اگر بررسی شود، خیلی نتیجه خوبی خواهد داشت، نه در مورد مسایل حقوق بشر یا مثلن در مورد سنگسار. جامعهی ایرانی در این موقعیت، در شرایطی قرار گرفته که تکتک آدمها، چه آدمهای عادی، چه فعالین سیاسی، چه فعالین حقوق بشری، حتا فعالین اجتماعی و فرهنگی در مورد یک سری مسایل باید تکلیف خود را برای همیشه روشن کنند. حقوق بشر هم یکی از این موارد است. یعنی اگر که مردم ایران، تکتک و یا فعالین اجتماعی – سیاسی آنها در این موقعیت تکلیف خود را با برخی مسایل روشن کنند، ما در آینده راحتتر پیش خواهیم رفت در رشد و تکامل اجتماعی.
مسئلهی سنگسار چیزی است که خیلیها تا حالا موضع خودشان را نسبت به آن مشخص نکردهاند. و یا اگر حتا در مورد سنگسار مخالفتی اعلام کردهاند، این مخالفت به صورت عملگرایانه که به درد بخورد نبوده؛ لذا تمرکز بر موارد این چنین باعث میشود که بعضی چهرههایی که حضور و کلام آنها تاثیرگذار است بر عملکرد حقوق بشر در ایران، موضعگیری مشخصتری انجام بدهند، لذا من گمان میکنم که باید به صورت مصداقی به آن پرداخته شود.»
احمد باطبی: مجاب کردن خانم محمدی که مقابل دوربین بیاید، به هر حال یک کارکرد سیاسی برای حاکمیت دارد و بهرهی سیاسی آن بیشتر از بهرهی مشروعیت خود اقدامی است که دارد انجام میدهد
«احمد باطبی» با اشاره به سیاسی بودن این رفتارهای حکومت جمهوری اسلامی، موضع خود را چنین تبیین میکند:
«اما در مورد سنگسار و در مورد خانم «محمدی آشتیانی» که مطرح شده، متاسفانه در ایران، خصوصن پس از انقلاب و خصوصن پس از انتخابات در سال گذشته، همه چیز رنگ سیاسی گرفته و حاکمیت هم از هر اتفاق و هر پدیدهی غیر سیاسی هم در اطرافش – حتا حقوق بشر که مسئلهی جان انسانهاست، در راستای اهداف سیاسی استفاده میکند. ما دیدیم و قطعن اسناد و مدارکی هم هست در طول این مدت از عملکرد حاکمیت ایران که از مثلن مسئلهی سنگسار که باعث حساسیت جامعهی جهانی است، به عنوان یک گروکشی استفاده میکند برای رسیدن به هدف خود یا هر چیز دیگری.»
«احمدی باطبی» برنامهی «بیست و سی» را نمونهای از کارکرد سیاسی موضوعاتی از این دست برای جمهوری اسلامی میداند:
«مجاب کردن خانم «محمدی» که مقابل دوربین بیاید، به هر حال یک کارکرد سیاسی برای حاکمیت دارد و بهرهی سیاسی آن بیشتر از بهرهی مشروعیت خود اقدامی است که دارد انجام میدهد. فعالین حقوق بشری اینجا مقابل یک انتخاب سخت قرار میگیرند و ناگزیرند و مثل زمانی است که یک نفر در دریا دو آدم را ببیند که دارند در دریا غرق میشوند. باید انتخاب کند که یک نفر را نجات دهد؛ به همین سختی و به همین حساسیت است. یا باید فعالین حقوق بشری بپذیرند که دست روی هر فردی – نه لزومن خانم «محمدی»، نه در مورد لزومن سنگسار – که بگذارند، حاکمیت بعد از مطرح شدن «کیس» ایشان در جامعهی جهانی، اولین کاری که میکند، بهرهبرداری سیاسی است.
یا باید فعالین حقوق بشری بپذیرند که باید این هزینه را بپردازند و مسئلهی حقوق بشر را پیگیری کنند؛ حالا یک قربانی، دو قربانی، 10 قربانی، هر چهقدر تا به نتیجه برسد، یا اینکه کنار بنشینند. در مورد خانم «محمدی» هم همین حالت است. حالا خانم «محمدی» به صورت مصداقی – همانطور که شما فرمودید – ممکن است برای ایشان اتفاق بیفتد، ولی این نمونهای میشود برای آینده و فعالیتها و تجربهی بعدی. من یک نگاهی به این ترتیب به این قضیه دارم تا نگاه اخلاقی یا به لحاظ اجتماعی.»
در این میزگرد مجازی، جای «محمد مصطفایی»، وکیل خانم «سکینه محمدی آتشتیانی» خالی بود، چراکه علیرغم هماهنگی قبلی، آقای «مصطفایی» در دسترس نبود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
۱ Comment