محمود احمدینژاد به عنوان رییس دولت جمهوری اسلامی ایران در شصت و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک حضور یافت و به ایراد سخنرانی پرداخت. این سخنرانی در روز چهارشنبه به وقت نیویورک و بامداد پنجشنبه به وقت ایران انجام شد.
متن کامل این سخنرانی در برابر سران و نمایندگان کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل، چنین است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
جناب آقای رییس،
همکاران گرامی،خانمها و آقایان
خدای بزرگ را از اعطای فرصت حضور مجدد در این مجمع مهم جهانی سپاسگزارم. طی چهارسال گذشته از چالشهای اصلی پیش روی جهان، علل و عوامل ریشهای بروز و پایداری آنها و ضرورت بازنگری در اندیشه و عمل صاحبان قدرت و همچنین نیاز به ساز و کارهای جدید با شما سخن گفتم .
از دو جریان متقابل که یکی بر اساس ترجیح منافع مادی خود بر دیگران، با توسعه نابرابری و ستم، فقر و محرومیت، تحقیر انسانها، تجاوز و اشغالگری و فریب کاری، به دنبال تسلط بر جهان و تحمیل اراده خود بر ملتهاست و در نتیجه ناامیدی و آیندهای تاریک را در برابر بشریت ترسیم مینماید و دیگری که با ایمان به خدای یگانه و در پیروی از تعلیمات انبیا الهی، با احترام به کرامت انسانها و با عشق به نوع بشر، در صدد برپایی جهانی سرشار از امنیت، آزادی، رفاه و صلح پایدار مبتنی بر عدالت و معنویت برای همگان است.
جریانی که به تک تک انسانها و ملتها و فرهنگهای ارزشمند بومی، ملی و انسانی احترام میگذارد، خواستار نفی تبعیض از جهان و برابری همه در برابر قانون مبتنی بر عدالت و برادری، در استفاده از امکانات، فرصتهای علم آموزی، کمال انسانی و پیشرفت است و آیندهای امید بخش را ترسیم میکند.
از ضرورت تغییر بنیادین در نوع نگاه به جهان و انسان و لزوم برپایی نظامات عادلانه و انسانی جدید برای ساختن فردایی روشن سخن گفتم .
دوستان و همکاران؛
امروز و در ادامه، درباره ابعاد تحول و تغییراتی که باید به وجود آید نکاتی را به عرض شما خواهم رساند .
نکته اول؛
بسیار روشن است که ادامه وضع موجود حاکم بر جهان ممکن نیست . شرایط یک جانبه و نامطلوب فعلی، بر خلاف فطرت انسان و در نقطه مقابل هدف از خلقت جهان و انسان است .
دیگر نمیشود با ایجاد داراییهای کاذب کاغذی، معادل دهها هزار میلیارد دلار ثروت غیر واقعی را به اقتصاد جهان تزریق کرد و با ایجاد کسری بودجههای شدید،تورم و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را به دیگران منتقل کرده و ثروت دیگران را به اقتصاد برخی دولتهای خاص منتقل نمود .
ماشین اقتصاد سرمایهداری لجام گسیخته با تنظیمات ناعادلانه به پایان راه رسیده و از کار افتاده است و این معادله یک سویه قابل دوام نیست.
دوران تحمیل اندیشه سرمایهداری بیعاطفه و تحمیل سلیقه و علاقه یک گروه خاص بر جامعه جهانی،توسعه سلطه بر جهان به نام جهانی سازی و عصرِ برپایی امپراطوریها به پایان رسیده است .
دوران تحقیر ملتها و اعمال سیاستهای دوگانه و معیارهای چندگانه سپری شده است .
اینکه تحقق نتایج دلخواه برخی دولتها ، تنها ملاک بود و نبودِ آزادی و دموکراسی باشد و تحت لوای آزادی، زشتترین روشهای فریب و تهدید، دموکراتیک جلوه داده شده و دیکتاتور مآبها، دموکرات به حساب آیند، قبیح و فاقد مشروعیت است .
دیگر زمان آن گذشته است که عدهای خود، دموکراسی و آزادی را تعریف کنند، خود معیار آن باشند و در حالی که خود، اول ناقض آن هستند، در موضع قاضی و مجری نیز قرار گیرند و با دولتهای متکی بر مردمسالاری حقیقی مبارزه کنند .
گسترش آزادیهای جهانی و بیداری ملتها دیگر اجازه این مشرب ناصواب را نمیدهد و به همین دلایل است که اغلب ملتها و من جمله مردم امریکا در انتظار تغییرات گسترده، عمیق و واقعی هستند و از شعار تغییر استقبال کردند و میکنند .
چه کسی تصور میکند ادامه اعمال سیاستهای غیر انسانی در فلسطین امکان پذیر باشد؟
اینکه ملتی را بر خلاف همه معیارهای انسانی با زور سلاح و با تبلیغات فریبنده بیش از 60 سال از خانه خود برانند، با روشهای ضد بشری و موشک و حتی تسلیحات ممنوعه بر او بتازند و در مقابل، حق دفاع مشروع را نیز از او سلب کنند و عجیبتر آنکه در برابر نگاه بهتزده جهانیان، متجاوزان و اشغالگران را «صلح طلب» و «صاحب حق» و مردم تحت ستم را «تروریست» بنامند .
چگونه ممکن است جنایات عدهای اشغالگر علیه کودکان و زنان بیدفاع و تخریب خانهها و مزارع و مدارس و بیمارستانها مورد حمایت کامل و بی قید و شرط برخی دولتها قرار گیرد و مردان و زنان مظلوم به جرم دفاع از خانه و وطن خود تحت سنگینترین محاصرهها و تحریمهای غذایی و آب و دارو و مورد نسل کشی قرار گیرند .
حتا از بازسازی اماکن آنان که در تهاجم وحشیانه 22 روزه صهیونیستها تخریب شده است، آنهم در آستانه زمستان، جلوگیری شود و همزمان متجاوزان و حامیان آنان شعار دفاع از حقوق بشر سرداده و دیگران را به این بهانه تحت فشار قرار دهند .
دیگر قابل قبول نیست که یک اقلیت محض با یک شبکه پیچیده با طراحی غیر انسانی، بر اقتصاد و سیاست و فرهنگ بخشهای مهمی از جهان حاکم شود، بردهداری نوین راه اندازی کند و تمام حیثیت ملتها حتی ملتهای اروپا و امریکا را قربانی مطامع نژادپرستانه خود کند.
پذیرفتنی نیست که عدهای از چند هزار کیلومتر دورتر در منطقه خاورمیانه دخالت نظامی کنند و کشتار، جنگ، ترور، تهدید و تجاوز را به همراه آورند ولی حساسیت ملتهای منطقه به سرنوشت و امنیت ملی خود و فریاد اعتراض آنان به بی عدالتیها و تجاوزها و حمایت آنان از هموطنان و هم کیشان مظلومشان را ضدیت با صلح و دخالت در امور دیگران بنامند. وضع عراق و افغانستان را ببینید .
دیگر نمیشود با شعار مبارزه با تروریسم و مواد مخدر سرزمینی تحت سلطه نظامی قرار گیرد ولی تولید مواد مخدر در آن چند برابر شود، دامنه تروریسم چند برابر شود و هزاران نفر از مردم بیگناه کشته و زخمی و آواره شوند، تاسیسات زیربنایی نابود گردد، امنیت منطقهای تحت مخاطره قرار گیرد و عاملان اصلی این فجایع دائما دیگران را متهم کنند .
نمیشود شعار دوستی و همراهی با ملتها سر داد و همزمان پایگاههای نظامی را در مناطق جهان از جمله آمریکای لاتین توسعه داد .
این وضعیت قابل ادامه نیست. دیگر نمیتوان سیاستهای توسعهطلبانه و ضد انسانی را با منطق نظامیگری به پیش برد، منطق زور و تهدید عواقب وخیمتری را به دنبال داشته و بر مشکلات موجود به شدت میافزاید .
غیر قابل قبول است که هزینه نظامی برخی از دولتها چند برابر هزینه نظامی کل دولتهای جهان باشد، سالانه صدها میلیارد دلار سلاح صادر کنند، سلاح شیمیایی و بیولوژیکی و اتمی انبار کنند، در نقاط مختلف دنیا پایگاه و نیروی نظامی داشته باشند و در همین حال دیگران را متهم به نظامیگری کنند و با سوء استفاده از امکانات جهانی و با شعار دروغین مقابله با گسترش تسلیحات، مانع از پیشرفت علمی سایر ملتها شوند .
قابل قبول نیست که سازمان ملل و شورای امنیت که باید نماینده همه ملتها و دولتها باشند و تصمیمگیری در آن براساس مردمیترین و دموکراتیکترین شیوهها باشد تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد .
اصولن در دنیایی که اندیشه و فرهنگ و افکار عمومی عامل تعیین کننده است، ادامه این وضع ناممکن و تحول اساسی یک ضرورت غیر قابل اجتناب است .
نکته دوم؛
تغییر و تحول باید هم در حیطه نظری و هم از حیث عملی در ساختارها و روشها به صورتی اساسی و بنیادین صورت گیرد.
ممکن نیست با مبانی فکری و سازوکارهایی که خود مسبب و عامل اصلی همه مشکلات جامعه بشری بودهاند، وضعیت را متحول و دنیای مطلوب را برپاکرد .
اندیشه لیبرالیستی و سرمایهداری سلطه گر که انسان را از اخلاق و آسمان جدا می کند ، نه تنها سعادت را به ارمغان نمی آورد بلکه خود عامل بدبختی ها و از جمله جنگ ها و فقرها و محرومیتهاست.
همگان شاهد بودند که چگونه ساختارهای یکسویه اقتصادی تحت اشراف جهت گیریهای سیاسی، منافع ملتها را به پای عدهای سرمایهدار بیاخلاق بر باد داد . این ساختارها نمیتوانند اصلاح کننده اوضاع باشند .
ساختارهای سیاسی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم که برآمده از نیات سلطه بر جهان هستند نتوانستند تامین کننده عدالت و امنیت پایدار باشند .
حاکمانی که قلب آنان به عشق انسانها نمیتپد و در وجود خود اندیشه عدالت را قربانی کردهاند هرگز نمیتوانند صلح و دوستی را به بشر هدیه کنند.
به لطف خدا همچنان که مارکسیسم به تاریخ پیوست، سرمایهداری توسعه طلب نیز به تاریخ سپرده خواهد شد زیرا بر اساس سنت الهی که قرآن کریم از آن به مثابه یک اصل یاد میکند باطل چون کفِ روی آب رفتنی است و تنها آنچه به نفع جامعه بشری است ماندگار خواهد بود .
باید همگان مراقب باشند که اهداف استعماری، تبعیض آلود و غیر انسانی صر فن با تغییر شعار و با بستهبندیهای جدید دنبال نشود .
جهان نیازمند تغییرات بنیادین است و همه باید کمک و همکاری کنند که این تغییرات در مسیر درست اتفاق بیفتد تا در پرتو آن هیچ کس و هیچ دولتی خود را مستثنی از تغییر و برتر از دیگران نشمارد و با ادعای رهبری جهانی، به دنبال تحمیل خود بر دیگران نباشد .
نکته سوم ؛
رمز و راز اصلی همه مشکلات جامعه جهانی، دورشدن عدهای از حاکمان از اخلاق ، ارزشهای انسانی و تعلیمات انبیا الهی است .
متاسفانه در بسیاری از مناسبات اصلی جهانی، عشق و فداکاری برای نجات و سعادت دیگران و پافشاری بر عدالت و کرامت انسانی، جای خود را به خودخواهی، زیاده طلبی سیری ناپذیر و لذت جویی فردی بی انتها سپرده است .
یکتاپرستی جای خود را به خودپرستی داده است برخی خود را به جای خدا نشاندهاند و بدون کسب صلاحیتهای انسانی اصرار دارند طرز تلقی و خواسته خود را برجهان تحمیل کنند .
دروغ به جای راستی، دورویی به جای صداقت، خودخواهی بجای فداکاری نشسته است . فریبکاری در تعاملات، درایت و سیاستمداری نام گرفته است و چپاول ثروت دیگران به نام عمران و توسعه، اشغالِ سرزمین ملتها به نام اهدای آزادی و دموکراسی و سرکوب ملتهای بیدفاع به نام دفاع از حقوق بشر رایج شده است .
دوستان و همکاران؛
حل مشکلات جهانی و برپایی عدالت و صلح جز با عزم عمومی و همراهی همه ملتها و دولتها غیر ممکن است. دوران قطببندیهای ناشی از نظام سلطهگری و حکومت چند دولت برجهان به پایان رسیده است .
امروز باید با یک تعهد جمعی، در برابر وضع موجود قیام کنیم ، تغییر و تحول را جدی بگیریم و در یک مشارکت و مجاهدت عمومی تلاش کنیم تا همگی به ارزشهای اخلاقی و انسانی و فطری رجعت نماییم.
پیامبران الهی و صالحان آمدهاند تا حقیقت انسانی و مسوولیتهای فردی و اجتماعی انسان را در برابرش قرار دهند .
پاکی، ایمان زلال به خدای یکتا و به حساب و کتاب اخروی و به اجرای عدالت در دوجهان، جستجوی سعادت حقیقی در سعادت دیگران و رفاه و امنیت در رفاه و امنیت دیگران، احترام به نوع انسان و تلاش برای توسعه محبت و مهر به جای کینه ورزی و خودخواهی و ترویج خدمت به دیگران به جای تسلط بر آنان در راس تعلیمات انبیای الهی از آدم تا نوح و از نوح تا ابراهیم و موسی و عیسی و رسول خاتم حضرت محمد صلوات الله و سلامهُ علیهم بوده است .
همه آنها آمدهاند کاری کنند که جنگ نباشد، تبعیض و فقر ریشه کن شود، جهل نابود گردد و خوشبختی بر تمام انسانها و جوامع حاکم شود . آنان بهترین هدایای الهی بر بشریتند .
اگر اندیشه انتظارِ حاکمیت خوبی ها و حکومت صالح ، به اندیشه ای همگانی تبدیل شود و دست در دست هم برای سعادت کل جهان تلاش کنیم، آنگاه امید به اصلاح، واقعی تر و روزافزون می شود.
نکته چهارم؛
به نظر اینجانب چند دستور کار مهم پیش روی همه ما است و دبیرکل و مجمع عمومی سازمان ملل میتوانند بر اساس آن اقدامات لازم را برنامهریزی کنند و در این مسیر پیشگام باشند؛
1 – اصلاح ساختار سازمان ملل و تبدیل آن به یک سازمان روزآمد و کاملا مردمی، بیطرف، آزاد، عادل و موثر در مناسبات جهانی، اصلاح ساختار شورای امنیت، سلب امتیاز ویژه تبعیض آلود وتو، اعطای فوری و کامل حقوق مردم فلسطین بابرگزاری همه پرسی آزاد و زمینه سازی زندگانی مسالمت آمیز مسلمانان و مسیحیان و یهودیان فلسطینی و قطع دخالت ها در امور عراق و افغانستان، خاورمیانه و مردم افریقا و آمریکای لاتین و آسیا و اروپا.
حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم هرگز، این کلام پیامبر الهی حضرت محمد(ص) است. ظلم و نقض حقوق انسانها ،در فلسطین نظیر استمرار آواره کردن عده دیگری از صاحبان اصلی سرزمین فلسطین که در بیتالمقدس ساکن بودند و تخریب منازل توسط اشغالگران قدس، در افغانستان و پاکستان از طریق بمبارانهای هوایی، در زندان گوانتامو که متأسفانه هنوز تعطیل نشده است و زندانهای مخفی در اروپا، ادامه دارد.
ادامه وضع حاضر، موجب تشدید کدورت ها و خشونتها می شود. باید جلوی ظلم و تجاوز گرفته شود. متأسفانه گزارشات رسمی مربوط به اقدامات رژیم صهیونیستی در نوار غزه به طور کامل منتشر نشده است. دبیرکل محترم و سازمان ملل در این موارد وظایف سنگینی بر دوش دارند که باید دنبال شود. جامعه جهانی بی صبرانه منتظر مجازات عادلانه متجاوزان به غزه و قاتلان مردم بی دفاع آن است.
2 – اصلاح ساختارهای اقتصادی و برپایی مناسبات اقتصادی اخلاقی و انسانی در جهان به نحوی که در خدمت کمال انسانها و مبتنی بر عدالت واقعی باشد . مناسبات اقتصادی که استعداد و توان ملتها را شکوفا کند و رفاه را به همگان هدیه و زندگی نسلهای آینده را نیز تضمین نماید.
3 – اصلاح مناسبات سیاسی بین المللی، بنانهادن روابط برپایه صلح و دوستی پایدار، ریشه کنی مسابقات تسلیحاتی و سیاسی خانمان برانداز و خلع سلاح اتمی، شیمیایی و بیولوژیکی و زمینه سازی برای استفاده همگانی از فنآوریهای پیشرفته و صلح آمیز در جهت پیشرفت بشری.
4 -اصلاح ساختارهای فرهنگی، احترام به آداب و سنتهای بومی ملتها، ترویج اخلاق و معنویت و تقویت ارکان خانواده گرم ، پایدار و خوشبخت به عنوان ستون فقرات جامعه سعادتمند.
5-اهتمام عمومی به صیانت از محیط زیستِ انسانی و رعایت قوانین و مقررات جهانی جهت جلوگیری از انهدام ذخایر تجدید ناپذیر طبیعت.
نکته پنجم؛
اینک که ملت ایران با پشت سرگذاشتن انتخاباتی بسیار با شکوه و کاملاً آزاد فصل نوینی را برای شکوفایی ملی و تعاملات گسترده تر جهانی رقم زده و با رأی قاطع، بار سنگین مسئولیت را بر دوش اینجانب نهاده اند ،
اعلام می کنم که ملت بزرگ و تمدن ساز و نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مردمی ترین حکومتهای مترقی جهان آماده اند تا با استفاده از همه ظرفیت های فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی خود و برپایه راه حل های انسانی در یک برنامه عادلانه و احترام آمیز جمعی، برای رفع نگرانیها و چالش های جامعه بشری مشارکت فعال و تاثیر گذار داشته باشد .
ملت فرهنگ ساز ایران خود از بزرگترین قربانیان تروریسم کور بوده و در دهه اول انقلاب سی ساله خود گسترده ترین هجوم نظامی تجاوز کارانه به سرزمین خود را مظلومانه دفع کرده است . ملت ما همواره مورد بغض و بی مهری کسانی قرار گرفته است که روزی با همه توان از تجاوز صدام به خاکش و استفاده صدام از سلاح شیمیایی، حمایت و روزی دیگر به بهانه دفع شر همان صدام، به عراق لشکرکشی کردند.
این ملت خواستار برپایی دنیایی پر از زیبایی و مهرورزی برای آحاد ملتها و انسانهاست و اعلام می نماید که ضمن دفاع قدرتمندانه از حقوق مشروع و قانونی خود، پاسدار صلح و امنیت پایدار برای همه ملتها بر اساس عدالت، معنویت و کرامت انسانی است .
ملت ما آماده است برای تحقق این اهداف همه دستهایی را که با صداقت دراز می شوند به گرمی بفشارد . هیچ ملتی در طی این مسیر کمال ، خود را بی نیاز از تغییر و اصلاح نمی داند؛ما از تغییرات واقعی و انسانی استقبال میکنیم و آماده مشارکت فعال در اصلاحات بنیادینِ جهانی هستیم .
بر همین اساس تاکید می نماید که :
تنها راه نجات، برگشت به توحید و عدالت است و این بزرگترین امید و فرصت در همه عصرها و نسلهاست. بدون ایمان به خداوند و تعهد به اجرای عدالت و مقابله با بی عدالتی و تبعیض ، نظامِ عالم، سامان پیدا نخواهد کرد .
انسان محور نظام هستی است . وجه ممتاز انسان، انسانیت اوست . همان حقیقتی که خواستار عدالت، پاکی و عشق و علم و معرفت و همه کمالات دیگر است. این ارزشهای انسانی باید حمایت و فرصت دست یابی به آنها، برای آحاد انسانها فراهم شود . حذف هر یک از آنها حذف بُعدی از ابعاد انسانی است. اینها عناصر مشترکی است که همه جوامع بشری را به هم پیوند می زند و اساس صلح و امنیت و دوستی را تشکیل میدهد.
ادیان الهی به همه ابعاد زندگی بشر از جمله خداپرستی، اخلاق، عدالت، مبارزه با ظلم، کوشش برای برقراری حکومت های عادل و صالح توجه کرده اند . حضرت ابراهیم منادی توحید در برابر نمرود، حضرت موسی علیه السلام در برابر فرعون و حضرت عیسی و حضرت محمد صلوات اله و سلامه علیهما در برابر ظالمان زمان خود ایستادند تا آنجا که تهدید به مرگ شدند و از سرزمین خود آواره گشتند. بدون ایستادگی و اعتراض، بی عدالتی ها، از جهان برچیده نخواهد شد.
نکته آخر؛
همکاران و دوستان عزیز ؛
جهان در حال تغییر و تحول است . سرنوشت وعده داده شده الهی برای بشر، برپایی حیات طیبه انسانی است . دورانی خواهد آمد که عدالت همه گیر و جهان شمول می شود و تک تک انسانها محترم و عزیز شمرده می شوند . آنگاه است که راه کمال معنوی انسان گشوده و سیر او به سوی خدایی شدن و تجلی اسماء الهی محقق می شود . انسان باید به نقطه ای برسد که نماد «علم و حکمت»، «رحمت و رافت»، «قسط و عدالت»، «قدرت و خلاقیت» و «بخشش و لطف» خداوند باشد .
اینها همه در سایه حاکمیت انسان کامل، آخرین ذخیره خداوند، فرزندی از نسل پیامبر گرامی اسلام یعنی حضرت مهدی (علیه السلام) محقق خواهد شد که خواهد آمد و حضرت مسیح ابن مریم (علیهما السلام ) و انسانهای صالح دیگر نیز او را در این ماموریت بزرگ جهانی همراهی خواهند فرمود و این همان اندیشه انتظار است . انتظار حاکمیت خوبی ها و حکومت صالح که اندیشه جهانی و فطری و مایه امید ملتها به اصلاح جهان است .
آنها خواهند آمد و با کمک انسانهای مومن و صالح، همه آرزوهای تاریخی بشر برای آزادی، کمال، رشد، امنیت و آرامش، صلح و زیبایی را به همراه خواهند آورد . خواهند آمد تا بساط جنگ و تجاوز را برچینند و همه علم و معنویت و دوستی را به جهان هدیه کنند .
آری آری، آینده روشن بشریت در راه است .
دوستان، بیایید در انتظار آن دوران زیبا و در تعهدی جمعی، سهمی مناسب در فراهم کردن بسترها و مقدمات برای ساختن این آینده برعهده بگیریم . زنده باد عشق و معنویت ، زنده باد صلح و امنیت ، زنده باد عدالت و آزادی.
از همه شما متشکرم»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»