پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
چه کسانی به غذاهای ارگانیک[1] نیاز دارند؟
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
غذاهای ارگانیک به سلامت بدن کمک میکنند، از سوی دیگر قیمت آنها گرانتر است. «تایم» در این مقاله به بررسی هر دو بعد این مسئله میپردازد. اگر به دنبال راهی سریع برای بیمار شدن هستید، میتوانید از داشتن یک رژیمغذایی سالم چشمپوشی کنید و هرآنچه که دلتان خواست میل کنید. بدن شما به گوشت، چربی، نمک و شکر احتیاج دارد. اگرچه بدن شما میتواند در صورت نبود آنها، تنها با اتکا به میوه و سبزیجات به حیات خود ادامه دهد. ولی آیا دانستن پاسخ سوالاتی از قبیل اینکه مواد خوراکی از کجا میآیند؛ تولیدات داخلی هستند یا وارداتی؛ و آیا با استفاده از مواد طبیعی پرورده شدهاند و عاری از سموم آفتکش هستند؛ برای بدن شما مهم است؟
این موضوع تنها به شما و بدنتان مربوط نمیشود. پزشک و خانوادهی شما نیز نظراتی در مورد نحوهی تغذیهی شما دارند. حتا به طرفداران تغذیه سالم -که اخیرن در هر جایی یافت میشوند و اصرار دارند که هر آنچه وارد دهان شما میشود میبایست به روش درستی کشت و وارد بازار شده باشد- نیز مربوط میشود. اگر این موضوع برای شما کسالتآور و تا حدی مداخلهجویانه است، شما تنها نیستید. «جیمز مک ویلیامز[2]» استاد دانشگاه تگزاس در رشتهی تاریخ محیط زیست میگوید: «غذا نوعی هویت است. ما مردم را تشویق به درست و معقول خوردن میکنیم و سپس موقع عملی شدن آن موانع بسیار بلندی پیش روی آنها قرار میدهیم.»
رفتن به سمت غذاهای ارگانیک، استفاده از مواد خوراکی تازه به جای مواد ستنزی، و خرید از بازار روز به جای سوپرمارکتها ایدهآلی است که قبلن بارها و بارها گوشزد شده است. طبق آمارهای جدید وزارت کشاورزی ایالات متحده، مواد غذایی ارگانیک تنها سه درصد از بازارهای آمریکا را تشکیل میدهد. از اینرو ما باید این بخش از بازار را تقویت کنیم.
این ایدهی جالبی است اما باید بهای آن را نیز بپردازیم. میوه و سبزیجات ارگانیک بهطور متوسط سیزده تا سی و شش سنت به ازاری هر پوند از میوه و سبزیجات معمولی گرانتر هستند. اگرچه این مقدار بسته به موقعیت جغرافیایی و نوع محصول متفاوت است. شیر عاری از هورمون و آنتیبیوتیک بهطور متوسط قیمتی معادل شش دلار به ازای هر گالن دارد، که در مقایسه با شیر عادی عرضه شده در سوپرمارکتها – که بهایی معادل با سه و نیم دلار به ازای هر گالن دارد – بسیار گران است.
علاوهبر این، گوشت گاو تغذیه شده از علوفهی تازه چربی کمتری دارد و همینطور شیر عاری از مواد شیمیایی نیز ایدهی بسیار خوبی است، اما در مورد میوه و سبزیجات ارگانیک مزیت خوارکی مشخصی وجود ندارد. تحقیقی که نتایج آن در سال 2009 در مجلهی تغذیه بالینی آمریکا منتشر شد دنیای مواد غذایی را تحت تاثیر قرار داد. طبق نتایج این تحقیق هیچ تفاوتی بین محصولات ارگانیک و متعارف وجود ندارد به جز در سه مورد از ویتامینها. جالبتر اینکه در یکی از این سه ویتامین محصولات متعارف از محصولات ارگانیک پیشی گرفتهاند.
مک ویلیامز میگوید: «ما خطوط مشخصی بین مواد غذایی ارگانیک و متعارف کشیدهایم در حالی که علم چنین خطوطی را بر نمیتابد. این خطوط در هم تنیده هستند و طرفداران هر گروه اطلاعاتشان را دستچین میکنند.» برای خانوادهها که در تلاش برای سالم زندگی کردن و تامین مواد غذایی هستند – و هر دوی این اهداف تحتتاثیر هزینههای بالای زندگی امروزی قرار گرفته است – این تغییرات ایدیولوژیک در یافتهها اصلن خوب نیست. آنچه که مورد نیاز است، بحث نیست بلکه پاسخ است.
بهای پر کردن شکم
مهمترین دلیلی که نمیتوان طرفداران تغذیه سالم را نادیده گرفت، این است که در بسیاری از موارد آنها درست میگویند. رژیم غذایی ما نه تنها به ما آسیب میرساند بلکه به کرهی زمین نیز لطمه میزند. در طی همین ماه مراکز کنترل و پیشگیری بیماری در آتالانتا نتایج تحقیقی را منتشر کردند که نشان میدهد بیش از 27 درصد آمریکاییها از عارضهی چاقی[3] رنج میبرند. در نه ایالت این رقم به بالای 30 درصد میرسد. مصرف گوشت بیش از حد زیاد است. در آمریکا هر فرد به طور متوسط سالانه 220 پوند گوشت مصرف میکند و تنها 14 درصد این افراد پنج وعدهی توصیه شدهی میوه و سبزیجات را روزانه مصرف میکنند. غذای فرآورده شدهی ما بسیار سنگین، شور و سرشار از شیرینی فرآکتوز ذرت است؛ دو طعمی که ما در مقابل آنها توان مقاومت نداریم. در حال حاضر مواد غذایی کافی در آمریکا تولید میشود و هر نفر میتواند روزانه تا حد 3800 کالری بخورد. این در حالی است که برای داشتن یک رژیم غذایی سالم روزانه 2350 کالری کفایت میکند. ممکن است بخشی از این غذای اضافی روی قفسهها انبار شوند اما بیشتر آنها قبل از انبار شدن بلعیده میشوند.
در گردش نگهداشتن تولید غذا و همچنین پایینآوردن قیمتها در سطح توان خرید مردم بدون استفاده از ترفندهای صنعتی میسر نمیشود؛ ترفندهایی که عوارض جانبی خود را دارند. سالانه بیش از ده میلیون تن کود شیمیایی تنها در کشت ذرت استفاده میشود که باعث افزایش 23 درصدی تولید در حد فاصل سالهای 1990 تا 2009 شده است. اگرچه بهای این افزایش سیلاب پسابهای آلودهای است به سمت خلیج مکزیک روانه شدهاند. گوشت تولید شده به روشهای صنعتی، مملو از آنتیبیوتیک و هورمونهای تقویتی است که پس ماندههای این مواد شیمیایی در گوشت و شیر باقی میماند. تحقیق دیگری که نتایج آن تنها 2 روز بعد از تحقیق انجام شده در زمینه چاقی منتشر شد، نشان میدهد که تعداد دخترانی که در 7 سالگی که به بلوغ جنسی رسیدهاند در مقایسه با سال 1990 دو برابر شده است. شاید این عارضه ناشی از اپیدمی چاقی باشد اما وجود هورمونها در غذاهای مصرفی قطعن نمیتواند بیتاثیر باشد. برای داشتن مواد غذایی فصلی در تمام طول سال لازم است آنها را از محل تولید هزاران مایل دورتر به محل مصرف حمل کرد. این مسئله ردپای کربنی[4] بزرگی را برای خوردن شلیل در دسامبر باقی میگذارد.
جنگ میان خوراکیها در مرزهای مختلف در جریان است، اما اصلیترین مجادله بر سر تولید گوشت است. آمریکاییها گوشتخوارانی بیبدیل هستند، این در خور ملتی است که در تعقیب بوفالوها بزرگ میشوند و در امتداد جلگههای پهناور، گاوداری میکنند. اما اخیرن چیزهایی از کنترل خارج شده است. تولید گوشت در ایالات متحده سالانه معادل با عدد شگفتانگیز 80 میلیارد پوند است که گوشت پرندگان به تنهایی 35 میلیارد پوند آن را تشکیل میدهد. امروزه همگان میدانند که حیوانات در شرایط رقتانگیزی نگهداری میشوند؛ مزارع صنعتی انباشته از حیواناتی است که به آنها غذاهای پرکالری بر پایهی ذرت خوارنده میشود تا هرچه سریعتر فربه شوند و بتوان آنها را روانهی کشتارگاه کرد. حدود دو سال نیم زمان لازم است تا گوسالهای که در مراتع پرورش داده میشود بالغ شود، در حالی که در مزارع صنعتی ممکن است یک گوساله تنها پس از 14 ماه روانهی کشتارگاه شود.
زندگی کوتاه و پررنج این حیوانات، عنصری از ترحم را به میان میآورد که درسایر مجادلات میان روشهای تجاری و ارگانیک وجود ندارد. در همین ماه، فرماندار «اوهایو» به منظور خاتمه مجادلات بین فعالان حقوق حیوانات و کشاورزان قوانینی را وضع کرد که در آن به بهبود شرایط نگهداری مرغها،گوسالهها و خوکها اشاره شده است. برخی از مفاد این موافقتنامه مشابه اصلاحاتی است که در سال 2008 در ایالت کالیفرنیا قانونمند شد.
«بو اگلاستون[5]» صاحب یک واحد غیر صنعتی تولیدی گوشت خوک،گوساله و مرغ به نام «اکو فرندلی فودز[6]»، میگوید: «وقتی شما چیزی را پرورش میدهید که دراری سیستم عصبی و گردش خون است لازم است به آن توجه کافی کنید.» حیوانات اگلاستون در دشت و مرغدانی نگهداری میشوند و در قفس محبوس نیستند. این مزرعه دارای باغ وحشی از حیوانات دستآموز است و درهای کشتارگاه به روی بازدید کنندگان باز است تا بتوانند تمیزی و روشهای انسانیتر کشتار حیوانات را ببینند. اگلاستون میگوید: «میخواهم به حیوانات بگویم، که وقتی چاقو در دست میگیرم، آنها بدانند که هدیهشان در حال باز شدن است.»
این رفتار انسانی دارای مزایای مادی نیز هست. گاوهایی که در چمنزار تغذیه میشوند گوشت آنها درصد بالاتری امگا-3 نسبت به امگا-6 دارد که این توازن به کاهش خطر ابتلا به سرطان، بیماریهای قلبی، آرتروز و بالابردن قدرت یادگیری کمک میکند. کافی است گاوها را از مراتع به داخل مزارع صنعتی ببریم و شکم آنها را با ذرت دامی پر کنیم تمام آن امگا-3 نابود میشود.
«کن جیف[7]»، پزشک سابق و گردانندهی «اسلوپ فارمز[8]»؛ یک مزرعه گاوداری آزاد واقع در کوههای کتزکیل[9] نیویورک؛ میگوید: «بعد از گذشت سه ماه هیچ اثری از این توازن باقی نمیماند.» تولید کنندگان بزرگ گوشت گوساله تصدیق میکنند که نسبت امگا-6 به امگا-3 در گاوهای علفخوار 1 تا 1.5 است در حالی که این نسبت در گاوهایی که از غلات تغذیه شدهاند به 7 برابر افزایش پیدا میکند. اما صنایع غذایی اهمیت این اعداد را به چالش میکشد. «شالین مک نیل[10]»، یک متخصص رسمی تغذیه شاغل در گروه صنعتی « نشنال بیف کاتلمن[11] » میگوید: «هنوز مقدار بهینه این نسبت از نظر توازن ارزش غذایی مشخص نشده است و نباید فراموش کنیم که این فقط بخش کوچکی از رژیم غذایی کلی مصرفکنندگان را تشکیل میدهد.»
گوشت حیوانات پرورشیافته در مراتع ازترکیبات لینولئیک اسید غنی است، اسید چربی که بر اساس مطالعات آزمایشگاهی انجام شده بر حیوانات، در کاهش خطر ابتلا به بسیاری از انواع سرطانها موثر است. علاوه بر این آنها کمتر در معرض باکتری ای کولی[12] هستند که از طریق تماس با مدفوع سایر حیوانات منتشر میشود؛ اگرچه صنعت اصرار دارد که در این زمینه با جایدهی بهتر حیوانات در مزارع صنعتی و روشهای بهتر نظافت در کشتارگاه پیشرفتهای زیادی داشته است.
در نگهداری خوک و مرغ مشکلات کمتری حداقل در زمینه مواد شیمیایی مشاهده میشود. از آنجایی که دولت استفاده از هورمونهای رشد درپرورش هر دوی این موجودات را ممنوع کرده است. اما همچنان از آنتیبیوتیکها استفاده میشود که خطرات خاص خود را دارند. انتشار عامل مرگبار ام آر اس ای؛ نوعی بیماریزای مقاوم در برابر «متاسیلین» که بیشتر از طریق عفونتهای بیمارستانی انتشار مییابد؛ در میان خوکداران بهطرز چشمگیری افزایش یپدا کرده است و این عامل بیماریزا از حیواناتشان به آنها منتقل شده است. نتایج تحقیقی که سال گذشته در دانشگاه «آیوا[13]» انجام شد نشان داد که 49 درصد خوکهای مورد آزمایش قرار گرفته دارای عامل بیماریزای ام آر اس ای بودند و 45 درصد افرادی نیز که با آنها در تماس بودند نیز نتیجهی آزمایششان مثبت بود.
مشکلات هرچه همهگیرتر باشند بزرگتر میشوند. اخیرن بیش از نیم میلیارد تخممرغهای دو تولیدکننده به دلیل آلودگی به سالمونلا[14] جمعآوری شدند. سالمونلا چیز غریبی نیست و حتا میتواند در میان جوجههایی که در شرایط آزاد پرورانده شدهاند نیز شایع شود. اما وقتی نیم جین از این پرندگان در قفسی که از یک صفحهی باز روزنامه چندان بزرگتر نیست جای داده میشوند و صدها یا هزارن از این قفسها در کنار هم قرار میگیرند، انتشار این باکتری بسیار سریعتر میشود. تولید کنندگان تخم مرغ تاکید میکنند که پخت کامل تخم مرغ باعث کشتهشدن باکتری سالمونلا میشود که تا به امروز خلاف آن اثبات نشده است. اما در نظر گرفتن مرغها به عنوان موجوداتی هشیار به جای ماشین تولید تخممرغ نمیتواند در وهلهی اول از وقوع یک فاجعه اجتناب کند؟
پرهیز از گوشت و تخممرغ گزینهی بسیار خوبی است، اما در حالی که فقط سه درصد آمریکاییها گیاهخوارند، و برای بسیاری گیاهخواری دشوار است، راهحل آسانی وجود ندارد. برای مثال حتا اگر همگی تصمیم بگیریم تا رژیم غذاییمان به یک رژیم غذایی سالمتر و عاری از مواد شیمیایی تغییر دهیم، بعید است اینگونه مواد غذایی به اندازهی کافی وجود داشته باشد. در ایالات متحده تنها تولید 3 درصد گوشت گاو، 0.02 درصد گوشت خوک و 1.5 درصد گوشت مرغ با استفاده از روشهای ارگانیک انجام میشود. علاوهبر این کم بودن عرضهی این محصولات باعث شده تا همچنان بیش از حد گران بمانند.
راهحل دیگر، بیشتر مصرفکردن ماهی است، که کم کالریتر و غنی از امگا-3 است و به همین دلایل گوشت آن سالمتر است. اما با در نظر گرفتن کاهش جمعیت ماهیان در سراسر جهان به دلیل مصرف بیش از حد، تنها یک راهنجات باقی میماند. راهحلی که اگرچه کامل نیست اما بسیار موثر است؛ وقتی نمیتوانیم خوردن گوشت را ترک کنیم میتوانیم مصرف آن را کم کنیم. انجام این کار نباید چندان دشوار باشد، چرا که مقدار متوسط مصرف گوشت در آمریکا 1.5 برابر مقدار توصیه شده توسط یو اس دی ای[15] در هرم غذایی مشهورش است. همچنین با مقدار زیاد پروتینی که میتوان در تخممرغ، سویا، پنیر، غلات، برگ سبزیجات و آجیل یافت هیچگونه کمبودی در جایگزینهای گیاهی پروتین احساس نخواهد شد.
«فرد کرشنمان[16]»؛ فردی مشهور در مرکز کشاورزی طبیعت دوست لیوپولد که زیر نظر دانشگاه ایلتی آیووا اداره میشود؛ میگوید: «ما تنها برای بستن چرخهی غذایی نیاز به خوردن حیوانات داریم. اگر تغییراتی در نحوهی زندگی خود بدهیم حیوانات کمتری در اکو سییتم خواهیم داشت.»
خرمن اسکناس
وقتی پروتین حیوانی، شامل ارگانیک یا صنعتی، نقشی تکمیلی در رژیم غدایی ایفا کند، آنگاه میوه، سبزیجات و غلات نقش اصلی را برعهده خواهند گرفت. بهطور کلی این موضوع خوب است اما پیچیدگیهای خود را دارد. بازگشت به کشاورزی ایدهآل بدون استفاده از آفتکشهای سنتزی و سایر مواد شیمیایی تنها غذای مورد نیاز کشوری با 309 میلیون نفر جمعیت را تامین خواهد کرد و جوابگوی نیازهای 6.8 میلیارد نفر نخواهد بود. در برابر خسارتهای زیست محیطی ناشی از کشاورزی تجاری چه باید کرد با در نظر گرفتن اینکه تولید مزارع صنعتی به ازای هر جریب زمین تقریبن دو برابر مزارع ارگانیک است. اما حتا این تولید افزوده نیز جوابگوی نیاز جمعیت 9 میلیارد نفری در سال 2050 نخواهد بود.
مکویلیلمز میگوید: «در آن زمان تنها 5 درصد زمینهای زارعی کرهی زمین استفاده نشده باقی خواهد ماند. در حالی که ما نیاز به افزایش تولید 50 تا 100 درصدی خواهیم داشت. استفاده از سمپاشی، کوددهی شیمیایی و یا حتا مهندسی ژنتیک ما را به این هدف میرساند، باید بی هیچ مقاومتی آن را بپذیریم.»
در ایالات متحده، کمبود محصولات زراعی، حداقل تا کنون وجود نداشته است اما باقیماندهی آفتکشها در میوه و سبزیجات نگرانیهایی کاملن منطقی برای مردم ایجاد کرده است. شستوشوی صحیح و پوست کندن میتواند به عنوان راه حلی در برخورد با این مشکلات به کار گرفته شود. اما آیا فکر میکنید تنها با خرید محصولات ارگانیک قضیهی آفتکشها منتفی میشود؟ نه الزامن. تنها فقط این مسئله نیست که آفتکشهای باد آوردهی مزارع صنعتی مجاور میتواند مزارع ارگانیک را آلوده کند، بلکه کشاورزان مزارع ارگانیک نیز از آفتکشهای خاص خود استفاده میکنند. طبق گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست، بیش از 195 مورد آفتکش زیستی ثبت شده است؛ ترکیباتی مشتق شده از حیوانات، گیاهان یا مواد معدنی که برای گونههای خاصی از جانداران سمی هستند که در تولید 780 نوع محصول تجاری میتوانند به کار گرفته شوند. در خصوص کم خطرتر بودن آفتکشهای زیستی در مقایسه با آفتکشهای صنعتی اتفاق نظر وجود دارد، اما کمخطر به معنای بیخطر نیست و حتا این مواد با اثرات شیمیایی کمتر، عادت نامطبوع باقی ماندن در خاک و آب را برای مدتی بیشتر از آنچه که مورد نیاز است، را دارند. مکویلیامز میگوید: «کشاورزی ارگانیک تنها تشکیلدهندهی 2 درصد کل کشاورزی است. اما اگر روزی این 2 درصد به 20 درصد تبدیل شود چه؟ این مواد شیمیایی که در حال حاضر مصرف کمی دارند، آنوقت به موادی پرمصرف تبدیل خواهند شد.»
کودهای ارگانیک کمتر مشکلساز هستند از آنجایی که آنها بیشتر حاوی مدفوع حیوانات به همراه مواد بیخطر دیگری نظیر گرد ذغال، علف دریایی، شوره و کامپوست هستند. اگرچه این ترکیبات بیارزش به نظر میرسند اما میتوانند بسیار گرانبها باشند زیرا شما به مقدار بسیار بیشتری در مقایسه با کودهای سنتزی خواهید داشت. مکویلیامز میگوید: «ممکن است برای کشت هر جریب زمین تا 4 تن کود مورد نیاز باشد. با دانستن این موضوع یک کیسه کود سنتزی بسیار خوب به نظر میآید.»
جیب و ذائقه
اما برای بیشتر مصرفکنندگان، حتا کسانی که به مسایل زیست محیطی اهمیت میدهند، خرید تولیدات ارگانیک بیشتر به مسایل شخصیتری نظیر بها، طعم و ارزش غذایی بستگی دارد. مطالعه بر روی مصرف مواد غذایی در سال گذشته نشان از عقبنشینی طرفداران مواد ارگانیک داشت و رضایت بسیاری از مزرعهداران صنعتی را جلب کرد. اما یک صفحه تنها بخشی از داستان است. تفاوت اصلی بین مواد ارگانیک و صنعتی در عناصر غذایی کم مصرف نظیر مس، آهن، منگنز و فولیک اسید است که هیچ کدام از آنها در تحقیق انجام شده در نظر گرفته نشده بود. با در نظر گرفتن آنها نتایج متفاوت و پیچیدهتر خواهد بود.
در متا آنالیزی که توسط یک گروه غیر انتفاعی در مرکز ارگانیکی واقع در بولدر[17] انجام شد ترکیبات ارگانیک به لحاظ داشتن اسید فولیک و آنتی اکسیدانها تا 25 درصد غنیتر بودند. «چارلزبنبروک[18]» دانشمند ارشد گروه میگوید: «رژیم غذایی آمریکاییها در داشتن این ترکیبات ناکارامد است و این موضوع اهمیت این یافته را بیشتر میکند. اما صرف داشتن برچسب ارگانیک مصرف کننده نمیتواند مطمئن باشد که از مزایای تقویتی آن بهرهمند خواهد شد.» کرشنمان میگوید: «ارزش غذایی واقعی محصولات به خاکی که در آن کشت شدهاند، بستگی دارد. به همین دلیل این معاملهی پیچیدهای خواهد بود مگر اینکه خود شصن کشاورز را بشناسید و بدانید چگونه از خاک مزرعهاش مراقبت میکند.»
همچنین اصلیترین متغیر ذهنی در محصول یعنی مزه به کشاورز بستگی دارد. شما میتوانید بحثهای زیادی را در خصوص بهتر، تازهتر و پیچیدهتر بودن طعم مواد ارگانیک به راه بیاندازید اما تا زمانی که آزمایش مقایسهای چشیدن هردوی این محصولات با چشم بسته انجام نشود، نمیتوان صحت این ادعاها را تایید کرد. روی برخی از موارد مردم اتفاق نظر دارند، نظیر این که گوجهفرنگی یا توتفرنگیهای بسیار بزرگ که با روشهای مهندسی جدید طراحی و تولید شدهاند تا در مسیر حمل به مراکز پخش رسیده شوند، از نظر طعم هیچگاه نمیتوانند با همتای تازهی خود که روی بوته کاملن میرسد، رقابت کنند. سیب لذیذ قرمز نمادی است که نشانگر مشکلاتی است که در صورت دستکاری بیش از حد تولیدکنندگان تجاری بروز میکند. تلاشهای آنها برای پروردن میوهای دارای پوستی قرمزتر از همیشه و شکلی مخروطی، از آن چیزی ترد، بیآب با طعمی نامطبوع ساخته است.
اگرچه مفهوم آنچه گفته شد، این نیست که تولیدکنندهی ارگانیک سعی در زیبا کردن محصول خود قبل از ارایه به بازار نمیکند. «منی هوارد[19]» نویسندهی کتاب «امپراطوری گندکاریهای من»، بر اساس تجربیات کشت و کارش در حیاط پشتی خانهاش میگوید: «بازار میوه میتواند نوعی پورنوگرافی غذایی باشد. شما میتوانید یک گونی چغندر بخرید بدون اینکه حتا یکی از آن ها کرم خورده باشد. محصولات مزارع معمولن چنین ظاهری ندارند.»
مزه در خوراکیهای زشت و زیبا ممکن است کاملن یکسان باشد. برای تولید محصولات خوشمزه چیزهای زیادی در زمان پرورش آنها باید درست اعمال شود. کرشنمان میگوید: «تنها کیفیت خاک نیست که میتواند تاثیرگذار باشد. انتخاب آمیختهی درستی از گیاهان، استفاده از مخلوط کامپوست مناسب نیز دارای اهمیت است. در کشت خوراکیهایی نظیر انواع میوه که مستقیمن روی میز غذاخوری میروند کشاورز به نوعی آشپز نیز هست؛ و این موضوع به نوعی در تضاد با هنر خوب خوردن است که بر اساس آن فرآیندهای زیادی در آشپزخانه انجام میشود.»
آشپزخانه البته مرکز همهچیز برای خانوادههاست و جایی است که بحثهای جاری صنایع غذایی به گوش نمیرسد. خوردن سیب بهتر از نخوردن آن است فارق از اینکه از کجا آمده باشد؛ و عادت دادن خانواده به دور هم نشستن و خوردن یک وعدهغذایی شامل گوشت کمچربی، سبزیجات و مقدار معقولی کربوهیدارت و نشاسته به اندازهی کافی دشوار است و سیاست خاص خود را طلب میکند. بازارهایروز بیتردید عالی هستند، اگر که توانایی مالی خرید از آنها را داشته باشید و اگر وقت سر زدن به آنجا را بین کارهای روزمره پیدا میکنید و به همراه خانواده برای خرید سری به آنجا بزنید با علم به این که مراجعه به نزدیکترین سوپر مارکت همهی نیازهای شما را یکجا برطرف میکند. صنعت غذایی بی تردید مقادیر زیادی از غذاهای اعتیاد آور را روانهی بازر میکند بدون اینکه حتا ذرهای ارزش غذایی در آنها بتوان پیدا کرد، در حالیکه شرکتهایی تولید کنندهای نیز هستند که در تلاشاند تا خوارکیهای سالم و باکیفیت روانهی بازار کنند و قیمتها را نیز معقول نگه دارند.
پاسخی که میتوان به این دو گروه از تولید کنندگان و مشتریهای هر طرف داد این است که به دنبال راهی برای همزیستی مسالمتآمیز باشند. مهم است که با رویههای به شدت آلاینده صنایع برخوردهای سختتری داشته باشیم – و نیازی به یادآوری رفتارهای غیرانسانی موجود در صنعت دامداری نیست – اما اطمینان حاصل کنیم که مواد خوراکی کافی به فروشگاهها میرسد. همچنین مهم است تا جنبشهای کشاورزی محلی که نه تنها برای تولید غذای سالم برای مصرفکنندگان بیشتر در تلاشاند را تقویت کنیم تا شاید با رشد اقتصادی و با بالا بردن راندمان تولید قیمت تمام شدهی آنها نیز کاهش یابد.
هوارد میگوید: «اگر قرار بود ما روی تولید غذای خودمان تمرکز کنیم دیگر وقت برای انجام هیچ کار دیگری نداشتیم.» خوشبختانه لازم نیست که دیگر ما غذای خود را تولید کنیم، اما این مسئله ما را کاملن از بند این موضوع رها نمیکند. ما همچنان باید هوشمند باشیم و ببینیم تامینکنندگان خوراکیهای ما چه چیزی را به ما میفروشند؛ بهدنبال انتخاب آمیختهی درستی از تولیدات تجاری و محلی، ارگانیک و صنعتی داشته باشیم. این مسئله بسیار مهمتر از تامین خواروبار مورد نیازمان است و به زندگی طولانیتر و سلامت ما نیز مربوط میشود.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی جفری کلوگر[20]
[2] James McWilliams
[3] چاق به فردی گفته میشود که بیش از 20% از وزن ایدهآل خود سنگین تر باشد
[4] Carbon footprint
[5] Bev Eggleston
[6] EcoFriendly Foods
[7] Ken Jaffe
[8] Slope Farms
[9] Catskill
[10] Shalene McNEil
[11] National Beef Cattlemen Association
[12] E. Coli
[13] Iowa
[14] Salmonella
[15] USDA
[16] Fred Kirschenman
[17] Boulder
[18] Charles Benbrook
[19] Manny Howard
[20] JEFFREY KLUGER
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»