مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع : سایت رشیدپور
چند ماه پیش به دعوت کانون فرهنگی آموزش اجرای مراسم بزرگ تجلیل از نخبگان کنکور را برعهده گرفتم. برنامه در سالن همایشهای سازمان صدا و سیما برگزار شد. از همه جای ایران مهمان داشتیم. برنامهی با شکوه و خوبی بود . دیروز تلویزیون محل کارم روشن بود. به صورت کاملن اتفاقی تیزر مربوط به همان برنامه به چشمم خورد. صدای بنده در حال پخش بود. چند ثانیهای گذشت.
واضح بود که تدوینگر هنرمند تمام تلاش خودش را برای حذف تصویر من بهکار گرفته. اما در لحظهای از این تیزر مجبور به استفاده از نمایی شده که بندهی سراپا تقصیر حضور دارم. البته مدیران محترم پخش کاملن هوشیار بوده و هرگز اجازه ندادهاند تا با نمایش چهرهی نحس رضا رشیدپور خدای ناکرده آفتی متوجه میهن عزیزمان شده و یا زبانم لال مردم همیشه در صحنه با تماشای قیافهی من از بهشت رانده شوند. بنابراین تدبیر کم نظیری به خرج داده و در چشم به هم زدنی چهرهی من را ناواضح (به عبارت فنی… فلو) کردهاند . بیشتر از آنکه تعجب کنم خندهام گرفت.
من همان کسی هستم که با سرمایهی مردم و امکانات سازمانی بهنام صدا و سیما به منزل امروز رسیدهام. در مقابل هرگز کمفروشی نکرده و تمام تلاشم را برای پاسخدادن به این سرمایهی عظیم به خرج دادهام. در تمام مصاحبههایم تاکید کردهام که اگر یک جوان علاقهمند اینک توانسته است به یک چهرهی رسانهای نسبتن قابل تحمل تبدیل شود از صدقهی سر این مردم و اعتماد مدیران رسانه بوده.
انتقاد را خیانت میدانید و منتقد را نامحرم
اتفاقن دلیل خندیدنم همین است. آنقدر در دایرهی خود ساختهی بیگانه پنداری گرفتار شدهاید که دیگر حتا یک جملهی انتقادی ساده را هم از دوست سابقتان نمیپذیرید و دستور به حذف چهرهاش میدهید. هرگز به این صراحت نگفته بودم اما حالا بپذیرید که این تصمیمهای به ظاهر کوچک آن هم در مورد آدمهای کوچکی مثل من نشان از یک دغدغهی بزرگ در ذهن شما دارد. انتقاد را خیانت میدانید و منتقد را نامحرم.
لابد خواهید فرمود که این زیادهگوییها به ما نیامده و همین که صدایمان هر هفته یک ساعت از رادیو پخش میشود برویم و خدایمان را شکر کنیم. بله … اتفاقن من خدا را شکر میکنم که آنقدر مهم شدهام (!) که پخش چند ثانیه از تصویر بنده میتواند برای مدیران بزرگواری که احتمالن مسوولیتهای دیگری هم دارند محل تدبیر و تصمیم واقع شود.
بیایید کمی تامل کنیم. واقعن چرا وقت گرانبهای خودتان را برای تصمیمهای کوچک دربارهی آدمهای کوچک خرج میکنید؟ چرا هر روز مشغول تکذیب این و آن هستید؟ مگر ما که هستیم؟ یا چه کردهایم و یا چه گفتهایم؟
این چند خط هرگز بابت گلایه نیست وگرنه آن را منتشر نمیکردم. این یک دردنامه است. خطاب به مدیرانی که میتوانند تصمیمهای بزرگ بگیرند اما هنوز ذهنشان درگیر رشیدپورها مانده است. شاید با انتشار این نوشته عصبانی شده و دستور به قطع صدای بنده هم صادر کنید. مهم نیست. بهتر است که ایراد کارتان را یک دوست سابق رودررویتان بگوید و نه یک دشمن فعلی در پشت سرتان. به هر حال اینجا بی بی سی نیست سعادت آباد است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
mehran faraji
salam aghaie rashid .migan ke shoma mamno tasvir shodin ,dorost migan ?!