سیمین/ رادیو کوچه
این روزها هرکسی وابستهای در دیار غربت دارد. روزای تعطیلش میشینه پای نت یا تلفن و یه دل سیر باهاش حرف میزنه. گاهی فکر میکنم تکنولوژی واقعن چه خدمتی به بشر در این زمینه کرده. خیلی دور نیست اون زمانها که برای دوستانمون یا دخترخاله و پسرعمو نه خیلی دور همین نزدیکمون، تو شهر خودمون یا یه شهر دیگر نامه مینوشتیم یا کارت پستال میفرستادیم تا چندروز بعد به دستشون برسه. و اگر در کشور دیگری بودند که یک ماهی طول میکشید تا نامه یا بستهمون برسه.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
بازار نامهنگاری میون دختر و پسرا هم که خیلی داغ بود. نامه نوشتن تاثیرگذار، خودش کلی مهارت میخواست و اونا که میتونستن این کارو بکنن کلی ارج و قرب داشتن جلو دیگران. یکی از دوستان، از جوونای 50 سال پیش تعریف میکرد که برادرش خیلی متخصص بوده توی نوشتن نامه عاشقانه و همه هم کلاساش و بچههای محل بهش مراجعه میکردن که برای طرف مورد علاقهشون از زبون اونا نامه بنویسه. بعد یک بار با یکی یک خصومتی پیدا میکنه و نامه رو یه جوری مینویسه که وقتی نامه بهدست طرف میرسه ناگهان میبینند یک لشگر از برادر و پسر همسایههای طرف به سمتشون سرازیر میشن و خلاصه یک کتک مفصل میخورند از دست اونا.
بعد از نوشتن نامه، رساندن نامه بهدست محبوب هم خودش عالمی داشت. یه زمانهایی بعضیا که خیلی امین بودن میشدن حامل نامه و گاهی هم قطعه سنگی یا شاخه گلی این وظیفه رو عهدهدار میشد. یاد صحنهای از «بینوایان» شاهکار جاودانه ویکتور هوگو افتادم که نامه میان عاشق و معشوق در نیمکتی با یک سنگ قرار داده میشد و به این ترتیب نگارنده نامه مشخص نمیشد.
البته خود نامه نوشتن هم آدابی داشت و هر فرد باسواد و دارای کمالات باید از این آداب آگاهی داشت. این که با چه عبارتهایی آغاز کنی و با چه به پایان ببری. نامه اداری چگونه باشد و نامه احوالپرسی یا نامه عاشقانه چطور.
برای مثال به این نمونه که از توی صندوق قدیمی خونه پیداکردم گوش کنید:
برادر عزیزم! تصدقت گردم.
چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
کزچاکران پیر مغان کمترین منم
اما
هرگز به یمن عاطفت پیر میفروش
ساغر تهی نشد زمی صاف روشنم
شاید تا حدودی وصف الحال من باشد
.
.
.
و درپایان اینگونه نگاشته است :
تصدقت گردم … و سلامهای فراوان دارم ….
ارلانگتن/ بیستم ژانویه 1967
و این میشد که این روزها وقتی به نامههای قدیمی نگاه میکنیم هرکدام خودش یک درس ادبیات است برای ما که اکنون بدون کوچکترین صرف زمانی ایمیلامان را باز میکنیم و با خط فینگلیش با یک سلام میرویم سراغ اصل مطلب و مختصر و مفید یک نامه مینویسیم.
امروزه در نسل جدید کمتر کسی پیدا میشود که نامهنگاری بداند و جوونای امروزی بهطور معمول از پس نوشتن یک نامه اداری هم بر نمیآیند. در اساس درست است که این روزها از عبارت میل (mail) یا ایمیل(email)استفاده میکنیم اما این نامهها کجا و آن نامهها کجا؟
اما همین نامه و نامهنگاری صنعت پست را بهوجود آورده است که امروز به بهانه روز جهانی پست (9 اکتبر) کمی به تاریخچه آن میپردازم.
روز جهانی پست به بهانه گرامی داشت تاسیس اتحادیه جهانی پست در سال 1874 در پایتخت سوییس، برن، نامگذاری شده. این اتحادیه قبل از هر چیز بهمنظور همکاری میان خدمات پستی در سراسر جهان تاسیس شده و هدفش کمک به دستیابی به اطمینان از آخرین خدمات و محصولات در این حوزه در شبکه پستی سراسر جهان است.
این مناسبت با عنوان روز جهانی پست توسط کنگره این اتحادیه در سال 1969 در توکیو تعیین شد و این روز بهانهای است در بسیاری از کشورها که محصولات و خدمات پستی خود را معرفی کنند.
حتمن شما هم شنیدهاید که ایجاد نخستین شبکه پستی در جهان را به ایرانیان منصوب میدانند.
گفته میشود که داریوش برای اداره بهتر کشور و سهولت در امر نظارت بر قلمرو وسیع و پهناور سرزمین پارس، به فکر بهکارگیری شیوهای جدید از سازماندهی و وضع قوانین و مقررات و همچنین ایجاد تسهیلات افتاد.
نخستین اقدام لازم، ایجاد تسهیلات ارتباطی بود. به دستور داریوش برای آگاهی و اطلاع وی از جدیدترین رخدادها در سراسر قلمروی حکومتش جادههایی ساخته شد که شوش را به سارد و بابل را به شوش متصل میکرد. از این راهها و جادهها برای تسریع در امر لشگرکشی نیز استفاده میشد که مهمترین آنها به «راه شاهی» شهرت دارد و به گفته «هرودوت»، 2400 کیلومتر درازا داشته است.
در آن دوران به پیکهای پست «چاپار» گفته میشد. «پیک _ چاپار» که امروزه به پست (Mail) تغییر ساختار داده دربرگیرنده نام سیستم اطلاعرسانى ایران عصر باستان است. وظیفه اصلى این دستگاه نظارت و مراقبت در کارهاى ماموران کشورى و لشکرى و اوضاع رعیت و اجتماع و مخابره سریع رویدادها به پایتخت بود که موجب مىشد شاه بهطور مداوم از امور کشور آگاه باشد.
در آن دوران به پیکهای پست «چاپار» گفته میشد. «پیک _ چاپار» که امروزه به پست (Mail) تغییر ساختار داده دربرگیرنده نام سیستم اطلاعرسانى ایران عصر باستان است
در حقیقت تمامی امور ارتباطی ایران زمین در آن زمان بهوسیله همین چاپارها یا دیوان برید تامین میشد. مجریان و ادارهکنندگان این دیوان در زمینههای مختلف شغلی، مانند ردههای سردبیر، چاپار سوار، پیاده و غیره انجام وظیفه میکردند. یکی از مشهورترین و حساسترین تشکیلات اداری هخامنشایان چاپارخانه بود که گروه چابک سواران آن ارتباط دایمی بین مرکز و ایالتهای ایران را برقرار میکردند و در کوتاهترین زمان اخبار و گزارشهای رسیده از گوشه و کنار ممالک را به مرکز و از مرکز به دورترین نقاط کشور میبردند. بنا به تصدیق و تایید اغلب مورخان جهان باستان چون هرودت چاپارخانههای ایران یکی از وسیعترین شبکههای ارتیاطی و منظمترین ادارههای دنیای کهن محسوب میشدند.
در این جادهها به فاصله هر 24 کیلومتر چاپارخانهای ساختند که در این چاپارخانهها همیشه اسبهای تازه نفس آماده بودند. پیکهای دولتی با رسیدن به این چاپارخانهها اسبهای خود را عوض میکردند و با اسبی تازه نفس با سرعت به راه خود ادامه میدادند یا اینکه پیغام یا نامه به چاپار دیگری داده میشد. به همین صورت اینکار ادامه مییافت تا نامه به مقصد میرسید.
بدینگونه میتوان ایرانیان را نخستین بهوجود آورندگان نظام پست در دنیا دانست.
منبع:
UN
پست
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»