این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
باسمه تعالی
ملت شریف ایران
با توجه به خبرهای منتشر شده و فضای شدید امنیتی حاکم بر قم و ورودیهای این شهر در رابطه با سفر قریبالوقوع آقای سیدعلی خامنهای به شهر مقدس قم، همراه با هیت بلند پایه و تلاش ایشان برای راضی نگهداشتن مخالفان، تایید مرجعیت خویش، گرفتن اجازه اجتهاد از مراجع برای فرزند خود سید مجتبی خامنهای و چون همیشه در فشار و تنگنا قرار دادن مخالفان خود، نامهی سرگشاده خویش را به آقای خامنهای منتشر میکنیم تا اولن تمامی جنایاتی که زیر نظر ایشان و یا با فرمان مستقیم ایشان به وقوع پیوسته است را یاد آور شویم و در ثانی به علما، فقها، مراجع، روحانیون، مدرسین و طلاب قم اعلام کنیم که من أعان ظالما على ظلمه سلطهاله علیه (هرکس ظالم را در ظلمش یاری کند، خداوند او را تحت سلطه ظالم قرار میدهد). متذکر میشویم دیدار با آقای خامنهای نه تنها تایید و تصدیق تمامی جنایات و اتفاقات دردناکی است که این حکومت مرتکب شده است، بلکه تکذیب و دروغ جلوه دادن تمامی تعابیر اسلامی و مفاهیم عمیق قرآنی است، زیرا قرآن بارها ظالمان را شکست خوردگان عرصه دنیا و آخرت معرفی کرده است و عالمان دینی، ابریا و پرهیزگاران را ناصحان، مخالفان و دشمنان حقیقی ظالمان و مامن و پناه مردم در مقابل طاغیان، طاغوتیان و ظالمان معرفی نموده است. در پایان یاد آور میشویم که دعا میکنیم این نامه بتواند تاثیری بر رفتار رهبر ایران گذارد و ایشان در پیشگاه مردم، از گناهان خویش توبه نماید، از ملت شریف ایران عذرخواهی کند و مردم را چون فرمان مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام، ولی نعمت خویش بداند.
متن کامل نامه:
نامه سرگشاده مدرسین و طلاب قم و نجف به سید علی خامنهای
بسماله الرحمن الرحیم
حضور مقام رهبری حکومت جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای سیدعلیخامنه ای،
سلام علیکم
«و آنان که خود را از طاغوت به دور مىدارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد پس بشارت ده به آن بندگان من کهبه سخن گوش فرا مىدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان.»
لازم است در ابتدای سخن مستقیممان برای اولین بار با شما، روایتی از رسول مکرم اسلام صلاله علیه و آله وسلم را ذکر کنیم که حضرت صلواتاله علیه در جمع اصحاب فرمودند: «انصر اخاک ظالما او مظلوما (برادر خود را چه ظالم باشد و چه مظلوم، یاری کن) اصحاب با تعجب پرسیدند که: ما عالم به وجوب یاری مظلوم هستیم، لیک ظالم را چه گونه یاور باشیم؟ حضرت صلواتاله علیه در پاسخ فرمودند: بکفه عن الظلم (با بازداشتن او از ظلم).»
ما متذکر شویم که ما عامل بیگانه نمیباشیم و به شدت نگران امنیت ملی و استقلال ایران هستیم. لذا خواهشمند است سعی نفرمایید با برچسبهای همیشگی و تکراری این نامه را به فراموشی سپارید. لازم به ذکر است که این نامه فقط به دلیل انجام وظیفه شرعی و تکلیف امر به معروف و نهی از منکر به شما نوشته میشود و امید است مطالب مهم این نامه که کاملن مطابق فقه اسلامی و شرع مقدس با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث شریف از رسول مکرم اسلام و اهل بیت علیهمالسلام میباشد بر شما اثر گذار باشد و نتیجه آن تغییر رفتار غیر قابل دفاع حضرتعالی در وقایع و اتفاقات جاری مملکت و در تعامل با مردم باشد، که مردم همیشه ولی نعمت والیان هستند و وظیفه والیان سهل کردن امور معیشت مردم است.
جناب آقای سیدعلیخامنه ای،
انتقادات از رفتار شما این روزها و پس از وقایع اسفبار و کودتای انتخاباتی سال گذشته به بیشترین حد خود در دوران 22 ساله حکومتتان رسیده است. کودتایی که هر روز اسناد جدیدی از آن رو میشود و این اسناد شما را مسوول مستقیم این جنایت و خیانت بزرگ به ایران، مردم شریف ایران، اسلام و شرع مقدس اسلام اعلام میکند.
وقایع هفته بعد از انتخابات به قدری برای شما و همراهانتان هراسآور بود که تصمیم به حضور در نمازجمعه روز 29 خرداد 1388 گرفتید
شروع این نقدها پس از نماز جمعه تاریخی روز 29 خرداد 1388 بود که چهره واقعی و موضعگیری صریح شما در رد اعتراضات مردم به نقض قانون و تقلب و تخلف مهندسی شده انتخابات، نمایان گشت. در آن نماز جمعه شما با لحنی کاملن دیکتاتور مابانه هر سخنی جز سخن خویش را محکوم کردید و با اعلام مسوول خونهای ریخته شده رهبران معترضان هستند، امر به سرکوب معترضان را دادید. این سخنان شما زمینه ساز فجایع ننگین روز 30 خرداد، کشتار معترضان و دستگیریهای بسیار گسترده گشت.
جناب آقای سید علی خامنهای،
مردم و تاریخ ایران هرگز نمیتوانند فجایع کهریزک و اوین، دادگاههای نمایشی و سریالی، هتک حرمت مکرر دلسوزان و استخوان خوردکردههای نظامی که شما سنگش را به سینه میزنید و مشکلات عدیده سیاسی در سطح داخل و بینالمللی همراه با رکود شدید اقتصادی و تحریمهای مکرر به دلیل دیپلماسیهای غلط شما و رییس جمهوری منتخب شما را در ذهن خود حک نکنند و به باد فراموشی سپارند.
جناب آقای خامنهای،
اجازه دهید وقایع بیش از یک سال گذشته را مجددن یاد آورتان شویم تا شاید بحران سیاسی موجود را که متاسفانه دامن حوزههای علمیه را نیز گرفته است درک کنید. در حالی که سخنان جدید شما احساس خطر شدیدتان را کاملن نشان میدهد که شرایط کشور را حساس اعلام نمودهاید. شما و همراهان شما بحرانی به وجود آوردهاید که استقلال حوزهها را نیز با حکومتی و دولتی کردن حوزههای علمیه و طیف اندکی از به ظاهر روحانیونی که متاسفانه سردمداران و گردانندگان حوزهها میباشند زیر سوال برده است.
لازم به ذکر است که اتفاقات زیادی از جمله ظلمهای فراوان به حضرات مراجع مستقل همچون آیات عظام مرحوم شریعتمداری، مرحوم سیدمحمد روحانی، مرحوم سیدمحمد شیرازی و مرحوم منتظری به خودی خود دامن نظام را که اسم اسلام را یدک میکشد و بر این است تا به جهانیان جمهوری بودن خود را تحمیل کند به شدت سیاه نموده است. شما و همراهانتان در طول این سالها به اسم اسلام حکومت کردید و با تاسف فراوان هرگز نصوص صریح فقه و شرع مقدس اسلام را اجرا نکردید و هیزم به آتش نفاقی ریختید که دشمنان اسلام و شیعهخواهان آن هستند. نتیجه این امر از بین رفتن وجهه روحانیت در بین مردم شده است. مردم اینک دیگر مراجع را مامن خود نمیدانند و بیشتر به چشم قلدران شهر و مداحان شما آنان را میشناسند که این امر خود یکی از گناهان و ظلمهای بزرگی است که رژیم به ظاهر اسلامی و مسمی به جمهوری به اسلام راستین که همان اسلام رحمانی و ناب محمدی صلاله علیه و آله وسلم است روا داشته است.
آقای خامنهای،
وقایع و اتفاقات اخیر از قبل انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 شروع شد. آنجا که محمود احمدینژاد رییس جمهوری منتخب از جانب شما، در مناظره خویش با جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، ارکان انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به پیروزی رسیده است را در رسانهای که طبق قانون میبایست کاملن ملی باشد و در حضور میلیونها بیننده به دزدی از بیتالمال و عامل اصلی مفاسد اقتصادی معرفی کرد. آمارهای دروغ و ساختگی ایشان عصبانیت مردم را از کاندیدای منتخب شما بیشتر کرد، لیک اوج ناراحتی مردم پس از آن سکوت معنادار شما به نامه سرگشاده آقای هاشمی رفسنجانی به وجود آمد. لیک همچنان مردم چشم امید به انتخابات داشتند که آرای آنها از صندوق خارج شود.
شما مردم ایران را که مخلصان و عاشقان وطن هستند را به براندازی نظام و وهن اسلام متهم مینمایید درحالی که ما اهالی حوزه و شما به خوبی میزان تحصیلات حوزوی شما را میدانیم
تخلفات گسترده حین انتخابات با شکوه 22 خرداد 1388، که با قطع شدن وسایل ارتباط جمعی شروع شد و به دستگیری گسترده اصلاحطلبان، تبریک عجولانه حضرتعالی به کاندیدای مورد نظرتان قبل از اعلام رسمی شورای نگهبان، وارونه ساختن نتایج انتخابات و نمایش مسخره روز یکشنیه 24 خرداد 1388 در میدان ولیعصر که به اذعان کسبه و مردم حاضر در آن محل قلیلی با اتوبوسها و لوازم دولتی، با هزینه بیتالمال به این نمایش آورده شده بودند، آتش عصبانیت مردم را که امید به جمهوریت نظام داشتند شعلهورتر نمود. سخنان ناشیانه آقای احمدینژاد که معترضان را اندکی خس و خاشاک خواند نیز دلیلی بر حضور مجدد، پر شور و کاملن مسالمتآمیز روز دوشنبه 25 خرداد 1388 مردم در تهران بود. حضوری که تاریخ ایران از آن به عنوان نبوغ سیاسی و بلوغ فکری مردم شریف ایران یاد خواهد کرد، که میلیونها نفر از معترضان به خیابان آمدند و در کمال سلم و آرامش اعتراضات خویش را به نتایج انتخابات و سخنان اهانتآمیز رییس جمهوری مورد علاقه شما اعلام نمودند که متاسفانه نیروهای نظامی بسیج و لباس شخصی که گوش به فرمان مستقیم شما و بیت شما میباشند، این اعتراضات آرام و مسالمتآمیز را به خاک و خون کشیدند. پس از آن تظاهرات سکوت مردم در تاریخ چهارشنبه 27 خرداد 1388 و برگزاری مراسم ختم کشتهشدگان روز 25 خرداد در تاریخ پنجشنبه 28 خرداد 1388 را دیدیم و دیدیم چگونه مردم ملبس به لباس مشکی که نماد عزاداری است، در سکوت مطلق، با خانواده شهدا همدردی نمودند و آن کشتار وحشیانه را محکوم نمودند.
آقای خامنهای،
وقایع هفته بعد از انتخابات به قدری برای شما و همراهانتان هراسآور بود که تصمیم به حضور در نمازجمعه روز 29 خرداد 1388 گرفتید. زمانی که مشخص شد شما امامت نماز جمعه را بر عهده خواهید داشت، امیدی ولو بسیار اندک در دلهای مردم داغدار و خشمگین ایران که شما را رهبر و پدر خویش میدانستند، پدید آمد تا شاید شما با تدبیر خویش این قایله را به نفع مردم خاتمه دهید و خود را مطابق وظیفه ملی، اسلامی و شرعی که دارید، همراه مردم اعلام نمایید. لیک شما این فرصت تاریخی را به یک معضل تاریخی تبدیل نمودید و فرمان سرکوب سنگین را صادر نمودید و برای همیشه در اذهان مردم و حتا طرفداران خود که گمان به زعامت رهبری عادل، مدیر و مدبر داشتند، به چهرهای منفور، دیکتاتور و ظالم مبدل گشتید.
آقای خامنهای،
پس از آن، روز شنبه 30 خرداد 1388 کشتار عظیمی از جانب وفاداران به شما که نام مقدس بسیج را یدک میکشیدند، به وجود آمد و زمزمههای حکومت به ظاهر اسلامی به گوش رسید. حکومتی که در مقام مقایسه با خلافت بنیامیه و بنیالعباس در یک صفحه قرار میگیرد، که تاریخ اسلام، استبداد و ظلم را با نام آنها عجین نموده است. به صورت گذرا، وقایع روز قدس 1388، 13 آبان 1388، 16 آذر 1388، فجایع کهریزک، ترس حکومت از برگزاری مراسم فاتحه مرجع عالیقدر مرحوم حضرت آیتالهالعظمی منتظری رضواناله تعالی علیه، هتک حرمت بیسابقه و کشتار خونبار و وحشیانه روز عاشورا 1388 و غیره را یادآورتان میشویم.
آقای خامنهای،
نامه مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام به مالک اشتر که خود دستور کار حکومت علوی (حکومتی که شما و همراهان شما، گاه و بیگاه، با دلیل و بیدلیل با حکومت خویش مقایسه میکنید) است را آیا خواندهاید؟ آیا خواندهاید که مولای مومنان حضرت علی علیهالسلام به مالک اشتر فرموده است: (بر کسانی حکومت میکنی که یا از نظر دینی برادر تواند و یا از نظر خلقت با تو یکسانند.)؟ امیرالمومنین علیهالسلام در این نامه به مالک اشتر متذکر میشوند: (مردم در کارهای تو همانطور که تو در کارهای فرمانروایان پیشین نظر میکنی تامل میکنند، و درباره تو همان طور صحبت میکنند که تو درباره پیشینیان سخن میگویی.)
آقای خامنهای،
مولای عارفان و متقیان علیه السلام در این نامه خطاب به مالک میفرمایند: «و ان ظنت الرعیه بک حیفا فاصحر لهم بعذرک و اعدل عنک ظنونهم باصحارک فان فی ذلک ریاضه منک لنفسک و رفقا برعیتک و اعذارا تبلغ به حاجتک من تقویمهم علی الحق» (اگر مردم گمان بردند که در کاری ستم میکنی، دلیل خود را آشکارا با آنان مطرح کن، و با بیان شفاف خویش ظن سو آنان را از بین ببر، یقینن با این شیوه هم خود را ساختهای، و هم با مردم مدارا نمودهای، و هم عذرى نزد خداوند خواهی داشت که اگر هدف تو برپا داشتن و رشد دادن مردم در طریق حق باشد، برآورده خواهد شد.)
آقای خامنهای،
اگر نامه شماره 50 نهجالبلاغه را خوانده باشید خواهید دید که حضرت علی علیهالسلام خود را موظف به پاسخگویی میدانستند به طوری که میفرمایند: «بدانید ، حق شما بر گردن من، این است که جز اسرار جنگ، چیزى را از شما مخفى ندارم، و جز اجراى حکم خدا، کارى را بدون مشورت شما انجام ندهم و حق شما را از موعد مقرر خود به تاخیر نیاندازم و تا به انجامش نرسانم از پاى ننشینم و حق شما را به تساوى دهم. چون چنین کردم، بر خداست که نعمت خود بر شما عنایت کند و بر شماست که از من فرمان ببرید.)
جناب آقای خامنهای،
شما که دایمن خود را در مقام مقایسه با حضرت امیر علیهالسلام قرار میدهید، آیا در نهجالبلاغه به خطبه 216 برخورد نموده اید که مولا علیه السلام میفرمایند: «پس بر شما لازم است که یکدیگر را بر ادا این حقوق نصیحت کنید و به خوبى در انجام آن همکارى نمایید …. آری از حقوق واجب خداوند بر بندگان این است که به اندازه توان خود در خیرخواهى و نصیحت بندگانش تلاش نمایند و در راه برقرارى حق در میان خود، همکارى نمایند. هیچگاه نمىتوان کسى را یافت (هر چند در مقام و منزلت، بزرگ و در دین سابقه دار باشد) در انجام حقى که به عهده دارد نیاز به مساعدت نداشته باشد و همچنین هرگز کسى را نمیتوان یافت (هر چند مردم او را کوچک شمارند و با چشم حقارت به وى بنگرند) که در کمک کردن به حق، یا کمک به او در انجام حق، از او بىنیاز باشند.
جناب آقای سید علی خامنهای،
شما مردم ایران را که مخلصان و عاشقان وطن هستند را به براندازی نظام و وهن اسلام متهم مینمایید درحالی که ما اهالی حوزه و شما به خوبی میزان تحصیلات حوزوی شما را میدانیم. شما ادعای مرجعیت مینمایید در حالی که اگر به نفس خویش رجوع کنید، خواهید دید که صلاحیت این ادعا و فتوا دادن را ندارید. شما خود میدانید که مجتهد مطلق نیز نیستید و در امور شرعیه موظف به تقلید از اعلم فقها و افقه مراجع هستید. شما ولایت فقیه را که در امور حسبیه به اجماع اکثر علما میباشد، به یک خلافت بلا منازع بدل نمودهاید و با این کار نه تنها ظلم بزرگی به مردم ایران نمودهاید بلکه بدعت عظیمی نیز در شرع مقدس و فقه اسلامی آغاز کردهاید. فیالواقع این شمایید که باعث وهن اسلام و براندازی نظام است و شخص شما قانونشکن بزرگ میباشید.
جناب آقای خامنهای،
شما با نقض آشکار استقلال قضات و قاضی القضات، دستگاه قضا که میبایست قوه عدالت و پیگیر شکایات مظلوم از ظالم باشد را به قوهای کاملن سیاسی مبدل نمودهاید و با امر به ظلم به منتقدان خویش، ولایت خویش را که «ولایت جائر» میباشد محقق نمودهاید. شما این استبداد، ظلم، قانون شکنی و براندازی را بهنام اسلام، مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جانشینی رسولاله صلیاله علیه و آله وسلم، ائمه سلاماله علیهم اجمعین و حکومت اسلامی مرتکب شدهاید. بزرگترین ضربه را به اسلام، تشیع، پیامبر و ائمه اطهار صلواتاله علیهم اجمعین وارد کرده و با سیاسی کردن دین، مایه وهن اسلام و از بین رفتن وجهه روحانیت در میان مردم شدهاید. شما ولی فقیه را نایب بر حق امام زمان عجاله تعالی فرجهالشریف عنوان نمودهاید. شما هر کس را که به ولایت فقیه اعتقاد ندارد به بهانههای واهی و مسخرهای چون اقدام علیه امنیت ملی به زندان انداختهاید و یا او را حصر نمودهاید. شما در جواب استفتایی (که صلاحیت علمی پاسخگویی به آن را ندارید) ولی فقیه را ورثه ولایت حضرت رسول صلاله علیه وآله وسلم و ائمه اطهار سلاماله علیهم اجمعین خواندهاید و این بدعت را شما در جامعه رواج دادهاید که ولایت فقیه از اصول دین است.
جناب آقای خامنهای،
شما خطیبی توانا بودید. سخنان شما را مراسم تشییع پیکر استاد شهید مطهری همچنان به یاد داریم که چگونه با فن بیان خویش دشمنان اسلام را خطاب قرار دادید. شما خطابت را با فقاهت اشتباه گرفتهاید. شما خطابت را ولایت اشتباه گرفتهاید. ولایتی که فقط از آن امام معصوم است. شما به ولایت فقیه خالی بسنده نکردهاید و بحث ولایت مطلقه را طرح نمودهاید. ولایتی که حضرت رسول صلاله علیهوآله وسلم و ائمه معصومین سلاماله علیهم اجمعین، با ضمانت عصمت از آن برخوردار نبودند.
جناب آقای خامنهای،
برادرانه به شما نصیحت میکنیم که در مطالب مذکور در این نامه تامل کنید و رویه خویش را در اسرع وقت تغییر دهید تا شاید در روز جزا مطلبی برای دفاع از خود در دادگاه خالق در پیشگاه مخلوق داشته باشید. در حالی که معتقدیم دادگاه خلق به زودی برای شما برگزار خواهد شد. شما اگر مطالعات اسلامی داشته باشید و نوع جکومت داری امیرالمومین علی علیهالسلام را دیده باشید، طبعن در کوچکترین امور جاری در مملکت و تمامی اتفاقات خود را مسوول میبینید و به عنوان حاکم خود را موظف به پاسخگویی خلق میدانید.
اگر در تاریخ سیر کنید و قرآن خوانده باشید، خواهید دید که هرگز حکومتی با ظلم باقی نمانده است
لازم است یاد آور شویم، روزی در کوفه مرکز خلافت حضرت علی علیهالسلام خبر آوردن که والی یکی از شهرهای تحت خلافت آن حضرت، خلخال از پای زن غیرمسلمان به ناحق کنده است و قطرهای خون جاری شده است، مولا علیهالسلام از شدت خشم شمشیر از غلاف بیرون کشیدند و فرمان عزل آن والی را صادر نمودند. این در حالی است که در حکومت شما، مسلمانان را به ناحق به خاک و خون کشیدند، اعدام کردند، در زندانهای مورد تجاوز و هتک حرمت قرار دادند، شکنجه کردند و شما نه تنها خشمگین نشدید، بلکه با سکوت معنادار خویش این امور به کل خلاف انسانیت، حریت، اسلام و شرع را تایید نمودید. آیا شما هرگز به آیه شریفه 32 از سوره مبارک مائده برخورد کردهاید که حضرت حق جل و علی در بخشی از آن میفرماید: «هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است»
جناب آقای سید علی خامنهای،
ما مدرسین و طلاب قم و نجف(متقن) شما را به بازخوانی مجدد اقل ضرویات فقه و مسلمیات شرع دعوت مینماییم و بار دیگر خاطر نشان میکنیم که مسوول تمام اتفاقات، کشتار، تجاوزها، هتک حرمتها، ظلمها و تنگنای شدید معیشتی مردم در این روزگار، شما میباشید و شما میبایست پاسخگوی خونهای ریخته شده باشید.
جناب آقای خامنهای،
اگر در تاریخ سیر کنید و قرآن خوانده باشید، خواهید دید که هرگز حکومتی با ظلم باقی نمانده است و حدیث شریف نبی مکرم اسلام صلوتاله و سلامه علیه که میفرماید: «الملک یبقی معالکفر و لا یبقیمع الظلم» (حکومت با کفر میماند و با ظلم نمیماند) مصداق بارز این امر است.
واله عالم بکل شی
مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن)
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
متقن
سلام!
با تشکر از بازتاب خبر! لازم است متذکر شویم که اسم گروه متقن می باشد. در صورت امکان تصحیح کنید
حامد
این حرفها چرتن! خواهیم دید که همه مراجع عظام برای دست بوسی حاضر خواهند شد. اینها یک عده مفت خور تن پرور چیزی بیش نیستند. میگید نه، صبر کنید و ببینید