محبوبه / رادیوکوچه
هجدهم اکتبر برابر با زادروز «ملینا مرکوری» هنرپیشه، خواننده و فعال فرهنگی و سیاسی است. او زاده سال 1925 میلادی بود و در سال 1960 از فستیوال «کان» جایزه بهترین هنرپیشه را دریافت کرد. اما بیشتر معروفیت او برای تلاش خستگیناپذیر و مبارزاتش برای نجات وطنش «یونان» از دست حکومت «سرهنگها» بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«آنا آمالیا مرکوری» معروف به «ملینا مرکوری» در هجدهم اکتبر سال 1925 در آتن زاده شد. شهری که پدربزرگش سالیان سال شهردار آنجا بود. «استاماتیس مرکوری»، پدر ملینا،در گذشتههای بسیار دور، نماینده پارلمان و وزیر کشور یونان بود.
هنگامی که پدر و مادر ملینا مرکوری از یکدیگر جدا شدند، سرپرستی او را مادربزرگ و پدربزرگش به عهده گرفتند. پدربزرگی که از دوران کودکی ملینا، با هنرپیشه شدن وی مخالفت میکرد.
ملینا مرکوری در سال 1939 و یا به گفته دیگر در سال 1941 با «پان خاراکوپوس» یکی از ثروتمندان یونانی ازدواج کرد و پس از این ازدواج او به مدرسه هنرپیشگی در آتن رفت و نقشهای کوچکی را در تاتر ملی یونان ایفا کرد.
نخستین تجربه زناشویی او، زیاد به درازا نیانجامید. پس از جدایی از همسرش، ملینا نخست به دیگر نقاط یونان رفت و سپس برای آنکه توانایی خویش را در زمینه تاتر بیابد، به پاریس رفت. اما، بهزودی به یونان بازگشت و بازی در فیلم را آغاز کرد.
با بازی در فیلم«استلا»، جایزه بهترین فیلم خارجی، از دیدگاه فیلمشناسان آمریکایی در سال 1955، را تصاحب کرد. در سال 1960، فیلم «یکشنبهها، هرگز» با بازی او، در جهان مشهور شد. تا آنجا که فستیوال فیلم «کان»، این فیلم را نامزد دریافت بهترین جایزه کرد و جایزه بهترین بازیگر را به او اختصاص داد و این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار نیز شد.
کارگردان فیلم معروف یکشنبهها هرگز «ژول داسن» از کارگردانهای مطرح هالیوود در دوره «مک کارتیسم» بود که بعد از مدتی با ملینا ازدواج کرد. از این هنگام بود که حروف چینهای چاپخانهها، صفحهبندان روزنامهها، خبرنگاران و سردبیران و خوانندگان با نام ملینا مرکوری در سراسر جهان آشنا شدند.
او در سالهای 1967تا 1974، هنگامی که رژیم «سرهنگها» بر یونان حاکم شد، به فرانسه رفت و در این کشور بهسر برد. در این زمان «پاپادوپولوس» بهعنوان رییس حکومت سرهنگها، رژیم نظامى که به مدت هفت سال بر یونان حکومت کرد و دوران سیاهى را بر سراسر یونان حاکم کرد، شهروندی یونانی ملینا مرکوری را لغو کرد و گذرنامه او را در سراسر جهان غیرقانونی اعلام کرد، که همین مسئله باعث شد ملینا در سفرهای خویش به کشورهای دیگر دنیا با دشواری مواجه شود.
او که به همراه هزاران یونانی دیگر در مهاجرت ناخواسته بهسر میبرد و در پاسخ به عمل «دولت سرهنگها» در یونان گفت: «من یونانی چشم به جهان گشودهام و یونانی هم از این جهان خواهم رفت» و ادامه داد: «وزیر کشور یونان فاشیست چشم به جهان گذاشت و همانند فاشیست از این جهان خواهد رفت.»
و اما پس از سرنگونی آن دولت ملینا مرکوری به یونان بازگشت و در نخستین انتخابات آزاد در یونان پس از دولت سرهنگها، از سوی حزب «پاسوک» یا حزب سوسیالیست یونان، نماینده پارلمان یونان شد و در سالهای 1993تا 1994 وزیر فرهنگ یونان شد.
ملینا مرکوری را سمبل میهندوستی در قرن بیستم میدانند از این بیانیه او، میتوان متوجهمیهندوستی او شد: «من با هرگونه مجازات اعدام مخالف هستم، ولی اگر عضو هیت منصفه دادگاهی باشم که یک غارتگر آثار باستانی میهن خود را محاکمه کند، که به خاطر پول، هویت ملی و میراث عمومی را به بیگانه فروخته و یا از وطن خارج کرده باشد، دست روی قلبم میگذارم و نظر به اعدام او میدهم. زیرا فروش هویت میهن، که به همه تعلق دارد و میراث عزیز و مشترکی است بزرگترین خیانت است و در این زمان نمیتوان گفت که طمع و یا بیسوادی، نادانی و نیاز مالی باعث این کار شده است. کسی که هویت وطن خود را بفروشد از ارتکاب به خیانتهای دیگر باز نخواهد ایستاد، پس چه بهتر که زنده نباشد.»
او به همراه خوانندگان و هنرمندان نامآور یونانی، هنر خویش را به خدمت مقاومت مردم یونان بر علیه رژیم ظلم در آورده بود، و سرانجام در ششم ماه مارس سال 1994 درگذشت. مراسم خاکسپاری او به خاطر وجود بیش از حد مردم در خیابانهای «آتن»، از ویژگیخاصی برخوردار بود.
همسرش ژول داسن پس از مرگ ملینا در سال 1994 پیریزی «بنیاد ملینا مرکوری» را انجام داد. این بنیاد هر دو سال جوایزی را به طرحهای فرهنگی اختصاص میدهد. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو» برنامه جایزه بینالمللی ملینا مرکوری را در زمینه حراست و مدیریت چشماندازهای فرهنگی در سال 2010 برگزار میکند.
هدف از اعطای این جایزه که هر دو سال یکبار اعلام میشود، تقدیر از تلاشهای افراد و نهادهایی است که اقدامهای شاخص و برجستهای در زمینه حفاظت و گسترش چشماندازهای مهم فرهنگی انجام دادهاند.
مکانهایی که برای شرکت در این برنامه معرفی میشود باید حداقل در یکی از بخشهای سهگانه چشماندازهای فرهنگی که توسط کمیته میراث جهانی تعریف شده است قرار گیرد. این بخشها عبارت است از باغها و فضاهای سبز اطراف مجموعههای مذهبی، مکانهای متحولشده فرهنگی بر اساس نیازهای اجتماعی، اقتصادی، اداری یا مذهبی و محلهایی که اهمیت پیوندهای نهان پدیدههای مذهبی، هنری یا فرهنگی و بومی را به معرض نمایش میگذارند.
جالب است بدانید که این بنیاد در سال 2005 جایزه «بیست هزار دلاری» خود را به روستای «میمند» داده است. روستای میمند با سابقهی سه هزار ساله بر صخرهای سنگی در نزدیکی شهربابک در جنوب استان کرمان واقع است و یکی از روستاهای نادر تاریخی در سطح جهان است. که سنتهای کهن در جریان زندگی روزمره و ارتباط اهالی با طبیعت همچنان حفظ شده است و خانههای این روستا بدون استفاده از هرگونه مصالح ساختمانی امروزی ساخته شده است و تمامی خانههای آن در دل کوه کنده شده است.
منبعها:
گوگل
باتشکر از آقای کیانوش رشیدی
کمیسیون ملی یونسکو
تقویم تاریخ
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»