اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
تمدنهای هند و ایرانی دارای ارتباطات نزدیکی هستند. شباهتهای زبانی متعددی بین زبان پهلوی – اوستایی و سانسکریتی وجود دارد. این مشابهتها موجب شده تا پس ازشکست امپراتوری زرتشتیان از اعراب در زمان یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سلسله ساسانیان، تعدادی از آنها به سرزمین هند مهاجرت کنند. پارسیان فعلی در هند اعقاب بیش از دویست تن از زرتشتیانی هستند که نزدیک به سیصد سال پس از شکست امپراتوری ساسانی از اعراب و در سدهی دوم هجری بنا به پیشنهاد یکی از موبدان خود به نام «دستور» با دو کشتی وارد «گجرات» شدند. این سفر زرتشتیان ابتدا از منطقهای به نام «سنجان» از توابع خواف در خراسان رضوی و شاید هم شهری به همین نام که یکی از شهرهای خراسان بزرگ در نزدیکی مرو بود آغاز و بعدها از مازندران٬ سفر مخاطرهانگیز، پرماجرا و عذابآورشان به گجرات هند ادامه یافت. روبهرو شدن آنها با حکومت و مردم آن خطه چند سده بعد در کتابی به نام«قصه سنجان» از زبان بهمن پسر کیقباد پسر هرمزدیارسنجانی به نظم کشیده شده است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
در شرح ورود آنها به هند گفته میشود که «راجه» هندی در آغاز پناهندگی آنها را نپذیرفت و برای اینکه تقاضای آنان را مودبانه رد کرده باشد، ظرفی پر از شیر برای رهبر آنان ارسال داشت و منظورش از اینکار آن بود که سرزمینش پرجمعیت است و دیگر جای خالی در آن وجود ندارد، که آنان را در آن جای دهد. رهبر زرتشتیان مهاجر یک مشت شکر برگرفت و آن را با احتیاط روی شیر مزبور ریخت به طوری که حتا یک قطره از شیر بیرون نریخت. منظور وی از آمیختن شکر به شیر آن بود که نخست به راجه بفهماند بازهم جایی برای سکونت تعدادی معدود در سرزمینش پیدا میشود، دوم اینکه این زرتشتیان کمشمار زندگی هندوان را شیرینتر خواهند ساخت. راجه از این شیرینکاری بهاندازهای خوشش آمد که نه تنها به آنها اجازه اقامت داد بلکه تسهیلات لازم را نیز فراهم آورد تا در سرزمین هند به آسودگی زندگی کنند. سپس پارسیان اجازهی ساخت آتشکدهی مخصوص به خود را گرفتند. زرتشتیان در هند با تکیه بر شعارهای دینی خود موفق شدند که در عین حفظ آداب و سنن جایگاه به نسبت مناسبی در بین مردم هند پیدا کنند. از آن زمان به بعد تاریخ پارسیان بخشی از تاریخ شبه قارهی هند شد. در دوران پادشاهی اکبر شاه (1556 الی 1605 میلادی) از سلسله مغولان در هند، یکی از فرماندهان مسلمان در ادامه تسخیر سرزمین هند به منطقه «سنجان» که محل استقرار پارسیان بود حمله کرد. پارسیان جانب هندوان را گرفتند. در نتیجه پس از غلبه مسلمانان بر منطقه زرتشتیان ناچار به نقل مکان شدند و به لحاظ اجرای مراسم آیینی تحت فشار قرار گرفتند. تا اینکه در سال 1578 اکبر شاه مجلسی از نمایندگان مذاهب مختلف را تشکیل داد و در آن زرتشتیان را به رسمیت شناخت.
پارسیان هند در نتیجهی پیروی از سه اصل بنیادین پندارنیک، کردارنیک، گفتارنیک و دوری جستن از ترویج و گشترش دین خود کمتر با مخالفت ساکنان هند روبهرو میشدند. چون مردم قابل اعتماد و فعالی بودند و نیز از پذیرش آداب زندگی مدرن هیچ باکی نداشتند، کارشان به جایی رسید که یکی از اقلیتهای پیشرفتهی هند شدند. در سده ی16 میلادی هیاتی از پارسیان هند به ایران آمدند تا دادههای بیشتری دبارهی دین خود از زرتشتیان ایران فراگیرند. در قرنهای نوزده و بیست پارسیهای هند که از نظر اقتصادی به موفقیتهایی دست یافته بودند، به یاری همکیشان ایرانی خود آمدند. گفته شده که ناصرالدین شاه قاجار بعد از ملاقات با گروهی از پارسیان و پذیرش هدایای آنها جزیه یا مالیاتهای سنگینی را که زرتشتیان ایرانی باید میپرداختند، حذف کرد و برای آنها تسهیلاتی قایل شد.
اولین آتشکده زرتشتیان در منطقه اولیه مهاجرت آنها یعنی در سنجان بنام «ایران شاه» برپا شدند. زرتشتیان در مجموع ۴۵ آتشکدهی بزرگ و مهم در سراسر هند مستقر کردهاند که چهار آتشکده بزرگ باضافه ۴۱ آتشکده کوچک تر تنها در شهر بمبئی و منطقه اطراف آن فعال است. پارسیان در هند به طور معمول علاقهای به کارهای سیاسی نداشته و هرگز برای حکومتهای مختلف این سرزمین دردسرساز نبودهاند. در برآوردی که از وضعیت اجتماعی آنها در منطقه بهعمل آمدهاست، زرتشتیان از اقلیتهای آرام و بدون مسئله بوده و از جهت قانونی تخلف کمتری از آنها مشاهده شده است. زرتشتیان شهر بمبئی دارای موقوفات زیاد و قابل توجهی هستند که عایدات آن صرف ایجاد تسهیلات رفاهی برای نیازمندان زرتشتی میشود. در شهر بمبئی در حال حاضر صدها موقوفه شناخته شده زرتشتی ثبت شدهاست.
پارسیان از قرن هجده روابط خود با انگلیسیان را آغاز کردند تا جایی که نزد آنها از ارج و قرب مناسبی برخوردار شدند. با استقرار تدریجی پارسیان در بمبئی و توجه خاص انگلیس به این شهر، پارسیان مورد عنایت واقع شدند. آنها علاوه بر اخذ مناسب دولتی در بمبئی موفق شدند که به مجلس عوام انگلیس به عنوان نمایندگان هند راه یابند. تعدادی از آن ها نیز نخستین هندیانی بودند که القاب سلحشور، شوالیه و بارون را اخذ کردند. پارسیان هند در قرون اخیر نقش مهمی در اقتصاد آن کشور نیز ایفا کردند. با اینکه آن ها ابتدا از تجارتهای کوچک شروع کردند ولی با توجه به نزدیکیشان به حاکمان انگلیسی بتدریج موفق شدند که نقش پیشتاز را در توسعه صنعتی هند داشته باشند. خود آنها مدعی هستند که تمامی صنایع اصلی هند را آنان بنیاد نهادهاند.
زرتشتیان هند مخصوصن افراد مقیم شهر بمبئی، بیش تر در مشاغل تجاری و یا در سطح مدیریت بالای کشور اشتغال دارند و از نمونه بارز زرتشتیان مقتدر هند، میتوان از خانواده بزرگ زرتشتی بهنام «جمشیدجیتاتا» نام برد که بنیانگذار گروه معروف صنعتی «تاتاموتورز» در هند است که قسمتی از این تشکیلات اقتصادی عظیم بهوسیله افراد این خاندان اداره میشود. هم چنین از نمونههای دیگر موفق پارسیان در اقتصاد میتوان از مالکیت کارخانههای کشتیسازی، آهن و فولاد، نساجی و ایجاد نخستین نشریه چاپی در هند نام برد. بسیاری از برجستهترین و پیشروترین دانش مندان و شخصیتهای هند از پارسیان هستند که برای مثال میتوان از نخستین هندی خلبان و موسس هواپیمایی «ایرایندیا»، نخستین هندی که از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شد، نخستین هندی که بر اساس سیستم جدید آموزشی مدرک پزشکی را از شخص «ملکهویکتوریا» در سال 1875 گرفت و نخستین هندیانی که دانشنامهی جراحی و داروسازی گرفتند نام برد.
از آن جایی که میل به بازیافتن ریشههای تاریخی و آیینی نابود نشدنی است، چند سالی است که هر ساله شمار زیادی از پارسیان با سفر به سرزمین نیاکان خود ایران با بازدید از مکانهای باستانی و مذهبی زرتشتیان سعی در بازیافتن فرهنگ کهن خود را دارند. پارسیان هند همیشه مستقیم و غیرمستقیم آمادگی خود را برای کمک به پیشرفت سرزمین نیاکان خود اعلام کردهاند. ای کاش که ساکنان سرزمین مادری هم به همین اندازه در اندیشهی بزرگی ایران زمین بودند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»