پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
با تردیدهای دولت مردمی پاکستان، نیروهای مسلح این کشور در حال قدرتگیری دوباره هستند. شایعات در خصوص کودتای قریبالوقوع این روزها به موضوعی داغ در میهمانیهای پاکستانی تبدیل شده است. اما در این کشور معمولن شایعات به واقعیت بدل میشوند. بیش از نیمی از عمر 63 سالهی پاکستان در حالی سپری شده است که ارتش این کشور زمام امور را در دست داشته است.
آنچه که به همگانی شدن این شایعه دامن زد، درز کردن خبری درخصوص ملاقات رییس ستاد کل ارتش پاکستان اشفق کایانی «Ashfagh Kayani» با نخست وزیر یوسف رضا گیلانی « yousuf Raza Gilani» و رییس جمهوری عاصف علی زرداری «Asef Ali Zardani» بود که در این ملاقات رییس ستاد کل ارتش خواستار عزل برخی از اعضای کابینه به دلیل فساد شد. اما ترس از برقراری دولت جدید توسط ارتش فقط موضوعی حاشیهای است. ارتش در حال حاضر هم کنترل همهچیز را در دست دارد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
برای خارجیها از قبیل کسانی که در ایالات متحده از روند کند کوچکسازی دولت پاکستان کلافه هستند، نکتهای را باید ذکر کرد. نکتهای که تنها با حضور و تعامل در موسسات موفق پاکستانی از آن میتوان آگاه شد. موشاهید حسین « Mushahid Hussain» سیاستمداری برجسته که ارتباط نزدیکی با نیروهای نظامی پاکستان دارد میگوید: «رابطهی پاکستان بین روسای دولتها نیست بلکه بین جی اچ کیو ( ستاد مشترک ارتش پاکستان) و پنتاگون است.» هفتهی گذشته حتا طرفدارران پر و پا قرص دمکراسی نیز در خفا از این حرکت ارتش استقبال کردند. پاکستانیها نیز از ناکارآمدی دولت در مدیریت کشور خسته شدهاند. یک دیپلمات ارشد غربی در اسلام آباد میگوید: «بهخاطر فساد دولتی موج قویی از بیمیلی و عدم اعتماد نسبت به دولت در حال شکلگیری است.» این دیپلمات معتقد است که زرداری بایستی اطرافیان ناکارآمد و فاسد خود را کنار بگذارد حتا اگر از فشارهای وارد شده از طرف رییس کل ارتش در این خصوص، ناراضی باشد.
مشاوران اوباما تحرکات اخیر را به دقت زیر نظر داشتهاند. درست زمانی که بسیاری از آنها معتقدند دولت زرداری نیاز به خانهتکانی دارد زنگ خطر ارتش به صدا در آمده است. یکی از اعضای ارشد کادر مدیریتی میگوید: «ایالات متحده در گذشته بهایی سنگین را برای برقراری رابطهای هرچند ظاهری با یک نفر (فرماندهی ارتش) به جای حمایت از دولت مردمی پرداخته است. در حال حاضر در پاکستان دمکراسی حاکم است و دولت در صورت بیتوجهی به نیازهای جامعه دوام نخواهد آورد.» در واقع این خواستههای مردم که به موقعیت ارتش کمک میکند ریسکهایی نیز به همراه دارد. به واسطهی نقشی که ارتش این کشور در مقابله با تروریسم در مرز افغانستان ایفا میکند، ایالات متحده سالانه دو میلیارد دلار به ارتش پاکستان کمک میکند. از طرف دیگر ایالات متحده سالانه 1.5 میلیارد دلار به دولت مردمی این کشور کمک میکند. با وجود این کمکهای آمریکا، ارتش پاکستان پیوسته در از بین بردن شبه نظامیان منطقه وزیرستان «Waziristan» ناتوان بوده است؛ جایی که بدل به پناهگاهی امن برای نیروهای القاعده و شورشیان مخالفی شده است که در حال جنگ با نیروهای ایالات متحده و ناتو هستند. عناصری در آژانس اطلاعاتی پاکستان پیوسته از این شبه نظامیان پشتیبانی میکنند به این امید که ایالات متحده مجبور به ترک منطقه شود. شمال وزیرستان جایی است که تروریستهای بینالمللی برای آموزش کار با سلاحهای پیشرفته و مواد منفجره به آنجا میروند. این گروه در بر گیرندهی آن دسته از شبه نظامیانی است که متهم به طرحریزی حملات بر ضد اهداف اروپایی هستند.
اما با وجود این ناکامیها، ارتش پاکستان از سال 2008 که زرداری زمام امور را در دست گرفت، به مراتب پرقدرتتر شده است. زرداری که همسر نخستوزیر سابق و مقتول پاکستان، یعنی بینظیر بوتو بود، همواره دنبال کنندهی اهداف بلندپروازانهی همسر خود در جهت برقراری ارتباط بهتر با کشورهای همسایه شامل هندوستان بوده است. اما ژنرالهای پاکستانی با پروژهی خبرساز خط لولهی انتقال گاز ایران-پاکستان-هندوستان مخالفت کردند. پس از آن تلاش مناقشهآمیز دولت برای در دست گرفتن کنترل واحد امنیتی ستاد مشترک ارتش ناکام ماند. و پس از قتل عام مومبای در نوامبر 2008، تصمیم گیلانی برای اعزام رییس سازمان امنیت ستاد مشترک ارتش به هندوستان جهت تبادل اطلاعات زیر فشارهایی مشابه تغییر کرد.
سربازی پاکستانی در حال بررسی محل اختفای ویرانشدهی طالبان است، محلی در وزیرستان جنوبی جایی که شبه نظامیان در آن رخنه کردهاند
ارتش تحت ریاست کایانی، دخالتهایش تنها محدود به امنیت ملی و سیاست خارجی نبوده است. در سال 2009 با تحت فشار گذاشتن دولت با عث شد تا افتخار چادری « Iftikhar Chaudhry» رییس معزول دادگستری بر سر پستش باز گردد. و پس از مناقشهای در خصوص انتصاب وزیر دارایی، زرداری را مجبور کرد تا از بین دو گزینهی مورد تاییدشان یکی را برگزیند. زرداری پس از آن عبدالحافظ شیخ «Abdul Hafeez Shaikh»، وزیر خصوصیسازی سابق در زمان حکومت مرد قدرتمند نظامی، پرویز مشرف را برگزید. یکی از نزدیکان به زرداری در حالی که از کمرنگ شدن نقش رییس جمهوری تاسف میخورد، میگوید: «وزریر دارایی انتخاب ما نبود.»
تابستان گذشته در پی ابراز اشتیاق دولت مردمی از وضع قانون سه برابر شدن میزان کمکهای غیرنظامی، ژنرالها پای میان گذاشتند و شرایط ذکر شده در سند مالی کری لوگار «Lugar Kerry» را بیشرمانه توصیف کردند. این اولین باری نبود که واشنگتن روی نیازهای اقتصادی اجتماعی پاکستان متمرکز میشد، اما ارتش آن را به عنوان تهدید تلقی کرد و در بندی الحاقی که به آن اضافه کرد متذکر شد در صورت بروز کودتا این کمکها مسدود خواهند شد. سپس در رسانهها جنگی روانی به راه انداختند و ایالات متحده را متهم به دخالت در امور داخلی پاکستان کردند.
اما هیچیک از اینها به معنای ایدهآل بودن رهبران دولت مردمی نیست. حتا قبل از این سیلهای خانمان برانداز، زمانی که زرداری و گیلانی بر کرسی ریاست کشور تکیه زدند که به نظر میرسید کشور در شرایط بحرانی دایم قرار دارد. ثروتمندان از پرداخت مالیات فراری هستند، و کابینه وزرا به جای تکنوکراتهای با صلاحیت مملو از وفاداران به دولت است. و این کابینه از متوقف کردن تورم حاکم و فساد و ناامنی همهگیر ناتوان بوده است. گدایی که روزگاری پدیدهای نادر بود امروز بسیار شایع شده است. والدین مانع از ادامهی تحصیل فرزندان خود میشوند، چرا که پرداخت شهریه برایشان ممکن نیست، و حتا از عهده پرداخت هزینههای مدارس دولتی نیز بر نمیآیند.
بعضی پاکستانیها هموراه متوجه بودهاند که دخالت ارتش راهحلی برای پاسخ به نیازهای ملت پاکستان نیست
ناتوانی دولت از انجام هرگونه کاری در زمان سیل ارمغانی بجز خشم و غضب مردم را برای آن نداشت؛ درست در زمانی که ارتش عملکرد بهتری در جریان عملیات نجات از خود به نمایش گذاشت. اگرچه لجستیک حوزهی تخصصی نیروهای نظامی است. به نظر نمیرسد که یونیفورم پوشان نظامی کاری برای بهبود وضع اقتصادی بتوانند انجام دهند و مدرکی هم دال بر فاسد نبودن آنها نیز وجود ندارد. تعدادی از افسران عالیرتبه به اتهام زمینخواری در لاهور مورد تحقیق قرار گرفتهاند؛ و انتشار ویدیویی که کشتار غیرقانونی شش نفر توسط سربازان را به نمایش میگذاشت خشم مردم را در داخل و خارج از پاکستان برانگیخت.
بعضی پاکستانیها هموراه متوجه بودهاند که دخالت ارتش راهحلی برای پاسخ به نیازهای ملت پاکستان نیست. صبورعلی «Sabur Ali» معلمی 53 ساله میگوید: «تاکنون اثبات شده است که ساختار دمکراتیک فعلی و نه حکمرانی نظامیان توان بازگرداندن صلح و کامیابی به کشور را ندارند. ما باید به خدا رجوع کنیم و از او بخواهیم تا ما را هدایت کند.» اما برای دیگران که از ناکامیهای دولت خسته شدهاند ارتش همچنان به عنوان بهترین و آخرین امیدشان باقی مانده است. آتیف سعید «Atif Saeed» دانشجوی رشتهیام بی ای میگوید: «پاکستانیها بسیار عجول هستند. آنها حکمرانی نظامیان را که چندین دهه به طول انجامید را نادیده میگیرند، و از طرف دیگر به دولت منتخب فعلی فرصت اثبات شایستگیاش را نمیدهند.» سیاستمداران آمریکایی میاندیشند که نظامیان از رسوایی بینالمللی برآمده از کودتا در هراسند و سعی دارند تا این ترس را به کایانی القا کنند. یکی از مقامات نظامی آمریکا میگوید: «کایانی بهطور مشخص خواهان موفقیت دولت مردمی است؛ چرا که این موضوع آزادی عمل بیشتری به او در برخورد با شبه نظامیان میدهد. منصفانه است که بگوییم فشار اعمال شده از سوی ارتش در جهت هدایت دولت به سوی کارآمدی است.»
اما بعضی از افراد یونیفرم پوش و یا لباس شخصی تا این حد متواضع نیستند. در اکتبر مشرف -که دولتی نظامی را در حد فاصل سالهای 1999 تا 2007 هدایت کرد و پس از آن به عنوان رییس جمهوری تا آگوست 2008 کار خود را ادامه داد – احساساتش را به طور واضح بیان کرد. او که هم اکنون در تبعیدی خود ساخته در بریتانیا به سر میبرد، خبر از تاسیس حزب جدیدی داد که هدفش دادن نقشی اساسی به نیروهای نظامی در سیاستهای کشور است. او به بی بی سی گفت: «ما نمیتوانیم بگذاریم پاکستان تجزیه شود. در این شرایط چه کسی میتواند نجات دهندهی پاکستان شود؟ ارتش میتواند؛ بنابراین ارتش باید مداخله کند.»
این نوع از تفکر است که هیچوقت اجازه نداده است تا یک دولت مردمی در تاریخ پاکستان دورهی خود را به اتمام رساند. ممکن است استمداد از ارتش راه حلی سریع باشد. اما بهتر است پاکستانیها خود را وقف ساختن سیستم سیاسیای برآمده از مردم و پاسخگو کند. سیستمی که در آن افرادی که عملکردی ضعیف دارند مورد استیضاح قرار میگیرند.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی آرین بیکر «Aryn Baker»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»