مطلبهایی که در این بخش منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست.
همایون مهمنش
این روزها وقتی اخبار پیشرفت کشورهایی را میشنویم که پیش از برپایی حکومت دینی، در بهترین حالت با ایران قابل مقایسه بودند و امروز وضعی به مراتب بهتر از آن دارند، به عقب ماندگی کشورمان در نتیجه سی و یک سال حکومت جمهوری اسلامی افسوس میخوریم و وقتی بهیاد میآوریم که نطفه دولت تمامیتخواه کنونی در حکومت گذشته بسته شد، اهمیت آزادی در رابطه با زندگی بهتر، امنیت و پیشرفت، برایمان روشنتر میشود. اشتباه است اگر تصور کنیم بدون کوشش و تلاش دایمی و گسترده ما برای آزادی و دموکراسی، استبداد میرود و آزادی میآید. اگر طرفداران آزادی و دموکراسی از نیروی لازم برخوردار نباشند، بعید است بتوانند در دوران پر تلاطم آینده نقشی داشته باشند و حتا به اهداف مرحلهای خود برسند. جنبش ایرانیان برای دفاع از صلح و تحقق آزادی و دموکراسی وقتی میتواند یک نیروی موثر باشد که بهطور پیوسته و متشکل، با هدف و برنامه عمل کند. امروز پشتیبانی فعالان خارج کشور برای تقویت مبارزات مردم در ایران ضروری و اتحاد عمل گسترده و فعال کنشگران سیاسی و فعالان حقوق بشر پاسخ مناسب به این ضرورت است.
طرفداران دموکراسی میدانند که همبستگی ملی و دفاع از حقوق و آزادیها، یک پیش شرط مهم برای استقرار دموکراسی است
با حاد شدن مسایل سیاسی و اقتصادی کشور و درماندگی دولت در حل آنها، سران دولت در کنار جنجال آفرینی، دروغگویی، هجو و هذیانگویی پاسخی جز سرکوب برای مردم و مخالفان ندارند. در حالیکه به مردم اجازه اعتراض در خیابان داده نمیشود و رسانهها بهخاطر انعکاس بهطور نمونه اعتراضات کارگری تهدید میشوند، سران دولت آزادانه به بسیج طرفداران خود در خیابانها و نمایشهای ساختگی از استقبال خود میپردازند و تازه علارغم برخورداری از کلیه امکانات موفق هم نیستند. مردم در یکسال و چند ماه گذشته، شفافتر از همیشه نشان دادند که حکومت ولیفقیه را نمیخواهند. پاسخ حکومت به ابراز نظر مردم، گلوله، زندان، شکنجه، تجاوز و اعدام بوده است. در این مدت سران حکومت بهطور کامل در مقابل مردم قرار گرفتند و در عمل نشان دادند که دیگر امیدی به همزیستی و جلب مردم در آینده نیز ندارند.
تمامیت خواهان که «حکومت» را با سرکوب معترضان مترادف میدانند هر گونه صدای اعتراض را با خشونت تمام در نطفه خفه میکنند. آنها ایران را از نظر اعدام به نسبت جمعیت در صدر کشورهای جهان قرار دادهاند. و از آنجا که جامعه گرفتار بحرانهای متعدد و غیر قابل حل است و مقاومت مبارزان و مردم همچنان ادامه دارد، چه بسا سرکوب و خشونت دولت باز هم افزایش یابد. در چنین شرایطی مسوولیت ایرانیان خارج از کشور که زیر فشار مستقیم حکومت قرار ندارند، بیشتر از پیش است. از میلیونها ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند، انتظار میرود که بخش مهمی از وقت و توان خویش را صرف دفاع از حقوق مبارزان و مبارزات داخل کشور نمایند و با امکاناتی که دارند، صدای مردم ایران را رساتر به گوش جهانیان برسانند. کم توجهی به این مسوولیت، بلا استفاده گذاشتن یکی از حربههای مهم مبارزه علیه دیکتاتوری است. فعالان سیاسی خارج از کشور میتوانند بسیاری از مسایل و خواستهای جنبش را بدون بیم از سرکوب، بیان کنند. فعالیتهای ایرانیان خارج از کشور چنانچه با محتوای درست و گستردکی لازم صورت گیرد، چه بسا بتواند در بعضی زمینهها مانند دفاع از صلح نیز ایفای نقش نماید.
بعضی از هموطنان ابراز میکنند که بدون اوجگیری مجدد مبارزات در داخل، مبارزات خارج کشور تاثیر لازم را ندارد و باید منتظر ماند تا مبارزات مردم در ایران بار دیگر اوج بگیرد. این هموطنان بعضی نکات عمده را از نظر دور میدارند: درست است که همانند سال گذشته شاهد تظاهرات میلیونی مردم نیستیم، اما مقاومت همچنان با اشکال دیگر و در همه سطوح ادامه دارد. مبارزه گروههای مختلف اجتماعی مانند زنان، کارگران، بازاریان، دانشجویان، محصلان، استادان، معلمان، مادران عزادار، فعالان سیاسی و حقوق بشری، گروههای قومگرا، اقلیتهای دینی، متخصصان، روزنامهنگاران، شاعران، نویسندگان، هنرمندان سینما، وکلا، پزشکان، پرستاران، مراجع دینی و حتا نظامیان و در عرصههای اجتماعی از جمله دانشگاه، کارخانه، مدرسه، بازار، بیمارستان، حتا مساجد، مجالس ترحیم و دادسراها، ادامه دارد. خلاصه اینکه جامعه در اثر این مقاومتها ملتهب است.
اینکه این مبارزات چگونه و چه موقع همزمان شوند تا صحنه را در دست گیرند، هنوز معلوم نیست. در واقع بهطور طبیعی یک نوع تقسیم کار در جنبش انجام گرفته است که بر اساس آن یکایک بخشها در جا و زمان مناسب آنچه را که در توان دارند انجام میدهند. به این ترتیب بخشهای مختلف جنبش بر یکدیگر تاثیر دارند و با اقدامات خود عمومن یکدیگر را تقویت میکنند. کوشش ایرانیان خارج کشور نیز بخشی از این تلاشهاست و مهم است که آنها نیز در زمان مناسب به اقدامات لازم دست زنند. ایرانیان خارج کشور نباید اجازه دهند که دیکتاتوری در ایجاد جو خفقان بر کشور و سرکوب مردم و مبارزان موفق باشد. آنها لازم است با رساندن اخبار مقاومت هموطنان در ایران به جهانیان، اقدامات دولت کودتا را در خاطرهها همچنان زنده نگاه دارند و بدین ترتیب سهم خود را در پشتیبانی از مبارزات مردم درون کشور ادا نمایند.
جمهوری اسلامی همواره کوشش نموده، روحیه همبستگی مردم را تضعیف کند، آنها را از نیروهای اجتماعی جدا سازد، حتاالامکان با هم دشمن نماید. آنها را از موفقیت در مقاومت نومید کرده، بدین ترتیب ادامه استبدادش را ممکن سازد. مبارزات همبسته مردم ایران برای حقوق و آزادیهای خود در سال گذشته نشان داد که حکومت اینبار آنچنان در نفاقافکنی موفق نبوده است. مردم از طیفهای نظری مختلف بطور همبسته علیه حکومت بپا خاستند و اکثرن بدون تفاوت گذاشتن میان خودی و غیر خودی، از حقوق و آزادیهای هموطنان دربند خود و قربانیان حکومت، دفاع کردند. طرفداران دموکراسی میدانند که همبستگی ملی و دفاع از حقوق و آزادیها، یک پیش شرط مهم برای استقرار دموکراسی است.
اتحاد عمل ممکن است
در سال گذشته، همزمان با اوج مبارزات همبسته مردم در ایران، شاهد بودیم که ایرانیان آگاه خارج کشور نیز، به نحو شایستهای از این مبارزات پشتیبانی کردند. آنها در کنار مبارزان درون کشور، جهانیان را از فقدان مشروعیت دولت، تقلب بزرگ انتخاباتی و جنایاتی که علیه زندانیان سیاسی تا مردم عادی صورت گرفت، آگاه کردند. در این دوره شاهد اتحاد عمل ایرانیان از طیفهای متفاوت در نقاط مختلف جهان بودیم که توانسته بودند با تعقل، صبر و تحمل، موانع اتحاد عمل را از میان بردارند و در کنار هم برای اهداف مشترک بکوشند. یک نمونه این اتحاد عمل، اعتراض به محمود احمدینژاد در سپتامبر 2009 هنگام سفر وی به نیویورک بود.
اقدام مناسب در این مرحله میتواند ایجاد یک اتحاد ملی و انتخاب مرکزیتی باشد که اتحاد عملهای همبسته در شهرهای مختلف ولی بدون ارتباط کافی با یکدیگر را هماهنگ و بدین ترتیب موثرتر سازد
این حرکتها نشان داد که اتحاد عمل بهمنظور پشتیبانی از مبارزات مردم ایران ممکن است و هموطنان خارج از کشور میتوانند با اتحاد عمل خود به پشتیبانی از ملت خود و افشا دولت در همه سطوح بپردازند. امروز این حرکتها در خارج کشور افول کردهاند و روشن است که از سر گرفتن و گسترش آن ساده نیست. اما چنانچه اشاره شد حرکت خارج کشور برای جنبش یک ضرورت است که لازم است به آن پاسخ داده شود. این حرکت بدون اتحاد عمل بهجایی نمیرسد. بار دیگر زمان آنست که جمع قابل ملاحظهای از هموطنان به مبارزه مشترک جلب شوند و ایرانیان خارج کشور به عنوان بخشی از جنبش مبارزاتی مردم ایران سهم خود را در این حرکت ملی ادا نمایند.
چشم انداز
در صورت ادامه و گسترش اتحاد عمل، ضرورت ارتباط منظمتر بخشهای مختلف آشکار خواهد شد. اقدام مناسب در این مرحله میتواند ایجاد یک اتحاد ملی و انتخاب مرکزیتی باشد که اتحاد عملهای همبسته در شهرهای مختلف ولی بدون ارتباط کافی با یکدیگر را هماهنگ و بدین ترتیب موثرتر سازد. در اتحاد ملی کلیه شرکتکنندگان لازم است از حقوق مساوی برخوردار باشند و به نظرات و عقاید یکدیگر عمین احترام بگذارند. این اتحاد نمیتواند به هیچ فرد، جریان یا گروه سیاسی وابسته باشد. اگرچه ایجاد چنین اتحادی منوط به به پشتیبانی جریانهای سیاسی و کنشگران اجتماعی است، اما نمیتواند از «بالا» توسط جریانهای مزبور بهوجود آید، بلکه نتیجه کوشش اتحاد عملها در نقاط مختلف برای هماهنگی و اثر گذاری بیشتر است. چنین اتحادی باعث تقویت و تداوم مبارزات دموکراتیک میشود و از آنجا که محلی برای ارتباط تشکلها، فعالان سیاسی، صنفی و حقوق بشری با یکدیگر و جمع وسیعتری از هموطنان و نتیجتن کمکی به پیشبرد اهداف دموکراتیک آنها نیز میباشد، انتظار میرود جریانهای مختلف فکری و دموکرات نیز از چنین نهادی پشتیبانی نموده، مشترکن مانند ستون فقرات، برای حفظ و تداوم آن عمل کنند.
فایل پی دی اف را از اینجا ببینید.
30 مهر 1389 برابر 22 اکتبر 2010
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»