امیروکاملیا / رادیو کوچه
«صلیب شکسته» یا «گردونهی خورشید» یا «گردونه مهر» یک چلیپا با شاخههای ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است. که معمولن با جهت افقی یا گوشههایی با زاویه ۴۵ درجه است. در شکل هندی نقطههایی در هر ربع آن قرار میدهند. در فرهنگ هند و اروپایی، این نشان بر روی اشیا یا مردم ایجاد میشد تا برایشان شانس خوب بیاورد. این نشان برای هزاران سال متداول بوده است، خصوصن به عنوان یک نماد هند در کتابهای مقدس، به معنای بخت، برهما یا «سامسار» (تولد دوباره). امروزه این نشان معمولن در آثار هنری هندی و معماری کنونی و باستانی هندو و نیز در خرابههای شهر تاریخی تروآ دیده میشود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
چلیپای شکسته در بسیاری از هنرها و طراحیهای تاریخ بشری پدیدار است، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوشاقبالی، خورشید، برهما یا هندوها بود. در روزگار باستان، صلیب شکسته در بین سومریها، سلتها و یونانیها استفاده میشد. در غرب، چلیپای شکسته با نام «سواستیکا» بهعنوان نماد «نازیسم» شناخته میشود (بهخاطر آنکه بهعنوان نشان حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان بهکار میرفت). پس از جنگ جهانی دوم این نماد وجهه بدنامی در غرب پیدا کردهاست.
این نشان چگونه یافت شد؟
این نماد در تاریخ کهن اروپا و همچنین آثار کشف شده از فرهنگها هند و اروپایی مانند هند و آریایی٬ ایرانی٬ هیتیها٬ سلتیها و یونانیها به چشم میخورد. اولین نمونههای استفاده از چلیپای شکسته مربوط به تعدادی سفال یافت شده در «استان خوزستان» در ایران در هفت هزار سال قبل است در اوایل عصر برنز نشانههایی از آن در سفالهایی در روسیه پیدا شده است. همچنین علامتهای چلیپای شکسته مانندی در عصر برنز و آهن در قفقاز شمالی و آذرآبادگان و همچنین در بین سکاها و سرمتیها پدیدار شده است. در گرمی (Germi) مغان آذربایجان، گورهای خمرهای از دوره اشکانی بهدست آمده که در میان آنها پارچه ای بسیار زیبا یافت شده است.
تکه خمرهای سفال مربوط به دوره اشکانیان در سال 1344 خورشیدی در گرمی آذربایجان بهدست آمده است که این نقش بر روی آن به گونه برجسته و زیبا دیده میشود، این سفال در نهایت استحکام و زیبایی ساخته شده و در موزه ایران باستان به شماره 3405 ثبت است. شیر بر جام زر، کلاردشت، نقش گردونه مهر بر ران شیر دیده میشود. شیر جانور شکوهمندی نزد آریاییها و شکل آن نماد ایرانیان است.
کاسه زرین زیبایی در روز پنجشنبه 23 مرداد 1337 خورشیدی در کاوشهای «تپه حسنلو» که در جنوب باختری دریاچه ارومیه قرار دارد بهدست آمده که از هر دید قابل توجه است. روی این کاسه نگارههای زیادی دیده میشود. یکی از این نگارهها نقش شیر و شیربان است. مرد شیربان افساری بر سر شیر زده و بر پشت جانور نیرومند زینتی گذارده که با تسمیه و سیهبند بسته شده، که خود نشانه چیرگی انسان بر جانوران و بهرهوری از آنهاست، و یا شاید شیر را رام کرده و بر آن سوار میشدهاند. گردنبند عقیق زیبایی با مهرههای ریز و درشت مربوط به دوره اشکانی در کاوشهای باستانشناسی سال 1345 خورشیدی در جوبن گیلان بهدست آمده که بر روی مهرههای این گردنبند نقش گردونه مهر با رنگ سفی در نهایت زیبایی و استادی با شکل هندسی منظم دیده میشود. گردونه خورشید نخست به شکل صلیب شکسته بوده و کمکم خطوط منحنی از بین رفته شده، گاهی به صورت صلیب یافته شده است. مثلن بر لیوان سفالین مربوط به 3100 سال پیش از میلاد که در سیالک کاشان به دست آمده است.
بر ظروف سفالی پایه داری که در «تپه حصار» دامغان مربوط به 5000 سال پیش از میلاد در کاوشهای سال 1310 خورشیدی یافت شده است، نقش بز کوهی (که مظهر سود بخش و سود رسانی طبیعت است) با نشانهای شبیه به ستاره یا خورشید، در میان خمیدگی شاخ آن دیده میشود .در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصویری است که از کف پیای بودا و بر آن نگارههایی است که شناساننده باورها و آیین و سمبول اوست از جمله بر چهار انگشت پای وی نشانه گردونه مهر با ابعاد برابر دیده میشود.
نماد مشهور «فروهر» بازگو کنندهی بسیاری از موارد نیک و انسانی است. باید توجه داشت که شکل فروهر به گردونهی مهر بسیار نزدیک است. میتوان پنداشت در زمانی که از اهمیت مهر کاسته شده نشانه مقدس میتراییسم رفته رفته به شاهین مبدل شده و این شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوی و روحانی این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مینوی شده است. تاثیر گردونهی مهر تنها در دوران باستان و قبل اسلام نبوده است. این نماد حتا بعد از اسلام گرامی داشته شده است و جالب آنکه در برخی مواقع حتا شیعیان برای زینت دادن به آثار خودشان از این نماد اقتباس شده است.
«هرتسفلد» آن را «گردونه خورشید» نامیده است. آثار یافته شده از ایران باستان نشان میدهد این نماد تنها در یک دوره خاص مورد توجه مردم نبوده است از قبل از زرتشت گرفته تا دوران اسلامی این نماد در آثار دیده میشود و به آن به دیده احترام نگریسته میشده است. در سال ۲۰۰۵ مقامات تاجیکستان همه را به استفادهی گسترده از چلیپای شکسته به عنوان یک نماد ملی نشان آریایی فراخواندند. در یونان باستان طراحی لباسها٬ سکهها و ساختمانها انباشته از چلیپای شکسته به شکل تنها و یا بههم پیوسته است. چلیپای شکسته یک نماد عمومی برای خوششانسی و یا یک نماد مذهبی و معنوی در آمریکا قبل از استفاده آن توسط حزب نازی آلمان بود. این نماد در بسیاری از ساختمانهای تاریخی موجود باقی مانده است.
بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای غربی پرچم استاندارد ریاست جمهوری فنلاند شامل یک صلیب آزادی و یک چلیپای شکسته است. پرچم آکادمی نیروی هوایی فنلاندشاید یک مورد مشخص استثنا در بین کشورهای غربی باشد که بهطور عمومی گرایش به استفاده از چلیپای شکسته دارد. نیروی هوایی فنلاند نماد سواستیکا را بعد از سال ۱۹۱۸ که اریک ون روزن یک هواپیما را که با نماد سواستیکا مزین شده بود را به عنوان علامت خوش اقبالی از سوئد به ارتش سفید فنلاند داد پذیرفته است. سواستیکا رسمن به عنوان نماد ملی از طرف نیروی هوایی فنلاند بر روی هواپیماها از سال ۱۹۱۸ پذیرفته شده است. یک نسخه کوچک آن هم در تانکهای فنلاندی و نیروی زرهی آن به عنوان نماد ملی استفاده میشود. در لهستان نشان دادن عمومی علامت نازیهای آلمان شامل صلیب شکسته یک جرم کیفری با ۲ سال زندانی است. در برزیل استفاده از صلیب شکسته یا هر چیزی دیگری که اشاره به نازیهای آلمان داشته باشد و همچنین تولید و پخش این نماد و پخش برنامه رادیویی از آنها از سال ۱۹۸۹ یک جرم است و در بهترین حالت از ۲ تا ۵ سال زندانی دارد.
منبع:
اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، تالیف «عبدالعظیم رضایی»
دنیای اسرارآمیز
وکیپدیا
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»