محبوبه شعاع / رادیوکوچه
چهارم آبان برابر با بیستوششم اکتبر مصادف است با سالروز درگذشت «طاهره صفارزاده» شاعر، نویسنده، محقق و مترجم. وی زاده سال 1315 خورشیدی بود و بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده است، اما او علاوه بر شعر، پایهگذار آموزش ترجمه بهعنوان یک علم و برگزارکننده نخستین «نقد عملی ترجمه» در دانشگاههای ایران محسوب میشود. صفارزاده نخستین مترجم «قرآن» به سه زبان زنده دنیا بود و سرانجام در سال 1387 درگذشت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«طاهره صفارزاده» در بیستوهفتم آبان سال ۱۳۱۵ خورشیدی در «سیرجان» زاده شد. خانوادهاش پیشینه عرفانی داشتند و همین امر سبب شد که او از همان آغاز نگاهی ویژه به پیرامونش داشته باشد و قبل از آنکه به مدرسه برود تجوید و قرائت و حفظ قرآن را در مکتب آموخت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذرانید.
از کودکی ذوق نویسندگی و علاقه به مطالعه آثار ادبی داشت و در دبستان به عنوان شاعر شناخته شده بود. در این زمینه آموزگاران و بعد دبیران او را بسیار تشویق میکردند. طاهره نخستین شعرش را در سیزده سالگی سرود که در روزنامه دیواری مدرسه به ثبت رسید و نخستین جایزه شعر را که یک جلد «دیوان جامی» بود، دریافت کرد.
وی در امتحان ورودی دانشگاه در رشتههای حقوق و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی که مناسب آن دیپلم بود شرکت کرد و در هر سه قبول شد و اما در نتیجه در زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت.
مدتی به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت کار کرد و سپس برای ادامه تحصیل به «انگلستان» و سپس به «آمریکا» رفت. در دانشگاه آیووا، در گروه نویسندگان بینالمللی پذیرفته شد و به کسب درجه «MFA» نایل آمد. «MFA» درجهای مستقل است که به نویسندگان و هنرمندانی که قصد تدریس در دانشگاه را داشته باشند، اعطا میشود و نویسندگان به جای محفوظات و تاریخ ادبیات، به آموختن نقد به صورت تئوری و عملی و انجام پروژههای ادبی متنوع و مطالعات وسیع دربارهی آثار نویسندگان و شاعران میپردازند. دورهی آن، یک سال بیشتر از فوقلیسانس است و استخدام دارندهی این مدرک در دانشگاههای آمریکا، در پایهی دکترا انجام میشود.
صفارزاده در زبان عربی هم استعداد خاصی داشت و چنانکه در مقدمه «ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن» گفته است: «در دوره دبیرستان و به تشویق یک استاد دلسوز و دانشمند، عربی پایه را خوب فرا گرفتم و هرگز رابطهام با آموختن آن زبان قطع نشد. چه کلاسهای عادی و چه درس خصوصی را در محضر استادانی که قرآن شناس بودند. خودم بر این عقیده هستم که بروز و شکوفایی استعداد من در زبان عربی بهدلیل این بود که تجوید و قرائت قرآن را در کودکی و در سن شش سالگی آموخته بودم.»
طاهره صفارزاده برای دروس اصلی «شعر امروز جهان»، «نقد ادبی» و «نقد عملی ترجمه» را انتخاب کرد و در بازگشت به ایران اگرچه بهدلیل فعالیتهای سیاسی در خارج، مشکلاتی برای استخدام داشت اما چون در کارنامهاش از ۴۸ واحد درسی ۱۸ واحد ترجمه ثبت شده بود و کمبود و نبود استاد ترجمه برای رشتههای زبان خارجی در ایران موجب گلهمندی گروههای زبان بود، در سال ۱۳۴۹ با استخدام او در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) موافقت شد.
صفارزاده پایهگذار آموزش ترجمه بهعنوان یک علم و برگزارکننده نخستین «نقد عملی ترجمه» در دانشگاههای ایران محسوب میشود. دانشگاه «آیووا» بنا به درخواست شاعران و نویسندگان «کارگاه نویسندگی»، نخستین مرکزی بود که به گنجاندن این درس در برنامه آموزشی رشتههای زبان و ادبیات اقدام کرد.
پس از انقلاب اسلامی تعیین کتاب «اصول و مبانی ترجمه» اثر صفارزاده بهعنوان کتاب درسی در زمینه شناخت نظریهها و نقد عملی ترجمه به ویژه برای دانشجویان رشته ترجمه مفید بوده است.
وی به عنوان کارشناس ترجمه معتقد بود: «در ترجمه دانستن موضوع یا مطلب مورد ترجمه مقدم بر دانستن زبان مبدا و مقصد است. این خطر بزرگی است که متخصص رشته علوم انسانی، حتا رشته مهندسی متن پزشکی را و بالعکس یک پزشک متن جامعهشناسی را ترجمه کند، چون که اصطلاحات خاص در مجموع زبان علمی یک رشته را تشکیل میدهند.»
بر اساس این فکر دو تمرین «ترجمه تخصصی »و «معادل یابی برای واژگان تخصصی» در کتابهای زبان برای رشتههای دانشگاهی به پیشنهاد او گنجانده شد.
او در زمینه شعر و شاعری نیز به دلیل مطالعات و تحقیقات ادبی به معرفی زبان و سبک جدیدی از شعر با عنوان شعر «طنین» موفق بود که البته در آغاز بسیار بحث برانگیز شد زیرا شعر مقاومت و طنز سیاسی، حکومت پسند نبود.
و به همین سبب در سال 1355 به اتهام نوشتن شعر مقاومت دینی از دانشگاه اخراج و برای دومین بار به خانه نشینی و فراغت اجباری رفت. و در ایام تنهایی و مشاهده پارهای خیانتهای سیاسی و اجتماعی، درون مذهبی او بیش از پیش متوجه حمایت خداوند شد و تحولی شدید در وی ایجاد شد آن گونه که در زمان خانهنشینی، تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسیر و مطالعات قرآنی کرد.
اشعار صفارزاده با نظر به مسایل سیاسی و اشاره به وقایع مهم جهان دارای خط فکری خاصی است. در همه آثارش به جریانهای سیاسی ایران و جهان نظر دارد وی با استفاده از زبان محاوره، اصطلاحات عامیانه، حتا مطرح کردن شعارها، تلاش میکند به شعر و زبان مردمی نزدیکتر شود.
و در نهایت طاهره صفارزاده شاعر و استاد دانشگاه پس از یک دوره بیماری در بیمارستان «ایرانمهر» تهران در چهارم آبان 1387 و در سن 72 سالگی درگذشت. سازمان نویسندگان آسیا و آفریقا در مصر، در ماه مارس 2006 میادی همزمان با بر پایی «روز جهانی زن»، وی را به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه دانشمند مسلمان برگزیده بود.
او در اواخر حیاتش مشغول ترجمهی «نهجالبلاغه» بود که هنوز به پایان نرسیده بود درگذشت. از این مترجم دوازده مجموعهی شعر منتشر شده بود که آخرین مجموعهی شعر منتشر شده او «جلوههای جهانی» بود و شعرهای دیگری نیز بعد از این مجموعه آماده کرده و به ناشر سپرده بود. همچنین از وی کتابهایی دربارهی نقد ترجمه در زمینههای ادبیات، و علوم قرآنی و ویراستاری سی و شش کتاب زبان تخصصی منتشر شده است.
مجموعههای شعری «رهگذر مهتاب»، «طنین در دلتا»، «سد و بازوان»، «سفر پنجم»، «حرکت و دیروز»، «بیعت با بیداری»، «مردان منحنی»، «دیدار صبح»، «در پیشواز صلح»، «هفتسفر»، «روشنگران راه» و «جلوههای جهانی» از این شاعر انتشار یافتهاند. کتاب «سفر پنجم» او که دربرگیرنده اشعار مقاومت با مضامین دینی است در سال 1356 در مدت دو ماه سی هزار نسخه و در سه نوبت به چاپ رسید.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
آفتاب
خبرگزاری دانشجویان ایران
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»