رضا افتخاری/ رادیو کوچه
«میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی»، معروف به «میرزا بزرگ» و «قائممقام ثانی»، از سیاستمداران و صاحب منصبان، اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود. او فرزند «میرزا عیسا» معروف به «سیدالوزرا» و «قائممقام اول» از اهالی «هزاوه» فراهان از توابع اراک، وزیر آذربایجان بود، و مادرش دختر میرزامحمد حسین فراهانی بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
او دوران کودکی را زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت. خاندان وی اهل علم و ادب بود و تنی چند از اجداد او صاحب نام و به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. جد وی به نام «میرزا حسین» متخلص به «وفا» در ۱۱۸۰هجری قمری وارد خدمت زندیه شد. میرزا حسین دو برادر به نامهای محمدحسن و میرزا علی داشت. وی به ترتیب در زمان حکومت صادق خان زند، جعفر خان زند و لطفعلی خان زند مقام وزارت داشت و پس از انقراض سلسله زندیه به دست آقا محمدخان قاجار، به خدمت در دستگاه قاجارها هم شد.
به امر فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۳هجری قمری میرزا عیسا به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نایل آمد و لقب «سیدالوزرا» و «قائممقام» یافت. فتحعلی شاه، عباس میرزا فرزند ارشدش را در سن ۱۱ سالگی به ولایتعهدی و نیابت سلطنت انتخاب و او را به وزارت میرزا عیسا قائم مقام و سپهسالاری نظامالدوله راهی آذربایجان کرد. چندی از این انتخاب نگذشته بود که در اثر درایت و کاردانی میرزا عیسا اوضاع آذربایجان و مناطق خوی و سلماس نظم و انظباط خاصی پیدا کرد که موجب رضایتمندی فتحعلی شاه قرار گرفت.
میرزا عیسا در سال ۱۲۲۴هجری قمری این سمت را نخست به پسر خود میرزا حسن واگذار کرد و پس از فوت او در سال ۱۲۲۶ هجری قمری، پسر دیگر خود میرزا ابوالقاسم، که در تهران نایب وی بود و امور مربوط به نیابت سلطنت و پیشکاری آذربایجان را انجام میداد، را از تهران خواسته به وزارت نایبالسلطنه بر قرار کرد. وی در سال ۱۲۳۸هجری قمری به لقب قائممقام مفتخر شد.
قائممقام تا دو سال بعد از فوت پدرش در خدمت عباسمیرزا با جدیت به کار اشتغال داشت و در این مدت، با درایت و کاردانی خود در خدمت نایبالسلطنه انجام وظیفه میکرد. اما دشمنان وی بیکار ننشسته و مشغول توطئه علیه او بودند که در صدر آنها انگلیسیها قرار داشتند، و توانستند با توطئه سیاسی و به اتهام دوستی با روسها، وی را از کار بر کنار و راهی تهران کنند.
وی در این مدت بر کناری که دو سال طول کشید، مشغول کارهای ادبی هم شد، تا اینکه در سال ۱۲۴۱هجری قمری به هنگامی که قائممقام در مشهد بهسر میبرد، فتحعلی شاه به علت وخامت اوضاع آذربایجان پیشخدمت خاصه خود، «فرخخان کاشی» را به عذرخواهی از قائممقام و تقاضای اغماض از گذشته به مشهد فرستاد و او را دوباره به تهران دعوت کرد و با اعطای سمتهای قبلی، به آذربایجان روانه کرد.
این دوران مصادف بود با تحریک انگلیسیها و عوامل آنها جهت شروع دوره دوم جنگهای ایران و روسیه که قائممقام و عباسمیرزا مخالف شروع این جنگها بودند. وی بهخاطر توطئه انگلیسیها بعد از مدتی دوباره به مشهد تبعید شد اما با وخیم شدن اوضاع آذربایجان شاه دوباره وی را به خدمت طلبید و با دادن نوشتهای به وی او را روانه آذربایجان کرد که نتیجه آن انعقاد «معاهده ترکمانچای» بود. او در این زمان، تمام وقت در خدمت نایبالسلطنه عباسمیرزا بود تا اینکه او از دنیا رفت و قائم مقام، وزیر پسر وی، محمد میرزا شد.
گرچه صدارت قائممقام بعد از جلوس محمدشاه به تخت سلطنت آغاز می شود، اما وی عملن از هنگام فوت عباسمیرزا نایبالسلطنه و انتخاب محمد میرزا به ولایتعهدی، به رتق و فتق امور او مشغول بوده است.
در هنگام مرگ فتحعلی شاه، محمدمیرزا به همراه قائممقام در هرات بودند که با خبر مرگ شاه به مشهد، عقبنشینی و به تهران میآیند و با پشتکار قائممقام میتوانند محمدمیرزا را به تخت پادشاهی بنشاند. محمدشاه نیز به پاس این خدمت ارزشمند، مقام صدراعظمی را به قائممقام اعطا کرد اما وی بعد از انتخاب صدراعظمی، کماکان عنوان قائممقامی خود را حفظ کرد.
قائممقام فراهانی همچنین از خوشنویسان صاحبنام و تاثیرگذاران در روند خط فارسی است. او در خط شکسته نستعلیق که در آن زمان به مانند نثرفارسی پیچیده و درهم بود به شیوه خود اصلاحیاتی کرد که دیگران از وی پیروی کردند
محمدشاه و قائممقام در رمضان سال ۱۲۵۰هجری قمری از تبریز به تهران حرکت کردند. او برای تحکیم پایههای قدرت محمدشاه زحمات فراوانی متحمل شد و خود را با اکثر مردم دشمن ساخت تا راه برای سلطنت محمدشاه، هموار شد. اما این اقدامات وی سرانجام، قاتل جان او شد. و سرانجام شاه ضعیفالمزاج قاجار ارزش این وزیر دانش مند را ندانست و عاقبت تحت تاثیر حاسدان و مخصوصن فتـنهانگیزیهای بیگانگان، بر وی بدگمان شد.
در روز ۲۴ صفر سال ۱۲۵۱هجری قمری در سال دوم سلطنت محمدشاه، مستخدمی به نزد قائممقام رفته و وی را احضار میکند. قائم مقام هنگامی به باغ نگارستان، محل یـیلاقی خانواده سلطنتی، آمد هر چه منتظر ماند، از شاه خبری نشد، خواست برگردد که از رفتن وی ممانعت شد و به امر شاه او را در زیرزمین کاخ پنج یا شش روز حبس کردند، او بر دیوار بالا خانه کاخ مزبور با ناخن نوشت:
«روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد»
و عاقبت در شب آخر ماه صفر او را خفه میکنند و جسدش را به عبدالعظیم برده، بدون غسل به خاک میسپارند. بعد به امر شاه، فرزندان و بستگان و هوادارانش نیز دستگیر شده و عدهای از آنها کشته و عدهای از آنها نیز در مکانهای مقدسه پناهنده شدند که اموال آنها نیز ضبط شد.
قائممقام نثر فارسی را که درآن زمان پر از مبالغه و تملق و عبارتپردازیهای عربی مسجع، پیچیده و دور از ذهن بود و روزبهروز در فرمانها و مراسلات رو به انحطاط میرفت، به نثر فصیح و روان برگردانید و پس از او بسیاری از منشیان دوره قاجار سبک او را تقلید کرده و به روش او به نگارش پرداختند. او در شعر نیز استعداد شگفتآور داشت اما اثر جاویدان او منشات اوست.
مجموعه «رسایل و منشات قائممقام»، که حاوی چند رساله و نامههای دوستانه و عهدنامهها و وقفنامهها است و محمودخان مـلکالشعرا مقدمهای بر آن نوشته، به اهـتمام شاهزاده فرهادمیرزا در سال ۱۲۸۰ هجری قمری در تهران چاپ شدهاست.
قائممقام فراهانی همچنین از خوشنویسان صاحبنام و تاثیرگذاران در روند خط فارسی است. او در خط شکسته نستعلیق که در آن زمان به مانند نثرفارسی پیچیده و درهم بود به شیوه خود اصلاحیاتی کرد که دیگران از وی پیروی کردند. گرچه اهمیت کار خوشنویسی او به حد استادان طراز اول این هنر نیست اما کار او از این نظر مهم است که اصول خط شکسته را به نستعلیق نزدیکتر کرد و با ابداع اصولی جدید خدمتی شایسته به خطنویسی امروزی ایرانیان کرد. میرزا سلمان فراهانی ملقب به بیانالسلطنه بیش از دیگران شیوه قائممقام را استادانه نوشته است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»