مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع: معمای مردان رقصان
مهدی میگه: کاش میشد به پنج شیش سال پیش بر میگشتیم، دلم برای آرامش اون روزها تنگ شده. مارسلو میگه: «تو آرژانتین همه دلشون میخواد به دهه پنجاه و شصت برگردند.» زمانی که همه چی خوب بود و کشاورزی و دامداری و تجارت رونق داشت. یکی هم میگه ایشااله آقا بیان همه چی خوب میشه، میشه مثل زمان شاه!
امروز یه ایمیل برام اومد با عنوان «با این ایمیل دقایقی زندگی کنید» درباره نوستالژیهای دوران کودکی که پر بود از تصاویر کارتونها، سریالها، وسایل و کتابهای درسی قدیمی که جملاتش با «شما یادتون مییاد» شروع میشد، مثل: شما یادتون مییاد دبستان بودیم اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبستانیهاست، رفتیم دبیرستان دوباره اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبیرستانیهاست؟ (حالا خدا رحمتت کنه اما باﻻخره امیدت به کی بود پدرجان؟)
غمانگیزتر وقتی است که هرچه گذشته رو زیرورو کنی نوستالژی شیرینی توش پیدا نکنی و حوصله خوشبینی به آینده رو هم نداشته باشی
شما یادتون مییاد خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی؟ شما یادتون مییاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم؟ شما یادتون مییاد؟: ستاره آی ستاره، پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی، بابامو تو ندیدی؟ دیدمش، از اونجا رفت، اون باﻻ باﻻها رفت، باﻻ پیش خدا رفت، خدا که مهربونه، پیش بابام میمونه، گریه نمیکنم من، که شاد نباشه دشمن.
شما یادتون مییاد شیشههای همه خونهها چسب ضربدری داشت؟ شما یادتون مییاد چقدر زجرآور بود شنیدن آهنگ مدرسهها وا شده اونم صبح اول مهر؟ شما یادتون مییاد به زور میبردنموم نماز، ما هم برای اینکه نریم میرفتیم تو دستشوییها قایم میشدیم. شما یادتون مییاد نوک مداد قرمزای سوسمار نشان که زبون میزدی خوش رنگتر میشد …
و الی آخر، احتمالن این ایمیل کلی چرخیده تا به من رسیده یا اینکه کلی خواهد چرخید. انگار ما و ملتهای شبیه به ما که رو به نزولاند، همیشه گرفتار نوستالژی شیرین در گذشتهاند، حالا هرکی به نسبت سن و سال و طبقه اجتماییاش.
یکی گرفتار دوران طلایی حضرت امام است، آن دیگری میخواد ملت رو دوباره بفرسته تو خاکریز اما جنگ نرم رو بهونه میکنه، یکی هم تو دوران اعلاحضرت فقید سیر میکنه تا حال و روز غم انگیزش قابل تحملتر بشه.
اما غمانگیزتر وقتی است که هرچه گذشته رو زیرورو کنی نوستالژی شیرینی توش پیدا نکنی و حوصله خوشبینی به آینده رو هم نداشته باشی.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»