محبوبه شعاع / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستو نهم اکتبر برابر با سالروز درگذشت «جوزف پولیتزر» روزنامهنگار معروف آمریکایی و بنیانگذار «جایزه ادبی پولیتزر» است. در عالم مطبوعات و ادبیات، هیچ نامی معروفتر از پولیتزر نیست. او هیچگاه به خاطر تلاشهایش مورد تقدیر قرار نگرفت، اما نامش نیک و پایدار باقی ماند. وی زاده سال 1847 میلادی بود و در سال 1911 درگذشت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«جوزف پولیتزر» در دهم آوریل ۱۸۴۷ میلادی از پدری یهودیتبار که بازرگانی توانگر بود و مادری آلمانی و کاتولیک در «مجارستان» بهدنیا آمد. در هفده سالگی تصمیم گرفت تا به سربازی برود و کوشید تا در فهرست ارتش «اتریش» جهت اعزام به مکزیک و ارتش بریتانیا برای خدمت در هند قرار گیرد، اما ضعف دید و نحیف بودنش مانع از پذیرشش شد. سپس به آمریکا مهاجرت کرد و توانست در جنگ داخلی آمریکا وارد میدان شود و به رویای خود برای حضور در ارتش، جامه عمل بپوشاند.
پس از این دوران به «سنت لوئیز» رفت. او به خوبی به زبان آلمانی و فرانسوی صحبت میکرد، اما زبان انگلیسیاش بسیار ضعیف بود، از اینرو در اوقات بیکاری به مطالعه زبان انگلیسی و حقوق میپرداخت. جوزف در بیستودو سالگی در روزنامهای آلمانی زبان بهنام «وست لیش» استخدام شد.
پس از چندی تلاش در عرصه روزنامهنگاری در ۱۸۷۹ بهطور همزمان دو روزنامه «سنت لوئیس دیسپچ» و «سنت لوئیس پست» را خریداری کرد و پس از ادغام این دو در یکدیگر، روزنامه «سنت لوئیس پست دیسپچ» را انتشار داد که هنوز هم این نشریه بهنام «سنت لوئیس» فعالیت دارد. این روزنامه، جایگاه و تریبونی مناسب برای او فراهم کرد تا بتواند عقاید «پوپولیستی» خود را به راحتی ابراز کند.
پولیترز در سال ۱۸۸۲ مردی متمول و ثروتمند بود و موفق شد امتیاز روزنامه «نیویورک ورلد» را خریداری کند. این روزنامه که پیش از آن، سالانه چهل هزار دلار ضرر به بار میآورد، با درایت و مدیریت علمی او به روزنامهای پرتیراژ تبدیل شد.
جوزف با دقت، خلاهای موجود در دنیای روزنامهنگاری را پیدا میکرد و داستانهای مورد علاقه مردم را در آن چاپ میکرد. از سویی دیگر، بسیار افشاگرانه و جنجالی کار میکرد و پرده از بسیاری رازها برمیداشت.
موفقیتهای پی در پی وی، حسادت رقبایش را برانگیخت و بسیاری از آنها برای خراب کردن وجهه اجتماعی او دست به کار شدند. سردبیر روزنامه «نیویورک سان» مدعی بود که پولیتزر از دین برگشته است و مردم نباید با خرید روزنامه یک کافر، از او حمایت کنند. اما او به این حرفها اهمیت نمیداد.
پولیتزر به دلیل عشق و علاقهاش به روزنامهنگاری، سال ۱۸۹۲ با پیشنهاد مبلغی پول به رییس «دانشگاه کلمبیا»، از او درخواست کرد نخستین مدرسه روزنامهنگاری جهان را پایهگذاری کند، ولی رییس دانشگاه هیچ علاقهای به این درخواست نشان نداد.
با تعویض و جابهجایی رییس دانشگاه در سال ۱۹۰۲، رییس جدید رغبت بیشتری برای ساخت این مدرسه از خود نشان داد، ولی این رویا تا بعد از مرگ پولیتزر عملی نشد. این اسطوره روزنامهنگاری، در وصیتنامه خود، دو میلیون دلار برای دانشگاه کلمبیا در نظر گرفت.
سرانجام «جوزف پولیتزر» در بیستونهم اکتبر سال ۱۹۱۱ در «بندر چارلستون، کارولینای جنوبی» دیده از جهان فرو بست و در گورستانی واقع در نیویورک به خاک سپرده شد. یک سال پس از مرگش دانشگاه کلمبیا اقدام به ساخت مدرسه علمی روزنامهنگاری کرد و هنوز هم مدرسه روزنامهنگاری کلمبیا یکی از معتبرترین مراکز آموزش روزنامهنگاری در سراسر جهان محسوب میشود و بسیاری از روزنامهنگاران برجسته در این محل آموزش دیدهاند.
پولیتزر در وصیتنامهاش نوشته بود، که هر سال به بهترینهای هر حوزه، چهار جایزه به حوزه خبرنگاری، چهار جایزه به حوزه ادبیات و نمایشنامه، یک جایزه برای آموزش و چهار جایزه به صورت بورس خارج اعطا شود. در حوزه ادبیات، این جایزه به بهترین و جدیدترین رمان آمریکایی، کتاب درباره تاریخچه آمریکا، زندگینامه یک فرد مشهور آمریکایی و معرفی خدمات دولتی توسط مطبوعات داده شود.
اما بر اثر مرور زمان نحوه اعطای «جایزه پولیتزر» دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. از آغاز اعطای جوایز پولیتزر در سال ۱۹۱۷ هیت نظارت به «انجمن جایزه پولیتزر» تغییر نام یافت و اکنون تعداد جوایز به ۲۱ جایزه رسیده و موضوعات جدیدی چون شعر، موسیقی و عکس نیز به آنها اضافه شده است. نهاد پولیتزر در دانشگاه کلمبیای آمریکا مستقر است و هر سال در ماه آوریل برندگان جوایز خود را اعلام میکند .آرزوی بسیاری از اهالی قلم، بردن این جایزه است.
پولیتزر عاشق روزنامهنگاری بود و این عشق در گوشهای از وصیتنامهاش نیز بازتاب یافته است: «من شدیدن به پیشرفت و ارتقای حرفه خبرنگاری علاقهمندم و زندگیام را در این حرفه سپری کردم و به آن بهعنوان حرفهای بینظیر نگریستم. معتقدم که اهمیت شگفت آن به خاطر تاثیراتش بر اذهان و افکار عمومی است.
مایلم که در جذب جوانان باشخصیت و توانا به این حرفه کمک کرده و همچنین آنهایی را که در این حرفه مشغول به کار هستند یاری دهم تا به بالاترین درجات روشنفکری و اندیشمندی و اصول اخلاقی نایل شوند.»
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
سایت رهجو
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»