سیمین / رادیوکوچه
simin@koochehmail.com
اگر شما هم مثل من از طرفداران فصل پاییز، با اون فستیوال رنگهاش باشید، خوب میدونید که یه بعدازظهر جمعهی پاییزی چه طعمی داره. البته بعدازظهرهای جمعه یا روزهای تعطیل بهطور معمول برای ما یادآور یه حس غریبه، یهجور دلگیری، یهجور انتظار، بهخصوص اگر این جمعه تو فصل پاییز باشه. فصلی که با وجود همهی زیباییش انگار یهجورایی همراه با خزان طبیعت، خزان دل رو همراه میآره و آدم دلش میخواد بارها و بارها عاشق بشه تا از این دلتنگی و تنهایی دور بشه و البته به زعم من «عشق» خاصیت این فصله.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اما از تنهایی و دلتنگی گفتم یاد این افتادم که اغلب ما در این زمانه خیلی تنهاییم. حالا این تنهایی نه اینکه حتمن معنیش این باشه که کسی دور و برت نیست، خیلی وقتا تو دلت هم احساس تنهایی میکنی با وجود داشتن کلی دوست و رفیق و آشنا. یه جورایی شاید این مشکل انسان معاصر شده که هرچی راههای ارتباطی پیچیدهتر و قویتر شده، آدما کمتر همدیگه رو میفهمند و بیشتر در این دهکدهی بزرگ احساس تنهایی میکنند.
اما به نظرم این تنهایی زیاد هم بد نیست و میشه ازش کلی استفاده کرد. خیلی وقتا به خیلی از دوستان و اطرافیان که از تنهایی شکوه دارند توصیه میکنم ازش فرار نکنید و سعی کنید باهاش دوست باشید و بیشترین استفاده رو ببرید.
از محیط خانهتان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید
حتمن شما هم خیلیهارو دیدین که میون یه شهر پر از دیدنی زندگی میکنند و مدام حوصلهشون هم سر رفته! وقتی بهشون میگی پاشین و از خونه بزنین بیرون و از جایی دیدن کنید پاسخ میدن که تنهایی که نمیشه! این شاید یکی از بدترین بهانهها باشه برای این درخواست! من میخوام بدونم آیا ما همیشه در یک جمع زندگی میکنیم؟ آیا همیشه کسی هست که همراه ما باشه؟ آیا ما همواره از بودن در کنار دیگران لذت میبریم؟
آیا همواره این امکان وجود دارد که به سفر دسته جمعی بریم یا از تماشای یک فیلم، بهصورت دستهجمعی لذت ببریم؟ قطعن اینطور نیست!
بسیاری از اوقات هم شرایط به گونهای است که ناچار هستیم به تنهایی زندگی کنیم. مهاجرت، جدایی، مرگ والدین یا همسر و مسایلی از این قبیل. اما در این صورت آیا باید به بهانهی تنها بودن چشم بر دنیا ببندیم و در انتظار کسی که شاید از راه برسد بمانیم؟ و روزها و لحظهها و سالها را همچنان با کسالت طی کنیم؟ البته که چنین نیست.
در این برنامه سعی دارم به راهکارهایی اشاره کنم برای هرچه بیشتر لذتبردن از این تنهایی، موهبتی که بسیاری زمانها بسیار هم راهگشاست.
تنهایی را قابل تحمل و خوشآیند کنید:
برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتا آنرا خوشآیند کنید، از آن یک دوست بسازید. از لحظات تنهاییتان بهره ببرید، برای خودتان وقت بگذارید، یک استعداد هنری را در خودتان پرورش دهید، آشپزی کنید، کتاب بخوانید، یک فیلم خوب تماشا کنید. خواهید دید که دیگر از تنها ماندن در یک بعدازظهر روز تعطیل دچار ترس نمیشوید. به مرور زمان، این عمل به یک تفریح و حتا بهتر از آن به یک نیاز تبدیل میشود.
در محیط خانه احساس راحتی کنید:
برای آنکه هر از گاهی از تنها ماندن در خانه نترسید یا کسل نشوید، لازم است که در محیط خانه احساس خوبی داشته باشید. آپارتمان شما هر چهقدر هم که کوچک باشد، باید تصویری مثبت را به شما منعکس کند.
از محیط خانهتان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید. با توجه به این که تنها زندگی میکنید، این فرصت را دارید تا دکور خانه را بنا به میل و سلیقهتان تغییر دهید. از رنگ دیوارها گرفته تا مبلمان و پردهها و… هر چیزی که دوست دارید را انتخاب کنید و «محیط خانه» را به مکانی گرم و دلپذیر و راحت تبدیل کنید.
برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتا آنرا خوشآیند کنید، از آن یک دوست بسازید
اعتماد به نفس داشته باشید:
افکار منفی را کنار بگذارید. چنانچه به هر دلیلی تنها ماندهاید این بدان معنا نیست که شما دوستداشتنی نیستید یا برای دوستانتان چندان دلپذیر نیستید. به خودتان و تواناییهایتان اعتماد داشته باشید.
از لذتهای زندگی بهره ببرید:
شما هم حق دارید خوشبخت باشید. برای لذت بردن از زندگی اجباری نیست که دو نفر یا چند نفر باشید. میتوان به تنهایی از زیبایی منظرهای، لذت برد و نیازی نیست که برای رفتن به سینما و یا خوردن غذایی خوشمزه با کسی همراه بود و به بهانه اینکه تنها هستید خود را از لذتهای کوچک روزانه محروم کنید. از همه چیز گذشته، جنبههای خوب زندگی فقط مختص زوجها و جمع نیست.
بهخودتان توجه کنید:
بهخودتان فکر کنید. اهدافتان چیست؟ چه آرزوهایی دارید؟ آیا مدتهاست در آرزوی آن هستید که دور دنیا سفر کنید؟ بجنبید. تنها کافی است یک نفر را راضی کنید و آنهم خود شما هستید. این زمان فرصتی است که با آگاهی از خواستههای واقعیتان خودتان را بهتر بشناسید. فکر کنید و روی خودتان تمرکز کنید. هیچچیز نباید جلوی تصمیمات مهم شما را بگیرد، و مانع شود تا موقعیت شغلی و یا حتا مکان زندگیتان را تغییر دهید. به اولویتهایتان بپردازید. خلاصه آنکه، قبل از هر چیز دیگری به فکر خوشحال کردن خودتان باشید.
بدانید که هر فردی مسوول خوشبختی خود است، بنابراین دیگر در زندگی خود یک تماشاچی نباشید بلکه همانند یک بازیگر عمل کنید
دیگر زیر بار غموغصه نروید:
زندگی فرد مجرد و تنها، مثل هر موقعیت دیگری در زندگی، شامل فراز و نشیبها و لحظات خوب و بد است و تنها بودن به این معنا نیست که محکوم شدهاید تا بقیه روزهای زندگیتان را در تنهایی سپری کنید. بدانید که هر فردی مسوول خوشبختی خود است، بنابراین دیگر در زندگی خود یک تماشاچی نباشید بلکه همانند یک بازیگر عمل کنید.
با دوستان و وابستگان معاشرت کنید:
از انزوا و گوشهگیری اجتناب کنید. تلویزیون، DVD، اینترنت، حیوانات خانگی و… همگی خوب هستند اما نباید به آنها اکتفا کنید. انزوا افسردگی میآورد. برای آنکه در خودتان فرو نروید، دوستیهایتان را حفظ کنید، به دوستانتان پیشنهاد دهید با یکدیگر بیرون بروید، برای شام دعوتشان کنید. با ناامیدی منتظر آن نباشید تا زنگ تلفن به صدا درآید و فردی شما را دعوت کند، خودتان پیشقدم شوید و با دوستان و اقوام تماس بگیرید. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مهم که کلید توازن روحی و عاطفی شما است را بهوجود میآورید.
منبع
همشهری آنلاین
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»