محبوبهشعاع / رادیوکوچه
سیویکم اکتبر برابر با سالروز کشتهشدن «ایندیرا گاندی» نخست وزیر، سیاستمدار و یکی از برجستهترین و بحثانگیزترین رهبران «هند» است. او که زاده سال 1917 بود، از نوزدهم ژانویه ۱۹۶۶ تا بیستوچهارم مارس ۱۹۷۷ و بعد از آن از چهاردهم ژانویه ۱۹۸۰ تا روز ترورش به ضرب گلولههاى دو گارد محافظش که از فرقه سیکها بودند، در سال ۱۹۸۴ نخستوزیر هند بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«ایندیرا پریادارشینی گاندی» معروف به «ایندیرا گاندی» در نوزده نوامبر سال 1917 میلادی در «الهآباد» هند زاده شد. او تنها فرزند رهبر استقلال و نخستوزیر پیشین هند «جواهر لعل نهرو» بود. در سالها کودکی، ایندرا پدر و مادرش به جرم فعالیتهای سیاسی علیه استعمارگران بریتانیا بارها به زندان افکنده شدند.
ایندیرا از کودکی خود چنین نوشته است: «درست بگویم، حیات اجتماعى من از سه سالگى شروع شد، یاد ندارم با سایر کودکان بازى کرده و با آنها قاطى شده باشم، بهترین سرگرمى و تفریح من ایراد نطق و خطابه آتشین براى خدمتکاران بود.»
او ابتدا در هند به تحصیل پرداخت و در سال 1937 بعد از فوت مادر وارد «کالج آکسفورد» شد و پس از پایان تحصیلات در سال 1941 به هند بازگشت.
او در سال 1942 با «فیروز گاندى»، که هیچ نسبتی هم با «مهاتما گاندی» رهبر اسطورهای استقلال هند نداشت، ازدواج کرد. فیروز روزنامهنگار اهل الهآباد و یکى از افراد فعال کنگره ملى بود. این دو کمی پس از ازدواج به جرم فعالیتهای سیاسی دستگیر و زندانی شدند و ثمره ازدواجشان دو پسر بهنامهاى «راجیو» و «سن جاى» بود، اما فیروز گاندی در سال 1960 بعد از هجده سال زندگی مشترک درگذشت.
در سال 1947 جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر هند شد و ایندیرا نیز به یارى پدر شتافت و با توجه به اینکه در امور خارجى و داخلى کارآزموده شده و مدارج علمى خود را هم در این زمینه طى کرده بود، به عنوان «عضو کمیته مرکزى کنگره»، مشاور خوبى براى پدر بود.
در سال 1964 میلادى پس از درگذشت جواهر لعل نهرو، ایندیرا به عنوان «وزیر اطلاع رسانى و رادیو و تلویزیون» منصوب شد و دو سال بعد وی به مقام نخست وزیرى هند رسید. او تصمیم داشت راه پدرش را ادامه دهد و همین امر باعث شد که با مخالفتهاى زیادى در داخل و خارج روبهرو شود.
ایندیرا در خاطرات خود نوشته: «یکى از امتیازات من این بود که پدرم به من آموخته بود، چگونه با سیاستمداران و بزرگمردان روبهرو شوم و با آنها به بحث و گفتوگو و تبادلنظر بپردازم، از آن گذشته مهارت و تجربه فراوانى در ملاقات و مذاکره با هنرمندان و نویسندگان و طبقات دیگر اجتماع پیدا کرده بودم، اما تنها اشکالى که برایم پیش مىآمد این بود که باید به سیاستبازان حالى مىکردم، که به من به چشم دختر نهرو نگاه نکنند و براى شخص خودم حقى قایل باشند.»
نمایندگان حزب کنگره در پارلمان هند وی را براى یک دوره پنج ساله به مقام نخست وزیرى انتخاب کردند. حزب کنگره به رهبرى او در انتخابات سال 1971 میلادى نیز به پیروزى دست یافت. و در سال 1975 گاندى به تخلف در جریان انتخابات سال 1971 متهم شد. او در بیگناهى خود پافشارى کرده و گفته بود، این اتهامات براى دور کردن او از مسوولیتهاى سیاسى عنوان شده است.
و به جاى استعفا در ماه ژوین سال 1975 اعلام وضعیت فوقالعاده کرد و با قدرت به حکومت خود ادامه داد و در سال 1977 به امید کسب حمایت عمومى از سیاستش ، ایندیرا انتخابات عمومى را برگزار کرد. اما در جریان انتخابات کرسى نمایندگىاش در پارلمان را از دست داد و حزب کنگره شکست خورد.
با این حال، در انتخابات ژانویه سال 1980 یعنی سه سال بعد ایندیرا گاندى به طور چشمگیرى پیروز شده و قدرتمندانه به صحنه بازگشت. اما در ماههاى می و ژوین سال 1984 میلادى، جنبش استقلال طلبى سیکها در «ایالت پنجاب» بالا مىگیرد و بیش از هزار نفر از آنها به معبدی که مطلق به فرقه سیکها است پناه مىبرند.
نیروهاى ارتش به معبد زرین حمله کرده و در جریان تصرف آن نود سرباز و هفتصدودوازده استقلال طلب سیک کشته مىشوند. از آن پس جامعه سیکها در جستجوى موقعیتى براى انتقامجویى از ایندیرا گاندى بودند.
به این ترتیب، در روز سیویکم اکتبر سال 1984 ایندیرا گاندى نخست وزیر هند به ضرب گلولههاى دو گارد محافظش که از فرقه سیکها بودند، کشته میشود.
آخرین جمله اى که توسط او قبل از مرگش در یک جمع عمومى بیان شده بود این جمله بود:«اگر امروز بمیرم، هر قطره خون من کشور و ملت را مستحکمتر خواهد کرد.»
منبعها:
ویکیپدیا
جامعه و سیاست
مجله فرهنگی افلاک
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»