مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
آزاده دواچی
منبع: مدرسه فمنیستی
طرح تفکیک جنسیتی که بارها از سوی مقامات دولتی مطرح شده است در حال حاضر به یکی از مسایل پر تنش در میان دهها مسئله دیگر ایران امروز مبدل گشته است. گرچه این مسئله بحث تازهای نیست و به ویژه از دوران ریاست جمهوری آقای محمود احمدینژاد این طرح بارها و به بهانههای مختلف مطرح شده اما همواره با مخالفت شماری از دانشجویان و فعالان اجتماعی و حقوقی زنان همراه بوده است. با اینکه در بعضی از خبرگزاریها اعلام شده که دولت به دنبال تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها نیست، اما این ایده در یک سال گذشته و به ویژه از آغاز سال تحصیلی هنوز از سوی مسوولان دنبال میشود. چند روز پیش در خبرها خواندیم که این طرح در دانشگاه پیام نور اجرا شده است و درجایی دیگر میخوانیم که در دانشگاه آزاد مشهد درگیری دانشجویان با ماموران حراست دانشگاه بر سر تفکیک کردن درهای ورودی دانشگاهها به وجود آمده است. نوعی تناقض در عملکرد و گفتار مسوولان به چشم میخورد، از یک سو آنها بیان میکنند که به دنبال اجرای این طرح نیستند اما از سوی دیگر از سوی برخی از نهادهای مستقر در دانشگاه بر اجرای آزمایشی این طرح تاکید میشود. پیشتر وزیر علوم در خصوص اینکه تابلوی اعلانات دختر و پسر باید از هم جدا باشند هشدار داده بود. برخی از مسوولان دانشگاهها هم از این طرح دفاع می کنند برای مثال آقای وحید محمدییکتا در دفاع از تفکیک جنسیتی دردانشگاهها میگوید که این طرح برای اجرای حجاب و عفاف در دانشگاهها و جلوگیری از اختلاط دو جنس زن و مرد است: «پیشرفت تحصیلی زمانی به وضوح خودنمایی میکند که استرسهای روانی موجود بر اثر حضور دو جنس مخالف در کلاس را که مورد تایید اکثر روانشناسان و کارشناسان مسایل اجتماعی است در نظر بگیریم، کارشناسان بر این باورند که روحیات دختران با پسران حتا از نظر یادگیری، طریقه آموزش و …متفاوت است و آموزشهای منفک و جداگانه میتواند تاثیرات بسزایی داشته باشد.»
ایشان این اختلاط را از نظر فرهنگی، پدیدهای غربی شمرده و براین باور است که در صورت جداسازی، دانشجویان بهتر میتوانند درس بخوانند. آقای محمدییکتا هم مانند بسیاری از مسوولان، این رفتار را غربیگرایانه و در جهت گسترش فرهنگ غربی توصیف میکند .
حال باید از ایشان پرسید که ارتباط زن و مرد آن هم در محیطهای دانشگاهی ایران که دانشجویان موظف به رعایت پوشش اسلامی هستند چه نوع پیامد مد نظر ایشان را میتواند به همراه داشته باشد؟ از سوی دیگر مسوولان این اقدام را توجیهی میدانند که از قبل مطرح بوده است و تنها در صورت ارایهی تقاضا، دانشگاههای تک جنیستی نیز احداث خواهند شد. اما در حالی که حمایت از طرح تفکیک جنسیتی همچنان در حوزههای مختلف دولتی ادامه دارد، سوال اینجاست که اگر دانشجویان دختر و پسر نتوانند در محیط دانشگاهی و از مجراهای تحصیلی و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی با هم در ارتباط باشند آیا قرار است که این جداسازی به دیگر سطوح اجتماع هم رخنه کند تا مسئلهی جنسیت بار دیگر به مسئلهی پیچیده و بغرنجتر دیگری تبدیل شود و ریشهی تبعیضهای جنسیتی به تمامی سطوح اجتماعی هم برسد؟ آیا نگرانی مسوولان تنها حضور و ارتباط دختران و پسران در محیط آموزشی است؟ توجیهی که آنها میآورند مربوط به برقراری ارتباط سالم در محیط تحصیلی است اما مشخص نیست که تعریف از ارتباط سالم چیست؟ برقراری این ارتباط باید به صد سال گذشته که زنان تنها در پستوی خانههایشان میتوانستند با مردان جامعه در ارتباط باشند بازگردد؟ آیا میتوان تمامی حرکتها و نهادهای اجتماعی و محیطهای آموزشی را به بهانهی ارتباط سالم و اسلامی محدود کرد و دست به اعمال قوانین سخت پوششی و جداسازی جنسیتی زد؟ آیا این نوع محدودیتهای سختگیرانه، در کنار محدودیتهای دیگر همچون محدودیتهای پوششی، حذف فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشجویان دختر و پسر به عنوان اعضای برابر از یک جامعه نیست؟ این رفتارها جز اینکه رفتار اجتماعی یک سری از افراد جامعه را محدود کند آیا تاثیر دیگری هم بر کیفیت تحصیلی خواهد داشت؟
میتوان گفت که ایده ارتباط سالم در دانشگاهها یکی از راههای محدود کردن رفتارهای اجتماعی زنان و مردان دانشجو در کنار یکدیگر است که برای مبارزه با رفتارهای غربیگرایی ترویج میشوند. اگر زنان و مردان به عنوان اعضای یک جامعه نتوانند در دانشگاهها و در محیط علمی به صورت برابر و در کنار یکدیگر، این ارتباط سالم را تجربه کنند در این صورت آیا میتوان انتظار داشت که وقتی پای این روابط به محیط کوچکتری چون خانواده میرسد تجربهی این ارتباط سالم بهدست آید؟ دانشجویان دختر و پسر در این مقطع از زندگی و در دانشگاههاست که میتوانند تواناییهای خود را در مقابل جنس مخالف خود، ارزیابی کنند و خود را برای رسیدن به سطحی مشخص از روابط اجتماعی آماده سازند. درک حساسیتهای جنسی و توجه به آنها در کنار تحصیل مشترک زن و مرد اتفاق میافتد تا جدا کردن آنها از یکدیگر. از این طریق است که زنان میتوانند با ارادهی مشترک در کنار دیگر مردان تواناییهای اجتماعی خود را در سطحی برابر افزایش دهند. مسئله اینجاست که در این طرح نه تنها سلامت اجتماعی زن و مرد مطرح نیست بلکه به عکس، نوعی پایین بردنشان و مقام و مرتبه دانشجو به سطح رفتارهای این چنینی است .
به نظر میرسد که این طرح بیشتر از آنکه به نفع زنان باشد آنها را از قرار گرفتن و تجربه در موقعیتهای مناسب اجتماعی با جنس مخالف محروم میکند. اگر عدهای از خانوادهها تنها قرار است به این ترتیب و تحت شرایط سنتی که مربوط به چندین دهه پیش است فرزندان خود را به دانشگاه های تک جنسیتی بفرستند این وظیفهی نهادهای آموزشی است که به آنها یادآوری کند فعالیت در دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی و اجتماعی به عنوان آغازی برای رفتارهای مشترک اجتماعی دو جنس و تجربههای جدید در کنار یکدیگر است. یک اجتماع وقتی میتواند طرحهای مثبت و جنبشهای اجتماعی را در بطن روابطاش بپروارند که تمامی اقشار جامعه از جمله زن و مرد به عنوان شهروندانی برابر، در کنار یکدیگر به پذیرش این باور، یاری رسانند.
پرسش این جاست که آیا با جدا کردن فضاهای دو جنس، این تاثیر واقعن کمتر میشود یا بیشتر با این حال تلاش نهادهای به خصوص عقیدتی و مذهبی به مسئله اسلامیزه کردن دانشگاهها هم باز میگردد که از یک سال گذشته با ارایه قوانین جدید حجاب و اخراج اساتید روبهرو بوده است
در جامعهی مدرن امروزی که رفتارهای متقابل انسانها، جنسیت و نوع تعاملشان با یکدیگر وارد فاز تازهای شده است به خصوص که مدرنشدن فضاهای آموزشی، عملن به حضور هر دو جنس نیاز دارد طرح این بحثها به بهانهی ایجاد امنیت اجتماعی، در واقع بازگرداندن جامعه به عقبتر و استفاده از ایدههای نخنما شدهای است که در برخی از جوامع ایدئولوژیک، تجربه شده و از قضا جواب هم نداده است و در نتیجه، باعث ایجاد و تشدید دوگانگی و شکافهایی است که از طریق این طرحها در پهنه روابط اجتماعی شهروندان ایجاد میشود. طرحهای جداسازی جنسیتی که در یکسال اخیر با سرعت بیشتری ارایه میشوند نه تنها تضمینی در مستحکم کردن روابط خانوادگی و شخصی افراد نیست بلکه به عکس، دور کردن آنها از واقعیتهای جنسیتی و ایجاد شکاف جنسیتی به منظور تشویق برای ادامهی تحصیل است. بنا به اظهارات یکی دیگر از مسولان این طرح برای ایجاد فضای آموزشی و کیفیت بهتر آموزش در سطوح دانشگاهی است. 2 با این وجود، این مقام مسوول، مشاهدات خود را از بیان این چنین جملهای نشان نداده است که چرا حضور دانشجویان در دو دانشگاه جدا باید بر کیفیت تحصیلی آنها تاثیر بگذارد جز اینکه اینگونه طرحهای جداسازی گامی دیگر در جهت اشاعهی تفاوتهای جنسیتی حتا در نهادهای آموزشی است.
پرسش این جاست که آیا با جدا کردن فضاهای دو جنس، این تاثیر واقعن کمتر میشود یا بیشتر. با این حال تلاش نهادهای به خصوص عقیدتی و مذهبی به مسئله اسلامیزه کردن دانشگاهها هم باز میگردد که از یک سال گذشته با ارایه قوانین جدید حجاب و اخراج اساتید روبهرو بوده است. این طرح گذشته از جنبههای اجتماعی و مذهبی آن، به رویکردهای سیاسی و نهادهای دانشجویان در یک سال اخیر هم مربوط است زمانی که ائتلافهای دانشجویی زنان و مردان در کنار هم به نیروی قوی یکی از مؤلفههای اصلی جنبش گسترده مردمی تبدیل شد. بنابراین با ایجاد این شکاف جنسیتی می توان تا حدودی مانع ائتلاف نیروهای مثبتی شد که در یک جامعه و به صورت برابر میتوانند حضور داشته باشند. میتوان گفت حذف نیروهای فعال جنبش دانشجویی و همینطور تفکیک جنسیتی، جدا و بدون ارتباط با هم نیست بلکه مسئلهای در ارتباط با هم است .
مسئله اینجاست که تا چه حد میتوان به این طرحها خوشبین بود و آنها را اقدامی مفید در جهت تسهیل و بهبود ارتباط توفانی دو جنس، و سهولت کارکرد ساختارها و نهادهای اجتماعی دانست. این در حالی است که به نظر میرسد ایجاد این طرح تا حدود زیادی شکافهای جنسیتی را اتفاقن تشدید میکند تا زنان و مردان با این تبعیض جنسیتی بیشتر آشنا شوند و آن را در ناخودآگاه خود، کاملن درونی و نهادینه کنند تا دانشجویان زن و مرد نتوانند به درک ارتباط صحیح و عینی در محیط با یکدیگر برسند و تنها تجربهی این درک را به پستوی خانهها ببرند و همینطور آنها را از به هم پیوستگی و انسجام و سازماندهی برابر هر دو جنس در خیزشهای اعتراضی و صنفی در دانشگاه، باز دارد. باید از مسوولان پرسید که درک درست از رفتارهای اجتماعی دو جنس مخالف، تشکیل نهادهای دانشجویی و مستقل صنفی و فرهنگی اگر در عرصه دانشگاه اتفاق نیفتد پس در کدام سطح از اجتماع قرار است روی دهد. برای ثبت و اجرایی کردن این چنین طرحهایی ابتدا باید به این سوالات و با توجه به نیازهای جامعهی مدرن امروزی پاسخ گفت تا اینکه بدون در نظرداشت این همه معضل و مشکلات بغرنج ناشی از روابط دو جنس، ناگهان به شکل ارادهگرایانه، قوانینی را به حوزهی روابط اجتماعی تحمیل کرد که مناسبات جامعه را نه به سوی آینده که به گذشته ببرد .
پانوشت :
1- تفکیک جنسیتی زمینه ساز تکریم دانشجو است مصاحبه وحید محمدییکتا. ورامین نیوز
2- طرح تفکیک جنسیتی به صورت آزمایشی در یک دانشگاه اجرا شود. منتشر شده در جهان نیوز
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»