Saturday, 18 July 2015
25 March 2023
دایره‌ی شکسته

«کوله‌باری از شادمانی و غم»

2010 November 02

مه‌‌شب تاجیک / رادیو کوچه

اگر نقل مکان از کشوری به کشور دیگر را مهاجرت بنامیم و کشورهای جهان را در سه گروه عمده‌‌ی توسعه‌‌یافته و توسعه‌‌نیافته و در حال توسعه تقسیم کنیم، چند نوع مهاجرت خواهیم داشت. با توجه به این‌که تنش از تفاوت‌‌ها برمی‌‌خیزد، می‌‌توان گفت که مهاجرت از دو کشور توسعه نیافته به یک‌دیگر، مانند مهاجرت از افغانستان و پاکستان و ایران و سوریه به یک‌دیگر چندان مشکل‌ساز نیست، چرا که شرایط حاکم بر دو جامعه از بسیاری لحاظ شبیه بوده و در نتیجه فرهنگ این جوامع مشابهند.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

به‌‌همین ترتیب مهاجرت از کشورهای مدرن مانند کانادا، استرالیا و آمریکا به یک‌دیگر بحرانی در پی نخواهد داشت. مهاجرت از کشورهای مدرن به توسعه نیافته به‌طور عمومی رایج نیست و اگر مسافرتی هم صورت گیرد کوتاه مدت بوده و به منظور گردش و یا ماموریت‌های علمی و سیاسی است. میزان مهاجرت مردم کشورهای در حال توسعه هم به طور عمومی کم‌تر است. آن‌چه که می‌‌ماند مهاجرت از کشورهای توسعه نیافته به مدرن است که در سطح میلیونی صورت می‌‌گیرد. در این‌ نوع‌ مهاجرت‌ است که سنت در تقابل که شاید نه ولی در کشمکش با مدرنیته قرار می‌‌گیرد و این جریان که از تفاوت‌های عمده فرهنگی بین دو جامعه بر‌‌می‌‌خیزد بیش‌ترین تنش‌ها را در پی دارد.

با توجه‌ به‌ این‌که‌ خصوصیت‌ انسان‌ها جدای‌ از میراث‌ و تربیت‌ خانوادگی،‌ حاصل‌ شرایط‌ حاکم‌ بر جامعه‌‌‌ای‌ست‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنند، اولین‌ قدم‌ برای بررسی این تقابل این‌ است‌ که‌ ببینیم‌ در هر یک از این‌ دو جامعه‌ چه‌ شرایطی‌ حاکم‌ است‌ و این‌ شرایط‌ باعث‌ بروز چه‌ ویژگی‌‌های اخلاقی و رفتاری در شهروندان‌ این‌ دو جامعه‌ می‌شود. شاخصه‌‌‌ی اصلی‌ ‌جوامع‌  پیش‌رفته داشتن‌ امنیت‌ نسبی‌ اقتصادی‌، سیاسی‌ و هم‌چنین وجود عدالت‌ اجتماعی‌ است‌. در این‌ جوامع‌ انسان‌ها که به‌طور معمول صرف‌ نظر از سن‌، جنس‌، مقام‌ و موقعیت‌ اجتماعی‌، باور مذهبی‌، رنگ‌، نژاد و ملیت‌ در پناه‌ قانون‌ هستند و بنابراین هراسی از یک‌دیگر به دل ندارند که در جوامع توسعه نیافته به خصوص با چاشنی دیکتاتوری کم‌تر دیده می‌شود.

اما موضوع‌ تقابل‌ دو فرهنگ‌ به‌ همین‌ جا ختم‌ نمی‌شود. این‌ تقابل‌ به‌ بحران‌های‌ جدی‌تر در زندگی‌ مهاجر منجر می‌‌شود البته نه همه‌‌ی مهاجران ولی حداقل در بسیاری موارد به چشم خورده است. از آن‌‌جمله به‌وجود آمدن یا شدت گرفتن اختلافات زناشویی، شدت گرفتن اختلافات بین والدین و فرزندان، سست شدن پیوندهای عاطفی بین افراد خانواده و بحران‌هایی که ناشی از بزرگ‌ترین و ارزش‌مندترین دست‌آورد ملل پیش‌رفته یعنی برسمیت شناخته شدن حقوق انسان‌ها است. یکی از مهم‌ترین این پیامدها ‌شناخته‌ شدن‌ حقوق‌ انسانی‌ زنان‌ در غرب‌ و تاثیر آن‌ در به‌وجود آمدن‌ یا شدت‌ گرفتن‌ اختلافات‌ زناشویی‌ در بین مهاجران‌‌ است.

در حقیقت‌ می‌توان‌ گفت‌ در مهاجرت‌ به‌ کشورهای‌ آزاد، انسان به‌ دنیایی‌ وارد می‌شود که‌ امکان‌ رشد و پیش‌رفت‌ در آن‌ کم‌ نیست‌، امنیت‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ مهیاست‌ و چندان‌ مانعی‌ بر سر راه‌ ترقی‌ و تعالی‌ آدمی‌ وجود ندارد

اختلافات‌ زناشویی‌ و طلاق‌ تاریخ‌چه‌ای‌ به‌ قدمت‌ تاریخ‌چه‌ ازدواج‌ دارد. این پدیده در تمامی‌ جوامع‌ چه‌ مدرن‌ و چه‌ سنتی‌ به وفور دیده‌ می‌شود. هر چند اساسی‌ترین‌ ریشه‌های‌ این‌ اختلافات‌ به‌ تفاوت‌هایی‌ بر‌‌می‌گردد که‌ به‌طور طبیعی‌ بین‌ مرد و زن‌ وجود دارد، اما بروز این‌ مشکل‌ و شدت‌ گرفتن‌ آن‌ در بین‌ مهاجرانی‌ که‌ از کشورهای‌ سنتی‌ به‌ غرب‌ می‌آیند را می‌توان‌ به‌ بارزترین‌ تفاوتی‌ مربوط‌ دانست‌ که‌ بین‌ این‌ دو جامعه‌ وجود دارد و آن‌ برابری‌ نسبی‌ بین‌ زن‌ و مرد در جوامع‌ مدرن‌ و عدم‌ وجود این برابری در جوامع‌ سنتی‌ است.‌  آگاهی‌ یافتن‌ زنان‌ مهاجر از حقوقی‌ که‌ در جامعه‌ خویش‌ به‌ ناحق‌ از آنان‌ سلب‌ شده‌، اما در کشورهای‌ پیش‌رفته‌ به‌ آسانی‌ به‌ آنان‌ تفویض‌ می‌شود، و عدم‌ پذیرش‌ این‌ حقوق‌ توسط‌ مردان‌ عامل‌ بزرگی‌ در شروع‌ تداوم‌ و تشدید اختلافات‌ بین‌ زنان‌ و شوهران‌ است‌. در توضیح‌ بیش‌تر این‌ مسئله‌ باید گفت‌ که‌ ازدواج‌ به‌طور کلی‌ به‌ معامله‌ای‌ شبیه‌ است.

این معامله‌ در هر جامعه‌ ضوابط‌، معیارها و قوانین‌ خاص‌ خود را دارد. در جوامع‌ سنتی‌ و مردسالار،‌ وظیفه‌‌ی‌ مرد در این معامله تامین‌ زن‌ به‌ لحاظ‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ و وظیفه‌‌ی زن علاوه بر تمکین جنسی، شست‌وشو، پخت‌‌و‌پز، رفت‌‌و‌روب‌ و بچه‌داری‌ است. ‌البته در عصر حاضر کمی این الگوها تغییر شکل داده‌‌اند و زن‌‌ها پا به عرصه‌‌ی اجتماع گذاشته‌‌اند ولی بازهم در جوامع غیر‌پیش‌رفته حقوق آنان نه فقط از سوی مردان که به‌طور کلی از سوی اجتماع نادیده گرفته می‌‌شود. با توجه‌ به‌ این‌‌که‌ ‌جوامع‌ غیرپیش‌رفته از حقوق‌ زنان‌ دفاع‌ نمی‌کند، و زن‌ به‌‌عنوان‌ موجودی‌ ضعیف‌ تحت‌ سرپرستی‌ شوهر قرار دارد، اگر همسر وظایف محوله را به درستی انجام ندهد و از مسوولیت‌های پدر بودن شانه خالی کند، و یا به آزار زن بپردازد، زن به راحتی‌ نخواهد توانست‌ از او جدا شود. به این دلیل که‌ اول بیش‌تر‌ زنان‌ منبع‌ در آمدی‌ ندارند و به‌‌همین‌ خاطر پس‌ از طلاق‌ بایستی‌ به‌ خانه‌ پدر یا برادر یا مرد محرم‌ دیگری‌ نقل‌ مکان‌ کنند و باری‌ بر دوش‌ آنان‌ شوند، دوم سرپرستی‌ کودکان‌ به‌طور معمول به‌ شوهران‌ واگذار می‌شود و سوم زنان‌ مطلقه‌ از احترام‌ اجتماعی‌ برابر با زنان‌ شوهردار برخوردار نیستند. طبیعی‌ است‌ که‌ در چنین‌ شرایطی‌ زنان‌ تحمل هر سختی را به جدایی ترجیح می‌‌دهند. بازهم البته این موضوع در پایتخت و شهرهای بزرگ کم‌تر به چشم می‌‌خورد و در شهرهای کوچک‌تر با امکانات کم‌تر رایج‌‌تر است.

یکی‌ دیگر از مسایلی‌ که‌ مهاجران‌ با آن‌ در غرب‌ روبه‌رو هستند کم‌ شدن‌ تمایل‌ جوانانشان‌ به‌ تحصیلات‌ دانش‌گاهی‌ است‌. این مسئله به این دلیل حادث می‌‌شود که در غرب امنیت‌ اقتصادی‌ و مهم‌تر از آن احترام‌ اجتماعی‌، چندان در گرو داشتن‌ تحصیلات‌ آکادمیک و به خصوص عنوان‌های مهندسی‌ و دکترا نیست‌. در جوامع مدرن نه‌ کسی‌ به‌ خاطر داشتن‌ عنوان‌ و مشاغل‌ بالا، مورد توجه‌ و عنایت‌ بیش‌ از حد مردم‌ قرار می‌گیرد و نه‌ کسی‌ به‌ خاطر داشتن‌ مشاغل‌ ساده‌تر از هر نوع آن، مورد بی‌‌مهری و تحقیر واقع می‌‌شود. به‌ عبارت‌ ساده‌تر همه‌ افراد در پناه قانون بوده و از یک امنیت‌ نسبی‌ اقتصادی‌ و احترام‌ و شان اجتماعی‌ برخوردارند. فرزندان‌ مهاجران‌ که‌ با سرعت‌، معیارهای‌ حاکم‌ بر جامعه‌ میزبان‌ را جذب‌ و با روال‌ و آهنگ‌ آن‌ حرکت‌ می‌کنند، متوجه‌ می‌شوند که‌ بدون‌ گذر از هفت‌خوان دانش‌گاه‌ نیز می‌توان‌ راحت‌ زیست‌ و از زندگی‌ لذت‌ برد و مورد احترام جامعه‌‌ی میزبان بود. بنابراین‌ اگر تمایلی‌ به‌ ادامه‌ تحصیل‌ نداشته‌ باشند، دلیلی‌ برای‌ اتلاف‌ حداقل‌ چهار سال‌ از وقت‌ خود را برای‌ خواندن‌ مطالبی‌ که‌ علاقه‌ای‌ به‌ آن‌ها ندارند را نمی‌بینند.

‌این‌ مسئله‌ برای‌ والدینی‌ که‌ در جامعه‌‌ای زیسته‌‌اند که احترام و آبرو در گرو داشتن مدرک و به خصوص عنوان‌ها است، سخت‌ ناگوار می‌آید. کنجکاوی پی‌‌در‌‌پی اقوام‌ و بستگان‌ این خانواده‌‌ها در ایران‌ و سایر دوستان‌ و آشنایان‌ ایرانی‌ در کشور میزبان‌، در مورد تحصیلات فرزندان، والدین را در تنگنای بیش‌تری قرار می‌دهد و این‌ خود باعث‌ فشار بیش‌تر از طرف والدین‌ به‌ فرزندان‌ در رفتن‌ به‌ دانش‌گاه‌ و ادامه‌‌ی تحصیل‌ می‌شود. به‌خصوص‌ در رشته‌هایی‌ که‌ دکترا و مهندسی‌ می‌دهند. نتیجه‌‌ی‌ نهایی‌ این‌ تفاوت‌ فرهنگی‌ ایجاد تنش‌، رخت‌‌بربستن‌ خرسندی‌ و آرامش‌ از خانواده‌ و سایر اثرات‌ منفی‌ و جنبی‌ ناشی‌ از آن‌ برای‌ همگی‌ آن‌ها است.

شاخصه‌‌‌ی اصلی‌ ‌جوامع‌  پیش‌رفته داشتن‌ امنیت‌ نسبی‌ اقتصادی‌، سیاسی‌ و هم‌چنین وجود عدالت‌ اجتماعی‌ است‌

در حقیقت‌ می‌توان‌ گفت‌ در مهاجرت‌ به‌ کشورهای‌ آزاد، انسان به‌ دنیایی‌ وارد می‌شود که‌ امکان‌ رشد و پیش‌رفت‌ در آن‌ کم‌ نیست‌، امنیت‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ مهیاست‌ و چندان‌ مانعی‌ بر سر راه‌ ترقی‌ و تعالی‌ آدمی‌ وجود ندارد. باید و نبایدهای‌ زندگی قومی و قبیلگی که آزادی‌های فردی و به‌دنبال آن امکان خلاقیت و رشد و شکوفایی را از فرد سلب کرده بود، از میان می‌‌رود و اگر مهاجر زندگی و کار خود را محدود به دایره‌‌ی هم‌وطنان نکند، می‌تواند از این‌ فرصت‌ها و امکانات‌ بهره‌ گرفته‌ و استعدادهای‌ خفته‌ خود را به‌ منصه‌ ظهور برساند. درخشش ایرانیان مقیم کشورهای پیش‌رفته در زمینه‌‌های مختلف علمی، ادبی، فرهنگی و هنری را می‌‌توان به وجود استعداد و قابلیت در آنان و مهم‌تر از آن به استفاده صحیح این عزیزان از این امکانات منتسب دانست. این امر خود نشان‌گر این‌ است که هیچ ملتی به لحاظ هوش و استعداد از ملت دیگر بالاتر یا پایین‌‌تر نیست، بلکه این شرایط محیطی است که زمینه‌ساز بروز خلاقیت‌ها و استعداها است.

در مهاجرت‌ است که امکان‌ دوباره‌ای‌ برای‌ رشد و تکامل‌ فراهم‌ می‌‌شود. در مهاجرت است که اقتدار کاذبی که‌ ما به خاطر مال‌ و منال‌ یا مدرک و عنوان‌ و یا هر چیز دیگری‌ داشتیم، از بین می‌‌رود و ضعف‌های‌ درونی‌ ما امکان‌ بروز می‌یابد. در مهاجرت‌ است که برای انسان‌ این موقعیت فراهم می‌‌شود که از تمامی‌ عاداتی‌ که‌ نا‌آگاهانه‌ به‌ آن‌ها خو گرفته‌ و به‌ آن‌ها وابسته‌ شده‌ است‌، جدا شود. و اینها خود شانس و فرصت دومی است برای مهاجر که‌ اختیار زندگی‌ خویش‌ را آگاهانه‌ به دست‌ گیرد.

آناتومی جامعه رفیع‌پور، فرامرز، شرکت سهامی انتشار، 1378

نظریه‌های بنیادی جامعه‌شناسی‌کوزر،لوییس و روزنبرگ، برنارد،‌ فرهنگ ارشاد، نشر نی، 1378

جامعه‌شناسی قشربندی و نابرابری‌های اجتماعی تامین، ملوین، عبدالحسین نیک‌گهر، توتیا، 1373

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , ,