Saturday, 18 July 2015
01 December 2023
روزهای پرتنش اعتراض

«اصلاحات آری، سارکوزی نه»

2010 November 13

پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه

علا‌رغم اعتراض‌ها، بسیاری از فرانسوی‌ها قبول دارند که برای بهبود وضعیت اقتصادی، انجام اصلاحات الزامی است، اما به رییس‌جمهوری خود برای اعمال این اصلاحات اعتماد ندارند. اعتصاب‌ها و راه‌پیمایی‌های جمعی در فرانسه چیز تازه‌ای نیست، اما در حال حاضر روند تقابل بین رییس جمهوری‌ «نیکلا سارکوزی» و مخالفان طرح اصلاحات بازنشستگی‌اش به تلخی گراییده است. در نوزدهم اکتبر، 270 راه‌پیمایی در جاهای مختلف فرانسه برگزار شد که  طبق گفته‌ی اتحادیه‌ها نزدیک به سه‌و‌نیم میلیون نفر را به خیابان‌ها کشاند. این راه‌پیمایی تنها یکی از شش حرکت اعتراضی است که از ابتدای سپتامبر تا کنون میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها آورده است. اعتصاب‌ها منجر به مختل شدن حمل‌و‌نقل شهری شده است. اتوبوس، مترو و هواپیما‌ها کار نمی‌کنند و نمایش تصاویر کارگران حامی اعتصاب‌ در تلویزیون امری روزمره شده است. اعتصاب‌هایی که سر کار رفتن را برای کارگران غیر ممکن کرده‌اند مگر این‌که دونده‌ی دو ماراتن باشند.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

سپس حرکت اعتراضی دیگری نیز انجام گرفت، کارگران شرکت‌های نفتی، پالایش‌گاه‌ها را محاصره کردند که به کم‌بود سوخت و تعطیلی 30 در‌صد از جای‌گاه‌های بنزین منجر شد و امکان انجام سفر با اتومبیل شخصی را نیز از بین برد. حتا آن‌هایی هم که موفق می‌شدند باک خودروی خود را پر کنند با خیابان‌های بسته شده به وسیله‌ی کامیون‌های معترضان روبه‌رو بودند. گزارش‌های خبری نشان از نبرد‌های خیابانی بین دبیرستانی‌های حامی معترضان با پلیس ضد‌شورش داشت. در میان این غوغا و پریشانی، تنها یک چیز در ذهن اکثر مردم بدیهی بود، این‌ که همه‌ی این اتفاقات تقصیر سارکوزی است.

«این تقصیر دولت است که وقتی می‌بیند برنامه‌ی اصلاحات بازنشستگی‌اش، مورد پذیرش اکثریت فرانسوی‌ها قرار نگرفته است، هنوز از مذاکره در مورد ارکان بحث‌برانگیز آن طفره می‌رود. مردم از تمام طبقات اجتماعی با این طرح اصلاحی ناعادلانه مشکل دارند و من فکر می‌کنم اگر دولت به این اعتراض‌ها توجهی نکند، عواقب وخیمی خواهد داشت.» این نظر لاوری (Laure‌) است، فردی 32 ساله که ترجیح می‌دهد خود را به‌طور کامل معرفی نکند تا اسمش فاش نشود، چرا که امروز پیش از این به محل کار خود تلفن کرده و وانمود کرده که مریض است و نمی‌تواند سر کار حاضر شود تا بتواند در اعتراض خیابانی آن روز شرکت کند.

فرو ریختن سیستم بازنشستگی فرانسه چیزی است که خطر آن کاملن محتمل است. سیستم بازنشستگی فعلی با 13 میلیارد دلار کسری بودجه مواجه است که در صورت ادامه این روند تا سال 2050 این مبلغ به 123 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت، زمانی که افراد زاده‌شده در سال‌های پر زاد و ولد قبلی به سن بازنشستگی می‌رسند، دیگر افراد شاغل نمی‌توانند هزینه‌های بازنشستگی را تامین کنند. برای جلوگیری از این موضوع، دولت سارکوزی تمهیداتی را در پیش گرفته است که مشابه آن در سایر کشورهای اروپایی قبلن به کار گرفته شده است. به‌طور خاص آلمان این‌کار را سه سال قبل انجام داد، اجباری کردن افزایش زمان اشتغال افراد به‌منظور افزایش پرداخت‌ها به صندوق بازنشستگی. در طرح سارکوزی، حداقل سن بازنشستگی از 60 به 62 افزایش پیدا کرده است، و سنی که در آن افراد می‌توانند کل پس‌انداز بازنشستگی خود را برداشت کنند را از 65 به 67 افزایش داده است. هم‌چنین این طرح به‌دنبال افزایش تعداد سال‌های پرداخت شاغلان به صندوق بازنشستگی از 40.5 به 41.5 است. در زمانی که شاخص‌های امید به زندگی، محاسبات بازنشستگی را به هم ریخته است، این تغییرات را به سختی می‌توان رادیکال به شمار آورد.

اکثر فرانسوی‌ها می‌دانند که سیستم فعلی به لحاظ مالی دوام نخواهد آورد، نتایج یک  نظرسنجی در ماه مارس نشان می‌دهد که 80 درصد فرانسوی‌ها فکر می‌کنند که قانون بازنشستگی فعلی نیاز به بازنگری دارد. با در نظر گرفتن این موضوع سوال اصلی این خواهد بود که آیا فرانسوی‌ها اصلاحات سارکوزی را اکنون خواهند پذیرفت یا به اصلاحات شخص دیگری بعدها تن خواهند داد. علی‌رغم این اتفاق‌نظر در‌خصوص اجتناب‌ناپذیر بودن تغییر، 66 درصد عموم مردم برنامه‌ی اصلاحی سارکوزی را تقبیح کرده‌اند و آن را ناعادلانه قلمداد می‌کنند. مخالفان معتقدند که این طرح کسانی را که کار کردن را در سنین پایین‌تر شروع کرده‌اند وادار می‌کند تا طولانی‌تر از دیگران کار کنند. طرحی از سوی حزب رقیب، حزب سوسیالیست، سعی در نگه داشتن مزایای فعلی دارد و از طریق برقراری مالیات‌های جدید بر سرمایه، مبلغ 34 میلیارد دلار به سیستم بازنشستگی کمک شود. گزینه‌ای که کارشناسان می‌گویند نیاز اجتناب‌ناپذیر فعلی را به افزایش سن بازنشستگی نادیده می‌گیرد. کارشناسان به اتفاق معتقدند که هرگونه طرح اصلاحی سطحی از نارضایتی را در جامعه ایجاد می‌کند.

با در نظر گرفتن این توافق، پیدا کردن راهی برای میان‌جی‌گری چندان دشوار نباید باشد. اما مقابله به تلخی گراییده است، فشار سارکوزی برای قانونی کردن تصمیم خود در مقابله با مخالفان باعث شده است تا از وجاهت قانونی آن کاسته شود. دولت سارکوزی در مقابله با راه‌پیمایی‌های 19 اکتبر کوتاه نیامد، و قول داد که پذیرش طرح مذکور و انجام امور بانکی مربوطه تا شروع تعطیلات مدارس انجام شود و سعی کرد از این طریق اعتراضات را تضعیف کند، کاری که اختلافات بین اتحادیه‌ها نیز، آن را تسهیل می‌کند. در 20 اکتبر، مقامات دستور دادند که پلیس حصر پالایش‌گاه‌ها را بشکند، حصری که کشور را زمین‌گیر کرده بود.

سارکوزی در مقابل مردم

چگونه کار به این‌جا کشید؟ شاید تا حدود زیادی ناآرامی در فرانسه به عدم محبوبیت سارکوزی بازگردد. حتا قبل از رشد قارچ گونه‌ی مخالفت‌ها، در اواخر سپتامبر عدد محبوبیت سارکوزی به 26 درصد تنزل پیدا کرده بود، تنزلی که بیش‌تر از سوی رای‌دهندگان محافظه‌کار سنتی نشات می‌گرفت که از خود‌ستایی سیاسی و بی‌میلی سارکوزی در مشورت با مخالفان تصمیمات‌اش خسته شده بودند. «ژان مار له»  Jean-Marc Lech) )  یک تحلیل‌گر سیاسی و یکی از مدیران آژانس نظرسنجی «ایپسوس»(‌Ipsos)  می‌گوید: «سارکوزی تصمیم گرفت تا طرح اصلاحات بازنشستگی را با استفاده از اکثریت محافظه‌کار در برابر مردمی خسته از بحران اقتصادی به زور جلو ببرد، مردمی که احتمالن بعدها این اصلاحات را راحت‌تر می‌پذیرفتند. او این طرح را به نبرد مرگ و زندگی تبدیل کرد. تا حدود زیادی بحران اخیر بیش‌تر از اصلاحات بازنشستگی به نارضایتی از او بر می‌گردد.»

این نقطه نظری است که اغلب شنیده می‌شود. در ماه‌های اخیر رییس‌جمهوری خود را تنها‌تر از قبل یافته است، حتا در جناح راست. «ماری ایو مالونی» (Marie-Eve Malouines‌) نویسنده‌ی کتاب «‌نیکلا سارکوزی، قدرت و ترس‌« می‌گوید‌: «تعداد زیادی از مردم که هر روز در حال افزایش هستند احساس می‌کنند که سارکوزی به آن‌چه که آن‌ها می‌گویند گوش نمی‌دهد و اهمیتی برای‌شان قایل نیست. حتا اکثریت اعضای کابینه‌ و پارلمان نیز چنین نظری دارند.»

همه‌ی شواهد بر این موضوع دلالت دارند، اگرچه نمایش اعتراضات خیابانی بر سر مسئله‌ی اصلاحات بازنشستگی تنها یکی از فاکتورهایی است که بر انتخاب مجدد سارکوزی تاثیر‌گذار خواهد بود

همیشه اوضاع به این شکل نبوده است. بعد از توازنی 14 ساله در دوران زمام‌داری ژاک شیراک، سارکوزی پیروزی قاطعی در انتخابات 2007 به‌ دست آورد که با تهییج رای‌دهندگان از طیف‌های سیاسی مختلف برای ایجاد یک‌پارچگی در فرانسوی‌های عشرت‌طلب هم‌راه بود. سارکوزی قول داد که بخش دولتی را کوچک کند و در احیای بخش خصوصی بکوشد. بخشی از این برنامه برای برآورده کردن  گفته‌هایش تلاشی بود در جهت احیای ارزش تقلیل یافته‌ی کار و خلاص کردن جامعه‌ی فرانسوی از تردید در موفقیت و تحقیر پول.

رییس‌جمهوری جدید، نسیمی از هوای تازه را در صحنه‌ی بین‌الملل ایجاد کرد. او روابط فرانسه و آمریکا را که در جریان جنگ عراق آسیب دیده بود، بهبود بخشید. به سوریه کمک کرد تا چهره‌ی بین‌المللی خود را ترمیم کند و در رابطه با برنامه‌ی هسته‌ای ایران سخت‌گیر‌تر شد. زمانی که رکود اقتصادی اروپا را لرزاند، سارکوزی واکنش‌هایی را در جهت جلوگیری از سقوط بازار اروپا هدایت کرد. به غیر از آلمان، هیچ کشور صنعتی دیگری وجود ندارد که از طوفان بحران اقتصادی این‌گونه در امان مانده باشد.

پس چرا او این‌قدر منفور است؟ علاقه‌ی سارکوزی به داشتن زندگی لوکس و غرور واضح‌اش در داشتن دوستان معروف و ثروت‌مند باعث ایجاد حس نفرت در میان رای‌دهندگان شامل محافظه‌کاران سنتی و عوام شده است. در سال 2009 او متهم به خویش و قوم‌پرستی شد زمانی که سعی کرد پسر 21 ساله‌‌ی خود را به ریاست آژانس دولتی «لا دفنس»  (La Defense) برساند. آژانسی با سرمایه‌ی چند میلیارد یورویی.

اخیرن، او با مخالفت با جای‌گزینی وزیر مجادله‌انگیزی که بررسی آزمایشی این طرح را انجام داده بود، امکان هرگونه بازنگری در طرح اصلاحات بازنشستگی را از بین برد. وزیری که طیف گسترده‌ای از اتهامات را به‌دنبال خود می‌کشد، از تضاد علایق گرفته تا تامین هزینه‌های حزب از روش‌های غیرقانونی که برخاسته از یک رسوایی در جریان جابه‌جایی وراث و اموال شرکت لورال « L’Oreal » بود. سرسختی رییس‌جمهوری‌ در این مورد منجر به بروز مقاومتی شده است که صفوف مخالفان را پر می‌کند. له می‌گوید: «سارکوزی به بزرگ‌ترین نیروی تفرقه‌انداز در جامعه‌ی فرانسه و سیستم سیاسی آن تبدیل شده است. وقتی جناح چپ را به انتقاد می‌گیرد که در حال مستحکم کردن صفوف خود با یار‌گیری از میانه‌رو‌های ترسو باشد. وقتی به خود نهیب می‌زند که توسط دشمن بزرگ خود یعنی «دومنیک د ویلپین‌«  (Dominique de Villepin)  نخست‌وزیر سابق شیراک، به چالش کشیده شده باشد. اما در رفتار سارکوزی چیزی به‌عنوان عقب‌نشینی معنا ندارد. «‌مالونی که پیش‌بینی می‌کند حتا در شرایط قطعی بودن شکست، سارکوزی باز هم در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری شرکت خواهد کرد، می‌گوید:  «ادراک سیاسی او به شکلی است که هر مخالفتی را به منزله‌ی یک نبرد تمام‌عیار تلقی می‌کند، از این رو گزینه‌ی چندانی ندارد جز این که تا انتها بجنگد. او بهترین کاندیدایی است که جناح راست دارد، و رییس‌جمهوری‌ فعلی است. غرور‌ش او را وادار خواهد کرد در شرایطی که حتا اوضاع خوب نباشد در انتخابات شرکت کند و به همه اثبات کند که پیش‌بینی‌شان غلط بوده است.»

همه‌ی شواهد بر این موضوع دلالت دارند، اگرچه نمایش اعتراضات خیابانی بر سر مساله‌ی اصلاحات بازنشستگی تنها یکی از فاکتورهایی است که بر انتخاب مجدد سارکوزی تاثیر‌گذار خواهد بود. اعتراضات خیابانی بد به‌ نظر می‌آیند و ممکن است که بدتر نیز بشوند، اگرچه معمولن این‌گونه نبوده اما نمی‌توان این واقعیت را به‌عنوان ضمانت تلقی کرد. علی‌رغم همه‌ی چیزهایی که باعث نفرت فرانسوی‌ها از وی شده است، سارکوزی خود را به‌عنوان سیاست‌مداری قوی و با استعداد نشان داده است. هنوز برای شکست‌‌خورده قلمداد کردن وی بسیار زود است.

برگرفته از مجله‌ی تایم

نوشته‌ی: بروس کراملی

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , ,