رضا افتخاری/ رادیو کوچه
r.eftekhari@koochehmail.com
پیشتر در رادیو کوچه مجموعهای با نام «سعدینامه» داشتیم در باب استاد سخن، اشعار و آثار وی که توسط دوست و همکارمان، «حمید جعفری» تهیه و اجرا میشد و مدتی است که به پایان آمده است. از آنجا که ما در مجموعهی «اوراق زرین»، در محضر بزرگان و ادیبان بنام زبان پارسی هستیم و دانشآموزی میکنیم، این سلسله موضوع را در طول برنامههای اوراق زرین پی خواهیم گرفت و خدمت افصحالمتکلمین، استاد سخن، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی، پادشاه زبان پارسی خواهیم رسید و از دریای معرفت او بهرهها خواهیم برد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
در این راستا، مرجع خود را کتاب ارزشمند «قلمرو سعدی» تالیف «علی دشتی» قرار میدهیم و همچنین استفادهها خواهیم برد از مقالات و تحقیقات سعدیشناسان و ادیبان دیگر.
جدلناپذیرترین کار سعدی سخن اوست. در تاریخ ادبی ایران که گویندگان چیرهطبع فراوانند سعدی بهطور خیرهکنندهای میدرخشد. کسی چون او صنعت و سادگی، استحکام و روانی، عذوبت و رقت را به هم نیامیخته و بدین موزونی سخن نگفته است.
قدرت وی در سخن به پایهای است که نقطههای قابل انتقاد وی را در ناحیهی فکری پوشانده و حسن بیان وی چنان بر مطالب او پوشش زیبایی میافکند که خواننده را از غور و تعمق باز میدارد و نقطههای ضعف و متناقضات گفتههای وی به چشم نمیخورد. به همین دلیل قریب هفتصد سال گلستان کتابی اخلاقی و تربیتی به شمار رفته و دربست آن را به اطفال میآموختند.
همین معنی پردهای از پندار بر دیدهی شیفتگان وی کشیده، او را جامعترین و کاملترین گویندگان ایران گفتهاند. در کتابی که به سال 1316، به مناسبت جشن هفتصدمین سال نگارش گلستان، از طرف وزارت فرهنگ منتشر شد و عدهی زیادی از فاضلان و صاحبنظر مقالاتی در آن داشتند، این وجد و ایمان به سعدی خوب مشاهده میشد: او را شاعر، نویسنده، حکیم جهاندیده، دانشمند، معلم اخلاق، راهنمای سیاست، عارف و صوفی، زاهد و متدین، عاشقپیشه و نوعدوست و غیره و غیره گفته بودند.
سعدی گمراهکنندهی تمام غزلسرایان بعد از خویش است
سعدی گمراهکنندهی تمام غزلسرایان بعد از خویش است. همه شیوهی او را در غزل دنبال کردند و غالبن در خامی و ابتذال افتادند. سهولت بیان وی همه را بدین اشتباه انداخته است که چون وی سخن توانند گفت و هیچ یک نتوانست استحکامی و نرمی را توام کند. زبان فصیح و رسای او همه را میفریبد و گاهی نظم فکری را مختل میکند.
در فصل سوم از کتاب «قلمرو سعدی»، دشتی به نثر سعدی، شیوه و ابداع او میپردازد. در این بخش میخوانیم: «سعدی فطرتن از آن دسته از اشخاصی است که در فکر و روح آنها دهلیزهای تاریک و پرپیچ وخمنیست. همیشه مستقیم بهسوی مقصود میروند، در امور زندگانی و مباحث عقلی راست را پیش میگیرند و در قضایا جنبهی روشن را درمیابند. بر خلاف دستهای دیگر که چه هنگام درک مطالب و چه در مقام فهمانیدن راه تاریک و غیرمستقیم را اتخاذ میکنند و گویی در فکر و روح خود نوعی پیچیدگی یا سایهی ابهامی و غموضی دارند که حتا امور خیلی ساده را به تعقید میاندازند. مطالبی را که افلاطون به زبان ساده و اسلوب فصیح و قابل فهم همگان بیان میکند، ارسطو در طی اصطلاحات علمی و زبان خشک میپیچد.
شاید این امر به سادگی فطری سعدی کمک کرده باشد که وی بهقول مباحث علمی و فلسفی فرونیافتاده و چون خیام، ناصر خسرو و حافظ دچار تاملات شک برانگیز نشده و از این رو در ذهن و روح او غموض مسایل فلسفی سایه نیافکنده است. یعنی سادگی مردم عادی را دارد پس در طرز بیان او نیز هیچگونه تاریکی ابهامی نیست و شاید اگر به حال خود واگذار میشد، یعنی در عصری واقع نشده بود که تزیین عبارات به شواهد و امثال ضروری بهشمار میرفت، گلستان را از این هم سادهتر انشا میکرد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»