Saturday, 18 July 2015
30 March 2023

«نگاه یک عاشق فیلم بوتیک به بی‌پولی»

2009 October 13

رحیم جعفری در وب‌سایت «آدم برفی‌ها» می‌نویسد: «وقتی خبر ساخته شدن دومین فیلم «حمید نعمت الله» را شنیدم ابتدا کمی ناراحت شدم و ترسیدم نکند که این فیلم که بی‌پولی نام دارد در سطح «بوتیک» نباشد و همه خاطرات خوب من از «بوتیک» حمید را از بین ببرد و خاطره سازی بدی کند ولی از طرفی هم خوشحال شدم که انتظار دیدن فیلمی دیگر از حمیدنعمت الله  به پایان رسیده و بعد از مدت‌ها  بالاخره فیلمی استاندارد خواهم دید.

20091013-bi pooli -koocheh

بیشتر دلم می‌خواهد که بحث در رابطه با بی‌پولی را در مقایسه با ساخته‌ی قبلی «حمید نعمت الله» بوتیک ادامه بدهم بی‌پولی با توجه به نکاتی که ذکر خواهد شد به نظر می‌رسد قسمت دوم از سه‌گانه‌ای خواهد بود که قسمت سوم آن در راه است که این سه‌گانه درباره ازدواج و مشکلات قبل و بعد آن است همان طور که در پایان فیلم «بوتیک» ما شاهد جشن عروسی هستیم در آغاز بی‌پولی نیز چنین سکانسی را مشاهده می‌کنیم انگار که ادامه‌ی بوتیک را می‌بینید.

در همه این سالهای  بعد از بوتیک که حمید نعمت الله فیلمی نمی‌ساخت  برایم سوال بود که اگر بوتیک۲ ساخته  می‌شد از کجا و چه طور ادامه پیدا می‌کرد و باید به حمید نعمت الله آفرین گفت که چنین آغازی را برای بی‌پولی انتخاب کرده است و هم‌چنین حمید نعمت الله برای انتخاب اسم فیلم هم از بوتیک استفاده کرده در جایی که اتی(گلشیفته فراهانی) به جهانگیر(محمد رضا گلزار) می گوید: «درسته میگن پول  خوشبختی نمیاره ولی بی‌پولی حتمن بدبختی میاره.» یا در جای دیگر از بوتیک فرشید(افشین سنگچاپ) به جهانگیر می‌گوید: «من از بیکاری و بی‌پولی می‌ترسم .»

از موارد  دیگری که در فیلم بی‌پولی و بوتیک مشترک است شغل نقش اول فیلم  است که هر دو به لباس و طراحی و به نوعی به زیبایی مربوط میشود و انتخاب مرد نقش اول هم دور از این مطلب  نیست روحیات درونی و برونی این شخصیت با هم در تناقض قرار دهد و اخلاق رفتار  او با خوش‌تیپی و زیبایی‌اش  هم‌سو نیستند در این‌جا  باید از بازی بد گلزار و خوب رادان نیز گفت که گلزار در بوتیک وجه بد جهانگیر را به خوبی نشان نداده بود ولی به خاطر بازی خوب باقی بازیگران به خصوص گلشیفته فراهانی و حامد بهداد در مقابل گلزار نقاط ضعف بازی او کم‌تر دیده شد و حمید نعمت الله در حساس‌ترین لحظات فیلم فقط نگاه گلزار را می‌گیرد و نه چیز دیگری در نقطه مقابل  بهرام رادان در فیلم بی‌پولی با وجود تمام پزهای بازیگری و حرکاتی که نشان می‌دهد که وجود دوربین را احساس می‌کند شرارت ایرج را خوب به تماشاگر می‌فهماند.

و اما پنکه که در هر دو فیلم با وجود نقش کم خود مانند شخصیت‌های فیلم‌های کلاسیک ظاهر می‌شود بدون رد بدل کردن کلمه‌ای بازی با احساسی ارایه می دهد.

در هر دو فیلم وقایع مرتبط بیرونی باعث واکنش و تغییر می‌شود و تحول از بیرون به درون شخصیت رخنه می‌کند و نه مانند شخصیت‌های امروزی سینمای ایران که یک دفعه و بی‌خود بی‌جهت متحول می‌شوند و تماشاگر را در چرایی این تحول وا می گذارند ، نیست .این نکته نشان دهنده ی  نقطه قوت  فیلمنامه است.

از نکات مثبت بی پولی نسبت به بوتیک ایده‌های بی‌نظیر و گاهی کم نظیر در پیش برد داستان فیلم است که در سینمای ایران دیده نمی‌شود و می‌توان گفت که حمید نعمت الله از گروه مشاور و تحقیق توانایی سود می‌برده است

در بی پولی حمید نعمت الله به موضوع اعتیاد نیز کمی پرداخته ولی نه به گستردگی و عمق فیلم بوتیک که مواد مخدر، از خمیر مایه‌های اصلی داستان فیلم بود.

از نکات مثبت بی پولی نسبت به بوتیک ایده‌های بی‌نظیر و گاهی کم نظیر در پیش برد داستان فیلم است که در سینمای ایران دیده نمی‌شود و می‌توان گفت که حمید نعمت الله از گروه مشاور و تحقیق توانایی سود می‌برده است

از نکات مثبت بی پولی نسبت به بوتیک ایده‌های بی‌نظیر و گاهی کم نظیر در پیش برد داستان فیلم است که در سینمای ایران دیده نمی‌شود و می‌توان گفت که حمید نعمت الله از گروه مشاور و تحقیق توانایی سود می‌برده است  که توانسته لحظاتی این چنین بسازد به طوری که در بعضی از لحظات همان حس فیلم‌های چاپلین به من القا می‌شد، آدم نمی‌داند بخندد یا گریه کند این دو حس متضاد در کنار هم در یک لحظه فکر کنم این ، نوعی از کمدی است، که دفعه اول با دیدن فیلم می‌خندی دفعه دوم تامل می‌کنی دفعه سوم آماده‌ای تا گریه کنی .

از نکات ریزی که به فیلم ضربه زده و می‌توان از آن یاد کرد تدوین ناهمگون فیلم در بعضی از موارد است مثل سکانس درد و دل ایرج با پیرزن در اتوبوس شرکت واحد که سکانس بسیار سینمایی و زیبایی است ولی به قبل و بعدش بی‌ربط است یا سکانسی که ایرج با دیدن مامور لیزینگ از دست زنش فرار می کند و هیچ چیزی بیننده را به صحنه ی بعد انتقال نمی دهد. که با تدوین بهتر می شد این  فیلم را از این اشکال نیز عاری ولی گویا شنیده ها حاکی از آن است فیلم با سانسور عجیبی برخورد کرده است به صورتی که بازی علی علایی که در بوتیک درخشان بود به طور کامل حذف شده است و این سانسور نیز تلنگری به داستان فیلم زده ولی به خاطر پایه های قوی داستان فیلم این مشکل محسوس نیست.

نکته اصلی که بوتیک برتری خود را نسبت به بی پولی حفظ کرده است  شخصیت پردازی فیلم بوتیک است عمق و نکات شخصیت ها به گونه ای است که می شود بر اساس هر کدام از آن ها فیلمی ساخت همانطور که فیلم بی پولی داستان یکی از همین شخصیت ها است. در بی پولی کیفیت شخصیتها به خاطر کمیت کمرنگ تر شده اند و بیشتر کاریکاتوری هستند شاید حمید نعمت الله از روی قصد چنین خلق شخصیتی انجام داده و نا خواسته شخصیت ها  به تیپ نزدیک شده اند در بوتیک ارتباط نزدیکی می توان با شخصیتها برقرار کرد و شخصیت ها نیز همزاد پنداری بیشتری  را بر می انگیزند شاید همه شخصیت های بی‌پولی این چنین نباشند  با این وجود از شخصیت‌های امروزه سینمای ایران خیلی قوی‌ترند و به راحتی می‌توان جامعه‌ی ایرانی به خصوص قشر میانی را در دید .

در آخر پایان این دو فیلم را به مقایسه می‌گذاریم  در پایان بوتیک که شاهد یک تدوین موازی عالی بین صحنه‌ی درگیری و مراسم جشن عروسی هستیم که در انتهای صحنه‌ی درگیری قتل رخ می‌دهد و در صحنه‌ی پایان که سقوط آرام آسانسور را شاهد هستیم که تاثیر شگرف ونمادینی روی بیننده دارد.

ولی فیلم بی‌پولی در راحت‌ترین نوع خود فیلم به پایان می رسد و ذهن بیننده را خیلی راحت رها می‌کند به طوری که بوتیک در پایان خود اوج درگیری را با ذهن بیننده ایجاد می‌کند.

بدون شک بی‌پولی و بوتیک جز آثار برتر سینمای ایران هستند و خواهند بود من هم مانند همه سینما دوستان منتظر سومین فیلم این سه‌گانه خواهم بود اگر هم سه گانه نشد باید خیلی کم لطف باشید که با خواندن این مقاله به دیدن بی‌پولی نروید.»

«محتوای این مطلب به الزام نظر رادیو کوچه نیست»

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: