این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
ضرب وشتم و شکنجه و استفاده از شوک از عادیترین اعمال در بند 2 الف است. بازداشتیهای این بند عمدتن مرتکبین جرایم امنیتی و سیاسی در سپاه پاسداران میباشند. آنها وجود خارجی ندارند و هویت آنها در رایانه زندان ثبت نمیشود و وجودشان در بازداشتگاه رسمن اعلام نمیگردد. در این بند تمام مامورین 2 عضویتی هستند. هم در سپاه و در وزارت اطلاعات هستند و در یک مدار گردشی بین بازداشتگاه 209 و 2 الف و بازداشتگاه امنیتی رجایی شهر و 66 سپاه و 59 سپاه در حالت خدمت هستند. اتاق شکنجه این بند بسیار مدرن و مجهز است و در قسمت زیرین بند، شکنجههایی مثل اعدام و تیرباران مصنوعی انجام میشود.
هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتا عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات را ندارند. اکثر متولیان امور بازداشتیها بالای 55 سال سن دارند و دارای نسبتهای فامیلی باهم هستند. حتا برای خالی نماندن جایشان پسران بیست سال به بالای خود را برای جانشینی درکنار خویش آموزش میدهند. بند 325 و 500 الف ویژه روحانیت است. در اینجا بازداشتیها برای خود یک اتاق اختصاصی با تمام امکانات دارند که در زمان رفتن به مرخصیهای طویلالمدت با قفل در آنها را میبندند. به گفته روحانیون این بندها، آوردن و استعمال مواد مخدر بطور مطلق آزاد است و بهمین دلیل بیش از 70 در صد متهمین ویژه روحانیت تریاکیاند.
بند 209 اوین بازداشتگاهی نسبتن سری در زندان اوین است. این بازداشتگاه از ساختمانهای ساخته شده در دوران قبل از انقلاب است. در قسمت پشت، بهداری زندان اوین و جنب آشپزخانه و بند نسوان قرار دارد و از بازداشتگاههای آموزشگاه قابل رویت است. در قسمت روبهروی آن، قسمت نانوایی زندان اوین واقع شده است و انتهای آن به محدوده بند 350 امنیتی و کارگری ختم میشود. این مجموعه ساختمانی 2 طبقه با آجرهای قرمز فشاری است که کانالهای پوشیده شده از پشم شیشه و فویل آلومینیومی آنرا از سایر ساختمانها مجزا میسازند. دارای 2 درب ورودی در قسمت جلو میباشد. درب کوچک که دارای آیفون و سیستم مدار بسته تصویری است قسمت ورود متهمین و درب دیگر احتمالا محل ورود پرسنل اجرایی و عملیاتی در آن مجموعه است. هیچ شخصی به غیر از پرسنل و متهمین این بند امنیتی حتا عالیترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه 209 را ندارند و فقط و با دستور متولیان رده بالای ناظر بر این بازداشتگاه حق دیدار را دارند که آنهم در موارد بسیار استثنایی چنین اتفاقی میافتد.
قبل از ورود از همان جلوی درب که وارد سالن باریک بازداشتگاه 209 میشوید با چشمبندهای طوسی رنگ چشمهایتان را میبندند. وقتی وارد محیط میشوید سریعن چند نفر به سراغ فرد بازداشتی میآیند و تمام لباسها و لوازم شخصی را از ریز و درشت به همراه پول تحویل میگیرند و مبلغ کمی از پول را در اختیار فرد میگذارند. فرمهایی در اختیار فرد بازداشتی میگذارند تا تمام مشخصات خود را بنویسد. در همین حین یک پیراهن و یک شلوار و یک بلوز دوخته شده از پارچه (اخیرا) سرمهای رنگ راه راه را تحویل بازداشتی میدهند، به همراه یک عدد صابون و یک شامپوی کوچک و یک خمیر دندان و مسواک بسیار ارزان قیمت و یک حوله کوچک و یک حوله متوسط و بعد روی یک صندلی مینشانند و بنا به دستور کارشناسان امنیتی، محل نگهداری در بازداشتگاه تعیین میشود. البته قبل از ورود به سلول فرد را به صورت لخت مادرزاد معاینه میکنند و دارا بودن بیماری خاص و درد جسمی را میپرسند و آثار و علایم خاص بدن را یادداشت میکنند و اگر در مراحل دستگیری آثار ضرب و شتم زخم و کبودی وجود داشته باشد یادداشت و صورتجلسه میشود و بر روی تصویر یک فرد که بر روی کاغذ کپی شده محل صدمات را علامت میزنند و آخرین سوال این است که داروی خاصی مصرف میکردی و یا سیگاری هستی و یا اعتیاد داری؟
پس از اتمام همه این مراحل فرد بازداشتی به محل در نظر گرفته شده منتقل میشود. وضعیت فیزیکی محیط این چنین است که در راهرو ورودی در سمت چپ و راست اتاقهایی وجود دارد که درب اول سمت راست دفتر رییس بازداشتگاه و درب روبهروی آن اتاق مهمانها و اتاق بازجویی و اتاق کنفرانس و جنب آن اتاق کنترل دوربینها و اتاق استراق سمع که همیشه و در همه لحظه افرادی به طور شبانه روزی پشت این دستگاهها هستند و گفتهها و شنیدهها و حرکات بازداشتیها را در هر مکانی کنترل میکنند . انتهای این سالن باریک که در قسمت هم کف است یک راه پله به طرف بالا و یک راه پله به طرف پایین و یک راهرو به سمت راست میرود که البته در فاصله این سه راهرو یک آسانسور وجود دارد که به طبقه پایین میرود. در این مجموعه به طور کلی کسی حق نداشتن چشمبند ندارد و به طور مطلق تمام بازداشتیها باید چشمبند داشته باشند و با مراقب جابهجا شوند. حرف زدن و یا سر و صدا کردن و با سلولهای دیگر تماس برقرار کردن به طور کلی ممنوع و باعث برخورد شدید میشود.
بهداری در طبقه بالا و مسیر سمت چپ راهرو قرار دارد که یک اتاق پزشک و یک تخت و مقداری تجهیزات پزشکی دارد و چون دقیقن بازداشتگاه 209 در فاصله کمتر از 20 متری بهداری تقریبن مجهز زندان قرار دارد زیاد مسئله بهداری داخلی مهم نیست. البته در مواقع بسیار اضطراری متهمین به بهداری زندان فقط در جهت معاینه و مسایل اورژانسی منتقل میشوند و سریعن به محدوده 209 باز گردانده میشوند. حتا برای مراجعه نکردن به خارج از بازداشتگاه برای جراحی و کشیدن دندان و یا مسایل مشابه که برای فک و دندان بازداشتیها رخ میدهد یک اتاق مجهز به ادوات دندانپزشکی وجود دارد. یک پزشک عمومی رسمی وزارت اطلاعات مسوول کنترل کل مسایل مربوط به امور افراد بازداشتی است و چندین بهیار و پرستار در کنار او. هیچگونه محدودیت بودجه و دارو و امکانات و اعزام و مامور و نقل و انتقال و یا فشار روانی بر اثر کمبود نفرات در بین کارکنان بازداشتگاه 209 وجود ندارد. هیچگونه نامی از ماموران برده نمیشود و چه بازداشتی و چه مامورین با شماره خاصی فراخوانده میشوند.
اکثر متولیان رسیدگی به امور بازداشتیهای وزارت اطلاعات که در 209 اند افرادی دارای سنین بالای 55 سالاند که حتا در بین آنها افراد نزدیک به 70 سال سن نیز دیده میشوند که سالیان سال در اماکن خاص امنیتی مثل 209 خدمت کردهاند و البته جالبترین مسئله این است که کارکنان این بازداشتگاه نسبتهای فامیلی نزدیک با هم برقرار کردهاند و برای خالی نبودن جایشان پسران بیست سال به بالای خود را در حال آموزش دادن وضعیت کارآموزی در کنارشان دارند.
محل اقامت متهمین بازداشتی در 209 به 5 بخش تقسیم میشود.
انفرادی مطلق که یک اتاق کوچک با عرض تقریبی 1 متر و طول 2 متر است و هیچگاه امکاناتی در آن قرار ندارد به جز 2 عدد پتو و موکت کف آن.
انفرادی دارای دستشویی و توالت فرنگی که در آن نیز موکت کف و 2 عدد پتو قرار دارد و عرض آن 1 متر و طول آن 2.5 متر است.
در سوییت تک نفره و 2 نفره که اتاقهای 5 متری و 6 متری است با نظر کارشناسان و سرتیمهای بازجوییکننده امکانات داده میشود که البته در آن دستشویی و توالت وجود دارد و امکانات یخچال 7 فوت و تلویزیون طبق دستور داده میشود.
سوییتهای سوپرلوکس که برای اتباع خارجی و افراد فوق سرشناس و دردسرساز امنیتی از نظر اصحاب رسانهای و افکار عمومی جهان، تدارک دیده شده و از امکانات یخچال و تلویزیون و دستشویی و حمام برخوردار است و افرادی چون کیان تاجبخش درآنجا نگهداری میشدند.
و در آخر قسمت بندهای عمومی که اتاقهای دارای ظرفیت 6 الی 16 نفر هستند که بنا به گفتهها 3 تا 4 بند عمومی در 209 وجود دارد و تعداد زیادی انفرادی در تمام طبقات که با دربهای میلهای در جلو محدودهها مشخص میشوند.
هر قسمت و واحد دارای افراد خاص خود میباشند و میتوان به راحتی گفت هر مجموعه انفرادی در طبقات دارای 3 مراقب 24 ساعته میباشد که البته این افراد به غیر از مسوولین و متولیان صاحب امر هستند که راسا نظارت میکنند و تقریبن در هر طبقه چیزی حدود 10 نفر مدام در سالن هستند که در صورت رخ داد خاصی در روز سریعن به متولیان بازداشتگاه خبر میدهند و مطالبات و خواستهها و نامه بازداشتیها را میرسانند و یا تقاضای پزشک و غیره را اعلام میکنند و در صورت حادثه مسئله را به دفتر نماینده دادستان در 209 که اتاقش در کنار اتاق استراق سمع است ارجاع میدهند.
اکثر مامورین انفرادیها پیرمردهای پرحوصله هستند و درب انفرادیها را برای دستشویی باز میکنند. هر 3 روز یکبار استحمام آزاد است. بازداشتیهای مستقر در بندهای عمومی در هفته 3 جلسه به مدت نیم ساعت به حیاطی حدود 100 متر که سقف آنرا میله و شیشه پوشانده منتقل میشوند که البته حیاط و محدوده آن و نفرات حاضر در آن از طریق دوربینهای فوقمدرن کنترل میشوند. البته سقف شیشهای حیاط متحرک و دارای متورهای برقی میباشد که به راحتی میتوانند شیشهها را کنار بزنند و آفتاب مستقیم بتابد و هوا در حیاط جریان پیدا کند. به غیر از اتاقهای بازجویی که در طبقه بالا به تعداد 4 اتاق هستند، اکثر اتاقهای بازجویی در قسمت همکف واقع شده است. در مواردی همزمان، شاید دهها نفر در حال بازجویی هستند که البته بازجوها از افراد لیسانس به بالا حداقل در موارد استخدامی دهه گذشته انتخاب شدهاند و دورههای خاص بازجویی را در کشورهای دارای کلاس بالای امنیتی سپری نمودهاند. بازجوییهای سخت را هم که نیاز به دانستن زبانهای خارجی دارد در مورد اتباع خارجی بازداشتی انجام میدهند.
البته در این بین متهمین زن و فعال سیاسی و روزنامهنگار و خبرنگار و یا مدافع حقوق بشر و یا فعال حزبی و گروهی و فرقهای نیز وجود دارند که آنها در یکی از بریدگیهای خاص و محدودههای کم ترددتر بازداشتگاه نگهداری میشوند در ضمن در بین دهها انفرادی و سوییت و بند عمومی اتاقهای خاص اسفنجی نیز وجود دارد که در آن به هیچ وجه فرد بازداشتی در صورت از دست دادن تعادل روانی نمیتواند به خود صدمهای وارد کند و اکثر اوقات به عنوان اتاق بازجویی دارای عایق صدا مورد استفاده قرار میگیرد و در آنها به طور رسمی متهم بازداشتی را نگه نمیدارند.
اکثر بازداشتشدگان دادستانیها و تیمهای عملیاتی وزارت اطلاعات در سراسر کشور را که در بازداشتگاه 209 بهسر میبرند نسل دوم و نسل سوم فعالان و بازداشتیها و زندانیان سیاسی پس از انقلاب 57 تشکیل میدهند که با توجه به میزان آگاهی و دسترسی این نسل از مبارزان و فعالان و دانشجویان سیاسی به رسانههای داخلی و خارجی و نهادهای حقوق بشری و افشاگریهای قربانیان وقایع رخ داده در مورد بازداشتیهای نسل اول زندانیان سیاسی دستبهدست هم داده که دیگر اصحاب اطلاعاتی و عملیاتی و دادستانی با درنظر گرفتن موقعیت و بهره زمانی کمتر بتوانند از قدرت سرکوبگرانه و زنده بگورانه در مورد متهمین و بازداشتیهای این چنینی بهره ببرند، خصوصن اینکه با بازداشت سران وزارت اطلاعات در مقوله قتلهای زنجیرهای و مرگ خانم زهرا کاظمی دیگر پشمی به کلاهشان باقی نمانده مگر اینکه متهم و بازداشتی آنقدر بیکس و کار و بیصاحب و تنها باشد که عقده دلشان را سر او خالی کرده و یا بکشندش و یا اعدامش کنند.
مامورین بر مبنای سیاست تعریف شده روز که به آن دیکته میشود با متهمین بازداشتی برخورد میکنند اگر دستور داده شود فحش بده همانکار را میکنند و اگر دستور بدهند دایه مهربانتر از مادر باش باز همان کار را میکنند
در فعل حال وضعیت سلولهای انفرادی مخصوصن طبقه بالا به این شرح است که از طریق شیشه پنجره بالای اتاق که در ارتفاع بسیار بالا قرار دارد نور به داخل سلولها میآید. میتوان گفت واقعن در انفرادی باتوجه به وضعیت فیزیکی آن اقداماتی مانند: حلق آویز شدن و اقدام به خودکشی در میان بازداشتیها به صفر رسیده است چون هیچ آویز و امکانات و ابزاری وجود ندارد.
در جلوی پنجرهای که نور از آن عبور میکرد یک نوع فنس توری ریز وجود دارد که درفاصله 20 سانتی متری از آن میلههای عمودی محافظ و در فاصله 5 سانتیمتری از آن شیشه پنجره که همه اینها در ارتفاع بالای 3 متر از سطح انفرادی است که البته در بعضی از انفرادیها فرق میکند و در آنها فنسها و تورها باز شده و به جای آنها از ورقههای فلزی که از دهها نقطه سوراخ شدهاند در سلولها استفاده گردیده که میزان ورود نور را به نصف میرساند. تجهیزات مداربسته و استراق سمع در بعضی از سلولها و انفرادیها و سوییتها نصب است و میتوان گفت در محدوده داخلی 209 تقریبن نقطه کور از دید دوربینها وجود ندارد.
مامورین بر مبنای سیاست تعریف شده روز که به آن دیکته میشود با متهمین بازداشتی برخورد میکنند اگر دستور داده شود فحش بده همانکار را میکنند و اگر دستور بدهند دایه مهربانتر از مادر باش باز همان کار را میکنند و برخوردهایشان هیچ ارتباطی به ذات و سلیقه شخصی ندارد. اکثریت مامورین 209 تلاش خود را میکنند که صورت آنها توسط متهمین بازداشتی دیده نشود. این افراد در راستای رفتار تعریف شدهشان به متهمین سیگاری روزی چند نوبت سیگار میدهند. تمام غذاها و نوشیدنیها با لیوان و ظرفهای یک بار مصرف داده می شود. ساعات بازجویی و روزهای آن به هیچ عنوان مشخص نیست. اتاق عکاسی و خبرنگاری و تهیه عکس در طبقه بالا قرار دارد که در آن از مصاحبهها و اقرارها و یا گفتههای متهمین فیلمبرداری میشود و یا در آن از چهره متهمین عکس تهیه میشود.
در این بین وضعیت افرادی که در بندهای عمومی 209 هستند از همه بهتر است. در این بندهای عمومی که مابین 12 الی 20 تخت وجود دارد و در آن متهمینی را نگه میدارند که از مراحل حساس و مهم بازجویی گذشته باشند و یا فشار روانی آنها را دچار مشکل کرده باشد و بازدهی مطلوبی در بازجویی ندارند که بعضی اوقات به طور موقت استراحت و در مواردی تا زمان انتقال از 209 به آنجا هدایت میشوند. این بندها دارای سرویس دستشویی و توالت و حمام هستند و چند دوربین مداربسته مدرن اوضاع داخلی آنرا کنترل میکنند و اما در بندهای عمومی هر کدام یک دستگاه تلویزیون و یخچال و سماور برقی دارند که البته قانون خاصی درمورد متهمین بندهای عمومی لحاظ می شود. مثلن: اکثرن دستهها و فعالان سیاسی گروهی بازداشت شدهای هستند. مثل: اعضای القاعده و یا پژاک و پ.ک.ک. و مجاهدین خلق و یا انصارالاسلام و جنداله را که دستههای چند نفری هستند را کنار هم نگه نمیدارند که البته در این بین جاسوسان نیز مستثنی نیستند.
اما در زمان انتقال از 209 به بازداشتگاه و یا زندان همه اموال پس داده میشود و باید برگهای در مورد شرح وضعیت مدت بازداشت در 209 را پرکنی و در قسمتی در این برگه نوشته شده که پیشنهاد خود را در مورد وضعیت 209 بنویسید که کل این ماجراها القاعات مصنوعی برخورد دموکراتیک.
بند 325 و 500 الف ویژه روحانیون
در محدوده محوطه زندان اوین دقیقن در مجموعه چسبیده به اندرزگاه 1 و یا همان بند قرنطینه، 2 بند وجود دارد که به بند 325 و 500 الف معروف هستند که تحت اختیار و نظارت مطلق دادگاه ویژه روحانیت است و امور آن هیچ گونه ارتباط قضایی و اجرایی به سازمان زندانها ندارد و فقط از جهت سرکشی و رسیدگی به امور فنی ساختمان محل اقامت زندانیان روحانی تحت اختیار و نظارت سازمان زندانها و متولیان زندان اوین است. بند 500 الف قسمتی از بازداشتگاه ویژه روحانیت است که در آن متهمین بازداشتی را نگه میدارند و دارای 2 اتاق است که حدودا روی هم رفته 30 تخت دارد و در آن امکانات رفاهی مطلوبی وجود دارد مثل یخچال و یخچال فریزر و تلویزیون و کولر و سرویسهای بهداشتی و همچنین تلفن نامحدود که البته این محل برای نگهداری روحانیون بازداشتی بلاتکلیف است.
بند 325 روحانیت که در دورههای نه چندان دور افرادی مثل شهردار سابق تهران «غلامحسین کرباسچی» و «عبداله نوری» در آن بوده اند که دارای سالنی بزرگ است که درآن 18 اتاق وجود دارد که کل جمعیت این تشکیلات تحت نظارت دادگاه ویژه روحانیت فقط 13 نفر است که هر یک از متهمین بازداشتی و یا زندانیان ویژه روحانیت برای خود یک اتاق اختصاصی با تمام امکانات دارند که در زمان رفتن به مرخصیهای طویلالمدت با قفل در آنها را میبندند تا زمانی که بازگردند. بنا به گفته روحانیون ساکن در این بندها آوردن و استعمال مواد مخدر به طور مطلق آزاد میباشد و در مواردی نیز از طریق مجاری چراغ سبزی مواد مخدر به متهمین ویژه روحانیت که بیش از 70 درصدشان معتاد هستند ارایه میشود.
استفاده از تلفن در این بندها نامحدود است. همه ملاقاتها هر هفته حضوری است و ملاقات شرعی و خصوصی با همسران هفتهای یکبار است. جیره غذایی خاصی با دستور و نظارت سرسختانه دادگاه ویژه روحانیت به روحانیون بند ویژه ارایه میشود. آشپزخانه و چراغخانه برای پخت و پز وجود دارد، سیستم گرمایش و سرمایش و تهویه مطلوبی در این بند وجود دارد.
ضرب وشتم و شکنجه و استفاده از شوک جز عادیترین اعمال در بند 2 الف محسوب میشود
بر خلاف حیاط 300 متری که برای 650 نفر در اندرزگاه 8 وجود دارد بند ویژه روحانیت از یک حیاط دارای زمین والیبال و یک حوضچه و یک باغچه گل کاری شده به وسعت 800 متر فقط برای 13 نفر بهره میبرد که آنگونه که معلوم است یک گوشه از این حیاط به یکی از بازداشتگاههای محرمانه حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی که در محدوده محوطه زندان اوین واقع است متصل است که البته محدوده حیاط ویژه روحانیت چشماندازی به ساختمان و یا خانه تک طبقه خانمی به نام ربابه در حیاط اوین که محل نگهداری افراد بسیار خاص است دارد. به همراه مجموعهای دایرهای شکل چند طبقه که شباهت به بازداشتگاه ضد خرابکاری توحید دارد که بنا به دانستهها این مجموعه مشترکن بنا به ضرورت زمانی و نیاز در اختیار حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و وزارت اطلاعات یا همان بند 209 و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی میباشد که البته مسئله بنای تک طبقه معروف به ساختمان رباب که دارای امکانات مستقل و تکمیل یک خانه کوچک است فقط در اختیار وزارت اطلاعات و مراجع عالیرتبه ناظر بر آن نهاد است که البته قسمتی از محدوده آن متصل به مجموعه بازداشتگاه ویژه روحانیت است و احتمالن افراد بسیار خاص و فوق محرمانه و مهم در آن نگهداری میشوند و آخرین قسمت ساختمان بازداشتگاه ویژه روحانیت نیز به بازداشتگاه 2 الف تحت اختیار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران متصل است که بازداشتیهای امنیتی بازداشت شده از طریق سپاه پاسداران در آن نگهداری میشوند.
بازداشتگاه 2 الف اطلاعات سپاه پاسداران
بازداشتگاه محرمانه 2 الف که تحت اختیار اطلاعات سپاه میباشد در محوطه زندان اوین جنب بند ویژه روحانیت و پشت اندرزگاه 1 یا همان قرنطینه قرار دارد. این بازداشتگاه هم اکنون 2 طبقه است. 1 طبقه همکف و 1 طبقه زیر زمین که البته هر از گاهی مورد استفاده مشترک با وزارت اطلاعات یا همان بند 209 قرار میگیرد و البته بنا به شرایط خاص کشور فیالحال در حال توسعه و افزایش اتاقها و طبقات آن هستند تا در مواقع اضطراری پیش رو بتوان از آن استفاده کرد. برخلاف بند 209 که به طور علنی از شکنجه استفاده نمیگردد و حدودن در راستای رسیدن به اهداف امنیتی خاص در سطح داخلی و خارجی رفتار و امکانات مطلوبی را در آن برای متهمین بازداشتی تعریف کردهاند ولی در بازداشتگاه 2 الف سپاه دقیقن قضایا برعکس است.
در بند 2 الف که تمام مامورین مراقب آن 2 عضویتی هستند و هم در سپاه پاسداران و هم تحت اختیار وزارت اطلاعات هستند و در یک مثلث گردشی مابین بازداشتگاه 209 و 2 الف و بازداشتگاه امنیتی رجاییشهر و 66 سپاه و 59 سپاه در حالت گردشی و خدمت هستند. در هریک از این بازداشتگاهها با نوع تعریفی که دراختیارشان قرار میدهند تغییر ماهیت رفتاری میدهند. همان ماموری که شاید در 209 بنا به تعریف خاصی محترمانه برخورد میکند شاید در بند 2 الف جزو بددهنترین و شرورترین و شکنجهگرترین مامورین باشد و یا در بازداشتگاه دیگری رفتاری مغایر 2 رفتار سابق دارد. ولی در کل رفتار مامورین در بازداشتگاه 2 الف خشن تعریف شده که مامورین درتمام لحظات حضور در بازداشتگاه با باتومهای دارای شوک الکتریکی و شوکرهای کوچک تردد میکنند.
در هیچ لحظه ای متهم در بند 2 الف بدون چشم بند نیست. از درب اصلی که در نقطه آخر راه کناری بند قرنطینه و ویژه روحانیت است تا رسیدن به درب اصلی بازداشتگاه، 3 درب فاصله دارد. پس از درب سوم و گذشتن از مقابل دفتر پرسنل و تحویل وسایل و پوشیدن لباس مخصوص بازداشتگاه متهم وارد دالانی میشود که رودرروی آن 4 راهروی باریک وجود دارد که در هر طرف این راهروها بعضن 4 و یا 5 سلول انفرادی وجود دارد و 2 اتاق عمومی نیز وجود دارد که یکی 6 تخته و دیگری 9 تخته است.
غذای 2 الف برعکس 209 که مجزا تهیه میشود و یا ویژه روحانیت که سفارشی طبخ و سرو میشود همان غذای زندان است با کیفیت و کمیت کمتر و بدتر. متهمین بازداشتگاه 2 الف مرتکبین جرایم امنیتی و سیاسی در سپاه پاسداران میباشند به همراه هم جرمشان که فرقی نمیکند از چه قشری باشد. تماس تلفنی هر 10 روز آنهم با دستور کارشناس پرونده و در حضور بازجو انجام میشود.
زندانیان و بازداشتیهای 2 الف نیز مثل اکثر بازداشتیهای امنیتی ماهیتن وجود خارجی ندارند و در بخش رایانه ثبت نمیشوند و وجودشان در بازداشتگاه رسمن اعلام نمیگردد. دراین بازداشتگاه به طور مطلق چیزی به نام هواخوری وجود ندارد و ملاقات به طور رسمی و حقیقی وجود ندارد. استحمام در هفته 2 بار امکان دارد که حمام یک اتاق است و درآن میله دوش نصب شده است. طبقه زیرین بند 2 الف اکثرا اتاق بازجویی و انفرادی است. از بهداری و بخش درمان در آن خبری نیست در صورت بروز شرایط اضطراری و مصدومیت وخیم متهم آنرا در ابتدا به بهداری و اورژانس زندان اوین و سپس به بیمارستان بقیهاله انتقال میدهند.
ضرب وشتم و شکنجه و استفاده از شوک جز عادیترین اعمال در بند 2 الف محسوب میشود. انفرادیهایی با ابعاد کوچکتر از 209 در بند 2 الف وجود دارد که فاقد نور و کف پوش و پنجره است و فقط از فضای شیارهای درب هوا تردد میکند و نور دیده میشود. اتاق شکنجه بسیار مدرن و مجهزی در قسمت زیرین بند 2 الف وجود دارد که در آن حتا اعدام و تیرباران سوری نیز انجام میشود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
محمد
درود و سپاس بر سربازان گمنام امام زمان(عج)
یک زندانی در بند 2 الف
این چیزایی که گفتید درسته اما همش نیست.
من خودم چند وقت پیش ۶ ماه زندانی بودم. توی همین بمد ۲ الف. بیشتر مطالبی که من توی نت خوندم، در مورد انفرادین ولی چیزی در مورد بند به اصطلاح عمومی ۲ الف نشنیدم. بندی بنام عمومی، درست زیر این بخش انفرادی وجود داره که خیلیا هم مظلومانه اونجا می مونن. سند ندارم، اما قاطعانه می گم که اون ۵ تا سرباز انگلیسیم توی همین بند عمومی نگه داشته بودن. سند ندارم ولی می دونم و دلیل اطمینانم هم نمی تونم بگم. البته وقتی می گم عمومی، فکر نکنید مثل زندانهای معمولیه. نه، همون انفرادی رو یکم بزرگتر کردن. با همون شرایط. حادترین مشکلی در اینجا وجود داره، فقط بلاتکلیفیه. اتفاقا برخورد بچه های نگهبان – که اکثرا هم رسمی سپاه نیستن و عمدتا خریدخدمتیند و یا اصطلاح سید باید صداشون کنی- واقعا خوبه. لااقل تا اونجایی که ممکنه بی احترامی نمی کنن. سه گروه به امور بازداشتیا رسیدگی می کنن. کارشون ۲۴-۴۸ هستش. همشون لباس آبی تن می کنن. همین زندان ۲ الف که می گید، دو قسمت داره. یه قسمتش که انفرادیا هستند و طبقه بالای بند عمومی!!! هست. کسایی که هنوز بازجوییشون تموم نشده رو می برن اونجا. مهمم نیست که چقدر حرف نزنه. اونقدر نگهش می دارن که جنایتهای صدام حسین هم اون به گردن می گیره. بند عمومی (که خودش خیلی مخوفه- امکانات بهتری داره. توی بند انفرادی، یه پلاستیک سفره، گاها یه پارچ و یه نهج البلاغه و یه قران بهت می دن. دو تا پتو داری. یکیش برای زیر سر گذاشتن و یکی برای انداختن روت. خدا قسمت نکنه. الان که دارم می گم بازم تنم می لرزه. مهم نیست شما کاری کرده باشی یا نه. وقتی حتی به ظن یه اتهام بیارنت اونجا، حداقل ۴ ماه طول می کشه که ولت کنن. اگه پارتی یا مهره مار داشته باشی، می تونی با منزل تماس بگیری. البته این واسه کسایی که به قول اونا، جرم سنگین نداشته باشه. یعنی اگه مخشونو بزنی، حتی ساعت ۱۰ شبم اگر دلت تنگ شده باشه، می تونی زنگ بزنی. وقتی زنگ می زنی، علاوه بر اینکه زنگت شنود میشه، یه نفرم بغل دستت می شینه. دلیل امنیتیشو نمی دونم. نباید در مورد محل نگداریت چیزی بگی. اما در بند عمومی ۲ الف، یه اتاق حدودا ۱۵ متری با یه آشپزخانه وحجود داره. توی آشپزخونه یخچال هم هست که اگر کسی چیزی سفارش داده باشه و پول داده باشه تا مامورا براش بخرن، اونجا بزاره. یه تلویزیون ۱۴ اینچی رنگی ال جی اونجا هستش. شبا تا یک ربع به ده می تونی تلویزیونو نگاه کنی. اگه با مامورا جور شده باشی، کنترلشو می دن به خودت. اگه نه، خودشون ساعت ۷ بیدار باش و صبحانه، میان اونو روشن می کنن. هر شبکه ای که بخوان می زنن. توالت و حموم توی هم، و درست در روبروی درب ورودی وجود داره. از ساعت ۷ تا ۹ شب میتونی بری حیاط چون اجازه داری. برخلاف بخش انفرادی که هواخوری هم محدوده و توی یه جای مسقف انجام میشه، اینجا (یعنی طبقه پایین انفرادیا)، نسبتا ازادتری و از مسقف بودن خبری نیست. حتی اگه ازت خوششون بیاد، یه حالایی هم بهت می دن. (اینجا رو نمی تونم زیاد توضیح بدم چون بعضی از مامورا که به ما کمی حال می دادن، می گفتن به کسی نگید. نمی خوام خدای نکرده برای اون دسته از نگهبانا مشکلی پیش بیاد و یا سخت گیری به زندانیای عزیز بیشتر بشه). به هر حال ناهارم ساعت ۱۲ می دن. راستی، وقتی صبحانه می شه، از اف افی که توی اتاق نصب کردن، صدا میکنن که: مثلا شماره ۱۰ بیا جلوی در صبحانه رو بگیر. راستی تا یادم نرفته بگم که اونجا اسم نمیگن. خودشون همه با نام سید و زندانی با شما صدا می شه. حرف خیلی زیاده. اونجا ثانیه به ثانیه بد می گذره. بد می گذره. واقعا بد می گذره. اصلا نمی گذره. مثلا با یکی دوستی دو هفته ای یا نه ۳ ماهه پیدا می کنی، یهو میان می برنش. بدون اینکه بعداد ببینیش. نگرانی از خونه، وضعیت زن و بچه، پدر و مارد.. واقعا سخته. توی بند عمومی، چیزی به اسن شیشه نداریم. یه پنجره رو به حیات هستش که همه شیشه ها طلقه. همینطور هستش درباره شیشه توالت. توی حیات یه حوض (انتهای حیات) هست که توش کپک زده. بعضی از افرادی که زیاد می مونن اونجا، روزی یبار این حوضو با افتابه یا لگن حموم پر می کنن و شب دوباره خالی می کنن تا وقتشون بگذره. اگه زیاد جرم سنگین نباشه و اونا هم ازت خوششون بیاد و بازپرسم بزاره، روزای ۱ و ۳ شنبه می تونی زنگ بزنی به خونه. برخلاف ادعاهایی که می شه، محدودیتی معمولا برای تماس از نظر زمانی نیستش. این نه به این معنا که بشینی دو ساعت حرف بزنی. نه! ولی مثلا ولی مثلا ۱۰ دقیقه و اینجور چیزا مجازه. توی این بند، شما می تونی هر ساع از روز که بخوای حموم بری. اگر خواستید، می تونم اطلاعات دقیقی از ۵۹ سپاه و انفرادی یا از همین بند عمومی بدم.راستی، الحق و الانصاف باید گفت، سر کشیکهای این بند، بعضیاشون (که متسفانه نمی تونم اسم ببرم) واقعا مردن. سعی می کنن به زندانیا بد نگذره.هرچند، برخی زیر دستیاشون، کاسه داغتعر از آشن.
.
به امید برچیده شدن این زندونها
شکیب
لبیک یا خامنه ای