پویا / رادیو کوچه
برنامهی این هفته به بررسی انیمیشن «پر پیچ و تاب» (Tangled) اختصاص دارد. این انیمیشن که در ابتدا قرار بود با نام راپونزل (نام شخصیت اصلی داستان) اکران شود، در لحظات آخر با نظر تهیه کنندگانش، تغییر نام داد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
مادر گوتل (Mother Gothel) پیرزنی است که بهطور اتفاقی گلی با قدرت جادویی را در جنگل پیدا میکند که میتواند جوانیاش را به وی بازگرداند. وی سرخوش از این کشفاش تا مدتی از جوانیاش لذت میبرد، تا اینکه ملکهی شهر به بیماری عجیبی مبتلا میشود. سربازان شاه گل جادویی را در جنگل پیدا کرده و برای شفای ملکه، آن را به قصر میبرند. ملکه که کودکی را در شکم داشت، پس از خوردن عصارهی گل شفا پیدا کرد. اما قدرت جادویی گل پس از تولد دخترش «راپونزل»، به موهای طلاییرنگ این کودک منتقل میشود. مادر گوتل که در پی بازگرداندن نیروی جوانیاش بود، شبانه برای بریدن دستهای از موهای کودک به کاخ رفت، اما متوجه شد که قدرت جادویی موها پس از چیدهشدن از بین میرود، بنابراین راپونزل را ربود و او را به جایی دور افتاده در جنگل برد و در برجی به تنهایی او را بزرگ کرد. راپونزل که فکر میکرد گوتل مادرش است، تحت تاثیر القائات وی در خصوص خطرناک بودن محیط بیرون، تا هجده سالگی هیچوقت از برج خارج نشد. اما در جشن تولد 18 سالگیاش شانس به او رو میکند. «فلین رایدر» (Flynn Ryder) که یک دزد فراری است، در هنگام فرار از دست ماموران به برجی که راپونزل در آن زندگی میکند، پناه میبرد. راپونزل نیز پس از دست به سر کردن گوتل، از فلین میخواهد تا او را برای جشن تولد 18 سالگیاش به شهر ببرد تا بتواند اجرای مراسم فانوسهای پرنده را از نزدیک ببیند، مراسمی که هر سال توسط شاه و ملکه در روز تولد راپونزل به امید دوباره پیدا کردن وی انجام میشود. باقی داستان روایت شکلگیری رابطهی عاشقانه بین فلین و راپونزل و کشف حقیقت و پایانی خوش برای ماجرا است.
[youtube]http://www.youtube.com/watch?v=pyOyBVXDJ9Q[/youtube]
راپونزل را «بایرون هوارد» (Byron Howard) و «ناتان گرنو» (Nathan Greno) کارگردانی کردهاند. کارگردانانی کاربلد در عرصهی انیمیشن که کارهای موفقی همچون «مولان» (Mulan)، «بلت» (Bolt) و «برادر خرس» (Brother Bear) را نیز در کارنامه دارند. فیلمنامه بر اساس داستانی نوشتهی «جاکوب گرین» (Jacob Grinn)شکل گرفته است. نویسندهی آلمانی که به واسطهی نوشتن داستانهای کودکان در قرن نوزدهم شهرت یافت. شاید دیگر داستانهای این نویسنده نظیر سفید برفی و هفتکوتوله و همچنین «تام بند انگشتی» برای مخاطب ایرانی آشناتر باشند.
پر پیچ و تاب عبارت است از استفاده از تکنولوژی جدید در یک قالب قدیمی. ساختار پر پیچ و تاب دقیقن مشابه سایر انیمیشنهای عصر طلایی والت دیزنی «نظیر سفید برفی و زیبای خفته و …» است. در راپونزل نیز همهی شخصیتها مانند خوانندگان حرفهای میتوانند آواز بخوانند، محل وقوع داستان جنگل است، و حیواناتی که همیشه در کنار شخصیتهای اصلی حضور دارند و دارای تواناییهای خاص هستند، شاهزاده بودن یکی از طرفین ماجرا و در نهایت پایانی خوش. شباهتهایی که نمیتوان آنها را ایراد به شمار آورد، چرا که برای رقم زدن انیمیشنی جذاب و سرگرم کننده استفاده از آنها ضروری است.
چهرهپردازی برای شخصیتهای داستان بهخوبی انجام شده است، چیزی که همواره از نکات قوت کارتونهای والت دیزنی بوده است. موهای بلند راپونزل، چهرههای متفاوت از شخصیتهای تبهکار و مردم شهر و پاسکال (آفتاب پرست) و ماکسیموس (اسب) همهگی به نشاطآور و جذابترشدن انیمیشن کمک کردهاند. «پاسکال» (آفتاب پرست راپونزل) و ماکسیموس (اسب) هر دو بهخاطر ویژگیهای شخصیتی که برایشان در نظر گرفته شده، موجودات جذابی هستند. وظیفه شناسی اسب در دنبالکردن فلین و آفتاب پرست که همواره بهعنوان مشاور راپونزل حاضر است، عنصر طنز را نیز چاشنی کار میکند.
شاید تنها نقطهضعف پر پیچ و تاب را بتوان استفاده از تکنولوژی سهبعدی عنوان کرد. عنصری که تنها وجه تمایز راپونزل از انیمیشنهای قبلی والت دیزنی در این ژانر است. به جز در چند صحنه ( نظیر صحنهی پرواز فانوسهای پرنده)، انیمیشن از تکنولوژی سهبعدی بهرهی چندانی نمیگیرد. بههمین دلیل اگر نسخهی دو بعدی این انیمیشن را نیز در سینما ببینید، چیز زیادی را از دست ندادهاید.
کسب امتیاز 8.2 از 10 نشان میدهد که انیمیشن در جلب نظر مخاطبان خود موفق بوده است.
…………………………………..
منابع
http://www.imdb.com/title/tt0398286/
http://www.reelviews.net/php_review_template.php?identifier=2215
http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/2010/11/24/MVAB1GEQEN.DTL
http://www.usatoday.com/
http://www.villagevoice.com/2010-11-24/film/tangled-looks-and-feels-great-so-why-is-disney-selling-it-short/
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»