پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
قدرت گرفتن اسلامگرایان در عرصهی سیاسی مصر، همواره به سان لولوی سر خرمن مطرح بوده است. اما به راستی چرا آنها وضعیتشان در حال بهبود یافتن است؟
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
شب به آرامی بر مصر مسلط میشود و زنان «کفر شیبین» ( Kafr Shibin ) -شهری واقع در جلگههای رود نیل- آماده میشوند تا در رایگیری محلی برای انتخاب نمایندهی زنان در پارلمان مصر مشارکت کنند. زنان روی صندلیها مینشینند و کاندیدایشان، دکتر «هدا قانیا» (Dr. Hoda Ghania) در جستوجوی میکروفون کوچکی است که به استریویی قدیمی وصل شده است. در حالی که بهخاطر مخفیانه برگزار شدن جلسه، امکان استفاده از سیستم صوتی ورزشگاه وجود ندارد، دکتر قانیا یک راست به سر اصل موضوع میرود. او اخطار میکند: «وضعیت کشور خوب نیست. آیا این عدالت است که جوانان ما تحصیلات خود را به پایان برسانند ولی شغلی برای آنها محیا نباشد و درآمد ماهیانهی معلمان ما تنها 110 پوند مصر (معادل 22 دلار آمریکا) باشد؟» این سخنان به واسطهی مشکلات فراوان مصر به گوش هر شنوندهای آشنا هستند. اما برای این زنهای محافظهکار، که هر کدامشان روسری بسیار بلندی به سر دارد، نسخههای قانیا کاملن انقلابی است. او میگوید: «تغییر باید از خود ما آغاز شود، چرا که خداوند چیزی را تغییر نمیدهد مگر بهوسیلهی ما.»
وقتی که مصریها برای شرکت در انتخابات 28 نوامبر میروند، بزرگترین گروه اپوزیسیون را حاضر نمیبینند
قانیا، دکتر متخصص پوست، که 42 سال سن دارد، قول میدهد تا با افزایش بودجهی ارتش زمینهی پاکسازی میدانهای مین را فراهم کند، تا کشاورزان بتوانند بر سر زمینهایشان باز گردند. او به دنبال انجام اصلاحات آموزشی، بالا بردن دستمزد معلمان، بهبود سیستم خدمات درمانی و سوادآموزی است. او به دنبال مرخصی زایمان برای مادران شاغل است و سعی دارد برای حل مشکلات کشور، مسیحیان و مسلمانان را متحد کند. حاضران در تایید حرفهایش سر تکان میدهند. برخی از دختران جوانتر بلند میشوند تا با تلفنهای همراه خود از او عکس بگیرند.
اگر قانیا، عضو یکی از احزاب سکولار حاکم بود، حرفهای نوگرایانهاش به سختی نظر کسی را جلب میکرد. اما او عضو «اخوانالمسلمین» است، حزبی که علیرغم علاقهی مردم به آن، مجوز فعالیتاش لغو شده است. حزب حاکم بر مصر، بر این باور است که عقاید اخوانالمسلمین بسیار مذهبی و محافظهکارانه است و عملن امکان دادن مجوز به فعالیت کاملن قانونی آن به عنوان حزب در یک دموکراسی نوپا وجود ندارد. به همین دلیل است که قانیا، فردی که پدرش نیز عضو اخوانالمسلمین است، بایستی به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات حاضر شود.
به من رای دهید: «هدا قانیا عضو اخوانالمسلمین، سخنرانی انتخاباتی خود را آغاز میکند. برای دور زدن محدودیتهای اعمال شده بر فعالیت این گروه، او در انتخابات 28 نوامبر به عنوان کاندیدای مستقل شرکت میکند.»
وقتی که مصریها برای شرکت در انتخابات 28 نوامبر میروند، بزرگترین گروه اپوزیسیون را حاضر نمیبینند. همهی کاندیداهای اخوانالمسلمین به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات شرکت میکنند. ترفند واضحی که باعث شد پنج سال قبل بتوانند یک پنجم کرسیهای پارلمان را از آن خود کنند. حزب حاکم (حزب ملی دموکراسی) که به عقیدهی بسیاری فاسد و قوم و خویشپرست است، برای جلوگیری از وقایع انتخابات سال 2005، از انجام اصلاحاتی نظیر آنچه که در انتخابات قبلی رخ داد، شانه خالی میکند. انتخابات سال 2005 را بسیاری آزادترین انتخابات در طی زمامداری 29 سالهی رییس جمهوری «حسنی مبارک» میپندراند. سیستم مستقل قضایی دیگر بر انتخابات نظارت ندارد و دولت به منظور جلوگیری از بروز هرگونه انتقاد، سختگیریهای بیشتری را بر رسانهها اعمال میکند.
با در نظر گرفتن انتخابات ریاستجمهوری سال آتی، مسایل زیادی در میان خواهد بود. انتظار میرود که مبارک 82 ساله، برای ششمین دورهی ریاست جمهوری وارد میدان شود. سایر رقبا، برای شرکت در انتخابات بایستی از سران احزاب باشند، یا اینکه بتوانند تاییدیهی 250 نفر از اعضای پارلمان و شورای شهر را بهدست آورند. دولت دلیل لغو مجوز فعالیت اخوانالمسلمین را، جدایی دین از سیاست ذکر میکند. اما در شرایط فعلی، بسیاری از مصریها در شگفتاند که آیا افزایش محبوبیت «اخوانالمسلمین» برای جامعهی مصر پرخطرتر است یا برای دولت حاکم. «احمد برکات» (Ahmed Barakat) کارمند آژانس مسافرتی، میگوید: «آنها انسانهای خوبی هستند، نه تروریست. اما دولت به آنها اجازهی شرکت در هیچ انتخاباتی را نمیدهد، حتا انتخابات دانشجویی. دلیلش هم واضح است، چون آنها برندهی انتخابات خواهند شد.»
بلاگردان مناسب
«اخوانالمسلمین» که در سال 1928 تاسیس شد، اکنون به جنبشی جهانی تبدیل شده است که به ترویج اسلام از طریق کارهای خیریه، فعالیتهای اجتماعی محلی و سیاست گزینشی، میپردازد. اگرچه در سال 1954 پس از دههها تنش با دولت، فعالیت آنها بهطور رسمی ممنوع شد، اما رژیمهای مصری گونههای متفاوت فعالیت آنها را تحمل کردهاند. برخی اوقات فعالیتشان برای دولت تهدیدکننده بوده و برخی اوقات مفید. در دههی 1970، حزب اخوانالمسلمین بهکارگیری هرگونه خشونت را تقبیح کرد، اگرچه آموزههای اسلامی آنها همواره الهامبخش گروههای خشنی نظیر حماس بوده است. «اوسامه بن لادن» و «ایمان الظواهیری» (نفر شمارهی دو القاعده) هر دو از جنبش اسلامی-سیاسی این گروه تاثیر گرفتهاند. از دههی 80 حزب اخوانالمسلمین به قدرتمندترین نیروی اپوزیسیون تبدیل شده است.
پاسخ رژیم به افزایش محبوبیت آنان، اعمال محدودیتهای مقطعی بوده است. در طی چند دههی گذشته، هزاران نفر از اعضای این گروه به جرم فعالیت بدون مجوز زندانی شدهاند، و بسیاری از مراکز تجاری و خیریهی مرتبط با آنان تعطیل شدهاند. اما این کارها به محبوبیتشان لطمهای وارد نکرده است. علاوه بر این تحمل زندان، برای اعضای آن به موضوعی افتخارآمیز تبدیل شده است.
مبارک تنها کسی نیست که از اخوانالمسلمین به عنوان ابزاری برای ایجاد ترس استفاده میکند
اما این سرسختی اخوانالمسلمین در برابر فشارها این سوال را بهوجود میآورد که چه اتفاقی خواهد افتاد اگر به این گروه اجازه داده شود تا در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک شرکت کند؟ ژنرال «فواد علام» (Fouad Allam)، رییس سابق ادارهی امنیت داخلی مصر، به عنوان کسی که سالها عمر خود را صرف مطالعهی تحرکات اخوانالمسلمین کرده است، معتقد است که شاید ابعاد حرکات آنها مانند جنبش بینالمللی کمونیستی باشد، اما آنها با برنامهتر و با علاقهتر کار میکنند. او به کمکهای مالی خارجی به گروه و همینطور، داشتن شبههی برپایی دولت اسلامی در کشوری قدرتمند که روابط خوبی با دولت آمریکا دارد، اشاره میکند. او میگوید: «در صورت به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین، کشور مصر صد سال به عقب باز خواهد گشت.» او در ادامه سناریویی را ترسیم میکند که زنان مجبور به خانهنشینی شده و و معاهدهی صلحشان با اسراییل قطعن دچار تغییر خواهد شد.
حزب اخوانالمسلمین این ادعاها را رد کرده و آنها را در جهت ایجاد ترس در فضای سیاسی به شمار میآورد، در حالی که اپوزیسیون سکولار مدعی است، دامن زدن دولت به آتش ترس از اخوانالمسلمین، در جهت سرکوب تغییرات دموکراتیک است. «ابراهیم عیسا» (Ibrahim Issa) سردبیر سابق روزنامهی «الدستور» (al-Dustor) که به خاطر انتقادات آشکارش، اخیرن از کار بر کنار شد – اگرچه مدیران روزنامه دلیل آن را اختلافات داخلی ذکر میکنند- میگوید: «این روشی بوده که مبارک در این سی سال به کار گرفته است. او از اخوانالمسلمین به عنوان لولوی سر خرمن استفاده میکند. او میگوید اگر من نباشم، جهادگران بر مسند قدرت قرار خواهند گرفت. این تنها روشی است که ادامه یافتن حکومت مبارک را تضمین میکند.»
مبارک تنها کسی نیست که از اخوانالمسلمین به عنوان ابزاری برای ایجاد ترس استفاده میکند. در جهان عرب نیز دولتها با قدری تردید به آنها نگاه میکنند. برای مثال، در سوریه پس از تنشهایی که بین رژیم سکولار و اخوانالمسلمین بهوجود آمد، فعالیتهای آنها کاملن شکل زیرزمینی به خود گرفته است. دولتهای غربی نیز به دیدهی تردید به آنها مینگرند. از آنجایی که اخوانالمسلمین از 40 سال پیش اعمال خشونتآمیز را کنار گذاشته است، «میشل دان» (Michele Dunne) از موسسهی خیریهی «کارنجی» (carnegie) که در زمینهی صلح بینلملل فعال است، میگوید: «هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را یک سازمان تروریستی بدانیم. اما حمایتهای مالی و سیاسی فراوانی از حماس کردهاند.»
اما به راستی ما تا چه حد باید از حزب اخوانالمسلمین بترسیم؟ شاید از نظر آماری چیز زیادی برای ترسیدن وجود نداشته باشد. تعداد اعضای آن چند صد هزار نفر بیشتر نیست و در صورت برگزاری انتخابات آزاد نیز، انتظار نمیرود که اسلامگرایان برندهی آن باشند. در سال 2005، تنها سه درصد جمعیت به آنها رای داد. و برخی از آن آرا بیشتر ریشه در نارضایتی از دولت نالایق حاکم داشت تا علاقهی قلبی مردم به اسلامگرایان. «سید البداوی» ( Seyed al-Badawi) رییس حزب «وفد» (Wafd) ، قدیمیترین اپوزیسیون قانونی مصر، میگوید: «بسیاری از کسانی که به اعضای اخوانالمسلمین رای میدهند، بیشتر میخواهند مخالفت خود را با حزب ملی دموکراتیک ابراز کنند.»
از آنجایی که نمایندگان اخوانالمسلمین در پارلمان، دستآورد چشمگیری نداشتند، ممکن است حالا مردم به آنها با دیدهی تردید نگاه کنند. همان نگرش متداولی که در مورد احزاب قانونی در میان مردم وجود دارد. «حسام باغات» ( Hossam Baghat) فعال حقوق بشر، معتقد است که پذیرش قانونی اخوانالمسلمین، مقبولیت آنها را در جامعه نابود خواهد کرد. او میگوید: «وقتی که آنها وارد عرصهی سیاست شوند، به سیاستمدار تبدیل خواهند شد و مردم نیز به چشم سیاستمدار به آنها خواهند نگریست.» پیگیریهای قانونی اخوانالمسلمین تاکنون راه به جایی نبرده است.
اعضای اخوانالمسلمین خاطر نشان میکنند که امسال نیز مانند انتخابات سال 2005، برای بهدست آوردن یک سوم کرسیهای پارلمان مبارزه خواهند کرد. تعدادی که برای رسیدن به اکثریت برای تغییر قانون اساسی فاصلهی زیادی دارد. آنها میگویند که اهداف کوتاه مدتشان ایجاد تشکلهای اجتماعی و مشارکت سیاسی است و نه تغییر رژیم. «محسن رادی» (Mohsen Radi) عضو اخوانالمسلمین و نمایندهی پارلمان میگوید: «ما برای پیروزی و تشکیل دولت به میدان نیامدهایم. مشارکت و نه پیروزی، این شعار جدید ماست.»
علیرغم اثربخشی کم، اخوانالمسلمین دارای مقبولیت است. مصر بیش از بیست حزب مخالف دارد، اما از نظر مردم، آنها بیشتر عروسکهای خیمهشببازی رژیم، و سیاستمدارانی ترسو هستند که حضورشان فقط روی کاغذ است. گزینههای محدودی در این حد مورد پذیرش رژیم است و احزابی که موفق میشوند این توازن را بر هم زنند، از میان برداشته میشوند. به عنوان نمونه، «ایمان نور» (Ayman Nour) رهبر حزب لیبرال «قاد» (Ghad)، در اولین انتخابات چند کاندیدایی به عنوان رقیب مبارک شرکت کرد. او با به دست آوردن 7 درصد آرا در جای دوم قرار گرفت و پس از آن به اتهام کلاهبرداری به زندان افتاد، اتهامی که طرفدارانش آن را واهی میخوانند. او که در سال 2009 آزاد شد، دوباره به عرصهی نبرد بازگشته است. مدیر برنامههای انتخاباتی وی، «شادی طاها» (shadi Taha) توضیح میدهد: «نقش ما این است که به رایدهندهی مصری نشان دهیم که انتخاب سومی نیز وجود دارد. همیشه نباید فقط پای دیکتاتوری یا یک رژیم اسلامی در میان باشد. ما معتقدیم که اکثریت مصریها به دنبال این گزینه هستند.»
اما این احزاب باید کارهای زیادی را انجام دهند، قبل از اینکه بتوانند با اخوانالمسلمین رقابت کنند. اسلامگرایان با استفاده از تشکلهای اجتماعی، دانشگاهها، مراکز خیریه و روابط فامیلی در طی سالیان توانستهاند نفرات زیادی را جذب خود کنند. برنامههای خیریهی این انجمن در جلب نظر مردم موفق بوده است. پس از زلزلهای که در سال 1992 در قاهره رخ داد، این گروه چادر و اقلام اساسی را بین 2000 نفر از زلزلهزدگان تقسیم کرد. بسیاری از اعضای اخوانالمسلمین، دکتر و داروساز هستند که در پر کردن جای خالی بیمارستانهای ناکافی دولتی نقشی اساسی دارند. اتحادیهی پزشکان مسلمان، یکی از موسسات خیریهی وابسته به اخوانالمسلمین، 29 بیمارستان را در سراسر مصر اداره میکند. بیمارستانهایی که خدمات جامع و ارزان را به مصریهای فقیر ارایه میدهند. یک چک آپ کامل در یکی از این بیمارستانها در قاهره، حدود دو دلار آمریکا هزینه خواهد داشت. تجهیزات این بیمارستانها کم است اما طبق گفتهی پزشکان آن تمیز و بهداشتی هستند و برخلاف بیمارستانهای دولتی، پرسنل آن رشوه نمیگیرند.
اسلامگرایان با استفاده از تشکلهای اجتماعی، دانشگاهها، مراکز خیریه و روابط فامیلی در طی سالیان توانستهاند نفرات زیادی را جذب خود کنند
این استراتژی در بهدست آوردن اعتماد مردم بسیار موثر بوده است و احزاب دیگر بهدنبال کپی کردن آن هستند. سید البدوای در ماه می، زمانی که رهبری حزب لیبرال وفد را در دست گرفت، بخشی از تلاش خود را معطوف به پروژههای خدمات درمانی و اجتماعی کرد. پروژههایی که هزینههای آن از یک مرکز خیریه شخصی تامین و به نام حزب لیبرال وفد اجرا میشد. او میگوید: «ما هزینههای زیادی را صرف خدمات اجتماعی و درمانی کردهایم تا درموقع ظهور بلایای طبیعی، به مردم کمک رسانی بکنیم. ما آمدهایم تا با حزب اخوانالمسلمین که از روشهای مشابهی استفاده میکند، رقابت کنیم.»
چه کسی توان تحمل دیگری را دارد؟
همین دو گانگی در خصوص اهداف اخوانالمسلمین، در میان روشنفکران مصری و آمریکایی نیز دیده میشود. روشنفکرانی که مدیریت بوش را به واسطهی فشارهایی که در جهت انجام اصلاحات سیاسی به دولت آورد، میستایند. فشارهایی که باعث برگزاری انتخابات چند حزبی شد. اما حمایت آمریکا، پس از امتیازاتی که اخوانالمسلمین بهدست آورد و پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 فلسطین، کمرنگ شد. به خاطر ترس مصریها این محافظهکاری همچنان ادامه پیدا کرده است. از زمان ریاست جمهوری اوباما، فشارها در جهت اصلاحات سیاسی کم شده، و روابط بین آمریکا و دولت مبارک بهبود یافته است. اتحادی که بیچشمداشت به نقش مصر در مذاکرات صلح اسراییل و فلسطین نیست. اما جمعیت اپوزیسون مصر بر این باور است که حمایت ضمنی آمریکا از دولت مبارک، بیشترین لطمه را به احزاب میانهرو و سکولار وارد میکند. احزابی که شاید برای به قدرت رسیدنشان، ایالات متحده بیتمایل نباشد. «هشام قاسم» (Hisham Kassem) ناشر روزنامه میگوید: «ما از آنها نمیخواهیم که دموکراسی را بر ما تحمیل کنند. از آنها میخواهیم که ما را از تحمیل دیکتاتوری نجات دهند.»
حتا منتقدان رابطهی ایالات متحده با مبارک، نیز در خصوص اخوانالمسلمین تردید دارند. برخی میترسند که اگر این حزب به قدرت برسد، حقوق لیبرالها، زنان و اقلیتها را پایمال کند. «الا الاسوانی» (Ala al aswany) رماننویس مصری میگوید: «اگر متعصبین به قدرت برسند، دیگر جایی برای مسیحیان و افرادی مثل من نخواهد بود.» اخوانالمسلمین با اشاره به اینکه در درمانگاههای این انجمن، با مسیحیان و مسلمانان یکسان رفتار میشود، این ترسها را بیاساس میخواند. زمانی که القائده مسیحیان مصری را در اوایل نوامبر تهدید کرد، اخوانالمسلمین این اقدام آنها را محکوم کرد.
اخوانالمسلمین منتقد پر سر و صدای اسراییل بوده است و در مقابل اسراییل آن را الهامبخش و پشتیبان دیرین حماس به حساب میآورد. نسخهی اخوانالمسلمین برای حل مناقشات اسراییل و فلسطین در توقف مذاکرات صلح و جلب حمایت بینالمللی برای کمک به نیروهای مقاومت فلسطینی خلاصه میشود. طبیعی است که اسراییل در مقابل آنها جانب احتیاط را در نظر بگیرد. یکی از مقامات اسراییلی در پاسخ به سوالی در خصوص تبعات به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر، اینگونه پاسخ داد: «ارتباط آنها با حماس مانند اخوانالمسلمین نیست، و شکل معتدلتری به خود گرفته است.»
اخوانالمسلمین بهطور مستمر، ترس از به قدرت رسیدناش را بیاساس خوانده، و عنوان کرده که هیچگونه جاهطلبیای فراتر از مرزهایکشور محل تولدش (مصر) ندارد. «محمد مورسی» (Mohammad Morsey) سخنگوی انجمن، بر محلی بودن اهداف اصلی اسلامگراها تاکید دارد و میگوید: «ما به دنبال ایجاد دولت اسلامی در مصر هستیم و نه ایرلند.» اگرچه در حال حاضر هردوی این احتمالات کاملن بعید به نظر میرسند.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی آرین بیکر(Aryn Baker) و ابیگیل هاوسلانر (Abigail Hauslohner)
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»