آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
سحر مفخم
حکایت فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی این دو زن جوان که قرار است با اجرای حکمشان در زندان قم به بند کشیده شوند، به راستی حکایت بیپناهی و مظلومیت مدافعان حقوق برابر است که در مطلب حاضر سعی میشود، از لابهلای آنچه مکتوب شده، به نمایش گذارده شود.
روند احکام زندان فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی چگونه بود؟
مریم بیدگلی و فاطمه مسجدی دو تن از فعالان حقوق زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا در قم هستند که طی تماس دادگاه انقلاب این شهر با آنها، میبایست روز شنبه خود را به زندان این شهر معرفی کنند این در حالی است که آنها در چند روز گذشته از طریق وکلایشان از ارسال پرونده شان به دایره اجرای احکام مطلع شده بودند.
این دو فعال حقوق زنان در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای هر یک، از زندان آزاد شدند. پس از آن در روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ دادگاه بدوی برگزار شد که اتهام آنها تبلیغ علیه نظام و فعالیت به نفع گروه فمینیستی علیه نظام (کمپین) عنوان شده بود. در نهایت به موجب حکم دادگاه بدوی هر یک به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. علاوه بر آن فاطمه مسجدی به دو میلیون ریال جزای نقدی و مریم بیدگلی به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.
در رای صادر شده توسط شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم، فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان به عنوان تبلیغ علیهنظام قلمداد شده
در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و گمان میرفت حکم این دو فعال کمپین یک میلیون نیز مانند دیگر فعالان کمپین که همگی یا در دادگاه بدوی و یا در دادگاه تجدیدنظر تبرئه شده اند، شکسته شود و در نهایت تبرئه گردند و یا حداقل حکم یک سال حبس این دو نفر نیز به حبس تعلیقی تغییر یابد، اما دادگاه تجدید نظر آنها را تبرئه نکرد و طبق حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر در خصوص پرونده این دو فعال جنبش زنان، دادگاه دفاعیات آنان را وارد ندانست و تنها به دلیل فقدان سابقه کیفری، حکم یک سال حبس تعزیری آنان را به 6 ماه حبس تعزیری تقلیل داد و تغییری نیز در میزان جزای نقدی آن دو نیز داده نشده است.
در رای صادر شده توسط شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم، فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان به عنوان تبلیغ علیهنظام قلمداد شده و امضای بیانیه در مورد فاقد صلاحیت دانستن جمهوری اسلامی در کسب کرسی گروه منطقهای آسیا در کمیسیون مقام زن سازمان ملل نیز از موارد مورد توجه در صدور حکم تجدید نظر بوده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم در رای دادگاه (که در بیانیه کمپین بینالمللی حقوق بشر ذکر شده) چنین آمده است: «با تعیین وقت رسیدگی و دعوت از آنان و استماع دفاعیات با عنایت به محتویات پرونده و مستندات دادگاه و فعالیتهای گسترده آنان در راستای اهداف گروه کمپین و ارسال نامه به امضا آنان و تعدادی از اعضای کمپین که از وضعیت حقوق بشر در ایران شکایت نموده و جمهوری اسلامی ایران را برای نامزدی کسب کرسی گروه منطقه ای آسیا در کمیسیون مقام زن فاقد صلاحیت دانسته و حضور ایران در ان کمیسیون را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی دانسته و مصاحبه مریم بیدگلی با سایت جرس که در آن به نشر اکاذیب برعلیه نظام پرداخته، امضا بیانیه ۶۰۰ نفر از فعالان جنبش زنان به مناسبت ۲۲ خرداد و همچنین ای میل ارسالی از سوی خانم بیدگلی به مسجدی و (شادی) صدر که حاکی از فعالیت تشکیلاتی آنان و انتشار خبر دستگیری آنان ( درصورت دستگیری) به سایتها و خبرگزاریها و تدابیر لازم جهت اقدامات حقوقی و…. عدم اقامه دلیل موجه و مستدل از سوی تجدید نظرخواهها تا نقض دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید و از نظر شکلی و رعایت تشریفات دادرسی نیز ایراد موثری به نظر نمیرسد لذا تجدیدنظرخواهی را غیر وارد تشخیص النهایه به لحاظ فقد سابقه کیفری دادگاه آنان را مستحق تخفیف دانسته مستندن به تبصره ۲ ماده ۲۲ قانون اصلاحی تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن رد تجدیدنظر خواهی و تقلیل حبس هر یک از آنان به شش ماه و جزای نقدی به دو میلیون و یک میلیون ریال دادنامه تجدید نظر خواسته را تایید مینماید و رای صادر قطعی است.».
مگر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی چه میگویند و چه میخواهند؟
تاکنون، همه اعضای کمپین یک میلیون امضا که طی این مدت 4 سال به اتهام عضویت در کمپین و جمع آوری امضا بازداشت یا دادگاهی شده بودند، در همان دادگاه بدوی تبرئه شده و یا حداکثر در دادگاه تجدید نظر از آنان رفع اتهام شده است و تاکنون هیچ محکومیتی برای هیج یک از اعضای کمپین با این اتهام در نهایت به مورد اجرا درنیامده است. اما در این میان فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان کمپین یک میلیون امضا بودهاند که برای اولین بار قرار است روز شنبه برای اجرای حکم به زندان برده شوند. این دو تن از همان اوایل شروع به کار کمپین یک میلیون امضا به این کمپین پیوستند و در شهرستان قم تلاش کردند تا نه تنها در چارچوب های قانونی که در چارچوب های اسلامی برای رفع قوانین تبعیضآمیز نسبت به زنان تلاش کنند. این درحالی است که آنچه این دو تن برای آن تلاش کردهاند شامل قوانینی است که بسیاری از مسوولان نیز بر مشکلات قانونی آن آگاه هستند به طوری که در طول همین 4 سال حتا برخی از این قوانین مورد اشاره کمپین، توسط خود قانونگذاران خوشبختانه تغییر یافتهاند، از جمله بحث دیه نابرابر زن و مرد و یا مسئله ارث بری زنان که در طول این سالهای اخیر توسط مسوولان در برخی از جنبهها تاحدودی تغییر مثبت کردهاند. و از همین روست اگر در آینده نیز بقیه قوانین مورد اشاره کمپین و این دو فعال کمپین همانطور که فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی آرزویش را داشتند، تغییر کند، آیا زندانی کردن این دو فعال نقطه سیاهی در کارنامه مسوولان نخواهد بود؟ یا بهتر است بپرسم اگر بقیه قوانینی که فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی آرزوی تغییرش را داشتند، مثل دیه و ارث بری تغییراتی کند چه کسی جواب زندان شدن آنان را خواهد پرداخت؟
فاطمه مسجدی را از لابهلای ترجمههایش میتوان شناخت
فاطمه مسجدی را این سالها با ترجمههایش به عنوان مترجمی شناختهایم که مسایل زنان را از زاویه دیدگاههای اسلامی مطرح کرده و تلاش کرده تا در حوزه فقه و جنسیت به غنای ادبیات زنان از این زاویه یاری رساند.
فاطمه مسجدی در مقالهاش با عنوان «اولویتبندی زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی» در اسفند 86 به بررسی چگونگی ورود و مشارکت زنان پرداخته و سپس با بررسی دوره به دوره وضعیت و انتظارات از زنان در طی سی سال گذشته مینویسد: «امروز، بعد از سه دهه که زنان در اوایل انقلاب به دلیل فداکاریهای مادرانه… از خواستههایشان چشمپوشی کردند… حال برای درخواست نیازهاشان. یک روز بابت پیگیری تلاشهاشان در کمپین یک میلیون امضا و جمعآوری امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز روانه زندان میشوند و روز دیگر با طرح تفکیک جنسیتی از ورود به دانشگاه منع میشوند. خلاصه آنکه سادهاندیشی است اگر با این تجربه نه چندان اندک، زنان ما پیگیر درخواست سی سال پیش خود نباشند… نابخردی است اگر پنداشته شود زنانی که در ابتدای انقلاب از حقوق خود و داشتن فرزند و شوهر چشمپوشی کردند بعد از سی سال، به پذیرش قانون جدید خانواده و طرح تفکیک جنسیتی که امروز در مجلس به بحث گذاشته شده، تمکین خواهند کرد. برای مقابله با جلوههای پدر سالاری جدید، مهم دانستن قانون عادلانه برای تقویت برابری در خانواده که حقوق زن در آن اعمال شده را باید مد نظر قرار داد که این قدرتمندترین ابزار برای ثبات جامعه درگیر ماهواره و نابسامانیهای اجتماعی موجود در آن است.»
فاطمه مسجدی را این سالها با ترجمههایش به عنوان مترجمی شناختهایم که مسایل زنان را از زاویه دیدگاههای اسلامی مطرح کرده و تلاش کرده تا در حوزه فقه و جنسیت به غنای ادبیات زنان از این زاویه یاری رساند
اما در تیرماه 1387 فاطمه مسجدی در پژوهشی با عنوان «زن در فقه اسلامی» تلاشی برای ارتقای دانش فقهی فعالان جنبش زنان به بررسی کتابی با همین عنوان میپردازد، کتابی که توسط خلیفه حسینمحمد، فقیهالدین عبدالکدیر، لیز مارکوتز نتسیر، مرزوکی وحید گردآوری شده و در سال 2006 منتشر شده است. همانطور که فاطمه مسجدی برایمان توضیح میدهد، نویسنده در این کتاب موفق شده قوانین دینی را برای فهم عامه مردم قابل درک و بحث و برای عموم مذهبیون علاقمند به حقوق بشر قابل استفاده کند. این کتاب همچنین به تفصیل مسایل زنان در فقه اسلامی را با تفسیر عالمانه و نواندیشانه تبیین و خواننده را با آرای جدید در این زمینه آشنا میسازد محققان این کتاب برآنند تا به تحلیل و ارزیابی دقیقی از تبعیض جنسیتی با توجه به تاریخی بودن زمینههای آن در قوانین اسلامی بپردازند چرا که معتقدند این قوانین به نسبت شرایط زمانی و مکانی متغیر است.
فاطمه مسجدی همچنین در مرداد 1389 با ترجمه مقالهای از دکتر جمیله عابد با عنوان «علم و زنان مسلمان در قرنهای 6 تا 13 میلادی» به بررسی نقش زنان مسلمان در تولید علم میپردازد و مینویسد: «با اطمینان کامل میتوانیم ادعا کنیم که زنان در این دوره به دنبال دستیابی به علوم بودند و آن را در زمینه تعلیم و تربیت و آموزش و دیگر شکلهای مشاغل تخصصی بهکار بردند.»
جدای از علوم مذهبی، این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است که زنان مسلمان سهم با ارزشی در تولید دانش طبیعی و زمینه فعالیتهای عملی خودشان داشتهاند. با این حال ما در باره زنان عارف در قلمرو اسلام از مسلمانان اسپانیا تا آسیای مرکزی که در حوزه آموزش و امور اجتماعی فعال بودند، آگاهیهایی داریم.
به جز چند جلد دائره المعارف، منابع تاریخی موجود که قادر باشند به پرسشهای ما در باره فعالیتهای زنان محقق پاسخ دهند، بسیار ناکافی هستند. چرا که مورخان بیشتر تاکیدشان بر شرح حال افراد برجسته بوده است تا شرح دشواری مطالعات شان در مسیر پژوهشهایی که منتج به برجسته شدن آنها گردیده است، به ویژه در باره زنان آن دوره، چرا که آنها از اواخر دوره عباسی به تدریج از زندگی اجتماعی کنار زده شدند. با این حال، نشانههایی در موضوع فعالیتهای پژوهشی انجام شده به دست زنان مسلمان فرهیخته در تاریخ اسلام تا قرن 13 میلادی وجود دارد. هدف این مقاله روشن کردن تلاشهای علمی زنان یاد شده است.»
فاطمه مسجدی در پژوهش اخیر خود که در آذر1389 به مناسبت روز جهانی حقوق بشر توسط سایت مدرسه فمینیستی منتشر شده طی مقالهای با عنوان «بازخوانی مفهوم حقوق بشر» به بررسی کتاب حقوق بشر خوان میپردازد این کتاب شامل مجموعه مقالات سیاسی، سخنرانیها و اسناد مربوط به حقوق بشر از دوره باستان تا عصر حاضر است او مینویسد :«مسئلهی حقوق بشر پس از جنگهای جهانی اول و دوم مورد توجه قرار گرفت و به مسئله چیستی حقوق اساسی انسانها پرداخت؟ اولین منابعی که در تاریخ به موضوع حقوق بشر پرداختهاند، منابع مذهبیاند. وجود منابع مذهبی، حقوق بشر را از زاویهی سکولار غربی به چالش کشانده است. آزادی خواهان و سوسیالیستها متقابلن مدعیاند که مفهوم حقوق بشر یک واژهی کاملن سکولار است و ربطی به وحی الهی ندارد. آزاداندیشان تاکید بر مسئلهی حق مالکیت خصوصی، برابری انسانها و آزادی سیاسی دارند. سوسیالیستها، یا متفکران مترقی، اصرار بر برابری اقتصادی، به عنوان پیششرط آزادی سیاسی و برابری در مقابل قانون دارند. اگرچه این نظریات همراه با جنبشهای جدید اجتماعی، مسایل دیگری چون حقوق زنان، و حقوق گروههای جنسی و نژادی مختلف را به وجود آورد اما اثبات نظریهی جهانی بودن حقوق بشر را دچار پیچیدگی کرد. کتاب حاضر نشان میدهد که چگونه نگاه به مسئلهی حقوق بشر در طول تاریخ، توسط مهمترین هواخواهان شان بیان شده و چگونه این نگاهها در اسناد مهم قانونی به رشتهی تحریر درآمدهاند».
همین چند پژوهش نشان میدهد که فاطمه مسجدی، تا چه میزان تلاش داشته تا در چارچوبهای قانونی برای جامعه و هموطنانش و البته همجنساناش قدمی بردارد. و با همه این توصیفات آیا او مستحق زندان است؟
و با آرزوهای مریم بیدگلی از میانه درد و دلهایش میتوان همراهی کرد
و اما دغدغههای انسانی مریم بیدگلی را که به همراه فاطمه مسجدی در زمینه حقوق زنان و توانمندسازی زنان آسیب دیده در شهر قم فعالیت میکرد، میتوان از لابهلای مصاحبهاش (حکایت دو زن جوان که در سکوت خبری مبارزه کردند و هزینه دادند) لمس کرد.
مریم بیدگلی در این مصاحبه میگوید: «من تنها به دنبال شنیده شدن صدای این دردهایی که خودم و خانوادهام کشیدهایم هستم تا حداقل بگوییم که تاکنون خارج از چهارچوب قانونی کاری نکردهایم.» او سپس میافزاید: «ما به خاطر ارتباط گرفتن کمپین با برخی از علما در قم شدیدن مورد شماتت قرار گرفته بودیم. ولی واقعیت این بود که کمپین یک میلیون امضا و پرداختن به حقوق انسانی زنان حالا دیگر به شهر قم آمده بود» او میگوید: «کمپین زنان در چار چوب قانون عمل میکرد و هنوز در همهی شهر ها کمپین فعالیت میکند و همهی اعضایی که دستگیر شده بودند هم تبرئه شدهاند اما روی ما در قم فشار خاصی وجود دارد که آزار میدهد.»
مریم بیدگلی اما آرزو میکند: «کاش قوه قصاییه و کسانی که در پرونده ما دست دارند بدانند که ما هم دغدغه رعایت حقوق انسانی زنان را در کشور داریم و حالا خواستار این هستیم که حقوق خودمان هم رعایت شود…» و در آخر میگوید: «آیا این توقع زیادی است که بخواهیم شرایط زنان جوانی که دلشان برای حقوق انسانی زنان دیگر کشور میسوزد را درک کنند و رای به تبرئهی ما بدهند؟»
همه این سخنان را مریم بیدگلی میگوید، دختری 35 ساله که از دانشگاه قم لیسانس علوم سیاسی گرفته است و از سال 1379 دبیر خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مرکز قم و از سال 1377 تا 1379 عضو واحد اطلاعرسانی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان وابسته به مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران و سالهایی نیز در فرهنگستان علوم اسلامی دفتر قم پژوهشگر و مدتی نیز دبیر پاره وقت آموزش و پرورش بوده است.
مریم بیدگلی در زمینه آموزشگری نیز در شهر قم تلاشهای بسیاری کرده است از جمله او از سال 1384 تا 88 آموزشگر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در سازمانهای غیردولتی، آموزش و پرورش و ستاد مبارزه با مواد مخدر و از سال 1385 تا 1388 تسهیلگر پیشگیری از اعتیاد با تاکید بر پیشگیری از ایدز و هپاتیت در جوامع محلی و نیز مدیر عامل و عضو هیت مدیره موسسه غیردولتی «کانون فرهنگی اجتماعی زنان استان قم» و همینطور عضو شورای عالی زنان جمعیت هلال احمر قم و عضو هیت نظارت بر سازمانهای غیردولتی استان قم و… بوده است. فعالیتهای او حتا سبب شده که در سال 1383 بانوی توانمند نمونه استان از طرف استانداری قم شناخته شود و در سال 1383 برگزیده جشنواره نخبگان علمی دینی فرهنگی از سوی شورای شهر قم شود. مریم بیدگلی همچنین در سال 1378 نماینده فرماندار قم در شعبه اخذ رای ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است.
پژوهشها و مطالب مریم بیدگلی نیز فراوان است از جمله:
مقالههای «صفات زنان عارف» و «مهارتهای کسب آرامش و ایجاد سلامت روانی» مجله گنجینه. شمارههای 71و 74. مرکز پژوهشهای صدا و سیما.1387
«زن لاهوتی در اندیشه امام محمد غزالی»،سمینار بینالمللی زن در تاریخ اسلام . یزد 1386
«سازمانهای غیردولتی، مشارکت مردمی، توسعه پایدار»،کمیسیون بانوان استانداری قم. 1380
ویراستار کتاب «روش تجزیه و تحلیل پدیدههای سیاسی» انتشارات نصر، قم.1379
«بررسی مسایل زنان ایران در مطبوعات ایران»، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان قم. 1378و1379
«پیمایش ملی ارزشها و نگرشها در ایران» دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور.1379
«شناخت انتظارات مردم ایران ازمسوولین» موسسه مطالعات اجتماعی پیمایش روز . 1378
«بررسی چهره زن در روزنامه زن»،مرکز پژوهشهای صدا و سیما .1378-1377
«بررسی الگوهای لباس زنان مسلمان»، فرهنگستان علوم اسلامی . 1375
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»