علی منافی / رادیو کوچه
«تاریخ» پر است از انسانها، پادشاهان و سلسلههای جور و واجور. تاریخ درسی است برای آیندگان. تاریخ تکرار ظلمها و دشمنیها و جنگهاست و به ما نشان میدهد که در چه زمانی و چگونه باید با ظلم مبارزه کرد. پهلوانیهای تاریخ کشورمان مدیون «فردوسی طوسی» است. فردوسی شاعر حماسهسرای پارسی و کتاب عظیم شاهنامه. این برنامه «گشتی است پیرامون شاهنامه» از رادیو کوچه.
…………………………………
«شاهنامه، کارنامهای از داستان پدران ایران»
گفتیم «کیومرث» اولین شاه ایران بود و شنیدید که دو شهر کهن، شهر دماوند و شهر استخر را کیومرث بنا نهاد. او به مردم یاد داد که چطور از پشم و موی حیوانات لباس و زیرانداز و وسایل زندگی بسازند و نخستین کسی بود که از فلاخن سنگ پرتاب کرد …..
…………………………………
«کیومرث» اولین شاه ایران (شاه به معنی برگزیده) در آغاز تاریخ و دوره پیشدادیان است. مردم نخستین در غارھا بهصورت تک خانواده زندگی میکردند که بعدن گردھم آمده قبیله شدند. به دنبال جنگھا، قبیلهھا با یکدیگر برای حفظ آرزوھای مشترک در کنار ھم ساکن شدند و کیومرث نخستین انسانی بود که در این منطقه از جھان شھر ساخت. دو شھر کهن، شھر «دماوند» و شھر «استخر» را کیومرث بنا نھاد.
…………………………………
در برنامه پیش گفتیم که شاهنامه صادقانهترین تاریخی است که در جهان نوشته شده اونهم در زمان حکومتی خونخوار و خونریز همچون «محمود غزنوی». خوب، حالا فرض کنیم فردوسی وقتی شاهنامه را به پایان رساند به جای آنکه آنرا برای «سلطان محمود» بفرستد، تغییراتی عامیانهپسند در آن میداد و ادعا میکرد آن کتاب را خداوند به او وحی کرده و آنچه گفته کلام خداست؟
…………………………………
در برنامه پیش شنیدید که «فردوسی طوسی» کبیر ما چگونه و در کجا متولد شد و با شاهنامه چگونه سخن آغاز کرد. با کمی تامل، از ھر داستان شاهنامه، چه اسطوره و چه واقعه تاریخی درسی آموخته میشود و نتیجهای بهدست میآید. انتھای سلطنت جمشید و آمدن ضحاک، سھمگینترین تکرار و درس تاریخ در سرزمین ایران بوده است.
…………………………………
فردوسی در حدود سال ٣١٩ ھجری شمسی در روستای «باژدر» نزدیکی «طوس» در «خراسان» متولد شد. بر اساس شواھد موجود از شاهنامه میتوان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبانھای عربی و پھلوی نیز آشنا بوده است. به نظر میرسد که فردوسی با فلسفه یونانی نیز آشنایی داشته است.
…………………………………
ھویت ایرانی و زبان فارسی زندهشدن دوباره خود را، در ھزارسال پیش، مدیون حکیم «ابوالقاسم فردوسی» است و ھمیشه به نقل از او گفتهاند: «بسی رنج بردم در این سال سی، عجم زنده کردم بدین پارسی» اگر فردوسی نبود، ھویت ایرانی درآن ظلمتی که بربرھای بیابانگرد فاتح بر سرزمین ایران مستولی کرده بودند میخفت و امروز، شاید ایرانیان به زبان دیگری شبیه اردو و مخلوط عربی صحبت میکردند.
…………………………………
هویت ایرانی و زبان فارسی زنده شدن دوباره خود را، در هزار سال پیش، مدیون «حکیم ابوالقاسم فردوسی» است و همیشه به نقل از او گفتهاند:
«بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی»
…………………………………
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»