این مقاله از مطالب ارسالی به رادیو کوچه است و اگر نقد و نظری بر این نوشته دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
حسین بزرگمنش
با وجود تلاش دولت باراک اوباما به منظور شروع مجدد گفتوگوهای رسمی مابین طرفین فلسطینی و اسراییلی به نظر میرسد این تلاشها با نتیجه موفقیتآمیزی روبهرو نخواهد شد.
در واقع علاوه بر موانع و مشکلات گذشته و مسایل مهمی همچون حق پناهندگان فلسطینی برای بازگشت به سرزمین مادری، مسئله قدس شرقی که فلسطینیها و اعراب آنرا پایتخت فلسطین میدانند اما دولت اسراییل نیز آنرا پایتخت ابدی خود میداند، مشکلات دیگری چون کم آبی که در مقایسه با مشکلات نامبرده جنبه فرعی پیدا میکند نیز وجود دارد.
مشکل جدیدی که باعث توقف دور جدید گفتوگوهای صلح شده است و در واقع مانع جدیدی ایجاد کرده است سیاست شهرکسازی اسراییل در مناطق اشغالی میباشد، در حالیکه تعداد شهرکهای یهودینشین در تمامی سرزمینهای اشغالی در سالهای نخستین دهه 1970 به 30 عدد میرسید، این تعداد در حال حاضر تنها در کرانه باختری و رود اردن به تعداد 121 شهرک رسیده است و جمعیتی بالغ بر 30000 نفری یهودی را در قلب سرزمینهای فلسطینی جا داده است. گرچه دولت آریل شارون در سال 2005 پس از عقبنشینی از نوار غزه، 8000 نفر از ساکنین این شهرکها را نیز بیرون برد، اما اعتراضات شدید راستگرایان اسراییلی باعث شد سیاست شهرکسازی در قدس شرقی و کرانه باختری با سرعت بیشتری تداوم یابد در حال حاضر بالغ بر 193000 یهودی در قدس شرقی و 170000 نفر در بلندیهای جولان زندگی میکنند. همچنین وزارت مسکن اسراییل برگههای مناقصه صدها واحد مسکونی را در شرق بیتالمقدس منتشر کرده است. ادامه سیاست شهرکسازی اسرائیل باعث خشم فلسطینیها شده است، مقامات فلسطینی اعتقاد دارند کارشکنی های اسراییل عملن ادامه مذاکرات صلح را غیرممکن کرده است. مقامات فلسطینی معتقدند که گسترش شهرکسازی در منطقهای که آنها به دنبال استقرار کشور فلسطین هستند برپایی و ثبات کشورشان را غیرممکن میکند و از عدم همراهی اسراییل در بحث آتی مرزبندیها نگرانند.
همین موانع و مشکلات سبب شده است تا اصولن نه فلسطینیها و نه اسراییلیها در رابطه با پیروزی گفتوگوهای صلح چندان خوشبین نباشند. تحولات مربوط به فرایند صلح از سال 1990 طرفین را به این نتیجه رساند که هیچیک به صلح راستین اعتقادی ندارد و پذیرش صلح در حقیقت حرکتی تاکتیکی است. اظهار نظرها و عملکرد طرفین فلسطینی و اسراییلی این نکته را روشن کرد که آرمان اصلی هر یک از میان برداشتن طرف دیگر در آیندهایی است که در آن فرصتهای لازم بهدست آید. فلسطینیها از روی ناچاری و به دلیل از دست دادن حامیان بینالمللی و منطقهایی خود و تحولات ژئوپولتیک پس از فروپاشی شوروی به این کار دست زدند و اسراییلیها نیز به خاطر بحرانهای اقتصادی- اجتماعی کشورشان و فشارهای بینالمللی. هر دو طرف گرچه مدعی صلح هستند اما در انتظار فرصت مناسب برای از بین بردن طرف مقابل میباشند. ارایه طرح نقشه راه نیز به رغم موفقیت اندکی که داشته نتوانسته فضای روانی بین دو طرف را تغییر دهد. بسیاری معتقدند آمریکا با توجه به مشکلات خود در منطقه خاورمیانه با فشار شدید توانسته طرفین فلسطینی و اسراییلی را وادار به مذاکره و دادن امتیاز کند.
از مجموعه این تحولات میتوان نتیجهگیری کرد روند صلح خاورمیانه عملن به بن بست رسیده است و نمیتوان در صورت ادامه وضع موجود امیدی به برقراری صلح فراگیر داشت.
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»