لیو گراسمن/ مجله تایم
برگردان : احسان نوروزی/خبرنگاران
گوگل با آنکه بهعنوان یک کمپانی توسط چند مهندس تاسیسشد و هنوز هم بهطور گستردهای توسط مهندسان اداره میشود، به نظر میرسد چیزهای بسیار زیادی درباره طبیعت و ماهیت انسان میداند. جدیدترین محصول گوگلیها هم همچون نخستین روزهای جیمیل، فقط پس از دریافت دعوتنامه از کاربران معتبر قابل استفادهاست. این شما نیستید که تصمیم میگیرید از گوگل ویو (Google Wave) استفادهکنید؛ گوگل باید شما را انتخابکند و بلیت طلایی را در اختیارتان قرار دهد. چند روز پیش که دعوتنامه ویو بالاخره برایم ارسال شد، کم ماندهبود که از شدت خوشحالی بال در بیاورم. در بخشهایی از ذهنم واقعن به این فکر میکردم که به جای استفاده از یک برنامه ارتباطی مرورگر- محور، وارد یک مهمانی واقعن باشکوه شدهام.
به نظرم این خوشحالی بیاندازه من، چندان بیمورد نیست، چون «گوگل وِیوْ» محیطی بسیار آزاد و فرحبحش برای کاربر فراهم میکند. مهمترین کاستی آن این است که توصیفاش بیاندازه دشوار است. سخنگویان گوگل در توصیف «ویو» گفتهاند که اگر ایمیل قرار بود به جای ۴۰ سال پیش امروز ابداع شود، قطعا به همین شکل میبود (واقعیت جالب این است که نخستین ایمیل در سال ۱۹۷۱ بین دو کامپیوتر دیجیتال PDP رد و بدل شد). این را هم به خاطر داشته باشید که تا اواسط دهه ۱۹۹۰ که استفاده از ایمیل رایج شد، محیط شبکهها کاملا متفاوت از آنچه امروز میبینیم بود. پهنای باند بسیار محدود بود و شما از همه ابزارهای ممکن ارتباطی فقط یک مودم در اختیار داشتید و دلبسته آن بودید.
اما اکنون جهان ما سرشار از پهنای باند است و همهچیز هوشمندانهتر از گذشته شدهاست. حتی گوشی موبایل من قادر به انجام کارهایی است که در دهه گذشته تصورش هم ممکن نبود. گوگل، سرورهای خود را در مکانهایی به وسعت مزارع بزرگ مستقر میکند، اما ما هنوز هم یادداشتها و نامههای الکترونیک خود را در حجمهای کم و بهصورت ساده رد و بدل میکنیم.
گوگل ویو، این پارادایم را کاملا در هم میشکند و همه توان و قابلیتهای جهان بههم پیوسته و شبکهای امروز را در آغوش میکشد. اینجا دیگر امواج، ایستا نیستند و حداکثر پویایی، کنشگری و انعطافپذیری را میتوان به چشم دید و تجربه کرد. وقتی شما موجی (Wave) ارسال میکنید، شیءای مجازی میسازید که توسط شما یا افرادی که برایشان ارسال میکنید، به اشتراک گذاشته میشود. شما میتوانید در آنجا تایپ کنید، همه کسانی که روی آن موج هستند هم میتوانند این کار را انجام دهند و همه اینها به جای اینکه مثل ایمیل از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر منتقل شود، روی یک سرور مرکزی ذخیره میشود. همه میتوانند چیزهایی که افراد دیگر تایپ میکنند را بهصورت همزمان ببینند. همه میتوانند نوشتههای دیگران را ویرایش کنند. با ایمیلهای معمولی، فعالیتهای ساده اشتراکی در یک لیست مشخص میتواند تبدیل به یک کابوس زنجیرهای شود؛ مجموعهای از ایمیلهای درهم و بههمریخته، اما ویو همه چیز را مرتب و منظم نگه میدارد.
اما در اینجا همهچیز به متن محدود نمیشود. شما میتوانید عکسی را هم روی موج ارسالی خود بفرستید، و حتی فایلهای سنگینتر و پویاتری را هم روی آن قراردهید: فیلم، بازی، نقشه و … . میتوانید موج ارسالی خود را به وبلاگتان ارسال کنید یا برای یک وبسایت بفرستید؛ در آنجا هم این موج همچنان قابل ویرایش خواهد ماند و خاصیت اشتراکی خود را حفظ خواهدکرد و همه اینها در حالی است که آنچه عرضه شده، نسخه بتای این محصول است. ویو هم مثل خیلی چیزهای دیگر در این روزها، یک بستر مناسب و قابل توسعه است. گوگل برنامهنویسان را ترغیب میکند که برنامههای کاربردی دیگری را هم بنویسند تا بتواند به امکانات موجود در ویو بیفزاید. (نسخه کامل ویو، اواسط سال ۲۰۱۰ عرضه خواهد شد، با این حال فراموش نکنید که جیمیل پنج سال بهصورت بتا ماندهبود.)
بهطور خلاصه باید گفت گوگل ویو یک ابزار ارتباطی و تعاملی بسیار چشمگیر و با قابلیتهایی منحصر بهفرد است. آنقدر حرفهای است که نیاز کاربران متخصص را برآورده سازد و آنقدر کاربری آن آسان است که کاربران معمولی را هم راضی نگه دارد. ویو با توئیتر هم سازگار است و میتوان از طریق آن توئیتها را ارسال کرد. ویو ابزاری اجتماعی است و همانند فیسبوک میتوان فایلهای چندرسانهای را هم در آن به اشتراک گذاشت. از این پس هر کسی بخواهد کلاینت ایمیل یا ابزاری اشتراکی تولیدکند باید توجه خاصی به ویو داشته باشد.
اما با این همه، ویو از تعداد و حجم ایمیلهای شما نخواهد کاست. ویو بیشتر شبیه به یک مسنجر بسیار توانمند است. ممکن است یک ساعت یا یک هفته طول بکشد تا شما به ایمیلی پاسخ دهید، اما کارکرد Real Time ویو بهگونهای است که حواس کاربر باید دایمن متوجه آن باشد؛ درست مانند مسنجر، یا موبایل، یا حتی نوزادی که دائما گریه میکند. وقتی ویو روی کامپیوترتان باز باشد، سخت است که بتوانید روی چیز دیگری تمرکز کنید. این را نمیتوان از معایب ویو دانست.
در هرصورت، بعد از Google Maps که در سال ۲۰۰۵ عرضه شد، این بهترین محصول ارایه شده توسط این کمپانی است. اساسا منابع مالی گوگل بیشتر از همه کمپانیهای مشابه در جهان است و از این منابع هم به بهترین نحو برای استخدام هوشمندترین متخصصان بهره گرفتهاست.
همیشه اینطور نخواهدماند. ما عادت کردهایم که گوگل بهترین ابزارها را رایگان در اختیارمان بگذارد. فراموش نکنیم که گوگل یک کمپانی عمومی است که باید از آنچه ارایه میکند درآمدهایی به دست آورد. گوگل برای کسب درآمد از محصولات خود دو راه دارد: قراردادن تبلیغات در آنها – همچون یوتیوب و جیمیل – یا جذب کردن افراد و کشاندن آنها به اکوسیستم گوگل، تا بتواند مشتریان محصولات خود را در مسیرهایی قرار دهد که تبلیغات در آن نصب شدهاست (باز هم مثل یوتیوب و جیمیل).
وقتی عضویتتان پذیرفتهشد، گوگل به شما این امکان را میدهد که هشت نفر دیگر را هم برای استفاده از این ابزار خارقالعاده دعوت کنید.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»