اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
برداشت یک: شبکهی تلویزیونی برون مرزی «پرستیوی» جمهوریاسلامی، که به زبان انگلیسی برنامه پخش میکند، در برنامهای تصاویر دختران و پسران جوانی را نشان میداد که در پارکهای تهران با آزادی کامل و با شادی و نشاط در حال برفبازی هستند و در حالیکه برخی از زنان روسریهایشان از سر افتاده بود، به سوی پسران گولهبرفی پرتاب میکردند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
برداشت دو: شبکههای داخلی تلویزیون ایران، با هیجان بخشهایی از تصاویر تظاهرات زنان حزباللهی و بسیجی در اصفهان را پخش میکند، که در آن تابوت نمادین بیحجابی بر دوششان تشییع میشود. گشتهای ارشاد و امنیتاجتماعی با شدیدترین و توهینآمیزترین وجهی، با زنان و دخترانی که اندکی از موهایشان از زیر روسری بیرون آمده است، برخورد میکنند.
برداشت یک: شبکهی پرستیوی. دختران و پسران در دانشکدهی هنر در کنار یکدیگر به بحث و گفتوگو میپردازند و در برخی مواقع دستهایشان به هم برخورد میکند. چهرهی بیشتر آنان شاد است و خندانند. در نماهایی دیگر گروههایی از جوانان آزادانه به تمرین تاتر میپردازند و مجری با خوشرویی با بازیگران آن نمایش گفتوگو میکند.
برداشت دو: بخشهای مختلف خبری از ممنوعیت تشکیل کلاسهای مختلط در دانشگاهها خبر داده و انجام چنین کاری را در صورت ضرورت، فقط با اجازهی کتبی وزارت علوم امکانپذیر میدانند. اعضای همان گروه نمایشی که چند روز پیش «پرستیوی» با آنها مصاحبه کرد بود، به سبب غیراخلاقی بودن محتوا و روش اجرایشان از سوی نهادهای امنیتی بازجویی و سپس به دادسرا فراخوانده میشوند.
برداشت یک: مجریان شبکههای برون مرزی جمهوریاسلامی با مانتو و روسریهای رنگی و آرایش غلیظ و مد روز بر صورت، با چهرههای زیبا و بشاش با میهمانان به گفتوگو نشسته و به راحتی با مهمانان مرد شوخی میکنند و میخندند.
برداشت دو: در شبکههای داخلی تعداد مجریان مردی که ریش بلند دارند و زنانی که حجاب چادر دارند، رو به افزایش است و مجریان دیگر موظف به داشتن مقنعهی بلند و استفاده از رنگهای تیره در پوشش خود هستند.
برداشت یک: شبکههای انگلیسی زبان، در مناسبتهای مذهبی، از روحانیون جوان و خوشصورت استفاده میکند و آنها در سخنرانیهایشان بیشتر بر جنبههای انسانی و آزادیخواهانهی پیشروان دینی تاکید میکنند. شنوندگان این مجلسها هم انسانهای موقر، آرام، تر و تمیز و شیکی هستند که با کمال تشخص در حال گوش فرادادن به سخنان واعظ هستند.
برداشت دو: در ایام محرم، در شبکههای داخلی سخن از کشتن، مجازات، سربریدن، فتنه، منافقین، کفار و جهاد است و تصاویر، مردمی را نشان میدهد که فریاد زنان بر سر و صورت میکوبند و زنجیر بر پشت میزنند.
اگر یک بینندهی بیطرف و ناآشنا به مسایل ایران و فرهنگ جمهوریاسلامی، به تماشای این نمونهها بنشیند از خود خواهد پرسید، که آیا معیار اخلاقیات برای ایرانیان داخل و خارج دوگانه است؟ تعریف حجاب و بیحجابی از منظر مسوولان جمهوریاسلامی برای مخاطبان برون مرزی و شهروندان داخل ایران، چه تفاوتی میکند؟ اموری که در داخل گناه است، وقتی به خارج از مرزها میرود، پاک و حلال میشود؟ نشان دادن سازهای موسیقی سنتی ایرانی، برای ایرانیان ساکن آمریکا و اروپا مشکل شرعی ندارد و یا خاصیت آب و هوای فرنگ است که مشکل را حل میکند؟
پاسخ تمامی اینها به رفتار ریاکارانه و مزورانهی حاکمان جمهوریاسلامی برمیگردد. این آقایان برای بقای حکومت خود حاضر به انجام هر کاری هستند و در این میان مذهب بهانهی خوبی است و برای جلب امت حزباله و در صحنه نگاه داشتن آنها سختگیریهای مذهبی واجب و اجرای حدود در جامعه لازم. اما از سوی دیگر خطر برخورد غربیها از یک سو و منافع داشتن روابط نزدیک با کشورهای پیشرفته از سوی دیگر و قضاوت افکار عمومی مردم آنها هم مهم است.
پس باید رفتاری دوگانه در پیش گرفت و بهوسیلهی شبکههای برون مرزی تصویری شاد، سرزنده، آزاد و مرفه از مردم ایران نشان داد، که مردمانش به بهانههای کوچکی مانند بارش برف به خیابان میریزند و شادی میکنند و دختران و پسران آزادانه با یکدیگر به گفتوگو مینشینند و هنرمندان در آن از آزادی کامل برخوردارند و افکار عمومی اجازهی نقد حاکمان خود را دارد. آن روی دیگر سکه اما خوراک داخلی دارد و برای امت حزباله تهیه شده است و با کسی شوخی ندارد و به همه چنگ و دندان نشان میدهد. این دوگانگی و ریاکاری در مصاحبهها و سخنرانیهای حاکمان جمهوریاسلامی نیز دیده میشود. آنان در سفرهای خارجیشان از آزادیبیان و عدم اعدام و سنگسار و حقوقبشر و چیزهای زیبای دیگر سخن میرانند، اما به محض آنکه پایشان به فردگاه امام خمینی میرسد، از دفاع از ارزشهای دینی و پایداری در اصول میگویند.
این رفتار البته تا یک دههی پیش برای ایرانیان سینهچاک حکومت جوابگو بود. اما کمکم این دوگانگی به مذاق برخی از حامیان جمهوریاسلامی خوش نیامده و زمزمههایی از مخالفت به گوش میرسد. هر چه این وجهی ریاکارانهی حکومت دینی که آموزههای دینیاش نیز، راه را بر چنین برداشتهایی باز میگذارد، برای مردم آشکارتر شود، امید میل به تشکیل یک حکومت لاییک در ایران را شدت بیشتری بخشیده و امیدواری به برقراری آن را در آیندهی نه چندان دور تقویت خواهد کرد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
مهدی
این حنا هم رنگ باخته است
اما نباید غافل شده که بااین فریب سطح توقع ما از داشتن آزادی را تا حد همان یک روسری باز تر پایین اورده اند
دیوارهای اسارت و محدودیتمان بلند تر از این برداشتهای یک و دو است