نیلوفر دهنی / رادیو کوچه
هفته گذشته از شروع فعالیت انگلیسیها در «مسجد سلیمان» و رونق این شهر گفتیم. رشد و پیشرفت مسجد سلیمان از سال 1287 تا حدود سال 1344 ادامه داشت. مسجد سلیمان نه آرامآرام مثل زمانی که انگلیسیها به دنبال نفت در آن بودند بلکه اینبار خیلی زود در مدتی کمتر از دو دهه به شهر اولینها تبدیل شد. هر چیزی که هنوز در تهران نبود را میشد آنجا پیدا کرد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اولین و عمیقترین چاه نفت و گاز توی کشور و خاورمیانه، اولین تصفیهخانه آب و لولهکشی آب در کشور، اولین کارخانه برق و راهآهن و فرودگاه ایران در این شهر ساخته شد. حتا اولین پرواز در ایران از فرودگاه مسجد سلیمان صورت گرفت. مردم ایران برای اولینبار توی مسجد سلیمان باشگاه ورزشی- تفریحی و سینما را تجربه کردند. اولین تلفن توی مسجد سلیمان وصل شد. اولین بار خیابان اصلی این شهر آسفالت شد.
اولین باشگاه گلف خانمها در کشور و خاورمیانه، اولین انجمن باغبانی زنان در کشور و خاورمیانه، اولین سالنهای نمایشی و تاتر در کشور و خاورمیانه، اولین پل فلزی در کشور و خاورمیانه و خیلی از اولینهای دیگر.
هجرت نفت و رونق از مسجد سلیمان
روزگار رونق مسجد سلیمان با آنکه پایان نیافت ولی نفت از آنجا رفت. البته مسجد سلیمان هنوز هم نفت دارد اما فشار چاههایش آنقدر پایین است که با وجود باقی ماندن بیشتر ذخیره نفت چاهها در آنها، صلاح در این دیده شد که از جای دیگر نفت استخراج شود. چاههای در حال استخراج کم شد، تعداد نیروها نسبت به تولید زیاد شد و بیشترشان کوچ کردند به آبادان. مسجد سلیمان، نفت شهر ماند ولی دیگر به رونق سابق نبود. از آن موقع آبادان جای مسجد سلیمان را توی رونق نفتی گرفت. به جایش در مسجد سلیمان کارخانههای تانکسازی راه انداختند و بختیاریها که تا چندی قبل توی نفت مشغول کار بودند جذب ارتش شدند.
اولین باشگاه گلف خانمها در کشور و خاورمیانه، اولین انجمن باغبانی زنان در کشور و خاورمیانه، اولین سالنهای نمایشی و تاتر در کشور و خاورمیانه، اولین پل فلزی در کشور و خاورمیانه و خیلی از اولینهای دیگر. حالا وارد مسجد سلیمان که بشوید و از توی شهر رد شوید همه آنها یا موزه شده یا از بین رفته است
حالا وارد مسجد سلیمان که بشوید و از توی شهر رد شوید همه آنها یا موزه شده یا از بین رفته است. اولین قطار خاورمیانه که همه به آن ریل وی railway میگفتند خیلی وقت است که دیگر از این شهر نمیگذرد. از 10- 14 تا باشگاه کارمندی و کارگری فقط یک باشگاه گلف مانده است. بیشتر خانههای شرکتی خراب شده است. «اسکاچ کرسنت» یا «کمپ کرسنت» که مسجد سلیمانیها به آن «اسکاچ کریسن» میگویند فقط خرابهاش باقی مانده است. قبلن محل زندگی کارمندان انگلیسی بود. محله «سیبرنج» هم که الان چیزی نیست جز خانههایی که از داخل آنها نفت و گاز بیرون میزند.
جای زخم حمله عراقیها بر در و دیوار شهر هم هنوز درست ترمیم نشده است. حتا جای راکتهایی که زمان جنگ توی کوره پالایشگاه رفته و از آن طرفش درآمده بود، از دور هم معلوم است.
مسجد سلیمان اصلن شبیه آن روزهایش نیست. روزهایی که تازه رونق گرفته بود و همه برای کار به نخستین شهر نفتی خاورمیانه میآمدند. محله نمره یک که روزی غلغله بود و سرتاسرش پر بود از مغازههایی که مردم برای خرید به آنها سر میزدند حالا خلوت شده است. مسجدش هم دیگر بیشتر برای بازدید استفاده میشود. کسی توی آن محل نیست که ظهر و غروب برای نماز به آنجا برود. خانههایش زیاد شده است اما همان یک خیابان را دارد. فلکه نفتون و چاه شماره یک سالهاست که به خواب رفتهاند.
اکنون با پایان یافتن استخراج نفت در شهر مسجد سلیمان این شهر با یکصد سال سابقه تاریخی به جایی رسیده است که مردم آن حتا در تامین آب آشامیدنی مشکل دارند.
شاید آن زمان که بومیهای مسجد سلیمان برای یافتن نفت تلاش کردند تا این ماده بدبو اما گرانقیمت را از اعماق زمین بیرون بکشند، هیچگاه فکر نمیکردند مسجد سلیمان 101 سال بعد به شهری تبدیل شود که حتا برخی روستاهای کشور هم وضعی به مراتب بهتر از آن داشته باشد. شاید چهره امروز مسجد سلیمان نشان دهنده فردای ایران باشد. فردایی که با پایان یافتن نفت و بیتدبیری به وجود خواهد آمد.
مشکل مسجد سلیمان
هرچه ذخایر نفت در این شهر کم میشد نشانههای ویرانی و شکست در چهره MIS بیشتر نمایان میشد و این سقوط تا جایی پیش رفت که مسجد سلیمان که اولین نشانههای شهرنشینی در کشور در آنجا ظهور یافت از در اختیار داشتن کمترین امکانات یک زندگی ساده شهری بینصیب شد و بسیاری از ساکنان آن در آرزوی مهاجرت از این شهر رویایی هستند.
مشکل اصلی مسجد سلیمان تشکیل آن بر مبنای فعالیتهای نفتی بود و بعد از کاهش ذخایر نفتی اصولن دیگر توجیهی در رسیدگی به این شهر از سوی شرکت نفت ایران احساس نمیشد و شهری که همهکارهاش صنعت نفت بود به منطقهای بدون متولی تبدیل شد در حالیکه در این زمان بسیاری از شهرهای ایران با اتکا بر اعتبارات ناشی از نفت استخراج شده از این شهر دارای تشکیلات منسجم برای اداره یک شهرو ایجاد شغل پایدار شده بودند.
از سویی با کاهش فعالیتهای نفتی در آن و انتقال مراکز اداری و مدیریتی شرکت نفت به اهواز، موج جدیدی از نسل جوان بیکار در این شهر به وجود آمد و متاسفانه این وضعیت هماکنون شدت بیشتری پیدا کرده و بیکاری در این شهر به یک معضل اساسی تبدیل شده به گونهای که آمار بیکاری در این شهر یکی از بالاترین نرخهای بیکاری کشور است.
علت بیکاری بالا در مسجد سلیمان هم این است که باز به دلیل فعالیتهای گسترده صنعت نفت در این شهر کسی به فکر ایجاد کارخانجات و مشاغل مولد در این شهر نیفتاد و نبود.
همانطور که گفتیم در مسجد سلیمان به دلیل بالا بودن یکی از لایههای نفتی در نقاط مختلف، نفت به صورت جوشان از دل زمین نشت کرده و باعث ایجاد مخاطرات فراوانی برای مردم ساکن این نقاط شده است.
شرکت نفت هم در طرحی اقدام به خرید اینگونه مناطق و جابهجایی مناطق آلوده به نفت کرد، ولی این کار هم مشکلاتی به دنبال داشت.
قطع آب آشامیدنی در طول روز و فشار بسیار پایین آن یکی دیگر از مشکلات این شهر است. در برخی مناطق این شهر در 24 ساعت شبانهروز تنها سه تا چهار ساعت آب در شبکه خانگی جریان دارد و مردم برای رفع نیازهای روزانه خود با معضلات بسیاری مواجه هستند.
مهاجرت نفت به آبادان
از سال 1344 کمکم نیروهای فعال شرکت نفت به آبادان مهاجرت کردند. موقعیت ویژه آبادان که به صورت یک بندر بود و نزدیکی آن به آبهای آزاد سبب شد که انگلیسیها از چند سال بعد از تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس به دنبال ایجاد امکانی برای استخراج و سپس صدور نفت از آنجا شوند.
به همین دلیل در زمینی به وسعت نیمی از شهر درست در وسط شهر پالایشگاه بزرگی احداث کردند و بعد از آمادهسازی نفت آن را از اسکلههای این شهر صادر میکردند.
«اروند رود» با ساحل وسیعی که در آبادان دارد پهلو گرفتن کشتیهای نفتکش را در آنجا بسیار آسان میکند. به همین دلیل عراق نیز در نخستین روزهای جنگ به دنبال چنگاندازی بر این رودخانه بود.
در هفته آینده بیشتر از آبادان و پالایشگاه بسیار بزرگش برایتان خواهیم گفت.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»