Saturday, 18 July 2015
27 March 2023
پس‌نشینی تند

«مقصود کلاه من و جیب شماست»

2011 January 24

اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

چندی است که به وسیله‌ی برخی مصاحبه‌ها و مقالات خاص، سعی در جاانداختن و پررنگ نشان دادن اختلافاتی شده است که گفته می‌شود میان رهبر جمهوری‌اسلامی و «محمود احمدی‌نژاد» و طیف وفاداران به او وجود دارد. این توهم و حرکت موذیانه، چنان به وسیله‌ی برخی از نام‌های مشخص، با زیرکی و جدیت دنبال شده است، که متاسفانه طرف‌دارانی نیز در بین نیروهای سیاسی ساده‌اندیش مخالف نظام، یافته است. آن‌هایی که به این نظریه دامن می‌زنند، توانسته‌اند با مصاحبه‌های پی در پی با رسانه‌های خارج از کشور سبب شوند، که این دیدگاه در بین روزنامه‌نگاران و کنش‌گران سیاسی غربی نیز تا اندازه‌ای زیادی مقبولیت یافته و آن‌ها بر اساس این نظریه، مشاوره‌ها و توصیه‌هایی به حاکمان خود، درباره‌ی نوع رفتار با این حاکمیت دوگانه در جمهوری‌اسلامی می‌دهند، که در نهایت به زیان ملت ایران تمام خواهد شد.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

این نظریه می‌گوید، که «محمود احمدی‌نژاد» و مشاورانش از جمله «اسفندیار رحیم‌مشایی» افرادی هستند خودسر، که نظریات و تفکراتی متفاوت از شخص رهبر جمهوری‌اسلامی «علی‌ خامنه‌ای» دارند و در مقابل دستورات او مقاومت کرده و کارهای خود را پیش می‌برند. بر این اساس «احمدی‌نژاد»، مشکلاتی با مراجع و علمای قم نیز دارد، به این معنی که خود را از ارشادات آن‌ها بی‌نیاز دانسته و سعی بر آن دارد، تا برداشت‌های شخصی خود از اسلام را در جامعه پیاده کند. بنا بر این تفکر، «احمدی‌نژاد» و «مشایی»، نوع برخوردهای که در جامعه با هنرمندان و جوانان صورت می‌گیرد را نمی‌پسندد و با آن مخالف‌اند. از سوی دیگر، رهبری نیز با بسیاری از نظریات «محمود احمدی‌نژاد» مخالف بوده و فقط به این علت که او برگزیده‌ی مردم است و فرد لجوجی است، با او کنار می‌آید تا دوره‌ی مسوولیتش به پایان برسد.

این نظریه می‌گوید، که «محمود احمدی‌نژاد» و مشاورانش از جمله «اسفندیار رحیم‌مشایی» افرادی هستند خودسر، که نظریات و تفکراتی متفاوت از شخص رهبر جمهوری‌اسلامی «علی‌ خامنه‌ای» دارند

این بحث با زیرکی طرح شده و منفعت آن نصیب هر دو طرف ماجرا، رهبری و احمدی‌نژاد می‌شود. وقتی کسی مانند «مهدی‌ خزعلی»، رابطه میان «سیدعلی‌ خامنه‌ای» و «احمدی‌نژاد» را با «روح‌اله ‌خمینی» و «صادق‌ خلخالی» مقایسه می‌کند، هدفش این است که بگوید همان‌طور که «آیت‌اله‌ خمینی» از جنایات این شخص بی‌خبر بوده است، رهبری نیز از کارهای «احمدی‌نژاد» و برخوردهای او با مخالفان بی‌خبر و از روش‌ها و کارهای او و مشاورانش ناراضی است. با این‌کار سعی در تطهیر چهره‌ی مخدوش «آیت‌اله ‌خامنه‌ای» و طرف‌داران ولایت‌فقیه دارد و می‌خواهد نشان دهد که با پایان یافتن دوره‌ی او، همه چیز در مسیر درست قرار خواهد گرفت و از سوی به مردم این پیام را می‌دهد، که به سبب مخالفت علما با شخص «احمدی‌نژاد»، مراجع به سبب سکوت در برابر کارهای او هیچ گناهی برگردنشان نیست. تلاش افرادی چون «صادق‌ زیبا‌کلام» در ارایه‌ی نظریات امثال «رحیم‌مشایی»، بدین سبب است که خوب می‌داند، نفعی که در باور مردم به وجود چنین فضایی برای «احمدی‌نژاد» و «رحیم‌مشایی» هست، ساخت تصویر غیرواقعی از آنان در ذهن‌ها به عنوان افرادی ملی‌گرا، خوش‌فکر و باورمند به جامعه‌ی مدرن است. «احمدی‌نژاد» همیشه در سفرهایش به غرب و مصاحبه‌هایی که با خبرنگاران غربی دارد، حساب قوه‌قضاییه و احکام آن را از رییس‌جمهوری جدا کرده و خود را انسانی حساس، طرف‌دار حقوق‌بشر و آزادی‌های عمومی وانمود می‌کند و بدین وسیله افکار عمومی را برای حضور افرادی با طرز فکری مانند خود آماده می‌نماید.

اما واقعیت چیز دیگری است و این موضوع از اساس به یک افسانه می‌نماید. نه «سید‌علی ‌خامنه‌ای» به لحاظ شخصیتی فردی است که چنین تک‌روی‌هایی را تحمل کند و نه طرز فکر «احمدی‌نژاد» و یارانش من جمله «رحیم‌مشایی» کوچک‌ترین اختلافی با یاران ذوب در ولایت دارد. این یک جنگ زرگری زیرکانه است تا بتواند به هر وسیله‌ای که شده، نظامی را که ارکان مشروعیتش به تمامی زیر سوال رفته و سست شده است را، چند روزی بیش‌تر سرپا نگاه دارد. همان‌طور که بارها در مصاحبه‌های رسانه‌ای و گفته‌هایی خصوصی از زبان «صادق ‌خلخالی» شنیده‌ایم، او بدون اجازه‌ی «روح‌اله‌ خمینی» آب هم نمی‌خورده است و تمامی اعدام‌ها و کشتارها به دستور و تایید مستقیم ایشان انجام می‌شده و به سبب اعتراض به همین روش بوده است که با «آیت‌اله‌ منتظری» چنان شد که همه دانیم. چه کسی است که نداند حضور «احمدی‌نژاد» و به قدرت رسیدن او و سرپاماندنش، تقلب وسیع صورت گرفته در انتخابات و سرکوب‌ها و کشتارهای پس از آن، بدون حکم رهبری امکان‌پذیر نبوده و نیست و اگر روزی حتا یک ساعت رهبری و نیروهای‌نظامی و شبه‌نظامی هوادار او دست از پشتیبانی «احمدی‌نژاد» بردارند، او به سرعت محو می‌شود.

مگر در همین چند ماهه گذشته رهبری بارها به قم سفر نکرد تا سو‌‌تفاهم‌های کوچکی را که برخی از مراجع در مورد «احمدی‌نژاد» داشته‌اند، رفع کند و بر اطاعت بی‌چون و چرای او از ولایت مهر تایید بگذارد؟ «آیت‌اله ‌خامنه‌ای» نشان داده است، که کسی را که بخواهد محبوبیتی بیش از او در هر زمینه‌ای، تاکید می‌کنم در هر زمینه‌ای، کسب کند را به هیچ عنوان برنمی‌تابد. ساختن و  رواج افسانه‌های عجیب و غریب، درباره‌ی وجوه شخصیتی مختلف «سیدعلی‌ خامنه‌ای» و بیان آن به وسیله‌ی جیره‌خواران ولایت در هر عرصه‌ای، از جمله شعر و هنر، سینما، فقه، سیاست، عرفان و هزار زمینه‌ی دیگر از این نمونه‌اند. انتخاب شخص «احمدی‌نژاد» به عنوان فردی که هیچ وجه مشخصه خاص و برجسته‌ای ندارد برای ریاست‌جمهوری نیز، ریشه در همین دیدگاه خودبرتربینی «آیت‌اله ‌خامنه‌ای» دارد.

بر اندیش‌مندان و کنش‌گران آگاه سیاسی است که فریب این بازی و جنگ زرگری را نخورند و یکی دو موضع‌گیری امثال «احمدی‌نژاد» و «مشایی» درباره موسیقی، حجاب، سینما و تاتر آن‌ها را فریب ندهد. همه می‌دانیم که چنین روزگاری که بر اهالی فرهنگ و هنر و سیاست و اندیش‌مندان این سرزمین می‌رود، چیزی خارج از نظر و رضایت رهبری جمهوری‌اسلامی، «محمود احمدی‌نژاد» و طرف‌دارن ولایت نیست و بازی به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن بازی کهنه‌ای است که دیگر مردم اسیر آن نخواهند شد.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , , , , , ,