Saturday, 18 July 2015
29 March 2023
اصطلاحی در جغرافیای سیاسی،

«آزادی بیان، جامعه‌‌ای دموکرات می‌طلبد»

2011 February 04

ستاره حسن‌پور / رادیو کوچه

بند نوزدهم قانون جهانی حقوق بشر در مورد آزادی بیان اذعان دارد‌: «هرکسی حق دارد بدون ترس و واهمه، باورهای خود را به هر روشی که می‌پسندد بیان کند.» آزادی بیان از ارکان اصلی دموکراسی است. آزادی بیان و دیگر تعاریف هم‌خانواده آن‌ برای جست‌وجوی حقیقت ضروری است و هم‌چنین رابطه‌ای حیاتی‌ با کرامت انسانی داشته و نقش عمده‌ای در بهبود سطح زندگی بشر بازی می‌کند. همان‌طور که ذکر شد این اصطلاح چالش‌زا در جامعه‌ای معنا پیدا می‌کند که اصول دموکراسی در آن تعبیه شده باشد. صرف‌نظر از پرداختن به تعریف دمکراسی‌،  انواع آن  و دیگر موارد مربوط، آن‌چه در این متن ضروری به نظر می‌رسد تعریف آزادی بیان در جغرافیای سیاسی حکومتی بر پایه دین اسلام در ایران اکنون است.

‌در حکومت اسلامی که با نام جمهوری اسلامی و در پی انقلابی کاملن پوپولیستی شکل گرفت، آزادی بیان و مفاهیم مربوط به آن، جز در صفحات روزنامه‌های کثیرالانتشار روزهای اولیه انقلاب  و داعیه نشر آن در اوایل دوران اصلاحات‌، هیچ نشانی از آن یافت نمی‌شود. جمهوری اسلامی بر پایه شریعت دین اسلام و نظامی فقهی که در راس آن ولی مطلقه فقیه ‌خدای مردم است جز در به یدک کشیدن بخش اول عنوان (جمهوری)، در شرایط کنونی سیاست مداریش اثری از مردم‌سالاری و حتا بارقه‌های آن را در خود نمایان نمی‌کند.

هرکسی حق دارد بدون ترس و واهمه، باورهای خود را به هر روشی که می‌پسندد بیان کند

در واقع آ‌چه این نظام را از اصول مهمی چون آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی… تهی می‌سازد و آن‌چه نمایان‌گر شرایط حال حاضر، در بستری از ریشه‌یابی‌های تاریخی و روان‌شناختی‌ست، تطبیق یافتن ویژگی‌های ساختاری آن با معجونی از نظام‌هایی پوپولیستی‌، توتالیتریستی و پاتریمونیالستی است.

به عبارتی می‌توان گفت فقدان اصول دموکراسی در درون‌ چنین نظامی نه تنها به علت رویه‌های حقوقی و عرفی حاکمان که ساختار حقوقی و قانونی آن از بطن و ریشه وام‌دار نظام‌هایی بر پایه قدرت مطلقه  و ارکان آن است که شایسته است برای روشن‌تر شدن ویژگی‌های عریان آن به رئوس نظام‌های یاد شده بپردازیم.

حسین  بشریه در کتاب جامعه‌شناسی سیاسی  جامعه پوپولیستی را این‌گونه تعریف می‌کند که «گروه‌های جامع‌ی مدنی گسترش یافته و نسبتن نیرومندند و خطراتی برای ثبات سیاسی ایجاد می‌کنند. در واکنش‌، دولت بدون این‌که بتواند جامعه مدنی را کاملن سرکوب کند به منظور تضعیف آن از نظر سیاسی دست به بسیج توده‌ای می‌زند» و این همان واکنشی بود که نیروهای جنبش 57 ایران در پی به قدرت رسیدن از خود نشان دادند و اما این بسیج و مردم انگیزی که  پس از جنگی 8 ساله، دیگر رمق خود را از دست داده بود در پی احیای دوباره ته‌مانده‌های جامعه مدنی تبدیل به واکنشی رادیکال‌تر می‌شود، که  به علت سرکوب ته‌مانده‌های گروه‌ها و جامعه مدنی بی‌رمق به اشکال مختلف پنهان و آشکار‌،  آن را می‌توان به نظام‌های توتالیتر تشبیه کرد که از ویژگی‌های آن به اختصار می‌توان به: داشتن ایدئولوژی که یک نظریه‌ی رسمی و از پیش اعلام شده شخص یا حکومت است و تمامی مردم ملزم به پذیرش آن هستند، رهبر که‌ دارای سلسله مراتبی است و عنوان ویژه‌ای دارد و هم‌چنین ستایش‌های غیر‌عادی از رهبر، که گاهی حتا تا مقام پرستش او را تقدس می‌دهند، حزب: یک حزب سراسری دارای تشکیلات شبه نظامی و حتا نیمه‌نظامی ،استفاده از ترور و ارعاب و فشار برای نیل به اهداف خود، کنترل شدید تمام وسایل ارتباطات و تبلیغات، کنترل اقتصادی متمرکز و ضدیت با فرهنگ اشاره کرد.

آن‌چه که این نظام را برخوردار از ویژگی‌های نظام دیگری عاری از وجوهات کرامت انسانی می‌سازد تقویت و تحکیم و تقدس یافتن پایه اصلی آن، ولی مطلقه فقیه در نقش رهبر حکومت است

اما آن‌چه که این نظام را برخوردار از ویژگی‌های نظام دیگری عاری از وجوهات کرامت انسانی می‌سازد تقویت و تحکیم و تقدس یافتن پایه اصلی آن، ولی مطلقه فقیه در نقش رهبر حکومت است. نظامی که در آن حکومت به مثابه‌ی ملک شخصی سلطان یا فرمان‌رواست.  تمام امور و امتیازات اقتصادی در سطح مملکت در درجه‌ی اول در انحصار فرمان‌روا و خانواده‌ی اوست که به نظر «ماکس و‌بر»، چنین نظام‌هایی (پاتریمونیالیستی) به علت گرایشات سنتی گروه حاکم در جهت فعالیت‌های تجاری و اقتصادی، خودسری آن‌ها و سلب آزادی فعالیت اقتصادی خصوصی برای مردم، نتیجه‌ای جز عقب‌ماندگی اقتصادی جامعه در برنداشته و مانع عمده‌ای در راه رشد نیروهای بورژوازی و توسعه سرمایه‌داری بوده است.

و این آن چیزی است که از پایه و درون مانع شکل‌گیری گفتمان مردم‌سالاری در جغرافیای سیاسی ایران اکنون است. ویژگی‌هایی نظامی که نشان از نبود و فقدان کوچک‌ترین مامنی برای تعبیه و ترویج مفاهیمی چون آزادی بیان و دیگر تعاریف مربوط به آن دارد. نظامی که عاری از حقیقت است و بر کذب استوار است. حکومتی که جز قدرت مطلقه سودای دیگری در سر ندارد. حکومتی که در آن نه تنها  نارس بودن‌ گروه‌ها و جامعه‌ی مدنی، ضعف و یا عدم استقلال نهادهای خصوصی که تسطیح امر سیاسی به موازات تسطیح امر اجتماعی و فرهنگی را در خود متبلور می‌کند تا در پی آن مردم به باید‌ها ملزم شوند. حکومتی که در قامت جمهوری اسلامی خواستار صدور به سراسر دنیا بود اما در فضایی مملو از رعب و وحشت و اضطراب، با ساختاری بسته و موهوم چیزی جز حذف و کشتار و خون از خود به جای نگذاشت.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , ,